ویژه نامه عید سعید غدیر خم؛ مداحی، اعمال، احادیث و اشعار

امام صادق علیه السلام می‌فرماید:"روزعید غدیر خم در میان سه عید فطر و قربان و جمعه، مانند درخشندگى ماه در میان ‏ستارگان است."

به گزارش گروه "رسانه‌ها" خبرگزاری تسنیم، در سال دهم هجرت، به دستور الهى، آخرین سفر پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) به مکه براى تعلیم حج و اعلام ولایت ائمه (علیهم السلام) آغاز شد. در این سفر بیش از یکصد و بیست هزار نفر آن حضرت را همراهى کردند که در شرایط آن زمان سابقه نداشت.

بلافاصله پس از پایان مراسم حج، اعلام شد همه حجاج از مکه خارج شوند و براى برنامه اى مهم در غدیر خم - که کمى قبل از محل جدا شدن کاروان ها بود ـ حضور یابند.

سه روز پس از پایان مراسم حج، سیل جمعیت به سوى غدیر حرکت کردند.


اجتماع عظیم در غدیر

با رسیدن به محل موعود،فرمان توقف از سوى پیامبر (صلى الله علیه و آله) صادر شد و مرکب ها از حرکت ایستادند و مردم پیاده شدند و هر کس جایى براى توقف سه روزه آماده کرد.

به دستور پیامبر (صلى الله علیه و آله)، سلمان و ابوذر و مقداد و عمار زیر چند درخت کهنسال را آماده کردند و روى درختان، پارچه اى به عنوان سایبان قرار دادند. در زیر سایبان، منبرى به بلندى قامت پیامبر (صلى الله علیه و آله) از سنگ ها و روانداز شتران ساختند به طورى که حضرت هنگام خطبه بر همه مردم مشرف باشند.

هنگام ظهر، پس از اداى نماز جماعت، پیامبر (صلى الله علیه و آله) بر فراز منبر ایستادند و امیرالمؤمنین (علیه السلام) را فرا خواندند تا بر فراز منبر در سمت راست حضرت بایستند. قبل از شروع خطابه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر فراز منبر یک پله پائین تر در طرف راست آن حضرت ایستاده بودند.


سخنرانى پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله)

پیامبر اکرم نگاهى به سمت راست و چپ جمعیت نمودند و منتظر شدند تا همه مردم در مقابل منبر اجتماع کنند. سپس سخنرانى تاریخى و آخرین خطابه رسمى خود را براى جهانیان آغاز کردند. با در نظر گرفتن این شکل خاص از منبر و سخنرانى که دو نفر بر فراز منبر در حال قیام دیده مى شوند به استقبال سخنان حضرت مى رویم که آن را مى توان در یازده بخش ترسیم نمود:

پیامبر (صلى الله علیه و آله) در اولین بخش سخن به حمد و ثناى الهى پرداختند و صفات قدرت و رحمت خداوند را ذکر فرمودند، و به بندگى خود در مقابل ذات الهى شهادت دادند.

در بخش دوم، حضرت سخن را متوجه مطلب اصلى نمودند و تصریح کردند که باید فرمان مهمى درباره على بن ابى طالب علیه السلام ابلاغ کنم، و اگر این پیام را نرسانم رسالت الهى را نرسانده ام و ترس از عذاب او دارم.

در سومین بخش، حضرت امامت دوازده امام (علیهم السلام) را تا آخرین روز دنیا اعلام نمودند تا همه طمع ها یکباره قطع شود. از نکات مهم در سخنرانى حضرت، اشاره به عمومیت ولایت آنان بر همه انسان ها در طول زمان ها و در همه مکان ها و نفوذ کلماتشان در جمیع امور بود، و نیابت تام ائمه (علیهم السلام) را از خدا و رسول در حلال و حرام و جمیع اختیارات اعلام فرمودند.

براى آن که هرگونه ابهامى از بین برود و دست منافقین از هر جهت بسته باشد، در بخش چهارم خطبه، پیامبر (صلى الله علیه و آله) با دست هاى مبارک بازوان امیرالمؤمنین (علیه السلام) را گرفتند و آن حضرت را از جا بلند کردند تا حدى که پاهاى آن حضرت محاذى زانوان پیامبر قرار گرفت. در این حال فرمودند: «من کنت مولاه فهذا على مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله»؛ «هر کس من نسبت به او از خودش صاحب اختیارتر بوده ام این على هم نسبت به او صاحب اختیارتر است. خدایا دوست بدار هر کس على را دوست بدارد، و دشمن بدار هر کس او را دشمن بدارد، و یارى کن هر کس او را یارى کند، و خوار کن هر کس او را خوار کند.»

سپس کمال دین و تمام نعمت را با ولایت ائمه (علیهم السلام) اعلام فرمودند و بعد از آن خدا و ملائکه و مردم را بر ابلاغ این رسالت شاهد گرفتند.

در بخش پنجم حضرت صریحا فرمودند: «هر کس از ولایت ائمه (علیهم السلام) سر باز زند اعمال نیکش سقوط مى کند و در جهنم خواهد بود.» بعد از آن شمه اى از فضائل امیرالمؤمنین (علیه السلام) را متذکر شدند.

مرحله ششم از سخنان پیامبر (صلى الله علیه و آله) جنبه غضب الهى را نمودار کرد. حضرت با تلاوت آیات عذاب و لعن از قرآن فرمودند: «منظور از این آیات عده اى از اصحاب من هستند که مأمور به چشم پوشى از آنان هستم، ولى بدانند که خداوند ما را بر معاندین و مخالفین و خائنین و مقصرین حجت قرار داده است، و چشم پوشى از آنان در دنیا مانع از عذاب آخرت نیست.»

سپس به پیشوایان گمراهى که مردم را به جهنم مى کشانند اشاره کرده فرمودند: «من از همه آنان بیزارم.» اشاره اى رمزى هم به «اصحاب صحیفه ملعونه» داشتند و تصریح کردند که بعد از من مقام امامت را غصب مى کنند و سپس غاصبین را لعنت کردند.

در بخش هفتم، حضرت تکیه سخن را بر اثرات ولایت و محبت اهل بیت (علیهم السلام) قرار دادند و فرمودند: «اصحاب صراط مستقیم در سوره حمد شیعیان اهل بیت (علیهم السلام) هستند.»

سپس آیاتى از قرآن درباره اهل بهشت تلاوت کردند و آنها را به شیعیان و پیروان آل محمد (علیهم السلام) تفسیر فرمودند. آیاتى هم درباره اهل جهنم تلاوت نمودند و آنها را به دشمنان آل محمد (علیهم السلام) معنى کردند.

