روایت یکی از بازماندگان هیروشیما از لحظه انفجار بمب اتمی آمریکا
خبرگزاری تسنیم: هیچ تصوری از اینکه بمب اتمی بوده و در معرض تشعشعات رادیواکتیو قرار گرفتهام نداشتم، آنقدر دود و گرد و خاک در آسمان بود که بهسختی میتوانستی فاصله ۱۰۰متری را ببینی، اما با آنچه دیدم متقاعد شدم که وارد یک زندگی جهنمی در زمین شدهام.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از گاردین، سونائو تسوبوی، اکنون پیرمردی 90 ساله است. تسو در زمان حمله اتمی آمریکا به هیروشیما دانشجوی 20 ساله ای بود که 7 دهه است جراحات تشعشات هسته ای را تحمل می کند.
تصویر افراد باقی مانده از انفجار اتمی را 3 ساعت پس از آنکه بمب افکن آمریکایی انولاگِی بمب اتمی را بر روی شهر هیروشیما انداخت نشان می دهد، در اوایل صبح روز 6 آگوست 1945 (15 مرداد) در یک لحظه 60 تا 80 هزار نفر از مردم شهر هیروشیما کشته شدند، طی ماه های بعد کشته های انفجار به 140 هزار نفر افزایش یافت.
تسو عکس خودش را ساعتی پس از انفجار اتمی نشان میدهد که به امید دریافت دارو با دیگر بازماندگان به صف شدهاند. " اما هیچ دارویی نبود، غذا و آبی هم نبود.فکر کردم که به آخر خط رسیدهام."
در این عکس نیروهای پلیس در حال مالش روغن خوراکی بر روی پوست دانش آموزان هستند تا سوزش و درد ناشی از سوختگی را تسکین دهند.
همزمان با آنکه ژاپن آماده گرامیداشت هفتادمین سالگرد بمباران اتمی آمریکا به دو شهر هیروشیما و ناگازاکی میشود بازماندگان این فاجعه بشری همچنان به افشاگری و اطلاعرسانی در این باره ادامه می دهند.
به گفته تسو " افرادی چون من در حال از دست دادن توان خود برای بیان تجربیات و ادامه مبارزه با سلاح های هسته ای هستند." میانگین سن 183 هزار بازمانده بمباران اتمی بالای 80 سال است. هر کدام از آنها تجربه ای منحصر به فرد از این واقعه دارند، تسوبوی به یاد می آورد که یک باره صدای بلندی (بنگ) شنید و سپس به هوا پرتاب شد و 10 متر دور تر روی زمین افتاد. او زمانی که هوشیاریاش را به دست آورد که تقریبا همه بدنش سوخته بود و به خاطر شدت انفجار لباسهایش پاره شده بود.
" دستهایم به شدت سوخته بود و به نظر می آمد چیزی از نوک انگشتانم می چکید. کمرم به شدت درد داشت اما هیچ تصوری از اتفاقی که افتاده بود نداشتم. فکر کردم یک بمب بزرگ متعارف در نزدیکی من منفجر شده بود. هیچ تصوری از اینکه بمب اتمی بوده و در معرض تشعشعات رادیو اکتیو قرار گرفته ام نداشتم. آنقدر دود و گرد وخاک در آسمان بود که به سختی می توانستی 100 متری را ببینی، اما با آنچه دیدم متقاعد شدم که وارد یک زندگی جهنمی در زمین شدهام."
" عدهای برای دریافت کمک فریاد میزدند، عدهای در جستجوی اعضای خانواده خود داد می زدند. دختر بچهای را دیدم که چشمانش از حدقه بیرون زده بود. مردم شبیه اشباح و ارواح دیده میشدند، خونریزی داشتند و تلاش می کردند قبل از اینکه غش کنند گام بردارند. برخی دست و پایشان را از دست داده بودند."
" همه جا پر بود از جسدهای سوخته، حتی در رودخانه. نگاه کردم و مردی را دیدم که حفرهای را در معدهاش گرفته بود و تقلا میکرد مانع از متلاشی شدن آن شود. بوی گوشت سوخته همه جا را گرفته بود. "
تسوبوی به بیمارستان منتقل شد و بیش از یک ماه در کما بود و تاکنون 11 بار بستری شده است، که در 3 بار پزشکان از وی قطع امید کردند. وی به خاطر 3 بیماری از جمله دو سرطان تحت درمان دارویی است.
انتهای پیام/