برجام در نگاهی کلان


خبرگزاری تسنیم:به نظر می رسد نگاه صرفا جزئی نگرانه این روزها ممکن است ما را به خطای فاحش دچار کند لذا داشتن یک ارزیابی کلان از نتیجه به دست آمده امری مهم و ضروری است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمد سعید احدیان در سرمقاله روزنامه خراسان می نویسد: 

برای ارزیابی یک خروجی مثل متن برجام روش های مختلفی وجود دارد که عبارتند از: ارزیابی فرآیند و ارزیابی نتایج . در ارزیابی نتایج نیز ما با دو شیوه روبه رو هستیم؛ یکی ارزیابی مبتنی بر هزینه ها و منفعت ها(در این جا بررسی داده ها و ستانده ها) و دیگر روش مبتنی بر تعیین نقاط هدف ، تعیین شاخص ها و بررسی میزان انطباق نتایج به دست آمده با شاخص ها. ما در این مجال با نگاهی کلان ارزیابی متن برجام را بر اساس روش داده- ستانده ارائه می کنیم و پرداختن به نقاط ضعف و قوت با نگاهی جزئی را نیز برای اطمینان از نداشتن حفره های بزرگ ضروری می دانیم و چه بسا با بررسی این نکات علی رغم چربیدن ستانده ها بر داده ها ، هنوز در آن نقاط ضعف و حفره های حقوقی، سیاسی،اقتصادی یا امنیتی مهمی باشد که با خواسته ما فاصله داشته باشد و مورد تایید نظام قرار نگیرد ولی به نظر می رسد نگاه صرفا جزئی نگرانه این روزها ممکن است ما را به خطای فاحش دچار کند لذا داشتن یک ارزیابی کلان از نتیجه به دست آمده امری مهم و ضروری است و اما تحلیل داده- ستانده از برجام:

ستانده ها:
1.رسمی شدن غنی سازی ایران و پذیرش ایران هسته ای:

تردیدی نیست که مهمترین چالش اصلی ما با کشورهای 1+5 در طول 12 سال گذشته همین مسئله بوده است به عنوان فقط یک مثال فراموش نکنیم که در توافقنامه ایران، برزیل و ترکیه ما پذیرفتیم که 1200 کیلو اورانیوم خود را به «خارج» از کشور منتقل کنیم و در قبال آن وعده نسیه ای بگیریم که بعد از یک سال برای تامین نیاز نیروگاه تهران اورانیوم 20 درصد تحویل بدهند. با این امتیاز بزرگ به چه دلیل موافقت کردیم، فقط در قبال وجود عبارت « چرخه سوخت هسته‌ای شامل فعالیت‌های غنی‌سازی» و جالب است که آمریکایی ها بازهم حاضر نشدند این مسئله را بپذیرند اما امروز رسمیت یافتن غنی سازی در ایران نه تنها روی کاغذ در سند رسمی برجام(1) -که امضای 6 کشور را دارد - و در قطعنامه سازمان ملل به عنوان یک سند رسمی بین المللی پذیرفته شده است، بلکه آن ها مجبور به قبول کردن آن روی زمین با پذیرش چرخیدن چند هزار سانتریفیوژ شده اند. (2) متاسفانه به این دستاورد بزرگ برجام بی توجهی می شود و برخی با وارد کردن شبهات ضعیف و سست این دستاورد از روی اقتدار ایران را کم رنگ جلوه می دهند که در پاسخ آن ها ذکر همین جمله از رهبر انقلاب پس از مذاکرات وین در خطبه های عید فطر بس که:

«هدف واقعى آنها این است که پیچ‌ومهره‌هاى صنعت هسته‌اى به کلّى باز بشود؛ این را سال ها پیش هم به مسئولین ما صریحاً بیان کردند، الان هم در همین آرزو هستند. ده سال، دوازده سال کشمکش با جمهورى اسلامى، نتیجه‌[اش] این شد که این شش قدرت، امروز ناچار شدند که گردش چند هزار سانتریفیوژ را در کشور تحمّل کنند؛ ....این معنایش چیست جز اقتدار ملت ایران»(3)

