نه ذوقزدهایم و نه نگران!
خبرگزاری تسنیم: در متن جمع بندی مذاکرات دو موضوع قابل تأمل و نگران کننده وجود دارد که بهسبب دردسرآفرین بودن باید این آمادگی را فراهم کرد که چنانچه قدرتهای استکباری خواستند مشکل تراشی کنند بتوان با آن مقابله کرد، این دو موضوع عبارتند از... .
به گزارش خبرگزاری تسنیم، سرانجام پس از حدود 23 ماه مذاکرات سخت و نفسگیر، 23 تیرماه 94 با اعلام تفاهم هستهای بین ایران و اعضای گروه 1+5 گویا مناقشه هستهای 12ساله ایران با این گروه به مراحل پایانی خود نزدیک شد.
با وجود اظهارات گوناگون درباره این تفاهم و مسیر نهچندان معلومی که پیش رو دارد، در هر صورت جمعبندی مذاکرات در مقایسه با تحولات مذاکرات هستهای در مناقشه طولانی 12ساله، یک نقطه عطف محسوب میشود که درصورت پایبندی طرف مقابل به تعهداتش و اجتناب از شیطنت در مراحل اجرای آن و صیقل خوردن برخی از بندها و مغایر نبودن قطعنامه شورای امنیت با منافع خط قرمزی ایران، میتواند بهواقع برای همیشه به این مناقشه پایان دهد؛ هرچند چنین انتظاری از طرف مقابل و شورای امنیت سازمان ملل با اما و اگرهای گوناگونی روبهروست که هریک بهنوبه خود هوشیاری ویژهای را میطلبد.
فارغ از جزئیات محتوای جمعبندی مذاکرات و نقاط ضعف و قوت آن و امتیازاتی که طرفین به یکدیگر دادهاند و نیز فرضهای مختلف درباره فرجام اجرایی آن و... و همچنین برخی واکنشهایی که طی هفتههای اخیر به آن نشان داده شده است، نوشتار حاضر به «برخی از برجستهترین نکات مربوط به فرایند مذاکرات منجر به جمعبندی مذاکرات و توصیههای ضروری میپردازد:
1. بر اساس آنچه در «برجام» آمده است، نظام فرصت 90روزه برای بررسی مفاد جمعبندی مذاکرات وین دارد. بنابراین هیچ گونه تعجیلی برای رد یا قبول تفاهم وین وجود ندارد.
2. از آنجا که هنوز هیچ توافقی نشده، بنابراین هرگونه ذوقزدگی یا نگرانی از این مذاکرات بیمعنا میباشد.
3. بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری در خطبههای نماز عید فطر، «بررسیهای کارشناسی» درباره برجام و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل باید در دستور کار کارشناسان و مجلس و شورای عالی امنیت ملی و دیگر مراکز مربوطه باشد.
4. از دیگر توصیههای رهبری در عید فطر این بود که نقدها باید همراه با «متانت» باشد. بنابراین هرگونه نقدی که متضمن اهانت و یا با اتهامهایی همچون خیانت به تیم مذاکره کننده باشد، ممنوع میباشد.
5. بر اساس توصیههای رهبری، نقدها به تفاهم وین نباید باعث ایجاد انشقاق و دودستگی میان جامعه شود. هرگونه دوقطبی کردن جامعه به موافقان و مخالفان مذاکره ممنوع است. در یک خانواده بزرگ بهنام ملت ایران نباید تقسیم بندیای به نام موافقان و مخالفان مذاکره و توافق شکل گیرد. پس از بررسیهای کارشناسی، نظام تصمیم میگیرد که این تفاهم را بپذیرد یا خیر و همه مردم یکپارچه از این تصمیم ملی حمایت خواهند کرد.
6. هیچ فرد و حزب و جناحی حق ندارد از این مذاکرات و تفاهم بهنفع خود بهره برداری سیاسی نماید. تصمیم درباره رد یا قبول مذاکرات وین یک تصمیم ملی است نه حزبی و جناحی.
