کاغذدیواریهایِ از جنس کتابِ اکاترینا پانیکانوا + عکس
اکاترینا پانیکانوا، نقاش روس معاصر سبک به خصوصی در نقاشی دنبال میکند. او کتابهای قدیمی را تبدیل به بوم نقاشی میکند و آنها را همچون یک کاغذ دیواری به کار میبرد. نقاشی پانیکانوا متشکل از موتیفهایی است که به نظر روایتگر زنانگیشان است.
اکاترینا پانیکانوا (Ekaterina Panikanova) متولد 1975 در سنت پطرزبورگ است.او نقاشی را در آکادمی هنرهای زیبای سنت پطرزبورگ آموخت. تا سال 2003 با استودیوی میلنیکوف همکاری کرد. پانیکانوا نخستین تجربه نمایشگاهی خود را در 1997 در نمایشگاه سالانه اتحادیه هنرمندان سنت پطرزبورگ داشت که تا سال 2007 در این نمایشگاه شرکت کرده است. وی همچنین در شهرهای مسکو، فرانکاویلا آل ماره (Francavilla al Mare)، سالرنو، جیفونی واله پیانا (Giffoni Valle Piana)، نیویورک، ویلیامسپورت، پنسیلوانیا، میلان، زوریخ و فائنزا داشته است. وی اولین نمایشگاه فردی خود را در 2010 در رم تحت عنوان دگردیسی آب (Metamorfosi Dell’Acqua) در رم برپا کرد و اخیراً در نمایشگاه گروهی انسان و معنویت (Uomo e Spiritualità) در میلان شرکت کرده است.
سبک خانم پانیکانوا نسبتاً منحصر به فرد است. وی با استفاده از کتابهای قدیمی ترکیبی از نقاشی و هنر چیدمان را در قالب کاغذ دیواری خلق میکند. علت این مدعا در بخش نقاشی روشن است؛ اما در مورد چیدمان باید گفت کلیت آثار پانیکانوا بر اساس چیده شدن چند کتاب در کنار هم شکل میگیرد و در هنر چیدمان میتوان تلفیقی از نقاشی، ویدئو و هنرهای دیگر را داشت. لذا وجه نقاشی در این چیدمانها به قدری بارز است که بهتر است هر دو هنر را در کنار هم دید.
سبک نقاشی خانم پانیکانوا نیز تلفیقی است. در بیشتر نقاشیهای وی بافت اجتماعی - تاریخی سوژهها به دوران پیش از دهه 50 است. لباس شخصیتها و حتی اشیا ذهن مخاطب را به دوران روزولت و ترومن معطوف میکند.
وی درباره نوع کارش میگوید: «عاشق کتابهای قدیمیام. روش پوشاندن و پاره کردن را دوست دارم، خط کشیدن، یادداشت کردن و تند نوشتن به شما این توانایی را به من میدهد تا شخصیت آدمهایی را درک کنم که آنها را میخوانند. هر کتاب تاریخی دارد. تاریخ، داستان خواننده آن است. این مجموعه پژوهشی است که از حافظه خصوصی شامل انجمنهای آزاد حرف میزند. پروژهای است که کارم را به خانه و نزد خانوادهام آورده است، جایی که همه چیز آغاز میشود.»
سبک خاص پانیکانوا برایش جوایز معتبری همچون جایزه کامبت در 2013، جایزه سلست از مرکز هنری سگ نامریی نیویورک در 2011، جایزه سلست در 2010، جایزه رقابت هنری Cooperativa Ceramica Imola در 2001 و جایزه رقابت هنری پوشکین در 2001 به ارمغان آورده است. وی همچنین موفق به کسب چند بورس هنری همانند بورس یلسین، آکادمی هنر روسی و انجمن هنرمندان روسی شده است.
در این مجموعه شما میتوانید برخی از آثار این هنرمند روس ولی ساکن ایتالیا را تماشا کنید.