در بخش هشتم مطالبى اساسى درباره حضرت بقیة الله الاعظم حجة بن الحسن المهدى (ارواحنا فداه فرمودند و به اوصاف و شئون خاص حضرتش اشاره کردند و آینده اى پر از عدل و داد به دست امام زمان عجل الله فرجه را به جهانیان مژده دادند.

در بخش نهم فرمودند: پس از اتمام خطابه شما را به بیعت با خودم و سپس بیعت با على بن ابى طالب (علیه السلام) دعوت مى کنم. پشتوانه این بیعت آن است که من با خداوند بیعت کرده ام، و على هم با من بیعت نموده است. پس از این بیعتى که از شما مى گیرم از طرف خداوند و بیعت با حق¬ تعالى است.

در دهمین بخش، حضرت درباره احکام الهى سخن گفتند که مقصود بیان چند پایه مهم عقیدتى بود: از جمله این که چون بیان همه حلال ها و حرام ها توسط من امکان ندارد با بیعتى که از شما درباره ائمه (علیهم السلام) مى گیرم به نوعى حلال و حرام را تا روز قیامت بیان کرده ام. دیگر این که بالاترین امر به معروف و نهى از منکر، تبلیغ پیام غدیر درباره امامان (علیهم السلام) و امر به اطاعت از ایشان و نهى از مخالفتشان است.

در آخرین مرحله خطابه، بیعت لسانى انجام شد. حضرت با توجه به آن جمعیت انبوه و شرائط  غیر عادى زمان و مکان و عدم امکان بیعت با دست براى همه مردم، فرمودند: «خداوند دستور داده تا قبل از بیعت با دست، از زبان هاى شما اقرار بگیرم.»

سپس مطلبى را که مى بایست همه مردم به آن اقرار مى کردند تعیین کردند که خلاصه آن اطاعت از دوازده امام (علیهم السلام) و عهد و پیمان بر عدم تغییر و تبدیل و بر رساندن پیام غدیر به نسل هاى آینده و غائبان از غدیر بود. در ضمن بیعت با دست هم حساب مى شد زیرا حضرت فرمودند: «بگویید با جان و زبان و دستمان بیعت مى کنیم.»

بیعت عمومى

پس از اتمام خطابه پیامبر (صلى الله علیه و آله)، دو خیمه بر پا شد که در یکى خود آن حضرت و در دیگرى امیرالمؤمنین (علیه السلام)، جلوس فرمودند. مردم دسته دسته وارد خیمه حضرت مى شدند و پس از بیعت و تبریک، در خیمه امیرالمؤمنین (علیه السلام) حضور مى یافتند و با آن حضرت بیعت مى کردند و تبریک مى گفتند.

زنان نیز، با قرار دادن ظرف آبى که پرده اى در وسط آن بود بیعت نمودند. به این صورت که امیرالمؤمنین (علیه السلام) دست مبارک را در یک سوى پرده داخل آب قرار مى دادند و در سوى دیگر زنان دست خود را در آب قرار مى دادند.


وقایع سه روز در غدیر

 

در طول سه روز توقف در غدیر، پس از ایراد خطابه چند جریان به عنوان تأکید و به نشانه اهمیت غدیر به وقوع پیوست که شرح آن چنین است:

پیامبر (صلى الله علیه و آله) در این مراسم، عمامه خود را ـ که «سحاب» نام داشت به عنوان افتخار بر سر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار دادند.

حسان بن ثابت از پیامبر (صلى الله علیه و آله) درخواست کرد تا در مورد غدیر شعرى بگوید، و با اجازه حضرت اولین شعر غدیر را سرود.

جبرئیل علیه السلام به صورت انسانى ظاهر شد و خطاب به مردم فرمود: «پیامبر براى على بن ابى طالب عهد و پیمانى گرفت که جز کافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمى زند.»

مردى از منافقین گفت: «خدایا اگر آنچه محمد مى گوید از طرف توست سنگى از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکى بر ما بفرست.» در همین لحظه سنگى از آسمان بر سر او فرود آمد و او را هلاک کرد، و این معجزه غدیر تأیید الهى را بر همگان روشن کرد.

پس از سه روز مراسم پر شور غدیر پایان یافت، و آن روزها به عنوان «ایام الولایة» در صفحات تاریخ نقش بست. مردم پس از وداع با پیامبرشان و معرفت کامل به جانشینان آن حضرت تا روز قیامت، راهى شهر و دیار خود شدند. خبر واقعه غدیر در شهرها منتشر شد و به سرعت شایع گردید و خداوند بدینگونه حجتش را بر همه مردم تمام کرد.


چگونگی بیعت مردان

با پایان یافتن خطابه پیامبر اکرم، مردم به سوى پیامبر(صلی الله علیه و آله)و امیر المؤمنین(علیه السلام) هجوم آوردند، و با ایشان به عنوان بیعت دست مى دادند و تبریک و تهنیت مى گفتند.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) دستور دادند تا دو خیمه بر پا شود. در یکى خود نشستند و به امیر المؤمنین (علیه السلام) دستور دادند تا در خیمه دیگر بنشینند. مردم دسته دسته در خیمه پیامبر (صلی الله علیه و آله) حضور مى یافتند و پس از بیعت و تبریک به خیمه امیرالمؤمنین (علیه السلام) مى آمدند و به عنوان امام و خلیفه بعد از پیامبرشان با حضرتش بیعت مى کردند و با لقب «امیر المؤمنین» بر آن حضرت سلام مى کردند، و این مقام والا را تبریک و تهنیت مى گفتند. برنامه بیعت و تهنیت تا سه روز ادامه داشت و حضرت این مدت را در منطقه غدیر اقامت داشتند.

مسئله جالب در این بیعت آن است که کسانى که در غدیر پیش از همه با امیرالمؤمنین بیعت نمودند و خود را از دیگران جلو انداختند؛ زودتر از همه بیعت خود را شکستند و پیمان خود را زیر پا گذاشتند.

در تاریخ آمده که خلیفه دوم بعد از بیعت، این کلمات را بر زبان مى راند: «افتخار برایت باد، گوارایت باد، اى پسر ابى طالب! خوشا به حالت اى اباالحسن، اکنون مولاى من و مولاى هر مرد و زن مؤمنى شده اى»!!!


چگونگی بیعت زنان با امیرالمومنین

 

از طرف دیگر، پیامبر (صلی الله علیه و آله) دستور دادند تا ظرف آبى آورده و پرده اى بر روى آن زدند. امیر المؤمنین(علیه السلام) دست خود را در ظرف آب نهاده و زنان در سوى دیگر پرده با قرار دادن دست خود در ظرف آب، با آن حضرت بیعت کردند.