7. این مذاکرات صرفاً هستهای چه به نتیجه برسد و چه نرسد، هیچ گونه خللی در اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی به وجود نخواهد آمد. آرمان خواهی ملت ایران، استکبارستیزی و عدالت طلبی و نفی سلطهگری و... از اصول لایتغیر جمهوری اسلامی ایران است.
8. هرگونه دامن زدن به فضای یأس، بدبینی، ناامیدی و سیاه نمایی نسبت به مذاکرات ممنوع میباشد. جمهوری اسلامی ایران با اقتدار و انسجام پای میز مذاکره حاضر شده و با شش کشور بزرگ دنیا داده و ستاندههایی را تفاهم کرده که هنوز نهایی نشده است. قضاوت مردم ما و همچنین افکار عمومی دنیا آن است که از جایگاه عزت و اقتدار در این مذاکرات حاضر شده و از منافع ملت ایران دفاع کردهایم.
9. همانگونه که رهبر انقلاب متذکر شدهاند، هرگونه مذاکره در زیر شبح تهدید ممنوع است. تیم مذاکره کننده باید پاسخ رجزخوانیها و ادعاهای بیاساس مقامات غربی بهویژه آمریکایی را با قوت هرچه تمام بدهند و تبیین نمایند که نیاز آمریکا به مذاکره و توافق بیش از ایران است.
10. همانگونه که رئیس جمهور بارها متذکر شدهاند، این مذاکرات چه به نتیجه برسد و چه نرسد، پیگیری تحقق اقتصاد مقاومتی به هیچ وجه از دستور کار مسئولان نظام خارج نخواهد شد.
** مانور هنرمندانه برای دستیابی به مقصود
دوران حساس و تعیین کنندهای را سپری میکنیم، نه از این جهت که فتح الفتوح کردهایم و توافقی بیعیب و نقص را به دست آوردهایم یا از این جهت که توافقی مطلقاً بد و جام زهری دیگر به ما تحمیل شده است بلکه از این حیث که بهواسطه آنچه رخ داده است، سوءاستفادههای متعددی متصور است.
واقعیت این است که توافق یا بهتر بگوییم جمعبندیای که در این مقطع صورت گرفته است، بهرغم ضعف ها و برخی قوتهایش، محصول تمام توان این دولت و تیم شجاع و غیور و متدین و امین مذاکره کننده است و بهدلایل مختلف که اینجا مجال مناسبی برای باز کردن آنها نیست، باید از این مرحله عبور کرد و منتظر اظهار نظر نهادهای قانونی درباره متن موجود باشیم که عجالتاً میتوان «قابل تحمل» ارزیابیاش کرد و با تمام توان برای دوران فراتوافق آماده شد.
برخی نکاتی که توجه به آنها و مراقبت مستمر درباره آنها ضروری به نظر میرسند عبارتند از:
1. جریانی تلاش میکند آنچه را اتفاق افتاده است آنچنان بزرگنمایی کند که گویا انقلابی رخ داده است و فتحی بزرگتر از خرمشهر را که «خدا آزاد کرده» بود، برای ملت به ارمغان آورده است. آنچه اهمیت دارد صرف این بزرگنمایی نیست بلکه بهره برداریهایی است که ممکن است از قبل این بزرگنمایی بشود. ازجمله چماق کردن این دستاورد و کوبیدن بر سر منتقدین به هر مناسبت و یا علم کردن این موفقیت بهمنزله معیار درستی همه مواضع و نظرات این جریان در دیگر عرصهها. دولت و رییس محترم آن خوب میدانند فضای حمایتی کنونی از آنچه انجام گرفته و به حداقل رسیدن نقدها نتیجه کدام مدیریت و چه توصیههایی است! لذا اگر این جریان مدیریت شده بهواسطه اغراقها و بهره برداریهای ناروا تحریک شود، هر لحظه ممکن است فنرش رها گردد و انسجام کنونی از دست برود. بنابراین لازم است دولتمردان، خود و هواداران و جریانهای سیاسی همسو را توجیه کنند تا به چنین مرحلهای نرسیم.