2.پذیرش صنعت هسته ای (غنی سازی صنعتی با تحقیق و توسعه)
اگر غنی سازی ما به رسمیت شناخته می شد اما فقط کاریکاتوری از آن باقی می ماند، ستانده قبلی در قبال پیشرفت های ما ارزش چندانی نداشت لذا حفظ صنعت هسته ای ما هدفگذاری مبنایی است و البته هیچ صنعتی اقتصادی نخواهد بود مگر آنکه امکان تحقیق و توسعه در آن لحاظ شود.

ادعای کارشناسی شده ما این است که در برجام مبتنی بر «توان فعلی» و «برنامه کلان هسته ای ایران» صنعت هسته ای و برنامه تحقیق و توسعه ایران تا حد بالایی دیده شده است (4)و محدودیت های پذیرفته شده (که بخشی از آن ها مخصوصا طول مدت محدودیت ها از نقاط ضعف مهم محسوب می شود) لطمه جدی به این برنامه نخواهد زد و در بدبینانه ترین حالت(تاکید می کنم بدبینانه ترین حالت) بین یک تا دوسال توسعه صنعت هسته ای ایران را عقب خواهد انداخت که این نقطه ضعف (درصورت وجود) قابل چشم پوشی است. برای روشن شدن این مسئله و همچنین توضیح برخی موارد بعدی ضروری است اشاره ای به برنامه کلان هسته ای ایران و قابلیت های فعلی خود داشته باشیم تا موضوع کمی روشن تر شود. برنامه هسته ای ایران بر محور سانتریفیوژهای نسل های پیشرفته IR6و IR8 پایه گذاری شده است. سانتریفیوژهای IR1 نسل قدیمی سانتریفیوژها هستند که به دلیل خرابی بالا و این که حداکثر یک «سو» اورانیوم غنی می کنند، به هیچ وجه اقتصادی نیستند و در یک فرآیند طبیعی چه براساس برجام چه بدون آن باید روزی جمع شده و با سانتریفیوژهای پیشرفته جایگزین شوند حتی در بهترین حالت با توجه به وسعت نطنز حداکثر 50 هزار از این تعداد سانتریفیوژ در این مکان جای می گیرد و ما تنها خواهیم توانست یک چهارم نیاز بوشهر را تامین کنیم. از طرف دیگر سانتریفیوژهای آی آر 6 و آی آر 8 در مراحل اولیه تحقیق و توسعه قرار گرفته اند و فرآیند تکمیل بین هشت تا ده سال آن در برجام دیده شده است. در برجام امکان آزمایش این سانتریفیوژها همراه با تزریق اورانیوم(5) از روز اجرا با زنجیره های میانی قرار داده شده است(6) و از نیمه دوم سال هشتم آزمایش تعداد 30 سانتریفیوژ داده شده است(از نقطه ضعف ها این است که این تعداد باید بیشتر می بود اما این ضعف لطمه مهمی به فرآیند تحقیق نمی زند) و از ابتدای سال نهم امکان ساخت سالانه 200 عدد سانتریفیوژ برای هر نوع از آی آر 6 و آی آر8 بدون نصب روتور وجود دارد(7) که ما از مراحل مقدماتی برای تولید انبوه سانتریفیوژها از سال دهم عقب نیفتیم و از سال دهم به بعد نیز علاوه بر ساخت، همین تعداد روتور نیز نصب شده و عملا مرحله ورود به تولید انبوه آغاز می شود. همه آنچه گفته شد جز مواردی معدود و قابل چشم پوشی، مطابق با برنامه ای است که ما حتی اگر هیچ محدودیتی نیز بر برنامه خود نداشتیم نمی توانستیم چندان تغییر مهمی در آن ایجاد کنیم. این توضیحات به اجمال داده شد تا روشن شود ادعای حفظ صنعت هسته ای مبنای کارشناسی دارد اما شاید لازم نباشد برای اثبات رسیدن به این دستاورد استدلال زیادی ذکر شود چرا که رهبری حکیم و شجاع انقلاب در خطبه های نمازعید فطر به «روی کاغذ آوردن» این دو مسئله (صنعت هسته ای و تحقیقات و توسعه) و در حال «امضا کردن» آن تصریح کردند(8) و جایی برای نگرانی در این دو مسئله باقی نگذاشتند (این به مفهوم حکم تایید ایشان بر کلیت برجام نیست و فقط تاییدی بر چند دستاورد ذکر شده است):

