عرضه نسخه دیجیتال خاطرات زنان در جنگ
شرکت فرا کتاب در آستانه آغاز هفته دفاع مقدس اقدام به تولید نسخه دیجیتال تعدادی از خاطرات زنان در جنگ کرده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بدون شک زنان ایرانی نقشی بی بدیل در هشت سال دفاع مقدس داشتند، چه در پشت جبههها و چه حتی در خط مقدم. با گذر زمان و خاک گرفتن خاطرات جنگ، اما مادران به جای مانده ازشهدا و همسران آنان همچنان در حال ادامه جهاداند. در طول این سالها که از پایان جنگ میگذرد، تلاشهایی برای نشان دادن گوشههایی از رشادتهای شهدا و رزمندگان شده است که کتابهای چاپ شده بخشی از این تلاشهاست.
شرکت فراکتاب در آستانه هفته دفاع مقدس اقدام به تهیه نسخه دیجیتال(بر بستر اندروید) تعدادی از آثار مرتبط با خاطرات زنان در جنگ و عرضه این آثار در فراکتاب عرضه کرده است. این آثار از ناشران مختلف انتخاب و عرضه شده است. علاقهمندان برای تهیه این آثار میتوانند به اینجامراجعه کنند. شرح تعدادی از آثاری که در این قالب عرضه شده به این قرار است:
فرنگیس نام کتابی است که با موضوع خاطرات فرنگیس حیدرپور متولد سال 1341 است. در سال 1359 پس از حمله عراق به محل تولد فرنگیس، مردم به درههای اطراف فرار میکنند. فرنگیس که در آن زمان 18 سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز میگردند. اما در طول راه پدر و برادر فرنگیس ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته میشوند و فرنگیس در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با سربازان درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر میکند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل میدهد. اما فرنگیس فقط زنی نیست که یک سرباز عراقی را کشته و دیگری را اسیر کرده باشد. فرنگیس کارهای بزرگی انجام داده بود که کم از کشتن عراقیها نداشت.
بهناز ضرابیزاده کارشناس ادبی کانون پرورش فکری همدان است. اما بیش و پیش از هر چیزی نویسنده است. او در «دختر شینا» قدم به قدم وارد زندگی قدم خیر محمدی کنعان شده است تا زندگی او با سردار شهید ستار ابراهیمی هژیر را روایت کند و همدم شبهای تنهایی این زن و فرزندانش شود؛ شبهایی که قدمخیر و فرزندانش وضعیت قرمز را تجربه میکردند و پدر در مناطق جنگی مشغول دفاع در برابر دشمن بود. این کتاب حکایتی از یک زندگی در پشت صحنه جنگ است.
انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به مثابه گنجینهای تمامنشدنی و ظرفیتی گسترده برای فرهنگ و ادب کشور تلقی میشوند که همچنانکه مقام معظم رهبری نیز بارها تأکید کردهاند باید از آنها برای نشر و گسترش فرهنگ و ارزشهای دینی و انقلاب اسلامی در جامعه و جهان، حداکثر استفاده را کرد. کتاب «دا» را میتوان بهترین نمونه در این راستا به شمار آورد که در واقع امروزه به مثابه یک نقطه عطف در تاریخ نشر کشور شناخته شده و کارکرد دارد. این کتاب، خاطرات سیدهزهرا حسینی از روزهای آغازین جنگ تحمیلی در دو شهر بصره و خرمشهر است و سالهای محاصره خرمشهر توسط نیروهای عراقی محور مرکزی کتاب را تشکیل میدهد. رهبر معظم انقلاب نیز درباره این کتاب فرمودهاند که کتاب «دا» حقاً و انصافاً کتاب بسیار خوب و قابل طرح در سطح جهانی است.