2. جریان منتقد نیز که عموماً در این مقطع بهدرستی و با درک صحیح شرایط، خویشتنداری در پیش گرفته است، ضمن کمک به تبیین درست و منصفانه متن تهیهشده و پیآمدهای آن و با پرهیز از جنجال و هیاهو، باید کمک کند این مرحله با آرامش و خردمندانه سپری شود و برخی اظهارنظرهای نسنجیده، افراطی و مأیوس کننده به بدنه نیروهای ارزشی انقلاب تزریق نگردد، اظهارنظرهایی مانند لگدکوب شدن خط قرمزها که هرچند انشاءالله از سر دغدغه و شور انقلابی مطرح میشود اما منطوق و مفهوم آنها پرهزینه و متضمن نکاتی است در تناقض با آنچه این گروه از منتقدین بیش از بقیه ادعای آن را دارند!
3. آنچه طی دو سال اخیر و در جریان مذاکرات هستهای رخ داده است، با توجه به همه واقعیتهای موجود از سویی و آرمانهای بلند انقلاب اسلامی از سوی دیگر، ذیل تدبیر رهبر حکیم انقلاب اسلامی تحت عنوان «نرمش قهرمانانه» شکل گرفته است، تدبیری که بهفرموده معظمله: «یک عدّهای آن را بهمعنی دست برداشتن از آرمانها و هدفهای نظام اسلامی معنا کردند؛ بعضی از دشمنان هم همین را مستمسکی قرار دادند برای این که نظام اسلامی را به عقبنشینی از اصول خودش متّهم کنند».
ایشان بهصراحت در این باره میفرمایند: «اینها خلاف بود، اینها بدفهمی است. نرمش قهرمانانه بهمعنای مانور هنرمندانه برای دست یافتن به مقصود است؛ بهمعنای این است که سالک راه خدا ــ در هر نوع سلوکی ــ بهسمت آرمانهای گوناگون و متنوع اسلامی که حرکت میکند، به هر شکلی و به هر نحوی هست، باید از شیوههای متنوع استفاده کند برای رسیدن به مقصود. وِ مَن یُوَلِّهِم یَومَئِذٍ دُبُرَهُ اِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَو مُتَحَیِّزاً اِلی فِئَةٍ فَقَد بآءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله؛ هرگونه حرکتی ــ چه حرکت به جلو، چه حرکت به عقب ــ مثل میدان رزم نظامی، باید بهدنبال رسیدن به اهدافِ از پیش تعیین شده باشد. اهدافی وجود دارد؛ نظام اسلامی در هر مرحلهای یکی از این اهداف را دنبال میکند، برای پیشرفت، برای رسیدن به نقطه تعالی و اوج، برای ایجاد تمدّن عظیم اسلامی؛ باید سعی کند به این هدف در این مرحله برسد. البته مرحله گذاری است، قطعه قطعه است. راهنمایان و هادیان و متفکران و مسئولان مربوط، این قطعات را معیّن میکنند، هدفگذاری میکنند، حرکت جمعی آغاز میشود. همه باید تلاش کنند که هر حرکتی در هر مرحلهای به اهداف خودش برسد. این آن نظامِ صحیحِ حرکت منطقی است. این را همه فعالان عرصه سیاست و مدیریت کلان کشور باید همواره به یاد داشته باشند؛ آحاد مردم، شما عزیزان بسیجی ــ فعالان عرصه بسیج ــ هم باید این را همواره به یاد داشته باشید».
بنابراین رهبر انقلاب اسلامی به همه و خصوصاً بسیجیان که اصولاً آرمانیتر فکر میکنند و توقعاتشان هم آرمانی است، متذکر میشوند که این نرمش قهرمانانه که ممکن است ظاهرش عقبنشینی باشد اما هدف عالی آن ایجاد تمدن عظیم اسلامی است و این هدف یکباره محقق نمیشود و باید مرحله به مرحله و قطعه قطعه به آن نزدیک شد. نکته مهم این است که هنوز وقت جمعبندی رویکرد نرمش قهرمانانه فرا نرسیده است و باید صبر داشت و ماجرا را بلندمدت دید.