چند کیک خامهای خوشمزه در زمینه یک کتاب ریاضی، ذهن را به یاد مادر بوریس گروشنکو (Boris Grushenko)، شخصیت اصلی فیلم عشق و مرگ وودی آلن میاندازد که برای پختن نان، از ابزار و فرمول ریاضیاتی بهره میبرد. به هر روی این کیکهای استوانههای کم ارتفاعی هستند که مساحت و حجمشان از فرمولهای زیر بدست میآید:
(1) V = πr2 × h
(2) S= 2πrh + 2πr2
کیک، زن، خرگوش. همه چیز نشان دهنده علایق پانیکانوا است که در آثارش تکرار میکند. او نقاش موتیفهاست. در این تصویر کتابها متنوعاند، کتابی درباره باغداری، هندسه تحلیلی - موقعیت صفحات در فضا نسبت به یکدیگر - یا حتی یک داستان مصور. پانیکانوا روشهای متنوعی در طراحی خود انتخاب میکند.
در این تصویر دو مرد در لباسهای گرانقیمت دهه چهل ظاهر شدهاند. آنان سر ندارند و چیزی شبیه سر اسب بر پیکرهشان خودنمایی میکند. مردهای پانیکانوا هویت بالا تنهای ندارند. آنان شبیه مردان رنه مگریت هستند که سیبی در برابر چهرهاشان آویخته بود. نگرش پانیکانوا متفاوت است. او سر را مخفی نمیکند؛ بلکه حذفش میکند. میتوان از این تصویر خوانش فمنیستی کرد؛ ولی مجالی برایش نیست. باید گفت این رویه طراحیش را به سمت سوررئالیسم میبرد؛ سوررئالیسم با طعم مگریت. شاید اسب را نماد قدرت میداند و این گردنکشی را جدال مردان برای سلطه بر یکدیگر و قدرتطلبی تصویر کرده است. یکی از آنها به نظر جوانتر از دیگری به نظر میرسد شاید رابطه پدر و پسر را این طور دیده است.
در کتابهای هنر اثری از پیکاسو وجود دارد که میان زین اسب یا سر یک حیوان معلق است. واقعیت مجسمه زین دوچرخه است با دو میله منحنی متصل به آن؛ ولی تصویر تداعی شونده سر یک گاو است. در این تصویر کلیت دوچرخه وجود دارد و به جای آن دو میله منحنی که دسته دوچرخه بوده است، شاخ گوزن شمالی خودنمایی میکند. پانیکانوا در جهان کتابهای هندسه پیکاسو را میشکند و به نحوی پای جا پای پستمدرنها میگذارد.
کیک و گوزن در این نقاشی در هم میپیوندند. با این حال در آثار پانیکانوا برای نرها سری نمیتوان متصور بود، پس گوزن نر شمالی با سر کیک. کیک نماد مادر است.
اول آنکه همیشه لازم نیست کتاب باشد، میتواند ماده خام پانیکانوا یک دفترچه حسابداری باشد. پس وقتی یک شی نامانوس در مجموعه شما خودنمایی میکند، میتوان درهم ریختگی را نیز توجیه کرد. این نقاشی ترکیبی از یک گوزن ماده و پای یک مرد و پای یک دختربچه است. به نظر نقاشی روایتگر است.
موتیفها همه جا هستند. قواعد هم بزرگ و کوچک نمیشناسد. پسربچه هم باید سری به شکل کیک داشته باشد. شاید هر دو به مادر فکر میکنند.
ادای دینی به «پرندگان» هیچکاک و میتوان دریافت چرا تنها دو زن واجد سر هستند. تیپی هدرن و ورونیکا کارترایت دو شخصیت زن مثبت فیلم هیچکاک در برابر مردها و زنهای نه چندان دوست داشتنی. این وسط کمی از صورت راد تیلور خانم پانیکانوا معلوم است. شاید کمی از این ستاره دهه 50 و 60 هالیوود خوشش میآید. ولی سوال این است که چرا پرندهها فقط کبوترند. شاید اگر هیچکاک زن میبود، پرندگان فیلمش اینها بودند، کمی لطافت هم لازم است.
=================
گزارشی از احسان زیورعالم
انتهای پیام/