موسیقی پاپ در گفتوگو با خشایار اعتمادی
خبرگزاری تسنیم: به نظرم امروز هم اگر موسیقیای چون پاپ مخاطب بیشتری دارد به آن علت است که مانند دیگر سبکهای موسیقی، هنرمندان بزرگی در این عرصه فعالیت میکنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، به نقل از روزنامه ایران، خشایار اعتمادی می گوید: به نظرم امروز هم اگر موسیقیای چون پاپ مخاطب بیشتری دارد به آن علت است که مانند دیگر سبکهای موسیقی، هنرمندان بزرگی در این عرصه فعالیت میکنند
زمانی که خشایار اعتمادی نخستین آلبوم موسیقی پاپ بعد از انقلاب را روانه بازار موسیقی کرد شاید هیچگاه فکر نمیکرد امروز با خیل عظیمی از طرفداران این موسیقی مواجه شود. موسیقیای که به زعم بعضی از هنرمندان تفننی و به اعتقاد برخی موسیقی قابلتوجهی است. درحالی که اعتمادی معتقد است ساختار موسیقی پاپ بدرستی شکل گرفته و متهم کردن این سبک از موسیقی برای عدم موفقیت موسیقی سنتی کار پسندیده ای نیست. اعتمادی در مقابل بر این باور است که برخی از اشخاص موسیقی پاپ را به انحصار درآوردهاند و این موسیقی، به دست مافیای این رشته افتاده است و اگر ریشه این معضل خشکانده نشود ادامه کار و روند موسیقی پاپ نگران کننده خواهد شد.
گفتوگوی ما با خشایار اعتمادی در خصوص موسیقی پاپ و نگاههای متفاوت به این عرصه را در ادامه میخوانید:
چندی پیش در گفتوگویی که با یکی از هنرمندان شاخص موسیقی سنتی داشتم، ایشان می گفتند که موسیقی پاپ در مقابل موسیقی سنتی یک کار تفننی است و باید نگاه بهتری به موسیقی سنتی داشت چراکه موسیقی سنتی، موسیقی ملی ما است. شما به عنوان یک خواننده پاپ چقدر با این نگاه موافق هستید؟
در سال 1378 که آقای شریفیان ریاست خانه موسیقی را بر عهده داشتند چنین نظرات و موضعگیریهایی مطرح شده بود که من هم نسبت به این موضعگیریها پاسخ محترمانهام را از طریق خبرگزاریها اعلام کردم. این جوابیه مبنی بر آن بود که موسیقی پاپ، به اقتضای نیاز جامعه جوان پا به عرصه گذاشت و ضمن حفظ احترام به سایر سبکهای موسیقی بالاخص، موسیقی سنتی، موسیقی پاپ با استقبال گسترده و شگفتانگیزی در جامعه مواجه شد. رویکرد دیگر این جوابیه که به آن اشاره شد این بود که موسیقی سنتی با تخطئه موسیقی پاپ جایگاهش را بهدست نخواهد آورد و معتقدم موسیقی سنتی که موسیقی اصیل است تنها به کشور ما تعلق دارد. ضمن اینکه باید نوآوری، بدعت و خلاقیت در آن ایجاد شود. در آن دوران انتظار ما این بود که موسیقی که با این استقبال گسترده مواجه شده مورد حمایت پیشکسوتان، هنرمندان و بالاخص هنرمندان موسیقی سنتی و اصیل قرار گیرد که البته بعد از آن جواب، خانه موسیقی حسننظر و حمایت خود را از موسیقی پاپ اعلام کرد.
در واقع موسیقی پاپ، موسیقی است که ساختار آن بدرستی شکل گرفته و تفننی نیست بلکه در پشت آن فکرهای بسیاری قرار گرفته است. بهطور مثال بسیاری از بزرگان موسیقی ما در بخش پاپ کلاسیک و بخش موسیقی پاپ که ساختار و مبادی درست موسیقی در آن رعایت شده است فعالیت داشتهاند یا اگر به تمامی الگوهای بزرگ موسیقی توجه داشته باشید خواهید دید که سازبندی، تنظیم، واریاسیون، کنترپوان و هارمونیک این ژانر از موسیقی با رعایت ساختارهای اصولی موسیقایی مختلف به وجود آمده است. همچنین در این سبک موسیقی اغلب از شعرهایی که ساختار و محتوای خوبی دارند، بهرهبرداری شده است.