4. دشمن که کارش دشمنی است و در این امر لحظهای درنگ نمیکند، همان طور که پیشبینی میشد هنوز جوهر توافق، بخوانید جمعبندی، خشک نشده، دو حرکت را بهطور موازی آغاز کرده است، نخست فریبکاری برای سوءاستفاده از متن برجام یا قطعنامه و اختیارات 1+5 که نمونه آن را در طرح افزایش زمان انقضای دخالت شورای امنیت از ده سال به پانزده سال مشاهده کردیم و دوم فضاسازی در خصوص نقش ایران در تحولات منطقه.
تیم مذاکره کننده و رییس جمهور محترم یکی از دستاوردهای مهم این مذاکرات و خصوصاً رسیدن به متن برجام را شکست ایران هراسی عنوان کردهاند اما این روزها شاهد اوجگیری جوسازی علیه ایران اسلامی در خصوص تحولات منطقه و بهتبع آن زمینه سازی برای گفتوگو با جمهوری اسلامی ایران در این باره هستیم!
به نظر میرسد تحت هیچ شرایطی چراغ سبز و حتی نارنجی ایران به آمریکا در این باره نباید نشان داده شود؛ نخست بهدلیل این که هنوز تکلیف برجام و قطعنامه روشن نیست و میزان پایبندی آمریکا و متحدانش به تعهدات این دو سند آزمون نشده و ورود به هر عرصه دیگری برای گفتوگو با آمریکا باید منوط به حسن رفتار آمریکا در این ماجرا شود که حدود ده سال طول خواهد کشید تا این آزمون به سر آید، ما فعلاً از آمریکا جز حرف و کلماتی بر کاغذ که درباره آنها هم سخن بسیار است چه دیدهایم که بخواهیم وارد گفتوگوهای جدید بشویم؟ و دلیل دوم امکان سوءاستفاده گسترده آمریکا از چنین رویدادی است و نقش مخرب آن در ذهنیت دوستان منطقهای جمهوری اسلامی ایران، همان هدفی که آمریکا در اصرار خود به مذاکره با ایران همواره دنبال کرده است و بهمحض ورود احتمالی به میدان چنین گفتوگوهایی این بهره برداریها به اوج خواهد رسید و یکی از مهمترین مزیتهای راهبردی ایران را یا از دستش خارج خواهد کرد و یا آن را کمخاصیت خواهد نمود.
اینجاست که نقش خطبههای مقتدرانه رهبری در عید فطر را بهتر میتوان فهمید که این متن تصویب بشود یا نشود، اجازه هیچ گونه سوءاستفادهای از این متن داده نخواهد شد، جمهوری اسلامی ایران دست از حمایت دوستانش در منطقه نخواهد کشید و سیاست جمهوری اسلامی ایران در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد.
5. چنانچه اشاره شد، آمریکا و متحدانش باید در جریان اجرای برجام امتحان پس بدهند و چون ما سخت به آنها بیاعتمادیم، لازم است پایبندی این دست اعضای 1+5 بهطور مستمر رصد شود و درباره آن اطلاع رسانی صورت گیرد. شایان ذکر این که در جریان مذاکرات سالهای 82 تا 84 بهدفعات شاهد نقض تعهدات از سوی سه کشور اروپایی بودیم که الآن نیز جزو طرفهای ما در 1+5 هستند.
6. برداشت ساده لوحانه یا القای مغرضانه برخی افراد و جریانها مبنی بر پایان دوران «مرگ بر آمریکا» است. این جماعت که بهاشتباه بوی کباب به مشامشان خورده است! در پی امیال و آرزوهای دور خود پایکوبی راه انداختهاند که چه و چه، غافل از این که تقابل جمهوری اسلامی ایران و آمریکا مادامی که اینجا جمهوری اسلامی و آنجا آمریکاست، تمام ناشدنی است مگر این که در این میان استحالهای رخ دهد و یکی از این دو ماهیتش دگرگون شود که البته در مورد خودمان باید سخت مراقبت کنیم چراکه این از آفات همه انقلابهاست.
