نویسنده عرب: ایران حق دارد از سرنوشت حجاج و دلایل فاجعه منا با خبر شود
پایگاه خبری تحلیلی ایلاف در مقالهای درخواستهای ایران برای اطلاع از سرنوشت حجاج خود و نیز دلایل وقوع فاجعه منا را مشروع و حق این کشور عنوان کرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، پایگاه خبری «ایلاف» در مقالهای به قلم صالح السید باقر با اشاره به درخواستهای ایران برای پی بردن به سرنوشت حجاج ایرانی که جان خود را در فاجعه منا از دست داده و یا مفقود شدهاند، این در خواستها را مشروع و حق ایران دانست.
سیر تاریخی اتهام زنی علیه ایران
ایلاف در این مقاله به سیر تاریخی مواضع ایران در قبال مسائل منطقهای اشاره کرده و تاکید کرد تمام این مواضع با اتهام زنیهای بیهوده و بی اساس علیه تهران پاسخ داده شد.
این منبع یادآور شد هنگامی که ایران با وجود اختلاف شدید با صدام، حمله آمریکا به عراق را محکوم کرده و از آمریکا خواست به اشغال خاک عراق پایان دهد، واشنگتن در دفاع از خود تهران را به دخالت در امور داخلی عراق متهم کرد.
در آن زمان کشورهای منطقه به جای اینکه در کنار تهران قرار گرفته و مخالفت خود را با اشغالگری آمریکا در عراق نشان دهند، به پشتیبانی آمریکا رو آورده و بر ساز دخالت ایران در عراق نواختند.
نوک پیکان انتقادها در سوریه به سمت ایران نشانه رفت
علاوه بر این هنگامی که ایران از کشورهای منطقه و جهان خواست از درخواست برکناری «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه دست برداشته و اجازه دهند ملت سوریه سرنوشت خود را تعیین کنند، بار دیگر ایران را به اعزام نیروهای ارتش و سپاه به سوریه به منظور دفاع از نظام حاکم و بقای بشار اسد در قدرت و نیز دفاع از علوی ها و فراهم کردن زمینه جنایت علیه اهل تسنن به دست علوی ها متهم کردند.
نکته قابل ملاحظه اینکه هنگامی که ایران گفتگوی ملی در یمن را تشویق کرده و گفتگو و نتایج حاصل از آن برای حل و فصل بحران یمن را تنها راه خروج از این بحران دانسته و تاکید کرد که جنگ و خشونت موجب پیچیده شدن بحران این کشور شده و ذره ای در حل آن تاثیر نخواهد داشت، آن را به حمایت از انصار الله و کودتا علیه دولت و تبدیل یمن به منطه نفوذ جدید برای خود متهم کردند.
متهم کردن ایران به توسعه طلبی در لبنان
اما این اتهام زنیها به اینجا ختم نشد بلکه زمانی که ایران خود را از بحران های سیاسی لبنان جدا دانسته و اعلام کرد که از هرگونه راه حل مورد توافق تمام لبنانیها حمایت میکند، گفته شد که تهران در صدد مانع تراشی در هرگونه راه حلی است که با سیاست توسعه جویی خود همخوانی ندارد.
جالب اینکه وقتی تهران از منامه خواست به خواستههای مخالفان گوش دهد و تاکید کرد که توسل به نیروهای امنیتی در برخورد با مخالفان هیچ سودی نخواهد داشت، به دامن زدن فتنه طایفهای و بسیج کردن شیعه علیه اهل تسنن در بحرین متهم شد.
و پیش از همه این موارد هنگامی که ایران ضمن تاکید بر اینکه مقاومت تنها منطقی است که اسرائیل متوجه شده و آن را مجبور می کند به خواسته های ملت فلسطین عمل کند، از گروههای مقاومت حمایت کامل بعمل آورد به ایجاد تفرقه و شکاف در بین فلسطینیها و تلاش برای از بین بردن تشکیلات خودگردان فلسطین متهم شد.
به هر حال بر هیچ کس پوشیده نیست که ایران در هیچ نقطه ای دخالت عملی نداشته است مگر در حمایت از گروههای مقاومت فلسطین و مشورت دادن به دو دولت عراق و سوریه به منظور مقابله با گروههای افراطی که امروز همه کشورهای جهان به خطر آن برای امنیت منطقه و جهان پی بردهاند.
اما در خصوص سایر نقاط جهان مواضع تهران از اعلام دیدگاههای سیاسی و رسانهای فراتر نرفته است.