«ده سال، دوازده سال کشمکش با جمهورى اسلامى، نتیجه‌[اش] این شد که این شش قدرت، امروز ناچار شدند که گردش چند هزار سانتریفیوژ را در کشور تحمّل کنند؛ ناچار شدند ادامه‌ این صنعت را در کشور تحمّل کنند؛ ناچار شدند ادامه‌ تحقیقات و توسعه‌ این صنعت را تحمّل کنند. تحقیق و توسعه‌ صنعت هسته‌اى ادامه خواهد یافت؛ گردش صنعت هسته‌اى ادامه خواهد یافت؛ این چیزى است که آنها سالها تلاش کردند، [ولى] امروز روى کاغذ آوردند و امضا دارند می کنند که حرفى ندارند. این معنایش چیست جز اقتدار ملّت ایران »(9)

3.رفع تحریم های اقتصادی و مالی
ستانده سوم، رفع تحریم های اقتصادی و مالی مرتبط با فعالیت های هسته ای در روز اجراست (اعم از لغو، تعلیق و توقف)(10) که به عنوان یک هدف اصلی از انجام مذاکرات مدنظر بوده است البته در این مسئله نیز نقاط ضعفی از جمله هم وزن بودن اقدامات ایران و طرف مقابل از زمان امضا تا روز اجرا وجود دارد اما به دلیل احتمال بسیار پایین نقض عهد هر دو طرف آمریکا و اروپا با هم در این مدت کوتاه پس از مصوبه رسمی خود و این مسئله که بازگشت پذیری ما برگشت به جایی پیشرفته تر از مرحله قبل خواهد بود، قابل پذیرش است لذا عقب نشینی آمریکا از مواضع پیشین خود در لوزان مبنی بر تخفیف تحریم ها و طولانی بودن و مرحله ای بودن رفع تحریم های اقتصادی هسته ای ستانده ای مهم و اساسی محسوب می شود.

4.عادی شدن پرونده ایران:
براساس بند 24 ضمیمه شماره 5 برجام (11) و بند 8 پاراگراف های اجرایی قطعنامه سازمان ملل (12)، پرونده هسته ای ایران که بهانه اصلی همه ظلم ها از جمله تحریم ها بود، بعد از 12سال کشمکش بدون این که ایران از توسعه برنامه خود عقب بنشیند عادی می شود که ستانده ای مهم در این رویارویی مستقیم محسوب می شود.

5.شکست نظام سلطه در برابر ایران در شفاف ترین رویارویی جهانی( مشروط به ادامه مسیر است)
هنگامی که آمریکا و کشورهای غربی 12 سال حاضر به پذیرش ایران هسته ای نبودند اما امروز آن را به رسمیت شناخته اند، هنگامی که تمام تلاش خود را کردند تا «پیچ و مهره های صنعت هسته ای ایران را بازکنند» (13) اما حکم امضای ادامه آن را دادند، هنگامی که مجبور شدند چندین قطعنامه سازمان ملل به عنوان سازوکار اصلی ظلم به ظاهر قانونی را بدون آنکه ایران حتی یک بند آن ها را چون غیر مشروع می دانست اجرا کند لغو کنند، هنگامی که فردو تعطیل نشد (14)، آب سنگین حفظ شد(15)، مقامات رسمی آمریکا به صراحت نه یکبار بلکه بارها و بارها در معرض چشم همه مردم دنیا از ناچار شدن و نبود راه حلی دیگر برای مقابله با ایران سخن گفته اند و می گویند، می توان صدای شکست نظام ناعادلانه جهانی را در برابر اراده مردم ایران و 12 سال استقامت و پیشرفت و البته مذاکره هوشمندانه تیم هسته ای شنید. البته این دستاورد مشروط است به اینکه از این پس رویکرد ظلم ستیزی و استکبارستیزی جمهوری اسلامی ایران حفظ شود و ادبیاتی که عنوان تعامل با دنیا را با خود یدک می کشد اما نتیجه اش حل شدن در نظام ناعادلانه بین الملل است، در ادامه مسیر دیپلماتیک ایران جایگزین این رویکرد که هم «آرمانی ایدئولوژیک» است و هم «منفعتی استراتژیک»، نشود و مشروط به اینکه بتوانیم این مسیر را حفظ کنیم. نتایج بسیار گران سنگ این دستاورد شامل عناوین زیر می شود که توضیح هرکدام یادداشتی مستقل می طلبد:

1.تغییر هنجارهای بین المللی در جهت عادلانه تر شدن نظام بین الملل

2.گرفتن سهمی در شأن ایران در نظم نوین جهانی

3.تقویت گفتمان استکبار ستیزی در جهان اسلام و آزاده خواهان دنیا

4.بیشتر شدن قدرت منطقه ای ایران و تقویت جبهه مقاومت

ستانده هایی دیگر
ما در این بخش اهم ستانده ها را ذکر کردیم و الا مواردی دیگر نیز قابل شمارش است که از جمله آن ها می توان به تغییر محتوای قطعنامه جدید (علی رغم ضعف های مهمی که دارد) در مقایسه با قطعنامه 1929، پیشرفته شدن و قابل استفاده بهینه شدن راکتور آب سنگین اراک، وعده کمک های فنی در توسعه صنعت هسته ای ایران توسط دیگر کشورها و...اشاره کرد.

داده ها:
1- محدودیت های غنی سازی اولین داده مجموعه ای از محدودیت ها بر برنامه هسته ای ایران است
- سطح غنی سازی تا 15 سال محدود به 3.67 درصد خواهد بود.(16)

- ظرفیت غنی سازی در نطنز محدود به تعداد 5060 سانتریفیوژ تا ده سال خواهد بود.(17)

- محدودیت 15 ساله در ساخت راکتورهای آب سنگین خواهیم داشت. (18)

- و در سایت فردو محدودیت هایی را در کاهش تعداد سانتریفیوژها و عدم غنی سازی اورانیوم پذیرفته ایم. (19)

براساس توضیحی که پیش از این درباره توان و برنامه هسته ای ایران داده شد ،روشن می شود که هیچ کدام از محدودیت هایی که ما در نطنز و فردو پذیرفته ایم لطمه ای به صنعت هسته ای ما نمی زند چرا که سانتریفیوژهای آی آر 1 باید با نسل های پیشرفته تر جایگزین شود و اورانیوم تولید شده فعلی با توجه به استاندارد کیفی و عدم وجود نیازهای فعلی حتی تا امروز نیز مورد استفاده قرار نمی گرفتند به عبارت دیگر توسعه صورت گرفته در برنامه هسته ای ایران برای این صورت گرفته بود که بتواند روزی (شاید امروز و شاید روزی دیگر) به دنیا قبولانده شده و توسعه خود را متناسب با علم روز پیش ببرد. همین مسئله به نحوی دیگر برای محدودیت سطح غنی سازی ( ما جز راکتورتهران که برای تامین آن در برجام برنامه ریزی شده، حداقل تا پایان دوره محدودیت نیازی نداریم) و ساخت راکتورهای آب سنگین (چون راکتورهای در حال حذف از صنعت هسته ای دنیا هستند) نیز وجود دارد.