در پایان این بخش لازم است یک بار دیگر اندیشههای بنیانگذار انقلاب اسلامی را در مورد دولت آمریکا که از محکمات اندیشههای معظمله است، مرور کنیم:
ــ رابطه بین یک ملت بهپاخاسته برای رهایی از چنگال چپاولگران بین المللی با یک چپاولگر عالمخوار، همیشه بهضرر ملت مظلوم و بهنفع چپاولگر است.
ــ آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است. آمریکا برای سیطره سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی خویش بر جهان زیر سلطه، از هیچ جنایتی خودداری نمینماید.
ــ اگر آمریکا بخواهد، همان طور که حال با ملت ایران معامله میکند با ما رفتار کند، نقش ما با او خصمانه است و اگر چنانچه آمریکا به دولت ایران احترام بگزارد ما هم با همان احترام متقابل عمل میکنیم.
ــ ما آمریکا را زیر پا میگذاریم، ما آن قدر صدمه که از آمریکا دیدیم از هیچ کس ندیدیم، آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است، سلطه آمریکا تمام بدبختیهای ملل مستضعف را بهدنبال دارد، همه گرفتاریای که ما داریم از دست آمریکا داریم، همه مصیبت ما زیر سر آمریکا است و آمریکا شیطان بزرگ است.
ــ با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد.
** دستاوردهای کلی آمریکا
با درنظر گرفتن این که ایران از آغاز فعالیتهای هستهای قصد نداشته سلاح هستهای تولید کند و این موضوع را نیز بارها اعلام کرده و تاکنون هم هیچ مرکز معتبر جهانی حتی آنهایی که مخالف و دشمن ایران هستند، چنین ادعایی را تأیید نکردند؛ باید گفت: کلاً آنچه برای آمریکا رقم خورده «تحصیل حاصل» است؛ یعنی آمریکاییها پس از سالها تلاش و هزینه کردن از حساب مردم آمریکا و سایر کشورها، در نقطه صفر هستند؛ زیرا ارادهای برای ساخت سلاح هستهای وجود نداشت که پس از هزینهکردهای آمریکا از میان رفته باشد. اگرچه ممکن است بسیاری از مردم دنیا که اسیر تهاجم رسانهای آمریکا هستند به این مسئله واقف نشوند؛ اما نخبگان جهانی و بسیاری از حامیان ایران و مردم جمهوری اسلامی بهخوبی از این مهم آگاهند؛ با این وجود، آمریکا با بهانه قرار دادن دروغ شیطانی «ایران در پی ساخت سلاح هستهای است» و استفاده از آن برای دمیدن در کوره ایران هراسی مشکلاتی را برای مردم ایران و مسیرهای آرمانی انقلاب ایجاد کرد و خسارات مادی و معنوی را به ایران زد که رگههای آن همچنان در جمعبندی مذاکرات هستهای جامع دیده میشود؛ پس با این نگاه کلی میتوان گفت تا این مرحله آمریکاییها در نهایت با همه تلاشی که بهکمک همپیمانانشان صرف این قضیه کردند، تنها توانستند در برخی حوزهها حرکت رو به جلوی ایران را کند کنند.
** دستاوردهای کلی ایران
ایران با دست خالی، بدون هرگونه پشتوانه معتبر جهانی و در برابر دژخیمترین دشمنانش، شجاعانه پا در مسیری گذاشت که رابطه تنگاتنگ و مستقیمی با ادامه و پیشرفت انقلاب و اهداف و آرمانهای آن داشت. بهخلاف نگاه متجاهلانه و یا واقعاً جاهلانه کسانی که بنده رفاه و آرامش امروز و در زیر سایه تأیید استکبار هستند و صنعت هستهای را کنار نفت و گاز ایران قرار میدادند و با بودن آن دو، صنعت هستهای را بهبهانه دشمنزا بودن نفی میکردند، ایران اسلامی با درایت تمام و درک چشمانداز آینده جهان و موقعیتی که کشورها در آن خواهند داشت و شناخت عواملی که در آن آینده، جایگاه کشورها را مشخص میکند با پیشبینی همه سختیها و مشقتها و مرارتها و دشمنیهای فراروی فناوری هستهای، آگاهانه و هوشمندانه این مسیر را برگزید و پا به میدان آن گذاشت تا با اطمینان کامل، امروزش را به فردایش پیوند بزند.