یادآورى مى شود که حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (علیهاالسلام) در غدیر حضور داشتند، و کلیه همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز در آن مراسم حاضر بودند.
عمامه سحاب پیامبر

در این مراسم، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) عمامه خود را که «سحاب» نام داشت، به عنوان تاج افتخار بر سر امیرالمؤمنین (علیه السلام) گذاشتند و انتهاى عمامه را از پشت سر بر دوش آن حضرت قرار دادند.
شعر غدیر

در مراسم پر شور غدیر، حسان بن ثابت از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) اجازه خواست تا به مناسبت این واقعه عظیم شعرى درباره امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه السلام) بسراید.

حضرت فرمودند: بگو به برکت خداوند.

حسان در جاى بلندى قرار گرفت و گفت: «اى بزرگان قریش، سخن مرا به گواهى و امضاى پیامبر (صلی الله علیه و آله) گوش کنید.» سپس اشعارى را که همانجا سروده بود خواند که به عنوان یک سند تاریخى از غدیر ثبت شد و به یادگار ماند.


جبرئیل در غدیر

اتمام حجت دیگر این بود که مردى زیباروى در کنار مردم مى گفت:

«به خدا قسم روزى مانند این روز هرگز ندیدم. چقدر کار پسر عمویش را محکم نمود! براى او پیمانى بست که جز کافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمى زند. واى بر کسى که پیمان او را بشکند.»

عمر نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: شنیدى این مرد چه مى گفت؟! حضرت فرمودند: او را شناختى؟ گفت: نه. حضرت فرمودند.

«او روح الامین جبرئیل بود. تو مواظب باش این پیمان را نشکنى. اگر چنین کنى خدا و رسول و ملائکه و مؤمنان از تو بیزار خواهند بود!»
معجزه غدیر

 

امضاى الهى بر غدیر، معجزه اى بود که پس از اعلام ولایت توسط پیامبر(صلی الله علیه و آله) به وقوع پیوست. حارث فهرى نزد حضرت آمد و معترضانه پرسید: آیا این ولایت که امروز اعلام کردى از جانب خدا بود؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: آرى از جانب خدا بود.

در اینجا حارث خطاب به خداوند گفت: «خدایا! اگر آنچه محمد مى گوید حق و از جانب توست سنگى از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکى بر ما بفرست!!»

همین که سخن حارث تمام شد و به راه افتاد، خداوند سنگى از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد و از پشتش خارج گردید و همانجا او را هلاک کرد.

با این معجزه، بار دیگر بر همگان مسلم شد که «غدیر» از منبع وحى سرچشمه گرفته و فرمان الهى است و منکرین آن مستحق عذاب اند.


پایان مراسم غدیر

پس از سه روز، مراسم غدیر پایان پذیرفت و آن روزها به عنوان «ایام الولایة» در ذهن ها نقش بست. گروه ها و قبائل عرب، پس از وداع با پیامبر(صلی الله علیه و آله) و معرفت کامل به جانشین آن حضرت راهى شهر و دیار خود شدند و پیامبر(صلی الله علیه و آله) عازم مدینه گردیدند.

خبر واقعه غدیر در شهرها منتشر شد و به سرعت شایع گردید و به گوش همگان رسید، و بدینگونه خداوند حجتش را بر مردم تمام کرد.

 

اتمام حجت جهانى در غدیر

جا داشت بیش از یکصد و بیست هزار نفر حاضر در غدیر، هر یک به سهم خود خطبه غدیر را حفظ کنند و متن آن را در اختیار فرزندان و فامیل و دوستان خود قرار دهند.

البته فضاى جامعه مسلمین پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) - که گفتن و نوشتن معارف و سنن پیامبر که سال هاى متمادى در آن ممنوع بود ـ سبب شد که مردم نتوانند سخنان سرنوشت ساز پیامبر دلسوزشان در آن مقطع حساس را بازگو کنند و در فکر اجراى آن در عینیت جامعه باشند. پیداست که مطرح کردن غدیر مساوى با برچیدن بساط غاصبین خلافت بود، و آنان هرگز اجازه چنین کارى را نمى دادند.

اما غدیر، به صورتى در سینه ها جاى گرفت که عده زیادى خطابه غدیر یا قسمتى از آن را حفظ کردند و براى نسل هاى آینده به یادگار گذاشتند، و هیچ کس را قدرت منع از انتشار چنین خبر مهمى نبود. لذا بین اکثریت مسلمین، هیچ حدیثى به اندازه «حدیث غدیر» روایت کننده ندارد، و گذشته از تواتر آن، از نظر رجال و درایت فوق العاده است.

پیامبر(صلی الله علیه و آله) با توجه به آینده بلندمدت دین الهى تا آخرین روز دنیا و دامنه وسیع مسلمین در حد جهانى، جانشینان خود تا روز قیامت را در این خطابه رسمى به جهانیان معرفى فرمودند.

اگر گروه هایى از مسلمین در طول زمان ها همچنان در مقابل جانشینان حقیقى پیامبرشان سر تعظیم فرود نیاورده و نمى آورند، ولى جمع عظیم شیعیان در طول تاریخ، فقط على بن ابى طالب و یازده امام(علیهم السلام) از فرزندان او را جانشینان پیامبر(صلی الله علیه و آله) مى دانند.

اگر اجتماع آن روز مسلمین، خلافت بلافصل امیرالمؤمنین(علیه السلام) را در مرحله عمل ندیدند، ولى بسیارى از نسل هاى بعدى مسلمانان وصى واقعى پیامبرشان را شناختند که این بالاترین هدف از «غدیر» بود.

