پس از حادثه غمبار منا و "برجام"

چه بسیار ضیوف الرحمانی که هنوز زنده بودند و تنها به دلیل بی حالی و بی رمقی لابلای کشته ها تا ساعتها در انتظار نجاتی به سر می بردند و اگر مختصر آبی و یا هوا و اکسیژنی به آن ها می رسید، تلف نمی شدند اما مأموران سعودی که...

به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن دو یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با عناوین «پس از حادثه غمبار منا» و «پس از برجام و لزوم هوشمندی بیشتر» به شرح ذیل است: 

 

آنچه از اصل حادثه و ابعاد پنهان و آشکار آن غم انگیزتر است، تلاش گسترده و چندش آور رسانه های وابسته به رژیم آل سعود و امپریالیسم خبری با محوریت رسانه های صهیونیستی و حامی عربستان می باشد که با وقاحت و بی شرمی تمام در صدد طبیعی جلوه دادن اصل حادثه و یا متوجه ساختن مسؤولیت آن به کشورهای دیگری همچون ایران اسلامی است.
جریانهای مرموزی که در مقام جنگ روانی با طرح شایعات و القائات و اکاذیب، به دنبال پاک کردن صورت اصلی مسأله و مبرّا دانستن دامن کسانی هستند که به بدترین شکل ممکن هم حرمت حَرم را شکستند و هم میهمانان حرم امن الهی را مورد بی احترامی شدید و بی سابقه قرار دادند. لذا بر عامه ملت های مسلمان به ویژه علما و اندیشمندان و مسؤولان کشورهای اسلامی است، ضمن تدابیری برای جلوگیری از غفلت و فراموشی از کم و کیف این اتفاق مرموز، از زوایای مختلف اعتقادی و شرعی، حقوقی، امنیتی و... بلکه ابعاد حقوق بشری نیز مورد توجه و پیگیری مجدانه و قاطعانه قرار بدهند.
در شرایط پس از حادثه غمبار و اسفناک منا، لازم است بازتوجهی عمیق به فلسفه حج ابراهیمی صورت پذیرد، حجی که یک روی آن توحید به معنای واقعی و روی دیگر آن برائت از کفار و مشرکین و ظالمان و جانیان روی زمین است. چه آن که جهت گیری رسانه ای و جنگ روانی دشمنان به ویژه رسانه های وابسته به رژیم مسلمان کش و کودک کش آل سعود و حتی برخی عوامل منفعل و خودفروخته داخلی، تهاجم به ماهیت حج ابراهیمی و فلسفه الهی سیاسی آن می باشد که در کنار سیاست شوم دوقطبی سازی (عربی، عجمی) و حمله به حاجیان داغداری که با خاطره ای تلخ از حج امسال و با ذهن و دلی آشفته و ملتهب به میهن اسلامی برمی گردند تا جایی که متأسفانه در آشفته بازار عملیات روانی برخی پس ماندگان دوره طاغوت و دلباختگان فرهنگ بیگانه با تطهیر چهره کریه رژیم منحوس پهلوی به دنبال القاء ناکارآمدی نظام و یا شکستن عزت و اقتدار ملی در داخل کشور هستند. همانان که پای سفره آماده مجاهدات و ایثارگری ملت نشسته اند و نان و نمک می خورند و نمکدان می شکنند.
تخریب حج ابراهیمی و یا تخریب حجاج بیت الله الحرام و القای مقصر بودن آنان در پدید آمدن حادثه منا، آن هم بدون هیچگونه تعرضی نسبت به بی کفایتی و یا اغراض پشت صحنه و مرموز آل سعود، (رژیمی که در سابقه اش سوءمدیریت و هتک حرمت ضیوف الرحمان و نیز بروز حوادث مشابه همچون جمعه خونین مکه، کم دیده نمی شود.) خط انحرافی و ناجوانمردانه ای است که به لحاظ راهبردی توسط سرویسهای امنیتی وابسته به آمریکا و اسرائیل طراحی و توسط عوامل رسانه ای وابسته در منطقه و داخل دنبال می گردد.
آنچه امسال در جریان حج اتفاق افتاد نه یک حادثه عادی و طبیعی بود که نشانی از بی عرضگی و بی کفایتی در اداره چنین مراسم باشکوه و باعظمتی از جانب حکام آل سعود داشت و البته اتفاقات پس از حادثه که نشان بیّنی بر عدم ارزش گذاری و احترام به آحاد انسانهایی بود که از کشته و زنده آنان پشته ساخته بودند، که به هر جهت نمی توان از کنار آن به سادگی گذشت.
