راهبرد ایران در قبال سوریه و یمن؛ جایگاه تهران در حل منازعات منطقه
خبرگزاری تسنیم: تکاپوی منطقهای و بین المللی ایران و گفت وگوی مستقیم وزیر خارجه آن با همتایان آمریکایی و اروپایی نشان میدهد هر طرفی که ارزیابی صحیحتری از جایگاه جدید ایران داشته باشد، نتایج بهتری را از آن خود خواهد کرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه الأخبار، موقعیت جدید ایران در سطح منطقهای و بین المللی و رویکردهای آن در قبال سوریه و یمن نشان میدهد که هر طرفی که ارزیابی صحیحتری از تکاپوی ایران و جایگاه جدید آن داشته باشد، دستاورد بهتری را نصیب خود خواهد کرد.
نکته قابل ملاحظه اینکه ایران دشمنان و متحدانی دارد که این روزها از آنان در تعجب است و روشن است که هر یک از این طرفها اکنون بیش از پیش در هر حرکت تهران دقت کرده و آن را زیر نظر دارند.
در این میان برخی بر تحقق تغییرات ریشهای در ایران و جایگاه آن تاکید داشته و معتقدند این تغییرات در حال تبدیل شدن به واقعیتها و رخدادهای ثابت است و برخی دیگر نیز با بیان اینکه در مورد ایران چیزی تغییر نکرده است، درخواست دارند که بر این اساس با آن تعامل شود. طرفهایی هم که با ایران اسلامی روابط تاریخی دارند، خواستار حفظ آرامش بوده و تاکید دارند که نباید در نتیجهگیریها افراط کرد.
به هر حال منطقه خاورمیانه صحنه تحولاتی است که برخی با تنش فراوانی همراه است که مهم ترین آن تحولات اوضاع در سوریه و یمن و به عبارت بهتر درگیریهای شدید نظامی در این دو کشور است به گونه ای که همه در ارتباط با راه حل به بن بست رسیدهاند.
ایران امروز و دیروز از نگاه غرب و کشورهای عربی خلیج فارس
در این میان برخی معتقدند که تکاپوی ایران و تماسهای منطقهای و بین المللی آن حامل راهکار جدید و منحصر به فرد بوده و شامل گفتوگوهای منطقه ای و بین المللی است که پیش از این نیز جریان داشت و البته ایران نیز از آن مستثنی نبود با این تفاوت که تا پیش از این غرب و بسیاری از کشورهای جهان به آسودگی امروز در قبال ایران رفتار نمیکردند.
به سادگی میتوان رویکرد محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران در خصوص حجم تماس مستقیم بین او و همتایان آمریکایی و اروپایی و کشورهای عربی خلیج فارس را در ارتباط با مسائل سوریه و یمن مرور کرد و این همان چیزی است که دست کم تصویری متفاوت از گذشته در مورد ایران ترسیم میکند.
موضوع تازه این است که غرب متقاعد شده و تصریح میکند که بدون مشارکت ایران زمینه راه حل سیاسی برای سوریه و یمن فراهم نمیشود و ریاض نیز که معترض اصلی در این خصوص به شمار میآمد، دریافته است که موضعگیری در این خصوص نباید به گونهای باشد که بهای سنگینتری را بر آن تحمیل کند و به خوبی میداند که هرگونه گفتوگوی عملی در خصوص سوریه و یمن بدون تهران امکان پذیر نیست.
نکته جدید دیگر اینکه غرب و کشورهای عربی از جمله عربستان امیدوارند ایران به ناچار متحدان خود در در دمشق و صنعا را برای امتیاز دهی تحت فشار قرار دهد، اینجاست که می توان این سوال مهم را مطرح کرد:
آیا تغییرات عملی در راهبرد ایران در قبال سوریه و یمن رخ داده است؟
در پاسخ باید گفت: آنچه اکنون در جریان است به هیچ وجه هیچ گونه تغییری را نه در برنامههای کاری روزمره و نه در برنامههای آینده نشان نمی دهد، بلکه تنها چیزی که در این خصوص قابل ملاحظه است اینکه ایران اکنون چندان وارد جزییات بسیاری از مسائل نمیشود و این چیزی است که آمریکا و اروپا به طور مستقیم در خصوص موضوع یمن به آن پی بردهاند.