 

 

گلچین مداحی به مناسبت عید غدیر خم
 

حاج محمود کریمی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 همین گویم و گفته ام بارها (سرود)  (شام عید غدیرخم سال 93) 2,2370:05:15
2 دلم غیر ایوان پناهی نداشت (مدح) (شام عید غدیرخم سال 93)5,9950:14:25
3 علی کجا طبع نا رسای من علی کجا (سرود زیبا) (شام عید غدیرخم سال 93)3,1520:07:29
4 ای سرو و سرورهای رهبر حیدر صفدر (مدح)(شام عید غدیرخم سال 93)4,4990:10:46
5 حق الیقینو بنینید عین الیقینو ببینید (سرود زیبا) (شام عید غدیرخم سال 93)3,2990:07:50
6 یعثوب دینو ببینید عین الیقینو ببینید (سرود زیبا) (شب عید غدیرخم سال 93) 3,1870:07:33
7 اول تو از پیاله هستی چشیده ای (سرود)  (شب عید غدیرخم سال 93)1,9710:04:36
8 شده ورد ما دمادم علی علی (سرود زیبا) (شب عید غدیرخم سال 93) 4,8230:11:33
9 حب تقی مایه ی ایمان مدح نبی خوان (مدح)(شب عید غدیرخم سال 93) 2,8520:06:44
10 علی کجا طبع نا رسای من علی کجا (سرود زیبا) (شب عید غدیرخم سال 93) 4,0640:09:42
11 نفس علی نفس بزن بخوان علی (مدح) (شب عید غدیرخم سال 93) 5,0250:12:02

 

حاج میثم مطیعی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 جز مهرعلی در دل من خانه ندارد (مدح) (شب عید غدیرخم سال 93)3,7990:09:04
2  چه در هیبت چه در غیرت، چه در عشق اولین هستی (مدح) (شب عید غدیرخم سال 93)1,6690:03:52
3 خواب امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ جمل (منقبت)(شب عید غدیرخم سال 93)1,3840:03:11
4 آرامش حضرت علی علیه السلام در جنگ و خوردن عسل (منقبت)(شب عید غدیرخم سال 93)1,3560:03:07
5 یا علی یاعلی مالک ملک دلی (سرود) ( سال 93)3,6430:07:36
6 با خیالت غزلی در شرف پرواز است (مدح) (سال 93) 7,0110:14:47
7 علی یارمه کس و کارمه (سرود)( سال 93)1,7670:03:36

 

سید مجید بنی فاطمه

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 حیدر علی مولا علی مولا علی مولا (سرود) (شام عید غدیرخم سال 93) 1,5250:03:31
2 همین گویم و گفته ام بارها (سرود) (شام عید غدیرخم سال 93)2,2370:05:15
3 دلم غیر ایوان پناهی نداشت (مدح) (شام  عید غدیر خم سال 93)5,9950:14:25
4 خبری آمد از خدای جلیل (مددیحه سرایی) (شب  عید غدیر خم سال 93) 3,8960:09:17
5 شبه عشقه به پای دل نشستم (سرود) (شب  عید غدیر خم سال 93) 4,4020:10:31

 

حاج محمد رضا طاهری

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 شان تو در اندیشه ما جا شدنی نیست (مدح) (عید غدیرخم سال 93)4,5260:10:49
2 جهاندار علی علی امیر تمام (سرود زیبا)(عید غدیرخم سال 93) 4,3520:10:24

 

سید مهدی میرداماد

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 بهترین مولای دنیا رو دارم بهترین بابای دنیا رو دارم - سرود(عید غدیرخم سال 93)1,5420:03:32
2 گرچه جز خانه تو خلوت ما نیست که نیست - مدح (عید غدیرخم سال 93)6,7030:16:07
3 شیعه ام ، عاشق ایون آقامم ، شیعه ام نوکر بابامم - سرود (عید غدیرخم سال 93)2,2810:05:20

 

عبدالرضا هلالی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 در دلم قد قامت عشقت قیامت می کند (مدح) (عید غدیرخم سال 93)1,542 0:03:33

 

حسن خلج

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 مقصود خدا بود مصطفی حاصل شد (مدح) (عید غدیرخم سال 93) 4,036 0:09:38
2 عید غدیر عید خداوند اکبر است (مدح) (عید غدیرخم سال 93) 4،175 0:09:58
3 روضه حضرت زهرا (س) و امام علی (ع) (عید غدیرخم سال 93) 4,238 0:10:07

 

حاج سعید حدادیان

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 این معنی آن هست که دربست (مدح) (عید غدیرخم سال 93)5,1280:12:17
2 سکوت کرد علی تا عرب خیال کند (مدح) (عید غدیرخم سال 93)5,2460:12:35
3 به روی دست احمد مختار (سرود) (عید غدیرخم سال 93)8,2190:19:50
4 من حیدری ام هیچ ندارم تردید (سرود) (عید غدیرخم سال 93)2,2430:05:15

 

حنیف طاهری

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 باز شب من، شب دل، شب  بارونه(سرود سال 93)6,035 0:06:21
2 فرشته ها دوباره امشب میخونند(سرود سال 93)6,721 0:07:05
3 کیستم من بنده ای از فرط عصیان شرمگینم(مدح سال 93)17,491 0:18:34
4 بهونه گدایی من علی علی (سرود سال 93)7,325 0:07:43
5 بازم مسته مستم ، مسته آقامم (شور سال 93)7,084 0:07:28

 

 