2- کاهش ذخایر اورانیوم به 300 کیلو تا سقف 15 سال
ما متعهد شده ایم تا 15 سال حداکثر ذخیره اورانیوم خود را 300 کیلو حفظ کنیم(20). این محدودیت نیز با توجه به این که بر اساس برجام امکان تبدیل اورانیوم به سوخت قابل استفاده وجود دارد (21)و فقط ذخیره باید بیش از 300 کیلو نشود و همچنین اورانیوم فعلی ما هنوز از نظر استاندارد کیفی در مرحله آزمایش قرار دارد و اگر توسط مراکزی پیشرفته کیفیتشان تایید نشود سال ها طول می کشد که توسط خود ما آزمایش شده و از کیفی بودنشان اطمینان حاصل شود، محدودیتی تاثیرگذار در توسعه صنعت هسته ای ما محسوب نمی شود.

3- نظارت ها و دسترسی ها
ما در برجام هم پروتکل الحاقی را پذیرفته ایم(22) و هم فراتر از پروتکل الحاقی. اولا پذیرفته ایم که نظارت 20 ساله بر روتورها(23) و 25 ساله بر معادن ما صورت گیرد(24) و ثانیا برای 15 سال سازوکاری را برای دسترسی ها پذیرفته ایم که بر اساس آن در صورتی که در نحوه دسترسی ها بین ایران و آژانس انرژی اتمی طبق پروتکل الحاقی اختلافی باقی بماند، تصمیم گیری به کمیسیون مشترک هشت عضوی می رود و در صورت وجود 5 رای ایران مجبور به پذیرش حکم این کمیسیون خواهد بود. (25)

اصل پذیرش پروتکل الحاقی برای کشوری که می خواهد غنی سازی داشته باشد، نظارتی متعارف و طبیعی محسوب می شود. نظارت 20 ساله و 25 ساله ذکر شده نیز در عین حالی که از نقاط ضعف مهم برجام محسوب می شود اما به دلیل اینکه نظارتی صرفا بر مراکز هسته ای ما و برای اعتمادسازی به طرف مقابل محسوب می شود قابل پذیرش است اما به نظر می رسد پذیرش حکم کمیسیون مشترک در موارد اختلافی با توجه به اعتماد ما به آژانس به طور جدی جای نگرانی جدی دارد و می توان این مسئله را پاشنه آشیلی برای ایران در برجام دانست که آثار و تبعات آن را در مجالی دیگر مورد بررسی قرار خواهیم داد.

4- تصور تغییر رویکرد استکبار ستیزی (مشروط به ادامه مسیر است)
باید بپذیریم چه بخواهیم و چه نخواهیم اصل اینکه دو سال مستقیم به صورت رودر رو و علنی با آمریکا مذاکره و در مواردی کم تدبیری کردیم(پیاده روی دو وزیرخارجه که خاصیتی هم برای مذاکرات نداشت) در میان جهان اسلام و مردم آزاده خواه جهان که دل خوشی از ایالات متحده آمریکا ندارند، چهره تقابلی مان کمتر شد و این تصور تا حدی ایجاد شد که ایران در حال تغییر رویکرد استکبارستیزی خود است و همانطور که ذکر شد چون این رویکرد «آرمانی ایدئولوژیک» و «منفعتی استراتژیک» است، این داده از اهمیت بسیار زیادی برای ما برخوردار است که هم با مبانی اعتقادی ما پیوند خورده و منافع کلان ملی ما را تحت تاثیر قرار می دهد اما نقطه قوت این بحث این است که این داده در صورت رفتار دقیق آینده ایران، می تواند کمرنگ شود گرچه بخش زیادی از آن با پخش علنی و زنده جلسات سنای آمریکا در حال اصلاح است اما باید تاکید کرد اگر این داده در ادامه مسیر اصلاح نشود هزینه آن به قدری خواهد بود که همه دستاوردهای به دست آمده را تحت الشعاع قرار خواهد دادو لطمه جدی به منافع کلان ملی ما خواهد زد.