با این تفاسیر باید دید عزیزان هنرمندی که این نوع موسیقی را تفننی میدانند با چه رویکردی صحبت کردهاند، اما بر این نظرم نخستین چیزی که همه باید بدانند حفظ احترام و رعایت شأنیت فعالان سبکهای مختلف موسیقی است. با اطمینان میگویم تا به امروز یک هنرمند موسیقی پاپ به خواننده، آهنگساز و تنظیم کننده موسیقی سنتی اسائه ادب نداشته و آن را تفننی خطاب نکرده است، بلکه همیشه احترام به سبکهای مختلف موسیقی از سوی فعالان عرصه پاپ حفظ شده است. در مقابل بعضیها توفیق نداشتن موسیقی سنتی را رقیب بودن موسیقی پاپ یا یک جریان فکری نهادینه قلمداد میکنند که در هر دو صورت بهنظر من اشکال در اشاعه وگستردگی موسیقی پاپ نیست و بازهم تأکید میکنم همانگونه که عدهای معتقد هستند موسیقی پاپ تفننی است موسیقی سنتی ضعیف هم وجود دارد. بنابراین بهتر است فعالان عرصه موسیقی بهجای بیان کردن این صحبتها به سبکهای مختلف موسیقی، همکاران خود در این عرصه و همچنین خیل مخاطبان سبکهای مختلف رعایت احترام را داشته باشند. البته روی صحبت من با تمامی هنرمندان است، به این دلیل که یک هنرمند در هر سبک موسیقی و به هر شکلی که فعالیت میکند، محتوای کاریاش ساختن است نه کم ارزش کردن هنر، بنابراین اظهارات اینچنینی باعث توهین به خیل هواداران یک سبک خواهد شد. اما باید جستوجو کرد و علت تفننی بودن موسیقی پاپ را جویا شد و اگر نظرشان قسمتی از موسیقی پاپ بوده ما هم متقابلاً معتقدیم در موسیقی سنتی هم ضعفهایی وجود دارد.
اگر بخواهیم قدری جزئیتر وارد این عرصه شویم باید بگوییم که چند سالی است که موسیقی پاپ سرعت پیشرفت خود را از دست داده است و به نوعی با ورود بسیاری از جوانان به موسیقی و خوانش غیر اصولی این سبک سیر نزولی پیدا کرده است. آیا این نظر را قبول دارید؟
متأسفانه کمکاریها، سوء مدیریت و بازار بیبرنامه عرضه و تقاضا همه دست بهدست هم دادهاند که چنین اتفاقات ناخوشایندی رخ بدهد. در واقع از نیمه دوم سال 75 تا سال 80 موسیقی پاپ با رعایت اولویتبندی، حمایت، هدایت و کارشناسی، بسیار خوب عمل کرد اما از سال 80 به بعد موسیقی پاپ به صورت آزمون و خطا در آمد و با فراز و نشیبهای بسیاری روبهرو شد. به نظرم امروز هم اگر موسیقیای چون پاپ مخاطب بیشتری دارد به آن علت است که مانند دیگر سبکهای موسیقی، هنرمندان بزرگی در این عرصه فعالیت میکنند. دیگر هنرمندان و سبکهای موسیقی نیز باید در کار هنری رقابت رفاقتی را اولویت قرار بدهند نه اینکه خدایناکرده تخطئه، سیاهنمایی و توهین به سبکها و مخاطبان آن سبک صورت گیرد.
البته در خصوص سیر نزولی در موسیقی پاپ باید بگویم که شاید سیاستهایی هم درکار بوده تا موسیقی پاپ اینگونه اشاعه پیدا کند. البته منظورم موسیقی ضعیف پاپ است. به هرحال باید کلیگویی در مورد موسیقی پاپ اصلاح شود، چراکه ممکن است به همکارانی که در حوزه پاپ به صورت اصولی کار میکنند، بر بخورد.
تلاش کردند تا موسیقی پاپ ایرانی همانند سدی بزرگ و مقاوم در برابر ورود موسیقیهای وارداتی عمل کند، البته این مسیر هنوز هم مشکلاتی دارد که باید به مرور زمان مرتفع شود.