امیرالمومنین(ع)-عید غدیر


ای مبارک آیه ی اکمال دین عیدت مبارک

ای غدیر ای عید کلّ مسلمین عیدت مبارک

ای امین وحی، جبریل امین، عیدت مبارک

آسمان چشم دلت روشن زمین، عیدت مبارک

شیعه ی مولا امیرالمؤمنین، عیدت مبارک

یا علی ای مصطفی را جانشین عیدت مبارک

عید اهل آسمان جشن زمینی هاست امشب

ذکر کلّ آفرینش یا علی مولاست امشب

عید قرآن، عید عترت، عید دین، عید هدایت

عید امّت، عید شیعه، عید جود، عید عنایت

عید «اتممتُ علیکم نعمتی» عید ولایت

عید عفو و عید رحمت عید لطف بی نهایت

عید از مولا امیرالمؤمنین کردن حمایت

روی برگ هر گیاهی نقش بسته این روایت

کای تمام خلق! نازل آیه ی اکمال دین شد

شیر حق، نفس نبی، حیدر امیرالمؤمنین شد

کیست تا بی پرده وجه خالق داور ببیند

در غدیر خم گل لبخند پیغمبر ببیند

از جهاز اشترانش زیر پا منبر ببیند

بر فراز دست ختم الانبیا حیدر ببیند

شافع محشر ببیند ساقی کوثر ببیند

هادی و رهبر ببیند سیّد و سرور ببیند

ای تمام مؤمنات و مؤمنین مولا مبارک

این ولایت بر امیرالمؤمنین بادا مبارک

یا محمّد حکم، حکم خالق یکتاست بلّغ

یا محمّد جای ابلاغت در این صحراست بلّغ

یا محمّد آفرینش بی علی تنهاست بلّغ

یا محمّد این علی نوح و جهان دریاست بلّغ

یا محمّد این علی بر مؤمنین مولاست بلّغ

یا محمّد بعد تو حامیّ او زهراست بلّغ

یا محمّد بی علی دین مرده قرآن جان ندارد

هر که با او عهد خود را بشکند ایمان ندارد

دینِ بی مهر علی دین نیست کفر است و ضلالت

بی علی ممکن نگردد بر تو ابلاغ رسالت

بر تولاّی علی کن کُلّ امّت را دلالت

کوه طاعت بی ولای او بود کوه خجالت

نیست جز در شأن او این عزّت و قدر و جلالت

در قضاوت، در فتوّت، در مروّت، در عدالت

اوست عارف، اوست واقف، اوست کامل، اوست عادل

اوست اوّل، اوست آخر، اوست واصل، اوست فاصل

یا امیرالمؤمنین اینک به عالم رهبری کن

بر سران کلّ خلقت سر برآر و سروری کن

تو ولّی داور استی داوری کن داوری کن

آفتاب ملک جان ها! با فروغت دلبری کن

از غدیر خم بتاب و تا ابد روشنگری کن

آفتاب و ماه نَه هفت آسمان را مشتری کن

ای غدیر خم کنار مصطفی غار حرایت

ای محمّد مدح خوانت ای خدا مدحت سرایت

ای ولیّ الله، عین الله، وجه الله اعظم

ای در انگشتت زمام اختیار کلِّ عالم

ای رسالت از تو باقی ای ولایت از تو محکم

ای که از خاک سر کوی تو آدم گشته آدم

ای شده در آسمان مهمان تو عیسی ابن مریم

هر مؤخرّ را مؤخرّ هر مقدّم را مقدّم

چهره بگشا تا ببینندت که وجه کبریایی

سجده کن بهر خدایت تا نگویندت خدایی

یا علی تنها تو را باید تو را باید زعامّت

تو امامت کن امامت کن امامت کن امامت

لقمه ای از سفره ی احسانِ تو کوه کرامّت

گوشه ای از صحنه میدان تو، کلِّ قیامت

طاعت کونین بی مهرت ندامّت در ندامّت

انبیا با گفتن قد قامّتت بستند قامت

گفته در قرآن خدا مدح و ثنایت را علی جان

منبر ختم رسل بوسیده پایت را علی جان

تو جمال بی مثال حیّ سبحانی علی جان

دست حقّ، بازوی احمد، قلب قرآنی علی جان

در بهشت تن رسول الله را جانی علی جان

تو تمام دین حق، تو کلِّ ایمانی علی جان

هل اتی و کوثر و نوریّ و فرقانی علی جان

هر چه گویم در ثنایت بهتر از آنی علی جان

جان حق، جانان حق، آیین حق، ایمان حقیّ

مؤمنین را حق بود میزان و تو میزان حقیّ

میوه ی مدح تو در بستان سبز وحی روید

مصطفی باید وضو گیرد لب از کوثر بشوید

لب گشاید، دل رباید، دِر فشاند، گل ببوید

تا که اوصاف تو را بر دخترش زهرا بگوید

نازم آن چشمی که هر جا باز شد روی تو جوید

خصمت از بخل و حسادت گو بنالد گو بموید

هر که در دل دوستیّ ساقی کوثر ندارد

ذّلتش این بس که در روز جزا حیدر ندارد

بارها باید که دیوار حرم همچون در آید

قرن ها باید که چون بنت اسدها مادر آید

چشمه چشمه اشگ شوق از چشمه ی زمزم برآید

بانگ خیر مقدم کعبه به عرش داور آید

بهر استقبال، اوّل در جهان پیغمبر آید

تا به عالم یک امیرالمؤمنین دیگر آید

اوست پیر آفرینش اوست میر آفرینش

اوست شمشیر الهی اوست شیر آفرینش

کیستم من یک مسلمانم مسلمان غدیرم

غرق در بحر عنایات خداوند قدیرم

پیشتر از بودنم عشق علی کرده اسیرم

مهر مولا دستیارم لطف مولا دستگیرم

جز امیرالمؤمنین نبود در این عالم امیرم

خاک پای اهلبیتم کس مپندارد حقیرم

«میثم» این خاندان استم چه بیم از دارِ دارم

با امیرالمؤمنین فردای محشر کار دارم

 

غلامرضا سازگار


 

بهترین اعمال در روز عید غدیر خم

-افطارى دادن

در میان اعامل روز غدیر افطارى دادن به مؤمن جایگاهى والا دارد. بر اساس روایات در این عمل فضیلتى بزرگ نهفته است. امام على(ع) مى‏‌فرماید: کسى که مؤمن روزه‌‏دارى را در غدیر افطار دهد، مانند این است که ده فئام را افطار داده است، فردى پرسید: اى امیرمؤمنان(ع) «فئام» چیست؟ حضرت فرمود: صد هزار پیامبر(ص) و صدیق و شهید، آنگاه ادامه داد: پس چگونه خواهد بود فضیلت کسى که جمعى از مؤمنین و مؤمنات را تکفل کند.

-عقد اخوت(برادر شدن)

روز ولایت روز برادرى است و روز برادرى روز ولایت است، این دو با یکدیگر پیوندى ناگسستنى دارند و حلقه وصلشان ایمان است؛ زیرا از سویى ایمان با ولایت پا مى‏گیرد و از سوى دیگر اهل ایمان برادر یکدیگرند«انما المؤمنون اخوة»، به همین دلیل عقد برادرى یکى از آداب روز غدیر شمرده شده است.

این عقد به صورت زیر است: یکى از دو نفر دست راست خود را بر دست راست دیگرى مى‏‌گذارد و مى‏‌گوید:

«وَآخَیْتُکَ فِى اللهِ، وَصافَیْتُکَ فِى اللهِ، وَصافَحْتُکَ فِى اللهِ، وَعاهَدْتُ اللهَ وَمَلائِکَتَهُ وَکُتُبَهُ وَرُسُلَهُ وَاَنْبِیآءَهُ وَالاَْئِمَّةَ الْمَعْصُومینَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ عَلى اَنّى اِنْ کُنْتُ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ وَالشَّفاعَةِ وَاُذِنَ لى بِاَنْ اَدْخُلَ الْجَنَّةَ لا اَدْخُلُها اِلاّ وَاَنْتَ مَعى»

با تو در راه خدا برادر مى‌‏شوم، با تو در راه خدا راه صفا و صمیمیت در پیش مى‌‏گیرم، با تو در راه خدا دست مى‏‌دهم و با خدا، ملائکه، کتاب‌ها، فرستادگان و پیامبرانش و ائمه معصومین(ع) عهد مى‌‏بندم که اگر از اهل بهشت و شفاعت شده، اجازه ورود به بهشت یافتم، داخل آن نشوم مگر آنکه تو با من همراه شوى.