حاصل این تلاش تحسین برانگیز که به آثار تکاپوهای فکری، عملی و عرق جبین و خون پاک دانشمندان جوان و شهدای هستهای مزین شده است، تا پیش از آغاز مذاکرات 23 ماه گذشته برخورداری از بخشهای متعدد صنعت هستهای مانند زیرساختها، استخراج اورانیوم، ساخت هزاران سانتریفیوژ در درجات کیفی گوناگون، تشکیل آبشارهای چرخه غنی سازی، تولید کیک زرد، غنی سازی تا میزان 20 درصد، ساخت میلههای سوخت، رسیدن به مراحل نهایی تولید آب سنگین، راه اندازی مجتمع عظیم هستهای فردو و... بود؛ اما با آغاز این مذاکرات بهیکباره داشتههای ایران بیش از پیش فزونی گرفت که مهمترین آنها عبارت است از:
1. بسیج شدن شش قدرت جهانی برای مذاکره با کشوری که بیشترین تبلیغات را برای منفور و مطرود نشان دادنش، در کارنامه خود داشتند.
2. افزایش اعتبار ایران نزد جهانیان؛ زیرا آن را آنقدر بزرگ و مهم یافتند که شش قدرت جهانی خود را ناچار دیدند 23 ماه یکسره با آن مذاکره کنند.
3. سرخورده شدن کشورهایی که با سرسپردگی به شیطان بزرگ گمان میکردند در حد رویارویی با ایران هستند و از هر فرصتی برای تشدید دشمنی با ایران و مانع تراشی بر سر راه سیاستهای منطقهای آن استفاده میکردند.
4. دلگرم و خوشحال شدن مستضعفان جهان و دولتهایی که از روی ناچاری تابع بیچونوچرای سیاستهای شیطان بزرگ بودند و ایمان آوردن به این که هنوز راههای نورانی و امیدبخشی برای نجات از زیر یوغ زورگویان وجود دارد.
5. مخدوش شدن هیبت استکباری کشورهای مستکبر در انظار جهانیان بهسبب آن که ادعاهای اولیهشان برای درهم کوبیدن صنعت هستهای ایران با آنچه مجبور شدند به آن اذعان و اعتراف و امضا کنند، بسیار متفاوت شد.
6. به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی ایران با فعالیتهای گوناگون جانبی که در ابتدا قرار نبود هیچ یک از آنها باقی بماند.
7. گامهای بلند برداشتن در عرصههای ویژه و ممنوعهنمایی که دشمن اجازه آن را به کشورهای بزرگ هم نمیدهد، بهویژه در عرصه نظامی، دفاعی، علمی و...
جمهوری اسلامی که درصدد دسترسی مشروع به صنعت هستهای و نه بمب هستهای بود، امروز به بسیاری از خواستههایش هرچند محدود، بهشکل موقت و فراتر از آن خواستهها رسیده است؛ اما چون به دشمن اعتماد ندارد و میداند دشمن از این موضوع در رنج و خشم شدید به سر میبرد و مترصد فرصت برای کاستن از دستاوردهای نظام و یا محدودتر کردن هرچه بیشتر آن است، لازم میداند بهشدت مراقب کار باشد و اجازه ندهد دشمن در مراحل بعدی، وضعیت متزلزل و شکننده موجود را با ترفندهایی بهنفع خود تغییر دهد.