شما از جمله خوانندگانی بودید که بعد از پیروزی انقلاب، موج نویی در موسیقی ایجاد کردید. این کار شما و همکاران همنسلتان با چه هدفی صورت گرفت؟
سال 74-73 بود، ما به عنوان تعدادی از جوانان که نسبت به موسیقی و کشورمان احساس مسئولیت میکردیم، معتقد بودیم که موسیقی پاپ پس از انقلاب دچار سوءتفاهمهایی شده است بنابراین مجبور به شکستن سکوت شدیم. در آن دوران موسیقی که از خارج وارده شده بود با هویت روز جامعه مغایرت داشت و به دلیل ناهماهنگ بودن با فرهنگ جدید داخل کشور تنها ذوق شنیداری مخاطب را بهسوی خود میکشید. بنابراین در آن مقطع در داخل کشور تعدادی جوان با هدایت بزرگان مرتبط با عرصه موسیقی همچون فریدون شهبازیان، علی معلم دامغانی، علی مرادخانی، بابک بیات، تورج شعبانخانی، محمد سریر، کامبیز روشنروان و تعدادی از جوانترهای با ذوق و سلیقه، اتفاقی را ایجاد کردند که با اقبال بسیار گسترده مواجه شد. شاید برای شما جالب باشد، بدانید امروزه بیش از دو میلیون نفر چون شاعر، آهنگساز، تنظیم کننده، استودیودار، کنسرتگذار، واردکننده ساز، برگزارکنندگان کلاسهای موسیقی پاپ، ویدئو کلیپساز، منتقدان و خبرنگاران ویژه این سبک فعالیت میکنند و این جریان نیز بیش از بیست میلیون نفر مخاطب دارد. پس تأیید میکنیم این تعداد جمعیت به دنبال تفنن نیستند به همین دلیل باید در مورد یک چنین جمعیتی یک مقدار با احتیاط صحبت کرد.
درصحبتهای قبلیتان اشاره داشتهاید که در دهه 80 موسیقی پاپ دچار سیر نزولی شده است، در حالی که تعداد فعالان این عرصه به مراتب افزایش یافته است. بنابراین به نظر میرسد که کار غیراصولی صورت گرفته و کمیت بر کیفیت غالب شده است؟
آن دوران رسانه ملی نخستین رسانهای بود که از موسیقی پاپ حمایت کرد و بعد از آن به اقتضای سیاستهایش این حمایت را کم کرد. در این میان خبرنگاران موسیقی هم به نوعی خود را کنار کشیدند. این امر مصادف با هجمه شبکههای ماهوارهای بود به طوری که این شبکهها برای رسیدن به خواستههای خود، آنگونه که تمایل داشتند، هنرمندان داخلی را کوبیدند. این امر سبب شد نسل سوم موسیقی به سمت این فعالان برود در نتیجه برخی روزنامههای زرد که تعداد آن هم کم نبود به این ذوق و شوق که هرکسی میتواند در عرصه موسیقی پاپ حضور داشته باشد، بیشتر پرداختند. در واقع به نوعی آزمون و خطا و فراز و نشیب بود. اما امروزه دیگر نمیتوانیم بگوییم به هیچوجه موسیقی و خواننده پاپ خوب نداریم. اگر در آن دوران تعداد آنها چهار یا پنج نفر بود امروزه حداقل بیش از 30 نفر ستاره هستند که مدام در حال برگزاری کنسرت با حداکثر ظرفیت هستند، به این دلیل که نسل جوان و میانسال به این موسیقی گرایش دارند. ما برای موسیقی سنتی و هنرمندان این عرصه و همچنین مخاطبان آن بسیار احترام قائل هستیم و امیدواریم این موسیقی اصیل و سنتی که مختص ما ایرانیهاست به روزهای اوج برسد و تنها به چهار یا پنج نفر الگوی قدیمی بسنده نشود و روز بهروز بر تعداد ستارههای جوانتر از جمله همایون شجریان، سالار عقیلی، علی زندوکیلی، علیرضا قربانی و... افزوده شود.
آیا امروزه در موسیقی پاپ، رعایت اصول موسیقی سیر نزولی پیدا کرده یا سیر صعودی؟ آیا این مسیری که موسیقی پاپ در آن حرکت میکند، پاپ را به مقصد قابل دفاع و اعتنایی خواهد رساند؟
بستگی دارد به کارهایی که از مجرای قانونی میآید، نظارت و کارشناسی در آن صورت میگیرد و اگر این کارشناسی انجام نشود طبیعتاً میتواند کارهای ضعیفی را عرضه کند. امروزه خوانندههای خوبی چون علیرضا عصار، محمد اصفهانی، حمید حامی، مانی رهنما و... در این عرصه فعالیت داشته و دارند و در نسل سوم نیز خوانندگانی چون محسن یگانه، رضا صادقی، گروه سون و... کارهای خوبی را منتشر میکنند.
