اقتصاد مقاومتی به مثابه حکم حکومتی


اگر یک مدیریت جهادی و درون‌گرا بر آنها اعمال شود، حتی در بدترین شرایط ممکن می‌تواند کشور را بسیار بهتر و آبرومندانه‌تر از امروز اداره کند و پیشرفت و توسعه‌ای بالاتر از امروز را برای ملت ایران رقم زند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، رهبر معظم انقلاب با بیانی صریح و روشن و واضح در سخنرانی عمومی تاکید کرده‌اند که راه علاج اقتصاد ما در لوزان و ژنو و نیویورک نیست بلکه در داخل کشور است. ستون فقرات حل مشکلات اقتصادی کشور اقتصاد مقاومتی است و ستون فقرات اقتصاد مقاومتی تولید داخلی و همه را به اجرای آن دعوت کردند. این یک حکم حکومتی شبیه همان سخن حضرت امام است که فرمودند حصر آبادان باید شکسته شود. این یک ابلاغ قانونی و یک دستور شرعی است چرا باید دولت این حکم را بر زمین بگذارد و تولید داخلی را کم ارزش، کم اهمیت و فاقد اعتبار معرفی کند. یک مقام عالی‌رتبه دولت می‌گوید ما صنعتی به جز صنعت قرمه‌سبزی و آبگوشت نداریم، دیگری می‌گوید آمریکا در عرض 10 دقیقه می‌تواند صنایع دفاعی ما را نابود کند، آن یکی می‌گوید باید درها را باز کنیم تا صنایع پیشرفته، صنایع عقب افتاده ما را از صحنه خارج کند. آقای عیسی کلانتری صریحاً می‌گوید خودکفایی در تولیدات کشاورزی از مزخرفات است، آقای صالحی می‌گوید رآکتور آب سنگین اراک که دانشمندان ایرانی ساخته‌‌اند، بی‌ارزش است و باید آن را با بتون پر کنیم و به جای آن خارجی‌ها به ما رآکتور پیشرفته بدهند.
وزیر مخابرات بدون هیچ‌گونه اشاره‌ای به ماهواره‌هایی که دانشگاه‌های ایران ساختند و در مدار قرار دادند به دنبال خرید ماهواره فرانسوی افتاده است. این نوع نگاه به تولید داخلی که درست در نقطه مقابل نگاه اقتصاد مقاومتی است چه عاقبتی را برای اقتصاد ما رقم خواهد زد. مدل اقتصاد مقاومتی متکی است به کاهش فروش نفت خام و کاهش وابستگی بودجه دولت به پول نفت و در نهایت محقق نمودن اقتصاد بدون نفت. همه کارشناسان اقتصادی اتفاق نظر دارند که اقتصاد سالم اقتصادی است که به جای متکی بودن به فروش نفت خام متکی به درآمدهای داخلی دولت باشد؛ درآمدهایی که از تولید داخلی و خدمات داخلی ناشی می‌شود. اگر این گونه است چرا دولت برای کسب درآمد نگاهش به طور عمده به سوی خارج است و از منابع عظیم داخلی غفلت می‌کند. در عملکرد دولت در این دو سال و نیم تمرکز اصلی روی مسائل خارجی و منابع خارجی و درآمد خارجی بوده یا منابع داخلی و درآمد داخلی و تولید داخلی. آیا دولت اطلاع ندارد که در داخل کشور فقط با حذف یارانه‌بگیرهای مرفه و ثروتمند که وظیفه قانونی دولت است، سالانه چهارده هزار میلیارد تومان درآمد حاصل می‌کند. دولت اطلاع ندارد معوقات بانکی که همچنان در حال افزایش است و عمدتاً مربوط به سرمایه‌داران بزرگ است بالغ بر هفتاد هزار میلیارد تومان برآورد می‌شود و بنا به نظر رئیس محترم قوه قضائیه دولت و بانکها برای بازگرداندن این منبع عظیم که یک‌سوم بودجه کل کشور است انگیزه‌ای ندارند. آیا دولت اطلاع ندارد که سالانه هشتاد هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی وجود دارد که این هم عمدتاً مربوط به همان قشر سرمایه داران بزرگ و مرتبط با باندهای ثروت و قدرت است.
