انقلاب چاقوها، انتفاضه ای از جنس دیگر

دیروز "روز خشم" مردم فلسطین بود، هزاران تن از ساکنان فلسطین از غزه تا کرانه باختری به‌دعوت گروه های جهادی به خیابان ها آمده بر تداوم موج اعتراضات اخیر تأکید کردند.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، یادداشت روزنامه خراسان به قلم دکترعلیرضا رضاخواه را در ادامه می خوانیم:

دیروز "روز خشم" مردم فلسطین بود، هزاران تن از ساکنان فلسطین از غزه تا کرانه باختری به دعوت گروه های جهادی به خیابان ها آمده و بر تداوم موج اعتراضات اخیر تاکید کردند. اعتراضاتی که از 3 هفته پیش از شهر اشغالی قدس آغاز و موج آن به کرانه باختری و سپس به اراضی اشغالی 1948رسید و تاکنون 36 شهید و بیش از هزار زخمی به دنبال داشته است. برخی از تحلیل گران این روزها از " انتفاضه سوم "در فلسطین سخن می گویند این درحالی است که برخی دیگر هنوز درباره اینکه آیا می توان نام انتفاضه سوم بر رخدادهای جدید و جاری در سرزمین های اشغالی فلسطین گذاشت، تردید دارند و این تحولات را مرحله پیش از انتفاضه و مقدمه آن می دانند. اما انتفاضه چیست؟ آیا قیام اخیر مردم فلسطین را می توان انتفاضه ای جدید دانست؟ شباهت ها و تفاوت های اعتراضات این روزهای فلسطین با دو انتفاضه پیشین کدام است؟ یادداشت پیش رو تلاشی برای پاسخ به پرسش های فوق است.

انتفاضه چیست؟

انتفاضه از نظر لغوی یعنی جنبش و لرزش و حرکتی که همراه با نیرو و سرعت باشد تا پیش از قیام مردم فلسطین در سال 1987 میلادی واژه انتفاضه فقط در کتاب های لغت یافت می شد ولی قیام مردم فلسطین، کلمه انتفاضه را به بخشی از ادبیات سیاسی جهان تبدیل کرد و آن را با تاریخ و سرنوشت فلسطین گره زد. انتفاضه معنی جدیدی پیدا کرد: " رفتار و عملکرد معترضانه، شجاعانه و مستمر مردم غیرمسلح فلسطین در قبال رژیم صهیونیستی، قیام انتفاضه و انقلاب از نظر مفهومی دو واژه نزدیک به هم هستند، در واقع مقدمه هر انقلابی قیام می باشد. "

 

انتفاضه اول: انقلاب سنگ

انتفاضه اول نتیجه نخستین قیام فراگیر مردم فلسطین در 3 دهه اخیر بود. این قیام در 18 آذر 1366 (پاییز 1987) بعد از این که یک راننده صهیونیست در جنوب غزه کارگران فلسطینی را تعمدا زیر گرفت و به قتل رساند آغاز شد و به تدریج به کرانه باختری رود اردن سرایت کرد. این قیام به دلیل استفاده مردم از سنگ، انقلاب سنگ نام گرفت و انتفاضه اول به نام «انتفاضه بزرگ» هم معروف است که متعاقباً با عملیات شهادت طلبانه راه تکامل خود را پیمود. انتفاضه اول انتفاضه در سال 1991میلادی آرام شد و با امضای قرارداد اسلو بین اسرائیل و سازمان آزادسازی فلسطین به پایان رسید. بر حسب آمارها حدود 3000 فلسطینی در خلال حوادث انتفاضه اول به دست ارتش اسرائیل به شهادت رسیدند.

 

انتفاضه دوم: انتفاضه الاقصی

انتفاضه دوم در اعتراض به دیدار تحریک آمیز آریل شارون رئیس وقت حزب لیکود از مسجد الاقصی در سال 2000 میلادی آغاز شد. تحلیل گران شکست مذاکرات سازش را به عنوان یکی از عوامل زمینه ساز انتفاضه دوم معرفی می کنند. برخی خروج و عقب نشینی صهیونیست ها از نوار غزه را دستاورد انتفاضه دوم می دانند. نشست شرم شیخ در سال 2005 پایان انتفاضه دوم بود. در جریان انتفاضه دوم نیز بیش از 3000 فلسطینی به شهادت رسیدند.

