نقابهایی برای پنهان شدن دیکتاتوریسم در زندگی
خبرگزاری تسنیم: نمایش احمدی، تلاش کرده است که هدفمند جلو برود، او در یک پرده نقاب از روی شخصیتها بر میدارد و افکار پوچ، عبث و ناخوشایند آنها را ضمن عریان سازی تقبیح میکند. عریان شدن برخی مسائل زندگی، باعث میشود دیگر زندگی به روال گذشته نباشد.
خبرگزاری تسنیم_ وحید شیخی یگانه
یک مثلی وجود دارد که می گوید آدمها در زندگی معمولا خورجینی برگردن دارند که در جلوی آن خوبیهای خود را ریخته اند و در پشت آن بدیهایشان را قرار دادهاند. پس در زندگی معمولا خوبیهایشان جلوی چشم شان است اما چون بدیهایشان در جیب عقبی قرار دارد هرگز بدیهایشان را نمیبینند اما آنانی که پشت سر آنها قرار دارند بدیهای نفر جلویی را خوب میبینند. قضیه خورجین به طور معمول برای تمام انسانها وجود دارد. وقتی کسی بدیهای شخصی را به او گوشزد میکند. معمولا شخص از پذیرفتن آن سر باز می زند و شروع به مقابله به مثل، دفاع و حتی تخریب دیگری میکند.
نمایش «پپرونی برای دیکتاتور» به کارگردانی خسرو احمدی براساس فیلم فرانسوی «اسم» به نویسندگی ماتیو دولاپرت و الکساندر دولاپتولیر و کارگردانی دولاپتولیر در ایرانشهر روی صحنه رفته است. این نمایش درباره زوجی به نام «ونسان» و «آنا» است که برای فرزندشان که به زودی به دنیا خواهد آمد اسمی انتخاب کردهاند. ونسان اسم انتخابی را در مهمانی خواهرش لیز و در حضور پیر و دوست خانوادگیشان کلود، آدولف اعلام میکند. همین موضوع که اسم آدولف برگرفته از نام دیکتاتور آلمانی آدولف هیتلر است موجی از انتقاد را در جمع مهمانی بخصوص از جانب پیر شوهر لیز ایجاد میکند.
با آمدن آنا به مهمانی تیغ انتقادات پیر متوجه آنا میشود و مشاجرهای بین آن دو در میگیرد که پرده از ذهنیت و افکار آنها درباره یکدیگر بر میدارد. ونسان که می بیند یک مسئله کوچک انتخاب اسم سبب ناراحتی بین آنا و پیر شده است با گفتن واقعیت که انتخاب اسم آدولف فقط یک شوخی بوده است و آنا از این موضوع اطلاع نداشته، سعی می کند جو را آرام کند. اما دیگر دیر شده است و فتیله بمب روشن شده و با عذرخواهی خاموش نمی شود و ادامه ماجراها که باعث میشود شخصیتها دیگر نتوانند مانند سابق به یکدیگر نگاه کنند و دیواری از بیاعتمادی دربرابر آنها قرار میگیرد.
معمولا نوعی ملاحظه کاری در رفتار اشخاص وجود دارد که بخاطر ترس از ناراحتی دیگران از بازگو کردن عیبها و ناخوشایندیهای دیگران و جامعه خودداری میکنند. قضاوت عجولانه آفت دیگری است که شخصیت ها دچار آن هستند.
نمایش «پپرونی برای دیکتاتور» در عین سادگی و ویژگی کمیک خود، نکات برجسته ای را برای اندیشیدن تماشاگر دارد. این کمدی هرگز لودگی و بازیهای کلامی رکیکی را که در سایر نمایشهای به اصطلاح کمدی دیده می شود دستمایه قرار نمیدهد.
نمایش احمدی، تلاش کرده است که هدفمند جلو برود، او در یک پرده نقاب از روی شخصیتها بر میدارد و افکار پوچ، عبث و ناخوشایند آنها را ضمن عریان سازی تقبیح میکند. همه شخصیتها به نوعی به هم میتازند و رفتار یکدیگر و بخصوص افکار پنهان آنها را تقبیح میکند. اما در اینجا کیست که مسبب واقعی این ناملایمتی هاست؟ شوخی ونسان یا میل به خودستایی و کمال جویی انسانها است که تحمل هیچ نقدی را بر نمیتابند. این میل به خودستایی و برنتافتن نظر دیگران از آدمهای نمایش دیکتاتورهایی میسازد که به ناچار آنها را از یکدیگر جدا میکند به گونهای که در پایان نمایش هر شخصیتی برای فرار از بیحرمتی دیگران به خلوت خود پناه میبرد.
باطن واقعی آدمها یکی دیگر از موضوعات مهمی است که «پپرونی برای دیکاتور» به دنبال آن است. نقابی که شخصیتها در طول زندگیشان بر چهره دارند اما سایرین گرچه لایه زیرین نقاب را میبینند اما اصراری برای برداشتن آن از چهره دیگری ندارند. فقط جایی که کسی سعی میکند این نقاب را از چهره کسی بردارد همه چیز برملا میشود، طرف مقابل واکنش نشان میدهد و نقاب از چهره دیگری برمیدارد و همین سبب بیحرمتی و عریان شدن چهرههای پنهان اشخاص میشود. عریان شدن برخی مسائل زندگی افراد برای یکدیگر، باعث میشود زندگی آنها به روال گذشته نباشد.
انتهای پیام/