اصل حادثه با همه تلخی هایش یک طرف و عوارض و حواشی و اوضاع پس از آن هم یک طرف!
چه بسیار ضیوف الرحمانی که هنوز زنده بودند و تنها به دلیل بی حالی و بی رمقی لابلای کشته ها تا ساعتها در انتظار نجاتی به سر می بردند و اگر مختصر آبی و یا هوا و اکسیژنی به آن ها می رسید، تلف نمی شدند اما مأموران سعودی که نه خود قدم از قدم برمی داشتند و نه اجازه دخالت به دیگران می دادند، باعث شد که تعداد قابل توجهی از حجاج بیت الله الحرام، ناباورانه در مقابل دیدگان هم کاروانیان و هم کیشانشان به خیل کشته ها پیوستند.
اوضاع مرگباری که به نوبه خود در گذشته نمونه ای این گونه نداشت، صحنه ای را به وجود آورده بود که عوامل سنگ دل آل سعود کمترین حرمتی را برای ضیوف الرحمان قایل نبودند و با پوتین و کفش روی بدن کشته ها و یا زنده های در حال مرگ راه می رفتند و سپس برای این که صورت مسأله را هرچه سریع تر جمع کنند، با تجهیزات مهندسی به جان مرده و زنده افتادند و به وسیله کامیونهایی از معرکه خارج نمودند. حال وجدان بشری و افکار عمومی دنیا می پرسد آیا این است حریم داری حرمت میهمانان الهی و ضیوف الرحمان؟! و آیا این است حق خادم الحرمین که کمترین حرمت را برای همنوعان خویش قایل نبودند تا چه رسد به حق بشری و انسانی؟! راستی کجایند سازمان های عربده کش حقوق بشری و سران کشورهای استکباری که گاهی به خاطر یک شایعه و مرگ مشکوک و ساختگی در جریان فتنه 88 و یا اعدام عناصری شرور و قاچاقچی که آفت و آسیب زندگی انسانها هستند، دادشان به آسمان می رود و پرونده های قطور حقوق بشری علیه ایران و ملت بزرگش تدارک می بینند؟! آیا پشته های از کشته ساخته شده انسانهای مظلوم و در حال عبادت و بندگی خدا را در مِنا ندیدند؟! گیریم دوربینهای نصب شده در جای جای سرزمین منا که در اختیار عوامل آل سعود است به دستور پادشاه عربستان جمع آوری گردیده باشد، اما به میزان کافی اسناد و تصاویر و مدارک و شاهدان عینی در دسترس می باشد تا بتوان به لحاظ حقوقی و سیاسی، بی کفایتی حکام کینه توز و وهابی آل سعود را به اثبات رسانید.
این حادثه عظیم و سنگین جدا از اغراض و مسائل پنهانش، اکنون وجدان بشر امروز را به محکمه تاریخ فرا می خواند و قطعاً آیندگان در خصوص نوع برخورد ما با واقعیت های این حادثه، قضاوت خواهند نمود، لذا آنچه نباید از نظر دور داشت این است که صرف محکوم کردن موضوع، مشکلی را حل نخواهد ساخت و یا کشته ای را زنده و به صرف محکوم کردن، هزاران دل داغدار مرهم نخواهد یافت.
به تعبیر رهبری عزیز انقلاب امام خامنه ای(مدظله العالی) ملت شریف ایران همچون دیگر مسلمانان جهان، هر ساله مثل چنین ایامی به بهانه بازگشت حجاج بیت الله الحرام، و دهه ولایت (موسم اعیاد خجسته قربان و غدیر) غرق در شور و شعف و شادی و سرور بودند ولی اکنون با تلخی های به بارآمده، هاله ای از غم و اندوهی جانکاه بر دلها چیره و آسمان کشورهای اسلامی را کبود و تار ساخته است و آیا این خاطره تلخ قابل جبران است؟!
در پایان، ضمن تسلیت این کشتار پر از غم به رهبری فرزانه انقلاب و ملت شریف ایران به ویژه داغدیدگان و عموم حجاج اندوهگین بیت الله الحرام و آرزوی سلامتی مصدومان حادثه، از مسؤولان امر نیز انتظار داریم تا موضوع را در ابعاد مختلف، کالبدشکافی هوشمندانه کرده و با توجه به علت های پنهان و آشکار آن، با قاطعیت هرچه تمام و بدون هیچ ملاحظه و فوت وقتی، پیگیری های لازم را در دستور کار داشته باشند و به اقتضاء ماهیت این حادثه و به تناسب هزینه سنگینی که امت اسلام به ویژه ملت انقلابی و متدین ایران اسلامی متحمل گردیده است، پاسخ منطقی به افکار عمومی جهان اسلام داده شود! - ان شاءالله.