آنگاه دیگرى مى‏گوید: «قَبِلْتُ» قبول کردم. سپس مى‌‏گوید: «اَسْقَطْتُ عَنْکَ جَمیعَ حُقُوقِ الاُخُوَّةِ ما خَلاَ الشَّفاعَةَ وَالدُّعآءَ وَالزِّیارَةَ»؛ جز شفاعت و دعا و زیارت، همه حقوق برادرى را ساقط کردم.

- پوشیدن لباس پاکیزه و نو

امام صادق(ع) فرمود: در روز غدیر لازم است مؤمن پاکیزه‏ترین و فاخرترین لباس خود را بپوشد، مرحوم میرزا جواد آقا تبریزى این عمل را از مستحبات مؤکد غدیر مى‌‏شمرد.

-تبریک و تهنیت

تبریک و تهنیت از برجسته‌‏ترین آداب هر عیدى است، در اسلام نیز سنت تبریک و تهنیت در عید غدیر جایگاهى ویژه یافته است.

امام صادق(ع) شیوه تهنیت گفتن در روز غدیر را چنین آموزش داده است: وقتى یکدیگر را ملاقات کردید، بگویید: «الحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَکْرَمَنَا بِهَذَا الْیَوْمِ وَ جَعَلَنَا مِنَ الْمُوفِینَ بِعَهْدِهِ إِلَیْنَا وَ مِیثَاقِهِ الَّذِی وَاثَقَنَا بِهِ مِنْ وِلاَیَةِ وُلاَةِ أَمْرِهِ وَ الْقُوَّامِ بِقِسْطِهِ‏ وَ لَمْ یَجْعَلْنَا مِنَ الْجَاحِدِینَ وَ الْمُکَذِّبِینَ بِیَوْمِ الدِّین»؛ سپاس خداى را که ما را به این روز گواهى داشت و ما را از مؤمنان و کسانى قرار داد که به پیمان و میثاقى که درباره والیان امرش و بر پا دارندگان قسط و عدالتش از ما گرفته است، وفا کردیم و ما را از انکارکنندگان و تکذیب‏کنندگان رستاخیز قرار نداد.

-تبسم

امام رضا(ع) فرمود: روز غدیر روز تبسم به روى مؤمنان است، کسى که در این روز به روى برادر مؤمنش تبسم کند، خداوند، در روز قیامت، نظر رحمت به او مى‏‌افکند، هزار حاجتش را برآورده ساخته و قصرى از در سفید برایش بنا مى‏‌کند و صورتش را زیبا مى‏‌سازد.

-جشن گرفتن

امام رضا(ع) در عید غدیر احوال کسان و اطرافیان خود را تغییر داد و وضع تازه‏‌اى در آنان ایجاد کرد.

-حمد کردن

پیامبر(ص) فرمود: یکى از سنت‌ها این است که مؤمن، در روز غدیر 100 بار بگوید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ کَمَالَ دِینِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ».

-دید و بازدید

امام رضا(ع) فرمود: «کسى که در روز غدیر به دیدار مؤمنى برود خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد و قبرش را وسیع مى‏سازد، هر روز هفتاد هزار فرشته قبرش را زیارت کرده، به او بشارت بهشت مى‏دهند.

-روزه

امام على(ع) فرمود: اگر بنده مخلصى در روزه این روز اخلاص داشته باشد، همه روزهاى دنیا توان برابرى با آن را ندارد؛ به عبارت دیگر، اگر کسى تمام روزهاى دنیا زنده باشد و همه را روزه‌‏دار سپرى کند، ثوابش کمتر از ثواب روزه این روز خواهد بود، با این وجود روزه روز غدیر خم نزد خداوند در هر سال برابر با صد حج و صد عمره مقبول است..

-زیارت

یکى از اعمال روز غدیر زیارت امیرمؤمنان على(ع) است.

-زینت دادن

امام رضا(ع) فرمود: روز غدیر روز زینت است، کسى که براى روز غدیر زینت کند خداوند همه گناهان کوچک و بزرگش را آمرزیده، فرشتگانى به سویش مى‏‌فرستد تا حسنات او را بنویسند و تا عید غدیر سال بعد بر درجات او بیفزایند.

-صدقه دادن

روز غدیر یکى از مستحبات مؤکد صدقه دادن است. امام على(ع) فرمود: فضیلت یک درهم که در روز غدیر داده شود، با فضیلت 200 هزار درهم برابر است.

-صلوات فرستادن

امام صادق(ع) فرمود: در روز غدیر، بر محمد و اهل بیتش صلوات بسیار مى‏‌فرستی.

-طعام دادن

امام رضا(ع) در فضیلت این عمل فرمود: کسى که مؤمنى را در روز غدیر غذا دهد، مانند فردى است که تمام پیامبران و صدیقین را غذا داده است.

-عبادت

امام رضا(ع) فرمود: غدیر روزى است که خداوند بر مال کسى که در آن عبادت کند، مى‏‌افزاید.

-عطر زدن

بر اساس برخى از روایات امام صادق(ع) مؤمنان را به استعمال عطر در روز غدیر سفارش کرده است.

-غسل کردن

علماى شیعه بر استحباب غسل در روز غدیر اجماع دارند و آن را مستحب مؤکد مى‏‌دانند، بهتر این است که غسل در اول روز انجام گیرد.

-مصافحه

امام على(ع) فرمود: وقتى در روز غدیر یکدیگر را ملاقات کردید، به هم دست بدهید و سلام کنید.

-نماز شب عید غدیر

این نماز 12 رکعت است، هر دو رکعت یک تشهد دارد و در پایان رکعت دوازدهم باید سلام داد، در هر رکعت، بعد از سوره «حمد»، سوره «توحید» 10 بار و آیةالکرسى یک بار خوانده مى‏شود. در رکعت دوازدهم باید هر یک از «حمد» و «توحید» را هفت بار خوانده و این ذکر را 10 بار در قنوت تکرار کرد: «لا إلهَ إلّا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ یُحْیی وَیُمِیتُ وَهُوَ حَیّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلى‏ کُلّ شَی‏ءٍ قَدِیرٌ».

در دو سجده رکعت آخر، این ذکر 10 بار خوانده مى‏شود: «سبحان من احصى کل شى علمه سبحان من لا ینبغى التسبیح الا له سبحان ذى المن و النعم سبحان ذى الفضل و الطول سبحان ذى العز و الکرم اسألک بمعا قد العز من عرشک و منتهى الرحمة من کتابک و بالاسم الاعظم و کلماتک التامة ان تصلى على محمد رسولک و اهل بیته الطیبین الطاهرین و ان تفعل بى کذا و کذا»(به جاى کذا و کذا حاجت خود را ذکر کند) و سپس بگوید: «انَّکَ سَمِیعٌ مُجِیبٌ».

