اخبار ویژه کیهان


خبرگزاری تسنیم: امروز ستون اخبار ویژه کیهان پر و پیمان است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، در ستون اخبار ویژه کیهان آمده است:

برجام انتها ندارد امید آمریکا غربگرا شدن ایران است

یک روزنامه حامی دولت اذعان کرد متن برجام کشور را در یک قرنطینه حقوقی می‌برد و سرانجام آن نیز مبهم و ناروشن است.
روزنامه فرهیختگان ارگان دانشگاه آزاد در تحلیلی نوشت: متاسفانه دلیلی وجود ندارد که این توافق، ماندگارتر از نمونه‌های مشابه در تاریخ نظیر کنفرانس برلین در سال 1885 با کنفرانس الجزیره در سال 1907 ( با حضور قدرت‌های بزرگ) باشد. این روزنامه می‌افزاید: مطابق با توافق برجام، بسیاری از محدودیت‌های ایران در توسعه فعالیت‌های هسته‌ای و حتی سطح و گستره غنی‌سازی در 10 تا 15 سال آینده برچیده خواهد شد. برجام تعیین نمی‌کند که پس از خاتمه عمر توافق، فعالیت‌های هسته‌ای ایران چه سرنوشتی خواهد داشت. قدرت‌های غربی ممکن است در آینده با متوسل شدن به این عدم تعیین تکلیف بکوشند تا محدودیت‌های برجام را بار دیگر تمدید کنند، به ویژه اگر تا آن زمان، مناسبات ایران و ایالات متحده همچنان مکدر باقی بماند. در این صورت غرب شاید این‌گونه استدلال کند که پایبندی جمهوری اسلامی ایران به برجام در 15 سال گذشته، نمی‌تواند اطمینان دهد که بدون ادامه اعمال محدودیت‌های سختگیرانه، در آینده نیز ایران به سمت تولید تسلیحات هسته‌ای نخواهد رفت. در واقع تمامی انگیزه‌هایی که امروز برای غرب به منظور تحمیل محدودیت‌های فنی و سیاسی موضوعیت دارند، در 15 سال آینده نیز وجود خواهند داشت. ایران نمی‌تواند تمدید نامحدود برجام را بپذیرد؛ چون لازمه چنین پذیرشی، قرار دادن ایران در یک قرنطینه حقوقی است و اگر ایران قصد پذیرش آن را نداشته باشد، با فشارهای مشابه سال‌های گذشته، روبه‌رو خواهد بود.
فرهیختگان خاطر نشان کرد: اگر آمریکای 15 سال بعد، همچنان جمهوری اسلامی ایران را بزرگ‌ترین دشمن خود قلمداد کند، چرا باید کمتر از امروز نگران افزایش قدرت و نفوذ منطقه‌ای ایران باشد؟ و چرا باید اجازه دهد که محدودیت‌های هسته‌ای در ایران که تا آن زمان خواهد توانست با سانتریفیوژهای IR-8 با سرعتی 20 برابر بیشتر، اورانیوم را غنی‌سازی کند، برچیده شود؟ آمریکای اوباما امیدوار است که طی این مدت، تغییراتی درون نظام سیاسی ایران، ما را به کشوری غرب‌گرا یا حداقل کمتر غرب‌ستیز تبدیل کند و اگر چنین اتفاقی نیفتاد، به گفته باراک اوباما «آمریکا تمام گزینه‌هایی را که امروز در اختیار دارد، 15 سال بعد هم خواهد داشت»؛ البته به انضمام اطلاعات دقیق‌تری درباره توانایی‌ها و محدودیت‌های نظامی و اقتصادی ایران.