** امتیازهای ایرانی فراتر از متن
برای درک دستاوردهای مذاکرات هستهای نباید در متن جمعبندی مذاکرات ماند، چه بسا این متن به مرحله اجرا برسد یا نرسد؛ اگرچه حتی اجرا نشدن آن هم برای ایران میتواند دستاوردهایی داشته باشد؛ اما بخشی از دستاوردهای بسیار مهم آن برونمتنی و فراتر از متن است که به برخی از آنها اشاره میشود:
1. تداوم استکبارستیزی؛ حدود پانزده سال پیش، یکی از مقامات بلندپایه سازمان سیا در پاسخ به پرسش خبرنگاری که از وی پرسیده بود: "اگر شما در برابر ایران دو گزینه داشته باشید که مجاز به انتخاب و نابودی یکی از آنها باشید، کدام گزینه را انتخاب میکنید؟" وی پاسخ داد: "گزینه دوم را انتخاب میکنم".
این دو گزینه عبارت بودند از: الف ــ ایران دارای بمب اتم باشد. ب ــ ایران به شعار مرگ بر آمریکا ادامه دهد.
شاید افراد عادی از این انتخاب تعجب کنند؛ اما کسانی که با ژرفای سیاست و آنچه موضع ضداستکباری ایران بر سر شیطان بزرگ آورده، آشنا باشند، نه این که از این انتخاب تعجب نمیکنند که وی را بهسبب انتخابش تحسین هم میکنند، زیرا ارزش بیبدیل این شعار دشمنکوب را خوب میدانند. از قضا تلاش دوازدهساله شیطان بزرگ در چالش هستهای براساس دروغ «کوشش ایران برای ساخت سلاح اتمی» در ظاهر بهدنبال جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای بوده، حال آن که در باطن هر میزان توانسته کوشیده تا جوهر بیبدیل «استکبارستیزی» را از انقلاب اسلامی بزداید؛ اما اولین پاسخ این حرکت رندانه را زمانی دریافت کرد که امام خامنهای (مد ظله العالی) در دیدار دانشجویان در ماه مبارک رمضان در پاسخ به پرسش یکی از آنها درباره وضعیت مبارزه با استکبار پس از مذاکرات هستهای فرمودند: «مبارزه با استکبار و نظام سلطه، براساس مبانی قرآنی، هیچگاه تعطیل پذیر نیست و امروز آمریکا کاملترین مصداق استکبار است».
همچنین معظمله در خطبههای نماز عید سعید فطر با توجه به توافق هستهای تأکید کردند، در هر صورت سیاست ملت و نظام جمهوری اسلامی در مقابل آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد.
شعارهای مرگ بر آمریکای مردم در روز قدس و در مراسم عبادی سیاسی عید سعید فطر، صاعقه آسمانی بود که بر کاخ رؤیاهای آمریکایی استکبارزدایی مردم ایران در زیر سایه توافق هستهای فرود آمد و توفان شعارهای مرگ بر آمریکا در نماز جمعه پیش رو خاکستر آن را هم به باد خواهد داد. به این وسیله بیت الغزل قصیده بلند آمریکا در توافقنامه به هجویات گروید و اگر تاکنون دست آمریکا زیر سنگ سنگین استکبارستیزی ملت ایران بود، با این حرکت سرش هم زیر این سنگ رفت. در این میان، اهمیت موضوع به درک تفاوت «استکبارستیزی» پیش از توافق جامع با «استکبارستیزی» پس از توافق جامع است.
2. بازتر شدن ترک پیکره تحریم؛ بیانیه مطبوعاتی لوزان آن اندازه بر پیکر تحریمها ترک وارد کرد که به نظر میرسید شرکتهای خارجی اسب زینکرده و مشتاق برای رسیدن به میدان مسابقه اقتصادی ایران، در حال از کف دادن اختیار هستند و به نظر میرسد سرنوشت توافق جامع هرچه باشد، بیشتر از این نمیتواند توسن سرکش خیز برداشته بهسمت عرصههای اقتصادی ایران را مهار کند و آنها تصمیم خود را برای پرش از مانع بلند تحریم گرفتهاند و بهزودی با عبور از آن ترک واردشده بر پیکره تحریم را تا مرز فروپاشی باز میکنند و از شیطان بزرگ هم کاری ساخته نیست و این حقیقتی است که اوباما و کری در همین روزها بهنوعی به آن اشارت داشتهاند.
