آموزههای عرفان حلقه، انحرافی و در تضاد با اصول و فروع دین اسلام است
پایگاه اطلاعرسانی آیتالله مکارم شیرازی در اولین فصل از بررسی تحلیلی این عرفان انحرافی با عنوان «عرفان حلقه را بهتر بشناسیم» اعلام کرد: آنچه امروزه بهنام عرفان حلقه مطرح مىشود شامل آموزههاى انحرافى و در تضاد با اصول و فروع دین مبین اسلام است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله مکارم شیرازی، در فصل اول این تحقیق که از سوی پژوهشکده عرفانهای نوظهور صورت گرفته، آمده است: در این ایام که حکم شدیدى از سوى دادگاه درباره رئیس عرفان حلقه صادر شده، بعضى از گوشه و کنار به حمایت از او برخاسته و مىگویند: «آنچه او مىگوید عین تعلیمات اسلام است و ما با پیروى از او اسلام را بهتر شناختیم»، لذا ما که سالهاست افکار او را بررسى مىکنیم ناچار شدیم عقائد انحرافى او را بهاستناد عبارات صریح کتابهایش در اینجا براى شما بیاوریم.
آنچه امروزه به نام عرفان کیهانى (حلقه) مطرح مىشود شامل آموزههاى انحرافى و تضاد با اصول و فروع دین مبین اسلام است. برخى از موضوعات انحرافى عرفان حلقه از این قرار است:
شیطانشناسى (شیطانپرستى)
شیطان در «عرفان حلقه» احترام و تقدس زیادى دارد و مأمور خدا، عامل کمال، اولین معلم انسان و موحد و مطیع فرمان پروردگار شناخته مىشود!
1. آنها معتقدند خداوند از ابلیس خواسته بود که به فرمان سجده بر آدم اعتنا نکند! به این ترتیب عصیان شیطان بهعنوان مأموریت الهى بود. (کتاب موجودات غیرارگانیک، ص 14 و 15 و کتاب انسان معرفت، ص 245).
2. ابلیس بهعنوان ملکى که قانون تضاد را براى جهان دوقطبى ایجاد کرده، معرفى مىشود. (انسان و معرفت، ص 98 و 99)
3. شبکه شعور کیهانى که عرفان حلقه مدعى اتصال به آن است، مىگوید: شیطان ملکى است که قانون تضاد و قانون دوقطبى را ایجاد کرده بنابراین شعور کیهانى یا هوشمندى الهى همان ابلیس است. (انسان و معرفت، ص 247).
4. شیطان اولین معلم بشر است زیرا او را به درخت علم و آگاهى راهنمایى کرد و از بهشت نادانى و بىخبرى بیرون آورد. (انسان و معرفت، ص 204 و موجودات غیرارگانیک، ص 15)
این در حالى است که قرآن مجید در آیات بسیارى شیطان را بهخاطر نافرمانى و سرپیچى از سجده بر آدم و اعتراض به ذات پاک پروردگار مطرود و ملعون و رانده درگاه خدا مىشمرد.
در سوره حجر آیات 32-35 مىفرماید: (قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا لَکَ أَلاَّتَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ * قَالَ لَمْأَکُنْ لّاَِسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ * قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ * وَإِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَةَ إِلَى یَوْمِ الدِّینِ)؛ «(خداوند) فرمود: اى ابلیس! چرا با سجدهکنندگان نیستى؟! گفت: من هرگز براى بشرى که او را از گِل خشکیدهاى که از گِل بدبویى گرفته شده است آفریدهاى، سجده نخواهم کرد. فرمود: از صف آنها [= فرشتگان] بیرون رو، که (از درگاه ما!) رانده شدهاى و لعنت (و دورى از رحمت حق) تا روز قیامت بر تو خواهد بود».
و در سوره اعراف آیه 18 مىفرماید: (قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومآ مَدْحُورآ لَّمَنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ لاََمْلاََنَّ جَهَنَّمَ مِنْکُمْ أَجْمَعِینَ)؛ «فرمود: از آن (مقام) با ننگ و عار و خوارى، بیرون رو! و سوگند یاد مىکنم که هر کس از آنها از تو پیروى کند، جهنم را از شما همگى پر مىکنم».
