تئاتر، صنف ندارد

در هر حرفه‌ای صنف می‌تواند جریان ساز و تاثیرگذار باشد، هرچند که فعالیت در تئاتر شغل محسوب نشده است، اما وزارت کار در تناقضی جالب برایش صنف قائل می‌شود. البته نه صنفی برای هنرمندان بلکه برای ...

خبرگزاری تسنیم - محراب محمدزاده:

موسسه فرهنگی هنری خانه تئاتر در زمستان سال 78 توسط عده‌ای از هنرمندان و مسئولان وقت تئاتری پایه‌گذاری شد./ سایت خانه تئاتر

***

«انجمن صنفی تئاتر شهر در راستای ماده 131 قانون کار جمهوری اسلامی ایران ابتدا با وزارت کار تعاون و رفاه اجتماعی و سپس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در راستای تشکیل انجمن وارد مذاکره شد تا امکان پی‌گیری مطالبات از مجاری رسمی بدون در نظر گرفتن ملاحظات گوناگون وجود داشته باشد. اساسنامه خانه تئا‌تر موسسه فرهنگی چند منظوره است که به مدیر عامل اعطا می‌شود و این فرد تغییر نمی‌کند اما اساسنامه انجمن هنرمندان تئا‌تر شهر تهران به عنوان یک نهاد صنفی رسمی ثبت وشناخته شده که اگر چنین اتفاقی در گذشته رخ داده بود اصولا به ما مجوز اعطا نمی‌کردند.» میرعلیرضا دریابیگی/ نایب رئیس انجمن هنرمندان تئا‌تر شهر تهران

***

مسائل صنفی در عرصه هنر همواره مورد بحثی پر تنش بوده و هست، این اتفاق در حوزه تئاتر اوضاع وخیم‌تری دارد و تقریبا هیچ قلمداد می‌شود و اکثر هنرمندان از این روند راضی نیستند، برخی ضعف صنفی را در ریشه‌هایی عمیق‌تر می‌بینند، به طوری که انتقادات نسبت به خانه تئاتر طی سال‌های اخیر بیش از گذشته است، اما مسئله اصلی اینجاست که خانه تئاتر اصلا یک نهاد صنفی محسوب نمی‌شود و واقعیت حقوقی که در تاریخچه و اساسنامه‌ آن آمده است، حکایت از یک موسسه فرهنگی هنری چند منظوره دارد. البته این مطلب پیش از این توسط دریابیگی نیز عنوان شده بود که در بالا آمد.

اصولا یک نهاد صنفی باید توسط وزارت رفاه، کار و تعاون اجتماعی مجوز بگیرد. اما باز سوال اصلی در رابطه با یک صنف برای تئاتر این است که اصلا فعالیت‌های این عرصه به عنوان شغل هیچ تعریفی در قانون کار ندارند، پس نهاد صنفی برای این وزارت خانه حداقل در عرصه تئاتر چه هویتی دارد؟ آنچه تاکنون بوده بیمه کارگری است و بیمه هنرمندان در اصل به عنوان کارگر و یا مشاغل مصوب وزارت کار رد شده است.

ناصح کامکاری که از فعالان سال‌های ابتدایی خانه تئاتر بوده است، شرایط فعلی خانه تئاتر را اینگونه توصیف می‌کند:«خانه تئاتر با نیت نظم دادن به جریان تولید تئاتر تشکیل شد و بیشتر اعضا با نیت خیر و بدون چشم‌داشت شخصی کار کردند؛ اما در ادامه مثل هر نهاد دیگری آفت زده شد. خانه تئاتر در سال‌های گذشته نتوانسته صفوف خود را از معدود عناصر نامطلوب و پرهیاهو که عرصه را بر آدم‌های سخت‌کوش تنگ می‌کنند، پالایش کند و به همین دلیل خیلی از دوستان دیگر، هم مثل من از خانه تئاتر دوری کرده‌اند.»

در این مناقشه‌هایی که هنرمند به دنبال حقوق صنفی و مسائلی ضروری هم چون بیمه است، به یک باره انجمنی دیگر با عنوان انجمن صنفی تئاتر شهر سر بیرون می‌آورد، انجمنی که پس از اعلام موجودیت تا کنون فقط چند کارگاه آموزشی برگزار کرده است و بیشتر شبیه به یک آموزشگاه هنری است تا جایی برای رفع مشکلات خانواده تئاتر. خانه تئاتر هم که داعیه حمایت از هنرمندان را دارد هم این روزها بی‌رمق‌تر از همیشه است، وضعیتی که هر چند وقت یکبار باعث می‌شود اعتراض هنرمندان را به همراه داشته باشد. هرچند ایرج راد به عنوان مدیرعامل خانه تئاتر سعی دارد شرایطی خنثی ایجاد کند، اما واقعیت این است که گاهی خنثی بودن به بی‌اثر بودن تبدیل می‌شود.

انجمن صنفی تئاتر شهر هم آن طور که گفته شده مختص به تهران است، اما گویا هنرمندان شهرستانی را هم در صنف خود می‌پذیرد. این انجمن که در ظاهر به لحاظ حقوقی وضعیت بهتری دارد، تاکنون تنها به برگزاری چند کارگاه آموزشی بسنده کرده است، کارگاه‌هایی که نمی‌تواند جایگزین مطالبه اصلی از این انجمنِ صنفی در کنار تمام مشکلات هنرمندان تئاتر باشد. البته آنچه تاکنون از فعالیت‌های اعضای این انجمن روایت رسانه‌ای شده است نشان از انجمنی بی‌تاثیر‌تر و ناکارآمدتر از خانه تئاتر دارد، به طوری که نایب رئیس این انجمن نتوانست مشکل صنفی که یک بازیگر تئاتر برای یک نمایش ایجاد کرد را حل و فصل کند و در نهایت این نمایش تعطیل شد.

صنف در هر حرفه و شغلی نه تنها حامی فعالان آن حوزه است، بلکه جایی برای اتحاد و جریان ساز شدن آن حرفه در جامعه است. اکنون صنف در تئاتر ایران معنایی ندارد، چراکه اگر انجمن صنفی تئاتر شهر را هم به حساب بیاوریم باید گفت نیمی از این راه با شکلی حرفه‌ای اما بدون پشتوانه حقوقی توسط خانه تئاتر پیموده شده و اکنون چند سالی هست که از پا افتاده، نیمی دیگر هم به تازگی راهش را حقوقی آغاز کرده اما در مشت خود چیزی برای ارائه ندارد. در این میان هم عده‌ای سرگرم بازی‌های به اصطلاح صنفی هستند و هنرمندان یک به یک از این شرایط ناامید می‌شوند تا جایی که دیگر عطای تئاتر را به لقایش می‌بخشند.

انتهای پیام/