سقوط حکومت «غنی» حامل پیام شکستی سنگین برای آمریکا است
پایگاه خبری «سیفر» در مطلبی ضمن اشاره به تعلیق مذاکرات صلح در افغانستان نوشته است که سقوط حکومت غنی به دست طالبان حامل پیام شکستی سنگین برای آمریکا است که با آنچه در عراق اتفاق افتاد تفاوتی ندارد.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، استراتژی دولت اوباما در چند سال اخیر برای افغانستان بر پایه فرض استوار بود.
بر اساس این فرضیه، این کشور با سرمایه مالی و نیروی ناکافی جنگ علیه طالبان را پیروز شوند و تعهد محدود آمریکا به نیروی امنیت افغانستان، کابل را قادر خواهد ساخت تا با رهبران شورشی از طریق مذاکرات به آتشبس دست یابند.
این استراتژی «برگزاری مذاکرات» اولین انتخاب واشنگتن نبود. همچنین این استراتژی حاصل ناامیدی و خستگی بیش از یک دهه جنگ نظامیان و غیرنظامیان دولت اوباما در سال 2010-2011 میلادی بود.
علاوهبرآن، این استراتژی چشمانداز کوچکی از جاهطلبیهای آمریکا را در افغانستان نشان میدهد که با ارزیابیهایی مبنی بر گسترش تهدیدات تروریسم بینالمللی همراه است و افغانستان در دور جدید این آشفتگیهای منطقهای کمتر در معرض این تهدیدات قرار دارد.
اگرچه این استراتژی حداقل از نظر منطقی و سیاسی قابل دفاع کردن بود.
در حال حاضر با وجود اینکه با اعلام مرگ «ملا عمر» مذاکرات صلح میان دولت و طالبان افغانستان به حالت تعلیق در آمده است، زمان آن فرا رسیده تا اوباما درمورد استراتژی افغانستان خود یکبار دیگر قبل از اینکه این مشکل را به جانشین خود واگذار کند، دوباره کمی تأمل کند.
حتی اگر «ملا اختر منصور» هم از قدرت خود بر طالبان استفاده کند و بر سر میز مذاکرات برگردد، تعلیقهای غیرقابل اجتناب و افزایش خشونت در افغانستان، تردیدهای جدی در مورد در قدرت ماندن نیروهای امنیت ملی و حکومت وحدت ملی را افزایش میدهد.
فروپاشی زودهنگام آنها حاوی پیام شکستی خطرناک در افغانستان میباشد که با شکستی که آمریکا در عراق متحمل شد، هیچ تفاوتی نمیکند.
شکست زودهنگام دولت افغانستان نه تنها راه نفوذ طالبان بلکه افراد گروه تروریستی بینالمللی مانند القاعده و داعش را نیز هموار میکند.
بیش از 90 درصد از نیروهای نظامی آمریکایی در مقایسه با سال 2010-2011 میلادی، از میدان جنگ افغانستان خارج شدهاند. به دنبال آن جنگجویان طالبان حملات گسترده علیه نیروهای امنیت ملی افغانستان را آغاز کردند. حملات تروریستی در پایتخت و دیگر شهرهای افغانستان بشدت افزایش داشته و میزان تلفات نیروهای داخلی در پانزده هفته نخست سال 2015 میلادی در مقایسه با سال گذشته بیش از 70 درصد افزایش داشته است.
درحالی که نیروهای امنیت ملی افغانستان متحمل تلفات و فشار زیادی میباشند، در حقیقت آنها شکست نخوردهاند. پیشرویهای طالبان بطور کل کوتاهمدت بوده است.
هر چند که نیروهای امنیت ملی افغانستان در مقابل حملات سنگین طالبان بطور کامل شکست نخوردهاند، اما این نیروها بدون کمک مداوم آمریکا نمیتوانند به مبارزه علیه طالبان ادامه دهند.
اوباما برای پرداختن به این ضعف میبایست برنامهای برای حفظ 5 تا 10 هزار نیروی آمریکایی در افغانستان به مدت حداقل 2-3 سال را طرحریزی میکرد.
علاوهبرآن، رئیس جمهور آمریکا باید از اعلام تاریخ خروج نیروها از این کشور خودداری کند.
در این صورت کاخ سفید نیز باید قدم سیاسی بردارد و از تعهد خود مبنی به پایان جنگ قبل از تمام شدن دوره ریاستجمهوری اوباما دست بکشد.
درگیریهای مداوم داخلی میان طرفهای سیاسی نیز بر تقسیم قدرت میان «اشرفغنی» و «عبدالله عبدالله» اثر گذاشته است. حکومت وحدت ملی در اعمال اصلاحات مورد نیاز برای بهبود سیستم فاسد اداری کارهای محدودی انجام داده است.
ناملایمات سیاسی که با خروج هزاران نیروی ائتلافی، امدادگر و اعضای سازمانهای غیردولتی همراه شده است، اقتصاد افغانستان را با چرخه تورم منفی با پتانسیل بر هم زدن وحدت سیاسی موجود مواجه کرده است.
اما حکومت وحدت ملی نباید سرنگون شود. رئیسجمهور غنی یک تکنوکرات جدی است که نسبت به رئیسجمهور سابق روابط بهتری هم با کاخ سفید و هم با کنگره آمریکا دارد.
اشرف غنی نیازمند خط سیاسی شامل بسته ضروری اقتصادی برای ایجاد شغل و بوجود آمدن اصلاحاتی میباشد که به تازگی توسط «اندرو ویلدر» در مرکز صلح آمریکا و «استفان هادلی» مشاور سابق امنیت ملی آمریکا تعبیر شده است.
سرانجام، دولت اوباما باید خود را برای احتمال اینکه مذاکرات صلح میان طالبان و دولت افغانستان هرگز به نتیجه نرسد، آماده کند. جامعه اطلاعاتی آمریکا از اعلام مرگ ملا عمر متعجب شده بودند.
سردرگمی واشنگتن از رهبری طالبان بدان معناست که دولت اوباما نمیتواند بفهمد که آیا طالبان مخالفت با هر مذاکرهای را پیروزی میداند و شرکت در مذاکرات را به عنوان تاکتیکی برای بدست گرفتن قدرت قلمداد میکند یا خیر.
سیاستگذاران آمریکایی مانند آن دستهای که در ماه جولای در پاکستان با رهبران طالبان دیدار کردند، به ندرت میتوانند در مورد درخواست و اهداف شبهنظامیان تصمیم بگیرند.
دولت اوباما احتمال دارد تا در صورت برگزاری این جلسات دیگر در راس حکومت آمریکا نباشد. تنها استراتژی آمریکا در چنین وضعیتی بدست آوردن زمان توسط تقویت نیروی امنیت ملی افغانستان و سازمانهای غیردولتی میباشد.
همچنین آمریکا باید برای دولت بعدی گزینههایی جستجو کند تا مبارزه علیه تروریسم را در افغانستان چه طالبان صلح کند و چه به جنگ ادامه دهد، در دستور کار قرار دهد.
انتهای پیام/پ