-نماز روز عید غدیر

نیم ساعت پیش از ظهر غدیر، دو رکعت نماز مستحب است. در هر رکعت بعد از «حمد»، سوره‏هاى «توحید»، «قدر» و «آیةالکرسى» 10 بار خوانده مى‏شود.

- دعا

این دعا را که سید بن طاوس از شیخ مفید نقل کرده است،‌ بخواند:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ وَعَلِىٍّ وَلِیِّکَ وَالشَّاْنِ وَالْقَدْرِ الَّذى خَصَصْتَهُما بِهِ دُونَ خَلْقِکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَعَلِی وَاَنْ تَبْدَءَ بِهِما فى کُلِّ خَیْرٍ عاجِلٍ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ الاْئِمَّةِ الْقادَةِ وَالدُّعاةِ السّادَةِ وَالنُّجُومِ الزّاهِرَةِ وَالاْعْلامِ الْباهِرَةِ وَساسَةِ الْعِبادِ وَاَرْکانِ الْبِلادِ وَالنّاقَةِ الْمُرْسَلَةِ وَالسَّفینَةِ النّاجِیَةِ الْجارِیَةِ فِى الْلُّجَجِ الْغامِرَةِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ خُزّانِ عِلْمِکَ وَاَرْکانِ تَوْحِیدِکَ وَدَعآئِمِ دینِکَ وَمَعادِنِ کَرامَتِکَ وَصِفْوَتِکَ مِنْ بَرِیَّتِکَ وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ الاْتْقِیآءِ الاْنْقِیآءِ النُّجَبآءِ الاْبْرارِ وَالْبابِ

الْمُبْتَلى بِهِ النّاسُ مَنْ اَتاهُ نَجى وَمَنْ اَباهُ هَوى اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اَهْلِ الذِّکْرِ الَّذینَ اَمَرْتَ بِمَسْئَلَتِهِمْ وَذَوِى الْقُرْبَى الَّذینَ اَمَرْتَ بِمَوَدَّتِهِمْ وَفَرَضْتَ حَقَّهُمْ وَجَعَلْتَ الْجَنَّةَ مَعادَ مَنِ اقْتَصَّ اثارَهُمْ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ کَما اَمرَوُا بِطاعَتِکَ وَنَهَوْا عَنْ مَعْصِیَتِکَ وَدَلّوُا عِبادَکَ عَلى وَحْدانِیَّتِکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ وَنَجیبِکَ وَصَفْوَتِکَ وَاَمینِکَ وَرَسُولِکَ اِلى خَلْقِکَ وَبِحَقِّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَیَعْسُوبِ الدّینِ وَقاَّئِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ الْوَصِىِّ الْوَفِىِّ وَالصِّدّیقِ الاْکْبَرِ وَالْفارُوقِ بَیْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ وَالشّاهِدِ لَکَ وَالدّالِّ عَلَیْکَ وَالصّادِعِ بِاَمْرِکَ

وَالْمُجاهِدِ فى سَبیلِکَ لَمْ تَاْخُذْهُ فیکَ لَوْمَةُ لاَّئِمٍ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَنى فى هذَا الْیَوْمِ الَّذى عَقَدْتَ فیهِ لِوَلِیِّکَ الْعَهْدَ فى اَعْناقِ خَلْقِکَ وَاَکْمَلْتَ لَهُمُ الّدینَ مِنَ الْعارِفینَ بِحُرْمَتِهِ وَالْمُقِرّینَ بِفَضْلِهِ مِنْ عُتَقآئِکَ وَطُلَقائِکَ مِنَ النّارِ وَلا تُشْمِتْ بى حاسِدِى النِّعَمِ اَللّهُمَّ فَکَما جَعَلْتَهُ عیدَکَ الاْکْبَرَ وَسَمَّیْتَهُ فِى السَّمآءِ یَوْمَ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ وَفِى الاْرْضِ یَوْمَ الْمیثاقِ الْمَاْخُوذِ وَالجَمْعِ المَسْئُولِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَقْرِرْ بِهِ عُیُونَنا

وَاجْمَعْ بِهِ شَمْلَنا وَلا تُضِلَّنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا وَاجْعَلْنا لاِنْعُمِکَ مِنَ الشّاکِرینَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى عَرَّفَنا فَضْلَ هذَا الْیَوْمِ وَبَصَّرَنا حُرْمَتَهُ وَکَرَّمَنا بِهِ وَشَرَّفَنا بِمَعْرِفَتِهِ وَهَدانا بِنُورِهِ یا رَسُولَ اللّهِ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَلَیْکُما وَعَلى عِتْرَتِکُما وَعَلى مُحِبِّیکُما مِنّى اَفْضَلُ السَّلامِ ما بَقِىَ اللّیْلُ وَالنَّهارُ وَبِکُما اَتَوَجَّهُ اِلىَ اللّهِ رَبّى وَرَبِّکُما فى نَجاحِ طَلِبَتى وَقَضآءِ حَوآئِجى وَتَیْسیرِ اُمُورى اَللّهُمَّ

اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَلْعَنَ مَنْ جَحَدَ حَقَّ هذَا الْیَوْمِ وَاَنْکَرَ حُرْمَتَهُ فَصَدَّ عَنْ سَبیلِکَ لاِطْفآءِ نُورِکَ فَاَبَى اللّهُ اِلاّ اَنْ یُتِمَّ نُورَهُ اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ وَاکْشِفْ عَنْهُمْ وَبِهِمْ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ الْکُرُباتِ اَللّهُمَّ امْلاَءِ الاْرْضَ بِهِمْ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً وَاَنْجِزْ لَهُمْ ما وَعَدْتَهُمْ اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ

 

ثمرات پذیرفتن ولایت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام
 

خداوند آیه اکمال دین و اتمام نعمت را بنا بر محکم ترین روایات کتب شیعه و سنّى، و اقرار هزاران دانشمند و اهل علم، و خداوندان درایت و روایت به همین خاطر نازل کرد، که مردمان تا روز قیامت بدانند دیندارى بدون قبول ولایت و سرپرستى و دلالت و راهنمایى امام على علیه السلام، کارى ناقص و ناتمام بوده، و این گونه دیندارى مورد رضاى حق نیست، و دین بدون امام على علیه السلام قدرت این را ندارد که صاحبش را به رضایت و جنّت خدا برساند.

