پیرامون یک سوءتفاهم درباره سامی یوسف: «مقاومت و محبت» قابل جمعاند
خبرگزاری تسنیم: نمیتوان تلاش سامی یوسف را در عرصهی معرفیِ وجوه دیگری از اسلامِ به جهانیان و شناساندنِ چهرهی پر از مهر و محبتِ پیامبر اکرم(ص) نادیده گرفت. شجاعت، شهامت و شهادت اسلامی با عطوفت، محبت و مهربانی اسلامی به سادگی قابل جمع است.
خبرگزاری تسنیم - یاسر شیخی یگانه:
* حضرت امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: مدتها پیغمبر اکرم (ص) با جوانی یهودی رفیق بود. به آن حضرت میگفتند: «او را به سمت اسلام جذب کنید.» میفرمودند: «عجله نکنید، میآید».
پیامبر برای انجام رسالتش که همانا هدایت انسانها بود راه دوستی را برگزید.
اگر امروز مجید مجیدی روایتی عاطفی از 14 سالِ ابتدایی زندگی پیامبر را در «محمد رسولالله(ص)» ارائه میدهد؛ هرگز نمیتوان این نکته را اتفاقی دانست. سازندگان این فیلم به خوبی دریافتهاند که باید در مقابل هجمه رسانههای موسوم به جریان اصلی برای نشان دادنِ چهرهای خشن از اسلام، آستین را بالا زد و بخشهای عاطفی و چهرهی پر از مهر اسلام را بیش از پیش نمایاند. اسلام در کنار مقاومت، جهاد و روحیهی شهادت طلبی؛ چهرهای پر از مهر و عطوفت هم دارد. حال اینکه این دو در تنافر یکدیگر هم نیستند و هماره در بررسی و تبیین سیره شهدا از برجستگیهای اخلاقی و دینی آنان سخن به میان آمده است و جالبتر اینکه همواره رفتار انسانی ایشان الگویی برای جامعه بوده است.
این روزها در هر گوشهای از جهان اخباری با محوریت گروه های انحرافی و تندرو و تکفیری منتشر میشود که مخاطبان را به گونهای تعریف شده، به سمت اسلامهراسی میبرد. محور تمامی این اخبار خشونت در اسلام است. دشمنان اسلام میخواهند از اسلام چهرهای خشن بسازند.
گروهکهای تروریستی و تندرو با شعارِ طرفداری و ترویجِ اسلام هر روز دست به جنایت دیگری میزنند. از طرف دیگر در اروپا کاریکاتورهایی موهن به پیامبر اسلام(ص) منتسب میشود. همه این اخبار یک نتیجه برای مخاطبان در سراسر جهان دارد و آن این که؛ اسلام دینی خشن است. مخاطبان رسانههای جهان شناختی از اسلام ندارند و ناگزیر به پذیرفتنِ پیامی هستند که از رسانهها دریافت میکنند.
کشیشِ امریکایی که قرآن را آتش زد؛ قرآن را نخوانده بود. کاریکاتوریستی که کاریکاتورِ چهرهی پیامبر اسلام را کشید؛ هیچ شناختی از اسلام نداشت. این موضوع را یکی از مستندسازان کشورمان با مصاحبه با این دو نفر اثبات کرد.
یعنی افرادی که اقدامات ضد اسلام انجام میدهند هم به گونهای بازیچه هستند و شناخت کافی نسبت به دین اسلام ندارند.
حال در میانِ چنین جنگ رسانهای، چه باید کرد؟ آیا جز این است که باید درست در نقطه مقابل این هجمهی رسانهای ایستاد و تلاش کرد تا چهرهی واقعی و جنبه ارائه نشده و قرائت مهربانی و پر از مهرِ اسلام و پیامبرش را هم به جهانیان معرفی کرد.
وقتی فیلمی برای تخریب چهرهی پیامبر اسلام(ص) ساخته شد، تاثیرگذارترین واکنشِ مسلمانانِ جهان چه بود؟
شاید بهترین واکنش را سامی یوسف انجام داد. سامی یوسف قطعهای خواند و این قطعه را اینگونه آغاز کرد: «آنها به او توهین کردند زمانی که او را نمیشناختند. راه را به درستی شناختند و پیرو او شدند زمانی که به درستی او را شناختند». سامی این قطعه را به زبان انگلیسی خواند تا بیشتر مردم دنیا بتوانند مفهوم ترانه را دریابند.