و در سوره ص آیه 73-78 مىفرماید: (فَسَجَدَ الْمَلاَئِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ * إِلاَّ إِبْلِیسَ اسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ * قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَىَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنتَ مِنَ الْعَالِینَ * قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِى مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ * قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ * وَإِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِى إِلَى یَوْمِ الدِّینِ)؛ «در آن هنگام همه فرشتگان سجده کردند، جز ابلیس که تکبّر ورزید و از کافران بود. گفت: اى ابلیس! چهچیز مانع تو شد که بر مخلوقى که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنى؟! آیا تکبّر کردى یا از برترینها بودى؟! (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود!) گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفریدهاى و او را از گِل. فرمود : از آسمانها (و صفوف ملائکه) خارج شو، که تو رانده درگاهِ منى. و مسلماً لعنت من بر تو تا روز قیامت خواهد بود».
بهعلاوه در آیات متعددى از قرآن مجید سخن از وسوسه و فریب شیطان نسبت به آدم است که او را گمراه ساخت و سبب شد از بهشت بیرون رود و نه تنها معلم آدم نبود بلکه گمراهکننده آدم و سبب محرومیت او از بسیارى از نعمتهاى الهى شد.
آیا آنچه از کتابهاى او در بالا آوردیم با این آیات قرآنى کمترین هماهنگى دارد؟ چگونه بعضى از فریبخوردهها مىگویند: "سخنان او عین تعلیمات اسلام است و با پیروى از او اسلام را بهتر شناختهایم"، این است معنى شناختن اسلام و قرآن مجید؟!
* * *
در ذیل بخشى از متن عبارات کتاب او را عیناً مىآوریم.
«در میان این کارگزاران تنها ابلیس است که مأموریت او تا پایان این چرخه ادامه دارد و بهعبارت دیگر، تا رسیدن به سرانجام چرخه، سر به سجده بر آدم فرود نمیآورد».
موجودات غیرارگانیک ص 14
«نمیتوان این سجده نکردن را خارج از طراحی الهی دانست».
موجودات غیرارگانیک ص 14
«ابلیس به فرمان سجده بر آدم اعتنا نکرد و این وظیفه را انجام داد».
موجودات غیرارگانیک ص 14
«پس تبعیت نکردن از فرمان سجده، در ظاهر نافرمانی است و اگر نافرمانی نبود، تضادی هم نبود؛ اما در عین حال، فرمانبرداری است، چون خداوند آن را از پیش تعیین کرده است».
موجودات غیرارگانیک ص 15
«ظاهر تکبرآمیز این نافرمانی و رانده شدن ابلیس از جهان تکقطبی (جهان وحدت) درسی است که باید در طول مسیر چرخه به آن توجه داشت».
موجودات غیرارگانیک ص 15
«برای این منظور، خداوند به ابلیس مأموریت داد که به فرمان سجده بر آدم اعتنا نکند و او نیز این مأموریت را پذیرفت و تنها ملکی شد که بر آدم سجده نکرد و تا پایان سیر او، به سجده در برابر وی در نخواهد آمد».
انسان و معرفت ص 247
«بهعبارت دیگر، سجده نکردن ابلیس به آدم، خارج از طراحی دقیق خداوند نیست و این کارگزار، عامل دوقطبی بودن "جهان دوقطبی" و شکل گرفتن صحنه امتحان انسان است».
انسان و معرفت ص 247
«دیدن این درخت به آدم نشان داد که با رفتن بهسوی آن، برای او امکان سیر در مراحلی وجود خواهد داشت که وی را به آگاهی و کمال میرساند».
انسان و معرفت ص 204
«بنابراین ، جایی که آدم نزدیک شدن به درخت را انتخاب کرد آغاز مسیر نزولی چرخه بود».
انسان و معرفت ص 204
انتهای پیام/*