 

پس از برجام و لزوم هوشمندی بیشتر

اکنون که مرحله دیگری از فرایند پیگیری برجام یعنی بررسی متن آن رو به پایان و در آستانه تصمیم تاریخی پذیرش و یا عدم پذیرش (مشروط و یا غیرمشروط) برجام هستیم، آنچه قبل از هر چیز ذهنها را به خود معطوف می سازد، این است که طرف مقابل با محوریت شیطان بزرگ آمریکا به روشنی و با برنامه ای حساب شده، فرایند پیگیری برجام را پی می گیرد و با طراحی دقیق، وارد صحنه شده است. آنچه از جمع بندی اندیشکده ها و اظهارات آمریکائیها به دست می آید: «استراتژی چهار پایه»ای است که در دستور کار و به عنوان انگیزه و هدف اصلی، قرار داده اند:

1. تحریک و تقویت جریانهای تروریستی، مانند داعش و گروه های تکفیری و تشدید اختلافات و درگیری های قومی و مذهبی و زمینه سازی تجزیه کشورهای منطقه؛ چه آن که هجم زیادی از توان و انرژی امت اسلام و ایران می تواند در این عرصه ها مصروف گردد. هرچند از این رهگذر، هدف کُند کردن حرکت بیداری اسلامی و تضعیف جبهه مقاومت را نیز مدنظر دارند و طبیعی است با تغییر رویکرد در مسؤولان و سران نظام اسلامی به این هدف شوم نزدیک تر خواهند شد.
2. تلاش برای نفوذ راهبردی در ایران و انتظار از جریانها و اشخاص منفعل و مرتجع و همسو با غرب، برای زمینه سازی این نفوذ در داخل کشور.
3. تعریف و ترسیم یک مدل عمومی برای ایران در منطقه و آن این که ایران همواره در تحولات و حوادث منطقه برای استکبار «مسأله» بوده است و اکنون باید تبدیل به «راه حل» گردد با این قید و شرط که ایران دست از مواضع انقلابی خود برداشته و صرفاً به یک دولت کلاسیک تبدیل گردد. مهم ترین شاخص و گواه این امر مواضع و سخنانی است که بعضاً شخصیت های اروپایی، فرانسوی و انگلیسی در سفرهای اخیرشان به کشورمان و یا در محافل دیگر وقیحانه اعلام نموده اند.
البته امام خامنه ای(مدظله العالی) که با هوشمندی هرچه تمام، اوضاع را رصد می فرمایند، در فرمایشات اخیرشان، ضمن هشدار تهدید نفوذ آمریکا، به ویژه در ساختار سیاسی و شریانهای فرهنگی کشور، تصریح فرمودند که ایران اسلامی پرشورتر از گذشته مسیر انقلابی گری خود را دنبال می کند و لذا ملت بزرگ ایران هرگز به شاکله های به اصطلاح کلاسیک دولتی که بیشتر، القائات سیاست استکباری است، دل خوش نکرده و همواره راه سعادت کشور و جامعه اسلامی را در تداوم خط امام و پیگیری آرمانهای شهدا و نظام اسلامی می داند.
4. استراتژی صبر در برابر ایران اسلامی و پرهیز از هرگونه عجله و شتاب و پیشبرد اهداف غرب با شیبی ملایم در پُرسه زمان بندی مشخصی که متأثر از برجام می باشد که البته حضرت آقا با طرح این نکته که تا 25 سال آینده خبری از اسرائیل و صهیونیزم نخواهد بود، به نحوی تار و پود توطئه های خصمانه دشمنان ملت ایران را به  هم پیچید و باری دیگر سران استکبار را در هماورد سیاسی به تزلزل و سردرگمی فرو برد.
