هزینه ـ فایده برجام

برجام را چه موافقتنامه، چه قرارداد، چه مقاوله‌نامه و چه عهدنامه بدانیم، متضمن هزینه‌هایی بر دولت و ملت است. چه رئیس جمهور بگوید من امضا نکرده‌ام و چه مجلس آن را حواله به شورای امنیت ملی بدهد، باید در یک جایی هزینه آن احصاء و درآمد آن تقویم شود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت محمدکاظم انبارلویی با عنوان «هزینه ـ فایده برجام» به شرح ذیل است: 

برجام را چه موافقتنامه، چه قرارداد، چه مقاوله‌نامه و چه عهدنامه بدانیم، متضمن هزینه‌هایی بر دولت و ملت است. چه رئیس جمهور بگوید من امضا نکرده‌ام و چه مجلس آن را حواله به شورای امنیت ملی بدهد، باید در یک جایی هزینه آن احصاء و درآمد آن تقویم شود.
وزیر خزانه‌داری آمریکا متولی تحریم‌های اقتصادی سایه به سایه تیم مذاکره‌کننده در متن گفتگوها حضور داشت. اما در تیم مذاکره کننده ما چه قبل از مذاکرات، چه در حین مذاکرات و چه بعد از مذاکرات، نشانی از یک مرجع صلاحیت‌دار مالی برای ارزیابی و بررسی محاسبات هزینه و فایده مذاکرات دیده نشد!
آیا سازمان‌های نظارتی، خزانه‌داری کل، وزارت اقتصاد و دارایی و بانک مرکزی مخاطب این سئوال نیستند که چه هزینه‌ای کردیم و چه فایده‌ای بردیم؟ مجموعه نقدهایی که از ابتدا تاکنون بر "برجام" شد، ناظر به ارزیابی‌های سیاسی، حقوقی، نظامی، امنیتی و... بوده است. اما هیچ ارزیابی از این زاویه نشده است که برجام چه خسارات و هزینه‌های مالی داشته است و اگر درآمدی هم از این رهگذر به دست می‌آید ممکن است چه تناسبی با هزینه‌ها داشته باشد؟
دولت خَلقاً و خُلقاً یک حیات چهار ساله دارد. برای هر سال مالی آن در بودجه تصمیم‌گیری می‌کند، آیا برای 8 یا 10 یا 20 یا 25 ساله که حتی فراتر از مهلت زمانی سند چشم‌انداز است می‌تواند تعهد مالی بدهد؟
دولت و ملت ایران طی دو دهه اخیر میلیاردها دلار و میلیاردها ریال هزینه تاسیسات هسته‌ای کرده است. توافق‌نامه وین چه بر سر این هزینه‌ها آورده است؟ پنج شرکت تابعه سازمان انرژی هسته‌ای میلیاردها دلار از بودجه عمومی هزینه کرده‌اند. با این توافق هزینه‌ استهلاک دارائی‌ها در مجتمع‌های عظیم آب سنگین اراک، فوردو، نطنز، تهران و اصفهان و کاهش مالیت و سرمایه‌گذاری انجام شده در آنها چه می‌شود؟
آیا در نهادهای نظارتی مربوط، قیمت 200 کیلوگرم اورانیوم غنی‌سازی شده 20 درصد و 9700 کیلوگرم اورانیوم 5 درصد تقویم شده است؟ 14 هزار سانتریفیوژی که باید اوراق کنیم و کنار بگذاریم، چه قیمتی دارد؟ دانشمندانی که در این تاسیسات خرج علم‌اندوزی آنان شده که تا 20 سال باید بیکار شوند چه هزینه‌ای روی دست آموزش عالی ما خواهد گذاشت؟
آیا نهادهای مجری و ناظر برجام می‌دانند قیمت تمام شده هر میلی‌گرم اورانیوم 20 درصد غنی‌ شده برای ما بدون احتساب محرومیت جامعه علمی کشور از فقدان حضور چهار شهید هسته‌ای، حدود 900 دلار است و اکسید کردن آن ضرری معادل 18 میلیارد دلار به بیت‌المال وارد می‌کند؟ آیا هزینه فرصت از دست رفته توقف و تعطیلی تحقیقات علمی و پژوهش‌های کاربردی و سرخوردگی نیروهای تربیت شده و دانشمندان این رشته تا حداقل 10 سال آینده برآورد شده است؟ تخریب زیرساخت‌های اراک و بار مالی باز طراحی آن پیش‌بینی شده چه ضرر و زیانی بر روی دستان صاحبان واقعی بیت المال می‌گذارد؟
مسئولین بانک مرکزی و اقتصاد و دارایی در آخرین اظهارنظر خود می‌گویند با توافق برجام، حدود شش میلیارد دلار از پول‌های بلوکه شده، گیر ما می‌آید.