آرى در ایمان و اخلاق و عمل هر انسانى، جلوه دادن ولایت و بصیرت و امامت و هدایت امام على علیه السلام واجب است، که درخت دیندارى و عبادت، و شجره حیات بدون ولایت امیرالمۆمنین على علیه السّلام در دنیا و آخرت میوه نمى‏دهد.(1)

 

اهمیت ولایت مولا

در اهمیت ولایت داشتن ایشان همین بس که همه انسانها بخاطر این موضوع در روز قیامت بازخواست خواهندشد. شیخ صدوق به اسناد خود روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: در این آیه شریفه‏: «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْۆُلُونَ»،‏ مقصود، سۆال از ولایت‏ امام على‏ علیه السّلام است.(2)

رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: ولایت‏ على‏ بن ابى طالب، ولایت خداست.(3)

 

دعایی از ولیّ برای ولایت

‏ سلیم مى‏گوید: به امیرالمۆمنین علیه السّلام عرض کردم: از خداوند بخواه تا مرا در دنیا و آخرت از اولیاى تو قرار دهد؟ فرمود: خداوندا، او را از آنان قرار ده.

سپس حضرت رو به من کرد و فرمود: آیا به تو بیاموزم چیزى که از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله شنیده‏ام که به سلمان و ابوذر و مقداد آموخت؟ عرض کردم: بلى، یا امیر المۆمنین. فرمود:

هر صبح و شام ده مرتبه بگو: «اللّهمّ ابعثنى على الایمان بک و التّصدیق بمحمّد رسولک و الولایة لعلىّ بن ابى طالب و الایتمام بالأئمّة من آل محمّد، فإنّى قد رضیت بذلک یا ربّ»، یعنى: «خداوندا، مرا با ایمان به خودت و تصدیق پیامبرت محمد و ولایت‏ على‏ بن ابى طالب و اقتدا به امامان از آل محمد مبعوث فرما. اى پروردگار، من به این عقیده راضى هستم».

عرض کردم: یا امیر المۆمنین، سلمان و ابوذر و مقداد این دعا را برایم نقل کردند، و از هنگامى که از ایشان شنیده‏ام آن را ترک نکرده‏ام. فرمود: تا زنده هستى آن را ترک مکن.(4)
خداوند براى انسان مۆمن که به ربوبیت خدا و نبوّت رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و ولایت و امامت حضرت على علیه السّلام اقرار کند و واجبات الهى را نیز انجام دهد تعهّد فرموده است که او را در جوار قرب خود جاى دهد و او را از این مقام باز ندارد


موجب طهارت قلب‏

سلیم مى‏گوید: از مقداد پرسیدم و گفتم: خدا تو را رحمت کند، بهترین مطلبى که درباره على بن ابى طالب علیه السّلام از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله شنیده‏اى برایم نقل کن.

گفت: از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله شنیدم که مى‏فرمود: « هر کس از جن و انس که خدا بخواهد قلب او را پاک گرداند ولایت على بن ابى طالب را به او مى‏شناساند، و هر کس که خدا بخواهد بر قلب او پرده بکشد معرفت على بن ابى طالب را درباره او امساک مى‏کند.»(5)


ایمان، ثمره ولایت

حضرت ابى جعفر علیه السلام درباره قول خداى تعالى (16- سوره 82) «و اگر بر آن روش‏ استوار شوند، آبى فراوانشان نوشانیم» فرمود: یعنى اگر بر ولایت‏ على‏ بن ابى طالب امیر مۆمنان و اوصیاء از فرزندان او استوار شوند و اطاعت آنها را در امر و نهیشان بپذیرند «آب فراوانى به آنها نوشانیم» یعنى ایمان را در دلشان جایگزین کنیم و مقصود از «طریقه روش» ایمان به ولایت على و جانشینان اوست.(6)


قرب الهی حاصل ولایت و عمل

مفضّل بن عمر از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است: خداوند بلند مرتبه براى انسان مۆمن امرى را تعهّد فرموده است. گوید که از آن حضرت پرسیدم: آن امر کدام است؟! فرمود: خداوند براى انسان مۆمن که به ربوبیت خدا و نبوّت رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و ولایت و امامت حضرت على علیه السّلام اقرار کند و واجبات الهى را نیز انجام دهد تعهّد فرموده است که او را در جوار قرب خود جاى دهد و او را از این مقام باز ندارد.

گوید عرض کردم که: بخدا سوگند این منزلت و مقامى است که همانند آن بر آدمى (متصوّر) نبوده و نخواهد بود. و حضرت در ادامه سخنان خود فرمودند: کمى عمل کنید تا فراوان لذّت ببرید.(7)
در ایمان و اخلاق و عمل هر انسانى، جلوه دادن ولایت و بصیرت و امامت و هدایت امام على علیه السلام واجب است، که درخت دیندارى و عبادت، و شجره حیات بدون ولایت امیرالمۆمنین على علیه السّلام در دنیا و آخرت میوه نمى‏دهد

در امان از عذاب

پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله از جبرئیل از میکائیل از اسرافیل از لوح از قلم گفته است که خداى تبارک و تعالى می فرماید: ولایت على بن ابى طالب حصن من است و هر که در حصن من در آید از دوزخ من در امان است.(8)

امام کاظم از پدرش امام صادق و او از پدرش امام باقر و او از پدرش امام سجّاد و او از پدرش امام حسین علیهم السّلام روایت نموده که فرمود: چون خداى گرامى و بزرگ موسى بن عمران علیه السّلام را آفرید با او در طور سینا سخن گفت؛ پس آنگاه بر زمین نگاهى افکند و از پرتو رخسارش عقیق را آفرید، سپس فرمود: به ذات خویش سوگند خورده‏ام که دستى را که عقیق در آن است در صورتى که ولایت‏ على‏ علیه السّلام را بپذیرد عذاب نکنم.(9)

 

مردن در راه خدا‏

جابر گوید: از حضرت باقر علیه السّلام پرسیدم درباره تفسیر این آیه در فرموده خداى عزّ و جلّ: «وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ‏» (و اگر در راه خدا کشته شوید، یا بمیرید ... آل عمران 3: 157) فرمود: آیا تو میدانى راه خدا کدام است؟

گوید: عرض کردم؛ نه به خدا قسم، مگر آنکه آن را از شما بشنوم، فرمود: راه خدا و «سبیل اللَّه» علىّ علیه السّلام و فرزندان او مى‏باشند، کسى که در راه ولایت او کشته شود، در راه خدا مقتول گردیده و هر کس که در ولایت‏ على‏ علیه السّلام بمیرد در راه خدا جان داده است.(10)

 

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه ها