کتاب «دختران اُ پی. دی» شامل خاطرات مینا کمایی، زنی آبادانی از روزهای پر تلاطم دوران دفاع مقدس ( از سال 1359 تا 1364) است. در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مینا کمایی با جمعی از دوستانش امدادگری را در بیمارستان امام خمینی (ره) شرکت نفت آموزش میدادند. وی در همان سال با تأسیس بسییج خواهران آبادان، همراه با دوستانش که به دختران O. P. D معروف بودند، به فعالیت در بسیج میپرداخت. صوت این اثر نیز اینجا ارئه شده است.
این اثر بر اساس واقعیت و با استفاده از عناصر داستانی و بهره گیری از تخیل نوشته شده است. رمان «دخترم ناهید» با اشاره کوتاهی به گذشته، روز روبوده شدن شهید ناهید فاتحی کرجو آغاز می شود و تا شهادت و زنده به گور کردن این شهید ادامه دارد.
بررسی زندگی شهید مریم فرهانیان، پرداخت یک شخصیت ماجراجو و یا انسانی حادثهای نیست تا انتظار داشته باشیم، حوادث و رویدادهای ناگفتهای در این کتاب بخوانیم. او حتی یکفرمانده نظامی یا طراح نقشههای عملیاتی نیز نیست، تا از این منظر بتوان به توانمندیهای فردی و استعدادهای خدادادی مردان جنگ بنگریم. مریم حتی یک رزمنده معمولی نیست که در برخورد مستقیم با دشمن با او خاطراتی ناب و کم تکرار از جنگ را مرور کنیم. بلکه او دختری 22 ساله است که در سالهای آغازین جنگ با انفجاری ساده در مکانی غریب به شهادت می رسد بیآنکه کسی آخرین لحظات او را به تصویر بکشد.
کتاب «کنار رود خین» یاداشتهای روزانه اشرفالسادات مساوات (سیستانی) است که با بیانی گیرا و آکنده از احساس مادرانه خاطرات سالها دوری از فرزندش مهرداد سیستانی را در جهان کلمات مینشاند. این یادداشتهای کوتاه که در یک تقویم سررسید با جلد آبیرنگ نوشته شده قصه دور و دراز مادری است که به دنبال گمشده خود مهرداد مثل آب در تن خاک جاری میشود. جستجوی مادر هجر کشیده و داغدیده بعد از 8 سال و 4 ماه و 16 روز که از شهادت مهرداد میگذرد و به جمع شهدای عملیات بیتالمقدس میپیوندد، به پایان میرسد.
از چندهلا تا جنگ، خاطرات شمسی سبحانی با تدوین گلستان جعفریان است. کتاب بخش اندکی از خاطرات هشت ساله دفاع مقدس و ایثارگری زنان ایرانی است که دوش به دوش مردان از مملکت و کشور خود دفاع کردند. روای در این کتاب به نقل خاطراتی توام با امید و تلخی و سایه روشنهایی از دوران کودکی، مبارزات انقلابی، دوران آموزش امدادگری در بیمارستان و حضور خود در مناطق جنگی جنوب پرداخته است.
سالها پیش، وقتی دشمن آمده بود سمت خرمشهر، وقتی همه زندگیمان بیآنکه بخواهیم یا انتخاب کنیم با جنگ پیوند خورده بود و اصلاً همه زندگیمان شده بود جنگ، درست یک شب مانده به روزی که خرمشهر را گرفتند و خرمشهر شد خونینشهر، محسن راستانی آمد. یک ضبط صوت کوچک با خودش داشت. به ما که از شهر آمدیم گفت «در خرمشهر چه خبر بود؟» و صدای من را ضبط کرد. من گفتم «چیزی غیر از عشق نبود.» هنوز هم بر این باورم. و حالا بعد از این همه سال، صد خاطره عاشقانه از زندگی زنان خرمشهر را نوشتهام.