3. دفاع راسخ از مظلومان و ستمدیدگان؛ تنظیم کنندگان طرف مقابل کوشیدند بخشی از توافق را بهشکلی تنظیم کنند که دست ایران در دفاع از مظلومان و ستمدیدگان که از آرمانهای بلند انقلاب است، بسته بماند؛ اما موضع صریح و قاطع امام خامنهای (مد ظله العالی) در روز عید فطر، ریشه این ترفند شیطانی را در متن توافق سوزاند، آنجا که با صدای بلند و رعدآسا در منظر جهانیان این ندای دشمنشکن را سر داد: «چه متن تهیه شده پس از طی روند قانونی داخل کشور، تصویب شود چه نشود، ملت ایران از حمایت ملت مظلوم فلسطین، یمن، بحرین و ملت و دولتهای سوریه و عراق و مجاهدان صادق لبنان دست برنمیدارد».
4. حفظ توانمندیهای نظامی؛ دشمن جامانده و بهتزده از پیشرفتهای نظامی و دفاعی ایران که زمانی به خودش آمد که ایران از مرز تولید بسیاری از سلاحهای راهبردی عبور کرده بود، بهزعم خود در روند مذاکرات هستهای دام بزرگی را برای صید توان نظامی و پیشرفته و بازدارنده و نیز همچنان ناشناخته ایران پهن کرده بود که با هوشیاری فرمانده معظم کل قوا بلافاصله در زمره خطوط قرمز قرار گرفت و مذاکره کنندگان ایران با تأکید قاطع فرمانده کل قوا در سختترین لحظات مذاکرات هم به خواسته دشمن برای سرک کشیدن به پشت این خط قرمز، تن ندادند؛ با این حال، دشمن هنوز از این خواسته حیاتی دست برنداشته است. از این رو، فرمانده معظم کل قوا در برابر این تلاش دشمن، این پیام کوبنده و رعدآسا را که برای مسئولان نظامی و سیاسی داخل نیز حکم قطعی است، دادند: «بهفضل الهی قابلیتهای دفاعی و حریم امنیت کشور حفظ خواهد شد و جمهوری اسلامی هرگز تسلیم زیاده خواهی دشمنان نخواهد شد».
فرمان تحکیم و گسترش قابلیتهای دفاعی نظامی عامل و ضامن قدرتمندی برای هدایت جمعبندی مذاکرات به مسیر معمول و مصون از شیطنتها است که باید بیوقفه بر شتاب آن افزود.
** تهدیدهای آمریکایی موجود در جمعبندی مذاکرات
در متن جمعبندی مذاکرات دو موضوع قابل تأمل و نگران کننده وجود دارد که بهسبب دردسرآفرین بودن باید این آمادگی را فراهم کرد که چنانچه قدرتهای استکباری با توسل با آن خواستند مشکل تراشی کنند بتوان با آن مقابله کرد، این دو موضوع عبارتند از: برگشت پذیر بودن خودکار تحریمها که قطعاً دشمنان با استفاده از آن چالش آفرینی میکنند و دیگری مانع تراشیهای گوناگون در سر راه توسعه برنامه موشکی ایران است که از عناصر قدرت بازدارندگی ایران و پشتوانه توان نظامی محسوب میشود. بهسبب اهمیت مسائل نهفته در این دو موضوع در صورت کوتاه نیامدن طرف مقابل درباره آن دو، زیر سؤال بردن اصل جمعبندی مذاکرات مذموم به نظر نمیرسد؛ اما درنهایت آنچه سرنوشت جمعبندی مذاکرات را تعیین میکند، به آن اعتبار میبخشد و حیات و ممات جمعبندی مذاکرات در دست آن است، ملت بزرگ ایران است که با حفظ وحدت و یکپارچگی میتواند اراده الهی خود را بر آن تحمیل و جاری کند، همان طور که تاکنون کرده و همه دستاوردها مرهون حضور و وحدت آن بوده است، انشاءالله.
انتهای پیام/*