اگر این ترانه به فارسی خوانده میشد، تنها به مردم فارسی زبان محدود میشد. یا حتی اگر عربی میخواند؛ تنها اعراب مفهومش را درک میکردند. اما با اجرای این ترانه به زبان انگلیسی درک و برقراری ارتباط با آن برای جامعه بیشتری از مردم سراسر دنیا امکانپذیر شد.
این یک واکنشِ درست دیگر به توهینِ غربیها بود. وقتی آنان سعی در نشان دادنِ چهرهای خشن از اسلام و مسلمانان دارند؛ باید با مِهر و عطوفت رفتار کرد و پیامی پر از مهر، درست برآمده از بطن اسلام را برای جهانیان فرستاد.
وقتی ماجرای «شارلی ابدو» هم پیش آمد و این هفتهنامه فکاهی فرانسوی کاریکاتورِ چهرهی پیامبر اکرم(ص) را بر روی جلد خود منتشر کرد؛ برگهای برندهی مسلمانان برای نشان دادنِ چهرهی واقعیِ پیامبر اسلام(ص) و حقیقت دین ما خیلی زیاد نبود.
در کنارِ فیلم سینماییِ «الرساله» به کارگردانیِ مصطفی عقاد که سالها پیش ساخته شده؛ قطعههای سامی یوسف در وصف چهرهی پیامبر بود که در دنیای هنر میشد بر رویشان مانور داد.
سامی تا کنون 8 قطعه در وصف حضرت محمد(ص) خوانده است. «بهسویم آمدی»، Ya-Rasulallah و Ya MustafaMuhammad از جمله قطعههایی هستند که سامی یوسف در سالهای گذشته در وصف پیامبر خوانده است.
متاسفانه در میان هنرمندان کشورمان کمتر کسی جایگاهی جهانی دارد. در این میان و البته خوشبختانه هنرمندی به نام سامی یوسف هست که اصالتی ایرانی دارد و در ترویج اسلام گام بر میدارد. سامی هنرمندی است که در بیشتر کشورهای جهان طرفدارانِ بسیاری دارد.
البته در این میان انتقادهایی به عملکرد سامی یوسف -مانند ماجرای حضور او در سرزمینهای اشغالی- وجود دارد اما قیاسِ او با «اسلام صرفاً رحمانی، بیدغدغه، خنثی و عافیتطلب»، شاید به دور از انصاف باشد.
6ژوئیه 2015 سامی یوسف، خواننده ایرانیتبار ساکن بریتانیا در شهر ناصره فلسطین اشغالی کنسرتی عمومی برای عربهای ساکن این شهر برگزار کرد. این کنسرت به دعوت شهردار «ناصره» برگزار شد. حضورِ سامی یوسف در سرزمینهای اشغالی با واکنشهای تند طرفدارانش مواجه شد. سامی هنگام اجرای این کنسرت چفیهای بر گردن داشت که یکی از نشانههای مقاومت است. برخی این چفیه را نمادی عربی میخواندند و برخی آن را اعتراض نرم و هوشمندانه سامی به رژیم اشغال قدس و دفاع از خط مقاومت اسلامی در منطقه. آنها معتقدند شاید او به نوعی میخواست به جنایتهای رژیم صهیونیستی درست در میانِ سرزمینهای اشغالی اعتراض کند و این شیوه را انتخاب کرد.
به هر روی نمیتوان تلاش سامی یوسف را در عرصهی معرفیِ وجوه دیگری از اسلامِ به جهانیان و شناساندنِ چهرهی پر از مهر و محبتِ پیامبر اکرم(ص) نادیده گرفت. نباید فراموش کنیم که شجاعت و روحیهی جهادی و شهادت طلبی بخشی از دین اسلام است و در عین حال بخش مهمی از پیامِ دینِ اسلام دوستی و برابری و برادری است که این دو هرگز با یکدیگر در تنافر نیستند و از ویژگیهای مؤمنان دقیقاً همین است که «رحماء بینهم و اشداء علی الکفار».
سامی یوسف هرگز موضعِ مستقیم در قبال برخی مسائلِ جهان اسلام نگرفته است. شاید سامی این کار را برای حفظ طرفدارانش انجام میدهد. شاید به گونهای میخواهد تنها پیامش برای مخاطبانش، همان اسلامِ پر از دوستی و دور از دشمنی باشد. در روزگاری که پر از تهاجم و خشونت و جنایت است؛ قرائت جنبههای انسانی، اخلاقی و عزتمندانه دین اسلام هم میتواند توسط بخش دیگری از مسلمانان پی گرفته شود تا پازل قرائتهای صحیح از دین اسلام را کامل کنند.
انتهای پیام/