به عبارت بهتر آمریکا و اروپا در گفتوگوهای مسقط ملاحظه کردند که جنبش انصار الله زیر تسلط ایران و در گروی تصمیمات آن نیست.
در سوریه نیز غربیها متوجه شدند که همراهی دمشق با طرح ابتکاری روسیه این برداشت را القا نمیکند که دمشق بدون اجازه تهران اجازه هیچ کاری را ندارد.
نکته دیگر اینکه در مورد سوریه راه حلهای تهران مبتنی بر این اصل است که نظام کنونی سنگ بنای هر گونه اقدام و راه حل سیاسی است و در هرگونه تغییر نهادهای حاکمیتی باید این اصل مورد توجه قرار بگیرد که سوریه از نظر سیاسی و وحدت آن به عنوان یک کشور نباید دستخوش تغییر شده و در جایگاه دیگری قرار داده شود.
حتی بند مربوط به راه حل پیشنهادی ایران در ارتباط با اعطای ویژگی یا امتیاز به اقلیتهای مذهبی و یا قومی نیز عملا از چارچوب گفتوگوهای مفصلی که از سه سال پیش با کشورهای مرتبط با بحران سوریه آغاز شده است، خارج نیست و به هر حال هر طرحی که در ارتباط با حل و فصل بحران سوریه تصویب شود، در مرحله اجرا با موانع زیادی روبه رو خواهد شد.
اما موضوع دیگر مربوط به مشارکت در داخل ساختار حکومت سوریه است به این معنی که نیروها و رهبران اسلامگرا در این خصوص معترض بوده و حزب بعث و در پس آن علویها را به انحصار طلبی در قدرت متهم کرده و شکستن این قواعد را خواستار هستند.
در این میان شکی نیست که نباید به سمت قانونی حرکت کرد که سوریه را به سمت تقسیم بندی بر اساس اصول ویرانگر پیش ببرد به سمتی که در لبنان و عراق نمونههای آن را شاهد بودیم.
اما اولویت توقف جنگ در سوریه دیگر نمی تواند به شعار و یا اهدافی محدود شود که آسیب های جدی را بر سوریه تحمیل کرده است.
در یمن نیز باید توجه داشت که در اصل ایران در پس جنبش اعتراض آمیز انصار الله و نیروهای سیاسی همراه آن، جا نداشت هر چند رو در روی انتفاضهای که در تلاش برای استقلال واقعی یمن است، نیز قرار نگرفت.
با اینهمه ایران در برابر جنگ ویرانگرانه علیه ملت یمن سکوت نکرد و تمام تماسهای آن در ارتباط با یمن مبتنی بر بازگشت به میز گفتوگو بود.
توقف جنگ در یمن اولویت ایران است
ایران بر این اساس، بازگشت به میز گفتوگو در یمن را خواستار است که میداند روند امور به همان روال قبلی و پیشروی انصارالله و ارتش، باقی نمیماند، از همین رو تلاش آن برای ایفای نقش قویتر در یمن و در چارچوب متقاعد کردن متحدان یمنی به حل و فصل فوری موجب نمیشود که تهران در جایگاه اعمال فشار بر این گروه به منظور امتیاز دهیهای گسترده قرار بگیرد، بلکه تلاشهای تهران در این خصوص مبتنی بر توقف جنگ است و این اولویتی است که بر هر اولویت دیگر مقدم است.
ایران و همه دنیا میدانند که در مورد یمن دیگر بازگشت به گذشته امکان ندارد و نهایت کاری که عربستان و حامیانش میتوانند انجام دهند اصل مشارکتی است که بر اساس آن جلوی تسلط ابدی ریاض بر یمن گرفته شود.
واقعیت این است که ایران جدید را باید مورد دقت قرار داد، اما مهم تر از آن اینکه متحدان ایران و نیز دشمنان آن باید به موقعیت جدید آن در منطقه و جهان توجه داشته باشند زیرا هر طرفی که ارزیابی درستی داشته باشد نتیجه بهتری را از آن خود خواهد کرد.
انتهای پیام/ر