اشاره داشتید که تعداد خوانندههای پاپ بیشتر شده است؛ به نظر شما آیا ورود این خوانندهها به این صورت به اصطلاح فلهای و بدون هیچ نظر و برنامه کارشناسی شدهای درست بوده است؟
خیر به هیچوجه، صحبت من این است که تعداد خوانندههای خوب نسبت به اوایل بیشتر شده است. در مصاحبههای گذشته گفتهام که هر جوانی حق دارد در هر عرصهای شانس و اقبالاش را امتحان کند اما همیشه تأکید داشتم که شهرتطلبی فقط به واسطه دوست داشتن کار، استفاده از ابزارهای الکترونیکی، حمایتهای رانتی جراید، مطبوعات و تیتراژها، کار درستی نیست بلکه باید توانایی انجام کار را هم در نظر گرفت. در واقع خوانندگی فقط صدای خوب نیست، بلکه انتخاب خوب، زمان، شعر با محتوا، تنظیمهای درست و... نیز اثر دارد. من به شخصه به صرف علاقهمندی هرکسی برای ورود به یک عرصه و بیتوجه به داشتن و نداشتن پتانسیل لازم برای آن عرصه کاملاً مخالفم.
در دورهای موسیقی سنتی در کشور ما پیشرو بود، بعد در یک برهه توسط موسیقی پاپ تحتالشعاع قرار گرفت و مخاطبان موسیقی پاپ و فعالیت در این عرصه افزایش یافت. آیا ممکن است که در سالهای آینده هم، پیشروی و مخاطبان موسیقی پاپ توسط سبک یا سبکهایی دیگر مثل رپ در کشور ما تحتالشعاع قرار گیرد؟
به اعتقاد من موسیقی سنتی توسط موسیقی پاپ از بین نرفته بنابراین موسیقی پاپ هم بهواسطه موسیقی رپ نابود نخواهد شد، بلکه تمامی سبکهای موسیقی مخاطبهای خودش را دارند و قرار است رقابت سالم داشته باشند. به تعبیری دیگر؛ سبکهای موسیقی رو در روی هم نیستند بلکه در کنار هم برای سلایق و علایق مختلف ارائه میشوند.
امروزه شاهد هستیم تعدادی از خوانندههای زیرزمینی با اشعار بیمحتوا لطمههایی به موسیقی پاپ زدهاند. فکر میکنید برای حل این مشکل راهکار مناسبی وجود دارد که هم این جوانان سرخورده نشوند و هم موسیقی پاپ با کارهای غیر اصولی آنها زیرسؤال نرود؟
اگر قطرهای هدایت و حمایت از طرف راهبران کلان موسیقی تدوین و تبیین شود و رسانهها حمایت خود را داشته باشند این هنرمندان نیز میتوانند مسیر موفقی را طی کنند. اما اگر راه درست و قانونی برای این خوانندگان زیرزمینی بسته شود و کارهای آنها ممیزی و کارشناسی نشود، فرهنگ نادرستی اشاعه پیدا میکند.
شما به عنوان یکی از خوانندگان تأثیرگذار در این حوزه چقدر حاضر هستید، پای موسیقی پاپ بایستید؟ این سؤال در راستای یکی از جملات شماست که در جایی گفته بودید: «نمیتوانم ادامهدهنده موسیقی پاپ کشورم باشم»؟
خیر، هیچوقت چنین چیزی را نگفتهام و هرجا که اقتضا کند و مؤثر باشم حضور خواهم داشت اما نه به هر قیمتی. بازهم تأکید میکنم هرجایی که ضرورت آن احساس شود، حضور پیدا خواهم کرد و اگر در جایی احساس کنم نگاههای مشترک ندارم به هیچوجه اصراری به حضور نخواهم داشت.