سرافکندگی حامیان دولت از توقیف و تحدید مطبوعات منتقد

اقدام حامیان دولت در توقیف یک نشریه منتقد «برجام» (توافق هسته‌ای) و تذکر به 2 نشریه دیگر آن‌قدر غیرقابل دفاع و شرم‌آور بود که روزنامه‌های حامی دولت ترجیح دادند این خبر را سانسور کنند.
روزنامه‌های شرق، اعتماد، آرمان، آفتاب یزد، شهروند، فرهیختگان، اطلاعات، جمهوری اسلامی و... در اقدامی مشترک و قابل تأمل، نه‌تنها توقیف 9 دی و تذکر به کیهان و رجانیوز را در صفحه اول خود بازتاب ندادند بلکه از شدت شرم‌(!) حتی در صفحات داخلی نیز خبر مذکور را منتشر نکردند و به تیغ سانسور سپردند تا به شکلی کاملاً وارونه به شعار دانستن حق مردم است عمل کرده باشند. این درحالی است که در همین نشریات به هنگام توقیف یک نشریه زنجیره‌ای- مثلاً به خاطر اهانت به آیات قرآن یا ائمه معصومین(ع) و اصل اسلام- قشقرق به‌پا کرده و برای آزادی نقد و انتقاد سوگوار می‌شدند.
اغلب نشریات مذکور البته صفحه اول خود را به عکس و تیتر اظهارات آقای هاشمی اختصاص داده‌اند که گفته در انتخابات 7-8 ماه بعد شرکت می‌کند.
آنچه توقیف و تحدید مطبوعات منتقد برخی عملکردهای دولت را بیشتر به چشم می‌آورد، همزمانی این اقدام با اظهارات تلویزیونی رئیس‌جمهور مبنی بر اینکه منتقدان حق نقد دارند و نیز همزمان با سالگرد سخنان آقای روحانی است مبنی بر اینکه پناه می‌برم بر خدا از بستن دهان منتقدان! در همین حال این سؤال مهم در میان افکار عمومی و نخبگان مطرح است که اگر متن برجام قابل دفاع است، چرا باید دهان منتقدان را بست؟!