آیا تحمیل این هزینه‌های نجومی خسارت‌‌بار ناشی از توافق بر ذمه این دولت و شش دولت آتی ارزش آن را دارد که علاوه بر ضرر و زیان مالی؛ آسیب‌های امنیتی، سیاسی، دفاعی و... و از همه مهمتر خطر نفوذ را هم پذیرا باشیم؟
در ایام تحریم‌ها مسئولین اقتصادی و سیاسی ما هر از چندی در فضای قیمت‌های نفت عطسه می‌کردند. قیمت نفت آنقدر بالا رفت تا به رقم 140 دلار در بشکه رسید.طی دو سال گذشته هر سرفه ما در برجام 10 دلار قیمت نفت را کاهش داد تا اینکه به رقم زیر 50 دلار رسیده است، آیا آن عطسه‌ها به این سرفه‌ها ترجیح نداشت؟
اکنون چهار وزیر دولت یازدهم به رئیس جمهور نامه نوشتند و اعلام کردند اگر اقدامی صورت نگیرد، رکود به بحران تبدیل می‌شود. برخی فکر می‌کردند که با توافق برجام در حوزه اقتصادی فتح الفتوح صورت می‌گیرد. رئیس جمهور در شهریور سال گذشته خبر خروج از رکود را داد. اما الآن چهار وزیر او می‌گویند از رکود خارج نشده ایم هیچ، بلکه در حال ورود به "بحران" هستیم!
کشور ما در اوج تحریم‌ها نه دچار بحران بود نه رکود، ذخایر طلا و ارز کشور هر روز افزایش می‌یافت. کاهش فروش نفت از 5/2 میلیون بشکه به یک میلیون بشکه را رشد منفی تفسیر و ترجمه کردند در حالی که نوعی پس‌انداز مواد خام در مخزن بود و در عین حال هیچ اثری از این رشد منفی در بودجه کشور دیده نشد، چون اتکای بودجه به نفت مشخص بود. کشور با 15 میلیارد دلار درآمد نفتی به بهترین نحو اداره می‌شود. این امتحان را دولت نهم در طول برنامه پنج ساله چهارم در جدول شماره 8 برنامه پس داده بود.
یک جریان نفوذی در حوزه اقتصاد کشور چه در بخش خصوصی و چه بخش دولتی با دستکاری واقعیت‌های اقتصادی با ارائه تفسیرهای غلط می‌خواهد روی سیاست داخلی و خارجی اثرگذاری کند. این جریان با همگرایی با اجانب با اهرم‌هایی که در دست دارند می‌خواهد محاسبه هزینه ـ فایده کردن مبارزه با استکبار جهانی را دستکاری کند. آنجا که باید این محاسبات را دید، عدد و رقم آن را پنهان می‌کنند و اجازه نمی‌دهند مورد ارزیابی قرار گیرد. آنجا که به خاطر آرمانها باید پای هر هزینه‌ای ایستاد، آن را به غلط به رخ می‌کشند تا بتوانند خدشه‌ای به شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل وارد سازند. این معنا و مفهومی جز موذی گری سیاسی ندارد. (1)
نطق اوباما در سازمان ملل خطاب به دولت ایران که شعار مرگ بر آمریکا، اشتغال و امنیت نمی‌آورد و پژواک آن در نهادهای تصمیم‌گیر داخلی محصول این بده بستان اطلاعاتی در حوزه اقتصاد، با بیگانگان است. خداوند در قرآن به ما امر کرده با ظلم و ستم مبارزه کنیم. هزینه آن را هم تضمین کرده است. در این شک نکنیم هرجا با اقتدار و شجاعت در برابر آمریکا و استبداد جهانی ایستادیم، فایده بردیم. هرجا کوتاه آمدیم، هزینه کردیم. این هزینه حد یقف ندارد، آینده این واقعیت را آشکارتر نشان خواهد داد.
پی‌نوشت:
1- ردپای این جریان را می‌شود در تیتر برخی از روزنامه‌های دوم خردادی گرفت. این جریان با اتاق فتنه سبز در لندن، پاریس و واشنگتن ارتباط دارد.
 انتهای پیام/