همان طور که اشاره کردید، حمایت صدا و سیما در اوایل کار موسیقی پاپ - بعد از انقلاب - محسوس بود. اما بنابر دلایلی سیاستهای شان و نوع حمایت تغییر کرد و کاسته شد. اما حالا این حمایتها به نوعی وجود دارد اما نمیتوان گفت که بدون تبعیض است. این تبعیض را میان خوانندگان پاپ حس میکنید یا میان سبکهای مختلف؟
این یکی از دردهایی است که باید به آن توجه شود، اما در خصوص تعامل با صدا و سیما و سایر نهادهای مسئول نقدهایی را از طرف بسیاری از همکارانم، مبنی بر اینکه تیتراژها انحصاری شده و فقط برای عدهای خاص است را میشنوم. جای تأسف بسیار دارد که در اغلب موارد طبق شنیدهها، حضور افراد بر مبنای هزینه کردن این هنرمندان خواهد بود. تأکید میکنم که یک بیلبورد در شلوغترین منطقه از شهر به چشم تنها صدهزار نفر میآید، اما یک تیتراژ سریال 90 قسمتی که با بازپخش آن به 180 قسمت میرسد، مورد توجه حداقل 40 میلیون مخاطب است و این میتواند تأییدی بر شایعههایی که بعضی از همکاران برای تبلیغ خود از تیتراژها استفاده میکنند باشد و البته دقت کنید که همین خوانندهها اکثراً بیشترین کنسرتها را برگزار میکنند.
تقاضای محترمانه من از مسئولان آن است فضای انحصارگری - که قطعاً اشراف و اطلاع از این وضعیت دارند - شکسته شود و فضای بازار را برای کشف و حضور استعدادهای جدید باز بگذارند.
مدتی پیش با یکی از دوستان خواننده در رادیو صحبت میکردم و گله از این داشت که فضای نامطلوب و مافیایی در موسیقی ایجاد شده، به طوری که 7-6 خواننده سه سال مداوم کنسرت برگزار میکنند. این در واقع انحصاری کردن سلیقههای شنیداری مخاطبان است. البته من این صحبتها را برای خودم نمیگویم چون هیچ اصراری برای حضور ندارم و هرجا که اقتضا کند و شأنیت و شرافت هنریام حفظ شده باشد با قدرت حضور پیدا کردهام. بخصوص در عرصههای ملی و آیینی مانند حالا که شنیدم درباره موسیقی پاپ صحبت شده و احساس کردم باید مطالبی را بگویم. البته به لطف الهی زندگی من از موسیقی تغذیه نمیشود که نگران آن باشم.
موسیقی برای شما شغل اول است یا حرفه دوم؟
موسیقی شهرت من است. درآمد زندگی من از موسیقی نیست. من در موسیقی هم معنویات و هم مادیاتم را هزینه کردهام و بهتر است با همان شهرت و به عنوان یک خادم فرهنگی معرفی شوم.
مدتهاست که اجرای کنسرت نداشتهاید. اما تأکید دارید «هرجا که لازم باشد حضوری پر قدرت دارم» معنای این حرف چیست؟ یعنی تا دعوت نشوید تمایلی به حضور در محافل
موسیقی ندارید؟
خیر، همیشه کنسرتهایم را خودم برگزار کردم و هیچوقت هیچ تهیهکنندهای برای من کنسرت نگذاشته است در واقع بیش از 100 شب کنسرت داشتم که تنها 7 یا 8 تا از آنها تهیهکننده داشت. همچنین 10 تا آلبوم اختصاصی نیز منتشر کردهام که این را هم با هزینههای شخصی خودم انجام دادهام.
بهنظر شما بهتر نیست برای خارج شدن از فضای انحصاری و مافیایی در موسیقی، با برگزاری جشنوارهای تخصصی موسیقی پاپ، افراد مستعد بتوانند به دور از محدودیت خودشان را نشان دهند؟
سال 86 نخستین حضور موسیقی پاپ در جشنواره بود که وزیر وقت، معاون و دبیر جشنواره از من دعوت کردند به عنوان آغازگر موسیقی پاپ در جشنواره شرکت کنم و من هم در آن جشنواره برای اعتبار بخشیدن به موسیقی پاپ با 88 نوازنده روی صحنه رفتم. به اعتقاد من حضور موسیقی پاپ در جشنواره بینالمللی فجر اتفاق بزرگ و خوبی است اما اینکه بخواهیم یک جشنواره رقابتی برای موسیقی پاپ ایجاد کنند یک بحث
دیگر است.
امروز صحبتهایی در مورد خانه موسیقی شده است و برخی منتقدان نسبت به عملکرد آن نقدهایی دارند. نظر شما دراین زمینه چیست؟
مدتی است که در عرصه موسیقی پاپ یک مقدار دچار مشکل شدهایم و باید علت آن را جستوجو کرد و یک بازنگری در آن انجام داد. ظاهراً تمامی سیاستها و خطهای موسیقایی در انحصار چند نفر است و بهصورت مستقل تصمیمگیری میشود، تشریک مساعی و حوزه اختیارات کم شده است در صورتی که با حضور وزیر با درایتی چون دکتر جنتی و معاون توانایی چون علی مرادخانی انتظارات بیشتری میرود تا در حوزه موسیقی احترام به خرد جمعی و مشورت کردن با فعالان عرصه موسیقی، انجام گیرد تا این پچپچهایی که در فضای موسیقی ایجاد شده و به خانه موسیقی و بقیه هنرمندان رسیده است از بین برود.