معصومه میرزایی در کتاب «دیدار زخمها» راوی جراحتها و مظلومیتهای رزمندگان دفاع مقدس است و لیلا محمدی چنان با او همراه و همدل شده تا میرزایی با شوق و علاقه همه چیز را با نهایت جزئینگاری تعریف کند. خاطرات میرزایی از دوران کودکیاش در محلهای از جنوب شهر تهران آغاز میشود، با پدری که سل گرفته و روزگاری که به دشواری میگذرد. او یکبار که پدرش را به درمانگاه برده بوده، با پیشنهاد مسئول آنجا میپذیرد که در درمانگاه بماند تا کمکهای اولیه را یاد بگیرد؛ همینجا است که تکلیف آینده میرزایی مشخص میشود.
کتاب حاضر، خاطرات یکی از زنان خرمشهری(مریم امجدی) از ایام جنگ ایران و عراق است. راوی که دوران نوجوانی و جوانی اش مصادف باروزهای جنگ بوده، پس از انقلاب ضمن تحصیل در دبیرستان به عضویت حزب جمهوری اسلامی، جهاد سازندگی و بسیج مستضعفین خرمشهر درآمده و دوره های امدادگری و فنون نظامی راآموزش میبیند. با شروع تهاجم عراق به خرمشهر، او در مشاغل مختلف چون امدادرسانی در بیمارستان دکتر مصدق، نگهداری ازانبار مهمات مسجد جامع خرمشهر خدمت میکند و در این مدت گاهی نیز به خط مقدم جبهه میرود.
آنزمان که همه به دنبال دفاع از ایران، حفظ خاک ایران و بیرون راندن متجاوزان از خاک خرمشهر بودند، زنی بود که خوب میدانست روزی و روزگاری جنگ تمام میشود و از آن خاطرهای بر جای میماند؛ خاطرهای که جای خالی بسیاری از رزمندگان را با خود خواهد داشت. چون بسیاری از این مردان و زنان آسمانی شهید میشدند و از آنها تنها نامی در خاطر مردم خواهد ماند. او ضبط صوت کوچکش را برداشت و قدم به قدم کوچههای خرمشهر را پشت سر گذاشت تا دیدهها و شنیدههای این رزمندگان را جمعآوری کرده و به عنوان یک سند حفظ کند. حالا هم آنها را در کتابی به نام «در کوچههای خرمشهر» منتشر کرده است.
جنگ سخت است. زن و مرد نمی شناسد. آخرین روز شهریور سال 1359 زن و مرد ایرانی به کار خودشان بودند که عراق جنگی وسیع را علیه ایرانی ها آغاز کرد. در کتاب نگاه پرباران تلاش کرده ایم حضور هشت ساله ی زنان را در جنگ عراق علیه ایران روایت کنیم. روایتی که قرار است زن را بخشی از جنگ ببیند و بر بخشهایی از جنگ نور بتاباند که زنان بیشتر حضور داشتهاند.
روایت او ساده و خودمانی است. کتاب را که دست بگیریم، حس میکنیم زهره ستوده کنارمان نشسته و شروع کرده به تعریفکردن آنچه که برایش رخ داده است. آغاز کتاب هم در نوع خود زیبا و جذاب است؛ کتاب با شکستن تصورات راوی از لباس سربازی و تفنگ آغاز میشود. زهره ستوده کنار یک سرباز روی زمین مینشیند و به شهرش میاندیشد. به این طریق او واگویی خاطرات خود را آغاز میکند. او در این روایت ساده و صمیمانه به واکاوی گذشتهها میپردازد و خاطرات سالهای دور را ورق میزند.
کتاب حاضر، مجموعه خاطرات زهرا تعجب، همسر شهید مسعود (حبیب) خلعتی، ناو استوار یکم است که در دوازده فصل گرد آمده است. این کتاب پس از ده جلسه گفتوگو با راوی حاصل آمده و سپس توسط خود وی بازبینی و کامل شده است. کتاب «یک دریا ستاره» به خوبی روی دیگر سکه جنگ و مقاومت مردم ما را نشان میدهد و به خوبی کلمهها، جملهها، رنجها و امیدهای زن ایرانی در دوران دفاع و پس از آن را در برابر چشمان ما به نمایش میگذارد.
انتهای پیام/