بله قطعنامه کم‌نظیر است اما برای تهدید امنیت ملی

اظهارات رئیس‌جمهور مبنی بر اینکه قطعنامه شورای امنیت درباره ایران بی‌نظیر است تعجب ناظران رسانه‌ها را برانگیخت.
نویسنده روزنامه جوان در این زمینه نوشت: رئیس‌جمهور محترم یکشنبه شب در گفت‌وگوی تلویزیونی، موضوعات مهمی را در باب جمع‌بندی «برجام» و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل مطرح کردند که در نوع خود جای بررسی و بعضا نقدهای جدی دارد به ویژه تعریف ایشان از قطعنامه و به کار بردن این تعبیر که «قطعنامه 2231 یک دستاورد بزرگ حقوقی سیاسی است که من برای آن نظیر نمی‌شناسم»، نگارنده را بر آن داشت با بیان برخی ویژگی‌های این قطعنامه و جایگاه آن در کارویژه‌های دفاعی و امنیتی نظام در بستر توافق‌های هسته‌ای اخیر، نکاتی مطرح کنم تا از رهگذر قضاوت‌های بی‌طرفانه‌ای که صورت می‌گیرد، بدانیم این قطعنامه بی‌نظیر چه دستاوردی برای نظام در پی خواهد داشت.
رئیس‌جمهور آمریکا در تشریح قطعنامه مورد اشاره چند روز پیش گفت: «ساختاری که در نظر گرفته شده به نحوی است که ما می‌توانیم به هر نوع مخالفتی که ممکن است ایران با دسترسی به هر سایتی اعلام شده یا اعلام نشده، داشته باشد غلبه کنیم و اگر آنها (ایران) همکاری نکردند، آن وقت باز هم ما در موضعی خواهیم بود که تحریم‌ها را سرجایشان باز گردانیم.» در جای دیگر اوباما به صراحت نظام جمهوری اسلامی را یک نظام طرفدار تروریسم معرفی می‌کند و می‌گوید: «ایران یک رژیم دین‌سالار بی‌رحم و حامی تروریسم است و پس از 15 سال شرایط برای اقدام نظامی مناسب‌تر است.» به کارگیری این ادبیات نشان از آن دارد که غرب و به ویژه آمریکا با یک رویکرد کاملا هدفمند و تعریف شده به دنبال تصویب چنین قطعنامه‌ای بوده است و حداقل آن این است که چنین قطعنامه‌ای دستاورد بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران نخواهد داشت و بی‌نظیر بودن آن با نگاه مثبت کمی اغراق‌آمیز است.
این روزنامه ادامه می‌دهد: ایران در «برجام» متعهد گردیده که به قطعنامه شورای امنیت پایبند باشد و این برخلاف قطعنامه‌های گذشته بود که ایران خود را متعهد به پایبندی به آن نمی‌دید. بنابراین هیچ‌گاه برخلاف آنچه توسط تیم مذاکره‌کننده و برداشت رئیس‌جمهور محترم منتشر می‌شود، نمی‌توان گفت ایران موظف به اجرای «برجام» است ولی می‌تواند قطعنامه را اجرا نکند.
در بخش مقدمه برجام (بند «ن» که در ترجمه رسمی وزارت خارجه آمده است) تاکید شده قطعنامه شورای امنیت برای ایران دارای «محدودیت‌های خاص» خواهد بود. این محدودیت‌ها شامل چه چیزهایی می‌شود؟ حدیقف این محدودیت‌ها کجاست؟ این آن چیزی است که با اجرایی شدن قطعنامه فقط می‌توان به عمق و گستره آن پی‌برد و از هم‌اکنون نمی‌توان برای آن دستاوردی را پیش‌بینی کرد؟!
محدودیت‌های موشکی و تسلیحاتی که در ضمیمه قطعنامه 2231 برای ایران بیان گردیده به معنی آن نیست که ایران می‌تواند این محدودیت‌ها را نادیده بگیرد، چرا که در بند 7 قطعنامه مورد اشاره (بخش ب) مجموعه پیوست‌ها را ذیل ماده 41 منشور سازمان ملل معرفی کرده است و این برخلاف آن انتظار است که ایران از ماده 41 منشور خارج شده است. اگر ایران صدور قطعنامه 2231 شورای امنیت را برای خود یک موفقیت و دستاورد بزرگ بداند، دیگر نمی‌تواند بندهای ضمیمه‌های این قطعنامه را نادید بگیرد!
جوان تصریح می‌کند: با توجه به همین چند مورد مختصر نمی‌توان چندان خوشبین به قطعنامه صادر شده بود و نه تنها آن را دستاورد ندانست، بلکه چالشی جدی برای آینده فرض کرد. لذا به نظر می‌رسد در مقام تصمیم‌گیری برای آینده «برجام» به ویژه قطعنامه 2231، با ابهامات و پرسش‌های اساسی مواجه هستیم، چرا که هنوز سه سوال مهم در این زمینه باقی است؛ 1- ارتباط قطعنامه و برجام و الزام‌آور بودن اجرای قطعنامه بر اساس برجام 2- بحث پذیرش نظام بازرسی‌ها و تایید و تکذیب‌هایی که در این زمینه از سوی برخی مسئولان صورت می‌گیرد. 3- محدودیت‌های موشکی و تسلیحاتی و تعریف‌های متفاوت از موشک‌های بالستیک، بنابراین یقینا آنچه اتفاق افتاده است بخشی از واقعیت صحنه است و درک همه واقعیت‌ها هم نیازمند گذشت زمان است و هم نیازمند داشتن یک شامه قوی برای دیدن افق‌های دوردستی که ممکن است برخلاف انتظار داشتن دستاوردهای بی‌نظیر، حامل خسارت‌های بزرگ برای نظام باشد.