آیا دولت اطلاع ندارد یک‌سوم کالاهای وارداتی کشور از طریق قاچاق وارد می‌شود و اگر کنترل شود هزارها میلیارد تومان عاید دولت می‌شود. آیا دولت اطلاع ندارد حدود هشتاد درصد بودجه کشور صرف نظام اداری می‌شود که این مبلغ پنج برابر درآمد ناشی از لغو تحریمها است.
آیا دولت تاکنون حجم ریخت و پاش‌ها، حیف و میل‌ها و اسراف‌ها و تجمل‌گرایی‌های دستگاه‌های دولتی را محاسبه کرده است که معلوم شود با اعمال مدیریت صحیح و برخورد با این موارد چه رقم بزرگی از منابع به خزانه دولت بازمی‌گردد؟ مجموعه همین چند مورد بیش از چند برابر درآمد ناشی از فروش نفت است ولی دولت این رقم بزرگ درآمد را رها کرده و تمام تلاش خود را برای آزاد کردن فروش نفت خام و افزایش آن صرف می‌کند.
بر اساس تصریح همه کارشناسان اقتصادی از همه گروه‌ها و جناح‌های سیاسی منابع سرمایه داخل کشور، منابع زیرزمینی، نیروی انسانی، متخصصین رشته‌های مختلف و زیرساخت‌های کنونی کشور در حدی است که اگر یک مدیریت جهادی و درون‌گرا بر آنها اعمال شود، حتی در بدترین شرایط ممکن می‌تواند کشور را بسیار بهتر و آبرومندانه‌تر از امروز اداره کند و پیشرفت و توسعه‌ای بالاتر از امروز را برای ملت ایران رقم زند.
چرا با وجود این همه امکانات و ثروت داخلی آقای رئیس جمهور می‌گویند تحریم‌ها دست و پای ما را  بسته است، چرا می گویند ملت ما در اثر تحریم‌ها مثل یک بیمار است که بر زمین افتاده و نمی‌تواند حرکت کند، چرا می‌گویند آب و نان ما در گرو تحریم‌ها است و باید رضایت آمریکا را حاصل کنیم تا تحریمها را بردارد، چرا می‌گویند از حالا به بعد هر حرفی را نباید بزنیم و هر شعاری را نباید سر دهیم و آمریکا را نباید ناراحت کنیم. چرا حتی نسبت به عربستان نباید اعتراض کنیم. چرا باید چشم‌مان به دست آمریکا و اروپا باشد و آنها را که استعمارگران جهانند، فرشته نجات کشور معرفی کنیم. مگر ما مستاصل و درمانده و گرسنه‌ایم که این‌گونه دست گدایی جلوی دیگران دراز می‌کنیم. آیا ما در حالت تحریم و نارضایتی آمریکا پیشرفت نکرده و خود را از رده کشورهای با توسعه ضعیف به رده کشورهای دارای توسعه متوسط و سپس به رده توسعه بالا نرسانده‌ایم. آیا از نظر سرعت رشد توسعه انسانی جزء چند کشور اول دنیا نیستیم.
آیا در حالت نارضایتی آمریکا و وجود تحریم‌های سنگین، صنعت هسته‌ای و صنعت هوا، فضا و صنعت موشکی و نانو تکنولوژی ما به مراحل بالا نرسید، آیا در حالت نارضایتی آمریکا و تحریم‌های همه جانبه در جنگ 33 روزه لبنان و در جنگ‌های 22 روزه، 8 روزه و 51 روزه غزه پیروز نشدیم. آیا در افغانستان و عراق و لبنان و سوریه و یمن به پیروزی و موفقیت نرسیدیم. مگر امروز با وجود تحریم‌ها و نارضایتی آمریکا بزرگ‌ترین اقتصاد منطقه و جزیره ثبات و آرامش و امنیت و اقتدار منطقه نیستیم. پس چرا باید از آمریکا بترسیم. چرا باید وزیر خارجه آمریکا به وزیر خارجه ما با زبان تهدید دستور دهد که کشتی خود را از آب‌های یمن برگردانید و وزیر خارجه ما چند دقیقه بعد تلفن بزند و بگوید انجام دادیم. چرا باید گمان کنیم آمریکا خدای روی زمین است و باید به او کرنش کرد تا امکان زندگی فراهم شود.

منبع: روزنامه رسالت

انتهای پیام/