در این میان این سوال مطرح است که آیا منطقی است که از ایران خواسته شود مواضع خود در خصوص مسائل جهان را اعلام نکند؟
اگر این چنین است باید این منطق را به موضع گیری تمام کشورهای جهان و نه فقط ایران عمومیت داد و تفاوتی ندارد که این موضع گیری ها مخالف جویانه باشد با مبتنی بر حمایت.
به عبارت بهتر در شرایطی که در قبال هرگونه موضع گیری ایران حساسیت افراطی نشان میدهیم، نباید به اوباما و کامرون و یا هر شخصیت بزرگ و کوچک اجازه دهیم که مواضع خود را اعلا کنند.
دعوت ایران به سکوت در قبال حادثه منی
این در حالی است که امروز از ایران میخواهند حتی یک کلمه در مورد سرنوشت اتباع خود در منا به زبان نیاورد، آن هم در حالی که آمار قربانیان وحشتناک است و تا این لحظه قربانیان ایران از مرز 200 نفر گذشته و همچنان 248 نفر مفقود هستند و امیدی نیست که مفقودان زنده باشند به این معنی که بیش از 450 نفر از حجاج ایرانی در فاجعه منا جان خود را از دست داده اند.
نباید فراموش کرد که ایران چیزی بیشتر از اینکه باید در جریان سرنوشت اتباع خود قرار گرفته و دلایل این فاجعه را بداند، نخواسته است، بویژه اینکه در مورد کوتاهی عمدی مسئولان سعودی در خصوص حادثه منا روایت های زیادی وجود دارد از جمله اینکه یکی از حجاج ایرانی تاکید کرد که راهها به روی حجاج بسته شد و به سمت گذرگاهی باریک که دروازه آن بسته بود، هدایت شدند.
به گفته وی هنگامی که حجاج در این گذرگاه باریک ازدحام کردند، هیچ یک از مسئولان برای عبور حجاج و نجات آنان از این وضعیت، راهکاری ارائه نداده و حجاج را راهنمایی نکردند.
این حاجی ایرانی همچنین تاکید کرد که گروههای امداد و نجات چهار ساعت پس از فاجعه منا در این محل حاضر شدند و اگر این افراد که در اطراف گذرگاه باریک حضور داشتند، زودتر برای نجات حجاج اقدام کرده و به آنان کمک می کردند، تعداد قربانیان بسیار کمتر از آمار کنونی رقم زده میشد.
اتهام زنی، پاسخ درخواست مشروع و بحق ایران
اما پاسخ درخواست تهران مبنی بر روشن شدن فاجعه منا و سرنوشت حجاج خود چیزی جز دهها اتهام علیه آن نبوده است، از جمله اینکه تهران در تلاش برای بهره برداری سیاسی از این قضیه و بیرون آوردن مسئولیت ساماندهی حجاج از اختیار عربستان و تبدیل مناسک حج به یک موضوع سیاسی و ایجاد هرج و مرج در جریان فریضه حج است.
قلم فرسایی کوتاه فکرانه علیه ایران
بدترین چیزی که در مورد حادثه منی دیده شد که البته ناشی از بی فکری و سطح پایین فرهنگی است، اینکه یکی از نویسندگان عرب در اتهام زنی از ایران آن را عامل حادثه منی دانسته و نوشت: ایران با این کار به دنبال این است که عربستان را در تنگنا قرار دهد و اینگونه نشان دهد که شایسته مدیریت مراسم حج نیست.
اینجا باید پرسید آیا می توان جنونی بزرگتر از این دید؟
چه بسا این نویسنده عرب دیوانه نباشد بلکه کاملا در مورد نتیجه گیری خود متقاعد شده و آن را قبول داشته باشد، زیرا شاهد است که دولت او و سایر دولتهای عرب برای تحقق اهداف مورد نظر خود به کشتار ملت های خود نیز متوسل شدند که نمونه آن زمانی بود که صدام برای کشتار کُردهای حلبچه به استفاده از سلاح شیمیایی متوسل شد.
اینجا دقیقا مرکز اشتباه است، زیرا آنچه دولت های منطقه بر سر ملتهای خود آوردند در مورد ایران صادق نیست و کمترین چیزی که میتوان گفت اینکه ایران مجلسی دارد که مسئولان را در مورد هر موضوع کوچک و بزرگ مورد محاسبه قرار می دهد و این چیزی است که بیشتر کشورهای منطقه فاقد آن هستند.
انتهای پیام/