در یک نگاه تحلیلی گذرا نسبت به آنچه که تاکنون از فرایند مذاکرات هسته ای و برجام گذشته است می توان گفت که تاکنون در عرصه هسته ای فی مابین ایران و 1+5 به ویژه آمریکا، جنگ اراده ها و سپس جنگ روایت ها جریان داشت، یعنی در عرصه گفتگوها و مذاکرات این اراده ها بود که با هم تضارب داشت و سپس هرکدام از طرفین بعد از هر مذاکره ای برای پاسخگویی به افکار عمومی خود و خوراک دهی تبلیغاتی و رسانه ای، تفسیرها و روایتهای خاص خود را منعکس می نمودند و اما اکنون می توان گفت در عرصه جبهه دیپلماسی و سیاسی و با موضوع برجام، جنگ حداکثرسازی دستاوردها و یا به عبارتی جنگ تصاویر که هر کدام تصاویر مورد علاقه خود را منتشر می سازند، جریان دارد.
در این که اصل برجام و کم و کیف مذاکرات دارای چه نکات ضعف و مثبتی بوده است و به ویژه متن نهایی برجام حائز چه محتوای حقوقی و سیاسی و کارشناسی است، طبعاً مسؤولیت امر به عهده مراجع مربوطه به ویژه شورای عالی امنیت ملی کشور و نیز نمایندگان مجلس شورای اسلامی می باشد که امیدواریم با چشم باز، هوشمندی و درایتی در خور شأن ملت شریف ایران، به مسؤولیت تاریخی خویش به خوبی عمل نموده باشند، اما آنچه مهم است دستاوردهایی است که برجام به دنبال داشته و یا با مدیریت صحیح شرایط و فرصت به وجودآمده، خواهد داشت.
در کنار دستاوردهای ریز و درشتی که به ویژه مسؤولان امر و دولتمردان تاکنون مطرح نموده اند، از منظر مردم آنچه اصلی ترین انگیزه و هدف در راستای مذاکرات هسته ای بوده است، لغو تحریمها و سپس حل معضلات و مشکلات اقتصادی از این رهگذر است و لذا احساس می شود شرایط فوق العاده حساس و تعیین کننده است که باید همگان با درایت و هوشمندی در جهت منافع ملی و با اتخاذ مواضع منطقی و انقلابی و رعایت اصل اتحاد و انسجام ملی، اوضاع پیش آمده را رصد و مدیریت نمایند.
در این که قدرت نرم جمهوری اسلامی پس از برجام افزایش یافته است، هیچ شک و تردیدی نیست تا بدانجا که حتی دوستان انقلاب اسلامی در منطقه نیز به دیده مثبت فرایند مذاکرات و برجام را ارزیابی می نمایند و تا حدودی معادلات و کشمکش های قدرت، حتی در غرب و آمریکا هم به فضل الهی به هم ریخته است ولی آنچه مهم است، مدیریت مطلوب، هوشمندانه، مبتکرانه اوضاع و فرصت پیچیده پیش آمده می باشد که در صورت تحقق آن، امید می رود دستاوردهای برجام هرچه ملموس تر آشکار گردد و توفیق دیگری بر توفیقات نظام اسلامی رقم بخورد و این مهم قطعاً اتفاق نمی افتد مگر با توجه ویژه و مستمر به مؤلفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی که از آن جمله است، وحدت رویه حول محور منویات رهبری حکیم و فرزانه انقلاب و ارزشهای مکتب امام و شهدا و سپس اصرار قاطع بر حمایت و پشتیبانی از خط مقاومت و بیداری اسلامی در منطقه و نیز اصرار بر سیاستهای اقتصاد مقاومتی و اصول مندرج در آن، که نگاه به درون و شناسایی و تقویت استعدادها و ظرفیتهای درونی را به عنوان مسیر رو به جلو و عامل برون رفت از معضلات و مشکلات اقتصادی می داند.
آری پیشینه و سابقه انقلاب اسلامی نشان داده است که هرگاه همگرایی و انسجام فی مابین خواص و نخبگان جامعه به وجود آمده است، گام های بلند و خیره کننده ای نیز در سطح ملی برداشته شده است.

انتهای پیام/