عبور از خط قرمز همزمانی تعهدات طرفین در برجام

اقدامات ایران و طرف‌های غربی در برجام از توازن برخوردار نیست چرا که طرف ایرانی باید اقدامات عملی را انجام دهد که برخی از آنها همچون تغییرات رآکتور آب سنگین اراک قابلیت برگشت‌پذیری نداشته، اما طرف‌های دیگر، یعنی اتحادیه اروپا و آمریکا تنها به اخذ تصمیماتی می‌پردازند که اجرای آنها متوقف به انجام اقدامات ایران و تأیید آژانس است. یعنی مسئله برگشت‌پذیری برای آن اصلاً مطرح نیست، چرا که تا تأیید آژانس صورت نگیرد برداشته نخواهد شد که بخواهد بازگردد.
رجا نیوز در تحلیلی نوشت: در دیدار کارگزاران با رهبر انقلاب که در ابتدای ماه مبارک رمضان برگزار شد، رهبر انقلاب به تبیین خطوط قرمز مذاکرات هسته‌ای پرداختند. یکی از خطوط قرمز که ایشان برآن تأکید کردند همزمانی در اجرای تعهدات طرفین بود. ایشان تأکید کردند «یک نکته اساسی دیگر اینکه لغو تحریم‌ها منوط به اجرای تعهدات ایران نیست؛ نمی شود بگویند شما رآکتور آب سنگین اراک را خراب بکنید، سانتریفیوژها را به این تعداد کاهش بدهید، این کارها را بکنید، آن کارها بکنید، بعد که کردید، بعد آن وقت آژانس بیاید شهادت بدهد، گواهی کند که شما راست می‌گویید و این کارها را انجام داده‌اید، بعد ما تحریم‌ها را برداریم! نه، این را ما مطلقاً قبول نداریم؛ لغو تحریم‌ها منوط به اجرای تعهداتی که ایران می‌کند نیست.»
در متن برجام که شامل بر 159 صفحه است، ضمیمه دوم به تشریح تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای می‌پردازد. همچنین در ضمیمه پنجم به زمان‌بندی و نحوه برداشته شدن تحریم‌ها می‌پردازد. لذا تنها با مطالعه ضمیمه دوم نمی‌توان به این سؤال پاسخ داد که چه تحریم‌هایی و چگونه برداشته خواهند شد.
در بند 24 از متن اصلی توافق آمده است: «اتحادیه اروپا و آمریکا در ضمیمه دوم لیست کامل و جامعی از تحریم‌ها و محدودیت‌های مرتبط با هسته‌ای را مشخص می‌کنند و منطبق با ضمیمه پنجم خواهند برداشت.»
براساس تصریح این بند صرف بیان شدن تحریم‌ها در ضمیمه دوم به معنای برداشته شدن آنها نیست بلکه باید دید که در ضمیمه پنجم چه تصمیمی درباره نحوه برداشته شدن آن گرفته شده است. در ضمیمه پنجم است که درباره زمان برداشته شدن و اینکه در روز اجرا یا روز انتقال و یا روز خاتمه برداشته می‌شود، سخن گفته شده است.
براساس ضمیمه پنجم اتحادیه اروپا، آمریکا هر کدام وظایفی در قبال برداشته شدن تحریم‌ها دارند و این وظایف در روزهای توافق، اجرا، انتقال و خاتمه پخش شده است. براساس متن برجام، در «روز توافق» یا تصویب که تا 90 روز بعد از تصویب قطعنامه از شورای امنیت سازمان ملل فرصت دارد، این اقدامات صورت خواهد پذیرفت: «اتحادیه اروپایی و دولت‌های عضو آن یک آیین‌نامه اجرایی، که از «روز اجرا» واجد اثر می‌شود، را تصویب خواهد کرد که به موجب آن کلیه مفاد آیین‌نامه اجرایی اتحادیه اروپایی که کلیه تحریم‌های مالی و اقتصادی مرتبط هسته‌ای اتحادیه اروپایی به شرح مندرج در بخش 16/1 این پیوست را اجرایی کرده است، همزمان با اجرای تعهدات مرتبط هسته‌ای از سوی ایران به نحو راستی‌آزمایی شده توسط آژانس، لغو خواهد کرد».
به عبارت دیگر اتحادیه اروپا متناسب با مواردی که در بند 16/1 ضمیمه پنجم مشخص شده است، باید مقدمات قانونی برداشته شدن تحریم‌ها را که در «روز اجرا» عملیاتی خواهد شد، انجام دهد.
می‌توان اینگونه بیان کرد که اتحادیه اروپا و آمریکا در روز توافق تنها به اخذ تصمیمات می‌پردازند و اجرای این تصمیمات تا «روز اجرا» صورت نمی‌گیرد. در تعریف روز اجرا آمده است: «روز اجرا» متعاقب اجرای اقدامات مرتبط هسته‌ای ایران مندرج در بند 15 زیر و به نحو راستی‌آزمایی شده توسط آژانس و همزمان با اتخاذ اقدامات مندرج در بندهای 16 و 17 زیر توسط گروه 5+1 و وقوع اقدامات مندرج در بند 18 زیر در سطح سازمان ملل متحد طبق قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد خواهد بود.
یعنی روز اجرا یک زمان مشخص نداشته و بستگی به انجام تعهدات طرف ایرانی و تأیید آنها از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دارد. به عبارت دیگر تا روز اجرا ایران باید یکسری اقدامات عملی که در بند 15 ضمیمه پنجم آمده است، انجام دهد و بعد آژانس انجام آنها را تأیید کند، در این صورت اتحادیه اروپا و آمریکا تصمیماتی را که اخذ کرده‌اند را اجرایی خواهند کرد.

انتهای پیام/