در واقع این گلایهمندیها، به این علت است که شاید عدهای نمیتوانند نگرانیهای خود را به صراحت بگویند و عده دیگر جزو محبوبان این سیاستگذاری هستند و ترجیح میدهند به این بحثها ورود نکنند. عدهای هم جزو مغلوبان هستند و سعی میکنند کاری انجام ندهند که مشکلاتشان بیشتر شود. باید آگاه باشید که پچپچها و نجواهای گلایهمند برخی از افراد فضا را تا حد زیادی پر کرده است. ضمن اینکه باید توجه کنیم که این نقدها سازنده است و اگر نقدهای اینچنینی گفته شود به سود موسیقی امروز کشورمان است که شاید به نوعی شرایط نامساعد و گلایهمندی دارد. خانه موسیقی نیز باید از طرف مسئولان و هنرمندان رسیدگی و حمایت شود. باز هم تأکید میکنم پچپچ و نقدهای زیرپوستی راجعبه مدیریت موسیقی، انحصارگری موسیقی، مافیای موسیقی اجتناب از تشریک مساعی بسیار زیاد است که باید نگران این پچپچها بود.
انتظار شما از مدیریت جدید دفتر اداره کل موسیقی وزارت ارشاد چیست؟
از کنارهگیری جناب پیروز ارجمند از دفتر موسیقی بسیار متأثر شدم. ایشان هم مدیر و هم موزیسین بودند. اما استنباط من این است که مدیریت پیروز ارجمند تحت سایه بود و بهطور مستقیم قدرت تصمیمگیری نداشتند. ضمن آرزوی توفیق و موفقیت برای مدیر آینده دفتر موسیقی انتظار داریم که استقلال رأی داشته باشد، به این علت که اگر استقلال نباشد و بصورت انحصاری صورت گیرد قطع به یقین این اتفاق دوباره تکرار خواهد شد.
از فعالیتهای آیندهتان هم بگویید.
بیش از دو سال است که در پروژهای به عنوان «از پارس تا خزر، ایران نشسته است» با مضمون و محتوای ملی و آیینی در راستای همبستگی و وحدت اقوام و سایر احزاب بخصوص تحکیم روابط مسلمانان شیعه و سنی فعالیت میکردم. این اثر ترکیبی بنابر بهرهگیری از صاحبان اندیشه، تجربه، فرهیختگان و نقشآفرینی سایر هنرمندان در حوزههای مختلف فرهنگی و هنری برنامهریزی شده بود. این پروژه با حمایت نهادهای مختلف دولتی، وزارتخانهها، صدا و سیما و بویژه نهاد محترم ریاست جمهوری نیز همراه بود اما وقتی کار به تأمین بودجه رسید آنقدر حاشیهسازی شد که ترجیح دادم در جهت حفظ اتحاد و انسجام که از اولویتهای مهم دولت محترم یازدهم است، پیروی کرده و این پروژه را ناتمام بگذارم.
این در حالی است که بودجههای کلان صرف ساخت پروژههایی میشود که به هیچوجه قابل قیاس با بازتاب تولید چنین آثاری که میتواند معرف فرهنگ غنی و صلحآمیز کشور در این فضای ایرانهراسی و همچنین معرفی تمدن بزرگ ایرانی - اسلامی به جهانیان باشد، نیست. تمام تلاش این بود که پیرو رهنمودهای رهبرمعظم انقلاب و تأکیدهای ریاست محترم جمهوری جناب دکتر روحانی، اصحاب هنر از ابزار هنر در جهت همبستگی بین اقوام حمایت کنند و در پایان وظیفه خود میدانم که نهایت تشکر را از همه معاونان محترم ریاست جمهوری بویژه دکتر نوبخت و ریاست محترم سازمان اسناد و کتابخانه ملی، دکتر صالحی امیری و همچنین دفتر دولت در مجلس شورای اسلامی و معاون محترم پارلمانی وزارت ارشاد دکتر نوشآبادی داشته باشم از این طرح حمایت و من را راهنمایی فرمودند هرچند که این اتفاق بزرگ با کارشکنیهای نامعلوم تاکنون به سرانجام نرسیده است.
انتهای پیام/