جمع بندی:
طبیعی است که احتمالا عده ای سوالات و ابهاماتی برای انطباق این گزاره ها بر متن برجام داشته باشند که بنابر ضرورت در جای خود به آن ها پاسخ داده خواهد شد اما اجمالا در یک جمع بندی کلی می توان نشان داد که مشروط به ادامه رویکرد استکبار ستیزی، مجموعه ستانده های ما از ارزش قابل توجهی برخوردار است و دستاوردهای قابل اعتنایی را برای ما به ارمغان می آورد و مجموعه داده های ما از نظر تاثیر گذاری بر صنعت هسته ای ما لطمه قابل توجهی نمی زنند (در یک مورد جای نگرانی و بررسی هزینه فایده وجود دارد) لذا از این منظر می توان در مجموع برجام را متنی خوب دانست مشروط به آنکه در جزئیات حفره مهم خطرناکی خلاف منافع ملی وجود نداشته باشد و دیگر ابعاد و چارچوب ها از جمله بحث همزمانی، برگشت پذیری و مسائل امنیت ملی از ضعف های قابل چشم پوشی برخوردار نباشد. ما تلاش خواهیم کرد به مرور، دیگر مباحث را بررسی کنیم و امیدواریم مسئولان نظام در مجلس و شورای عالی امنیت ملی نیز در ترکیبی از یک نگاه «کلان نگرانه» و «جزئی نگرانه» متن را مورد بررسی قرار دهند و مطابق منافع ملی ایران تصمیم نهایی را بگیرند.

پی نوشت:
1- بخش هسته ای در مقدمه برجام و سرفصل ظرفیت غنی سازی در ضمیمه یک و نیز قطعنامه 2231 شورای امنیت

2- بند 27 ضمیمه یک برجام

3- بیانات رهبر انقلاب در خطبه های عید سعید فطر 27/4/94

4- سرفصل تحقیق و توسعۀ ماشین سانتریفیوژ در ضمیمه یک برجام شامل بندهای 32 تا 43 و بند 3 مقدمه برجام

5- بند 3 مقدمه برجام و بند 32 ضمیمه یک

6- بندهای 37 و 38 ضمیمه یک برجام

7- بند 63 ضمیمه یک برجام

8- بیانات رهبر انقلاب در خطبه های عید سعید فطر 27/4/94

9- همان

10- بندهای 18و17 ، 16 ضمیمه شماره 5 برجام

11- بند 24 ضمیمه 5 برجام: در «روز خاتمه» قطعنامه شورای امنیت، مفاد و تدابیر تحمیل شده در آن قطعنامه خاتمه خواهد یافت و شورای امنیت دیگر به موضوع برنامه هسته ای ایران رسیدگی نخواهد کرد.

12- بند 8 پاراگراف های اجرایی قطعنامه سازمان ملل: شورای امنیت تصمیم می‌گیرد که تحت بند 41 منشور ملل متحد، 10 سال پس از روز پذیرش برجام که در سند برجام تعریف شده است، تمام تمهیدات این قطعنامه لغو گردند و هیچکدام از قطعنامه‌هایی که در زیرپاراگراف a از پاراگراف 7 گفته شد، نباید اجرا شوند. در این زمان، شورای امنیت به رسیدگی به مساله هسته‌ای ایران پایان می‌دهد و گزینه «عدم اشاعه» از فهرست موضوعات مورد توجه شورای امنیت خارج می‌شود.

13- سخنرانی اوباما در مجمع سالانه مرکز هائیم سابان؛ 8 دسامبر 2013

14- سرفصل «تاسیسات غنی سازی فردو» در ضمیمه یک برجام

15- سرفصل « راکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک» در ضمیمه یک برجام

16- بند 28 ضمیمه یک برجام

17- بند 27 ضمیمه یک برجام

18- بند 10 مقدمه برجام

19- بندهای 45 و 50 ضمیمه یک برجام

20- ماده 56 ضمیمه یک برجام

21- ماده 59 ضمیمه یک برجام

22- ماده 64 ضمیمه یک برجام

23- ماده 79 ضمیمه یک برجام

24- ماده 15 مقدمه برجام

25- ماده 78 ضمیمه یک برجام

انتهای پیام/