 

انتفاضه ای از جنس دیگر

آن چه این روزها در فلسطین در حال رخ دادن است در یک دهه گذشته بی نظیر است. واقعیت این است که در حال حاضر یک انتفاضه به تمام معنا در فلسطین جریان دارد، انتفاضه ای که با وجود شباهت های زمینه ای تفاوت های ساختاری با انتفاضه های قبلی دارد. زمینه ها و عواملی که باعث شکل گیری انتفاضه های اول و دوم در سال های 1987 و 2000میلادی شدند کماکان در سرزمین های اشغالی وجود دارند . انتفاضه اول زمانی در غزه آغاز شد که هنوز این منطقه تحت اشغال مستقیم رژیم صهیونیستی قرار داشت و همین وضعیت در حال حاضر بر کرانه باختری و شرق بیت المقدس حاکم است و این نشان می دهد که بین ادامه اشغالگری و منشاء قیام مردم فلسطین ارتباط مستقیم وجود دارد. همچنین انتفاضه دوم در اعتراض به دیدار تحریک آمیز آریل شارون رئیس وقت حزب لیکود از مسجد الاقصی آغاز شد، یعنی همان جایی که جرقه اعتراضات اخیر نیز زده شد. سه هفته پیش هنگامی که یهودیان خود را برای عید سایبان بندی یهودی آماده می کردند دولت رژیم صهیونیستی تلاش کرد طرح تقسیم بندی زمانی مسجد الاقصی را که سال گذشته در کنست این رژیم مصوب شده بود اجرایی کند. طرح مذکور شامل دو بخش تقسیم بندی زمانی و مکانی بود که نتانیاهو قصد داشت بخش زمانی آن را اجرایی کند براساس آن طرح یهودیان از ساعت 7تا 11 صبح و 13:30 تا 14:30 عصر به مسجد الاقصی وارد می شدند و مسلمانان در این زمان حق ورود به مسجد الاقصی را نداشتند. اجرای این طرح موجب خشم مسلمانان شد و اعتراضات جدید را رقم زد. از طرف دیگر اگر شکست مذاکرات سازش را به عنوان یکی از عوامل زمینه ساز انتفاضه دوم بدانیم که بنا بود تشکیل دولت فلسطینی را تا سال 1997 به ارمغان بیاورد این عامل کماکان به قوت خود باقی است. اگر به شرکت کنندگان در این انتفاضه بنگریم، در می یابیم که تمام کسانی که علیه رژیم صهیونیستی تظاهرات و قیام کردند، در سنین بین 13 الی 23 سال هستند. این نسل در سایه حکومت تشکیلات خودگردان و توافق نامه اسلو بزرگ شدند و ناکامی های ملت فلسطین را مشاهده کردند، بنابراین اکنون این جوانان علیه این شرایط سخت و غیر قابل قبول دست به قیام زدند. ملت فلسطین به این نتیجه رسیده است که مذاکرات 22 ساله با رژیم صهیونیستی نتیجه ای جز توسعه شهرک سازی و یهودی سازی اراضی فلسطینی و افزایش وحشی گری شهرک نشینان صهیونیست نداشته است.

با این حال آن چه انتفاضه سوم را از دو انتفاضه قبلی متمایز می سازد خود جوش بودن و عدم وابستگی تشکیلاتی است. انتفاضه سوم توانسته یک بسیج مردمی گسترده را شکل بدهد بدون این که بخواهد بر یک تشکیلات جهادی و یا سیاسی خاص تکیه کند. در این انتفاضه فقط اعضای گروه های مقاومت فلسطین حضور ندارند بلکه تمامی آحاد ملت فلسطین مشارکت دارند. وجه مشخصه دیگر انتفاضه سوم تداوم عملیات های فردی در قدس، کرانه باختری ، اراضی 1948 و مرز غزه است. جوانان فلسطینی این بار از چاقو برای مبارزه تن به تن با صهیونیست ها استفاده می کنند، امری که باعث شده انتفاضه سوم را انقلاب چاقوها بنامند، صهیونیست ها در پژوهش های راهبردی خود از عاملان این عملیات ها با عنوان "گرگ های تنها" یاد می کنند که جدای از معنای توهین آمیز آن، از خودجوش بودن اقدامات فلسطینی ها حکایت دارد. انتفاضه سوم برخلاف دو انتفاضه قبلی به دلایل متعدد متاسفانه تاکنون نتوانسته توجه مردم و رسانه های منطقه و کشورهای مسلمان را به خود جلب کند. این روزها کشورهای عربی چون فلسطین، سوریه و عراق که حامی سنتی مقاومت بوده اند ، درگیر فتنه تکفیری ها هستند و کشورهایی چون ترکیه، عربستان و قطر هم به جای حمایت از مردم مظلوم فلسطین به دنبال ایجاد ائتلافی منطقه ای با صهیونیست ها.با توجه به آن چه گفته شد از هر نظر که به تحولات و خیزش های جدید در فلسطین نگاه شود نشانه ها و عوامل انتفاضه جدید را می توان در آن مشاهده کرد و در چنین وضعیتی می توان گفت بسترهای انتفاضه و قیام جدید در فلسطین کاملا مهیاست و عملا آغاز شده اما استمرار و شدت و ضعف آن تابعی از برخی متغیرهای داخلی از جمله کنار گذاشتن برخوردهای محافظه کارانه از سوی گروه های فتح و حماس و همراهی آنها با خیزش های جدید و یا متغیرهای خارجی همچون سرنوشت تحولات منطقه خواهد بود .