بیخانمانی شهری، چالشی به وسعت یک جهان
بیخانمانی شهری پدیده جدیدی نیست. از زمانی که انگلس در کتاب وضع طبقه کارگر در انگلستان، وضع اسفبار فقیران و بیخانمان شهری در شهرهای انگلستان را ترسیم کرد زمان زیادی میگذرد اما پدیده بیخانمانان شهری همچنان در شهرها و به خصوص کلانشهرها دیده میشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، سید محسن طباطبایی مزدآبادی مشاور معاون شهردار تهران در یادداشت خود با عنوان «بی خانمانی شهری، چالشی به وسعت یک جهان» آورده است: امروزه آمار دقیقی از بیخانمانی در سطح جهان نمیتوان به دست داد چرا که هیچ اطلاعات و آدرس دقیقی از بسیاری از این افراد، در دسترس نیست و هیچ تعریف جامع و جهانشمولی از بیخانمانی نیز وجود ندارد چراکه شرایط، از کشوری به کشور دیگر فرق میکند.
با این حال بیخانمانی در کشورهای توسعه نیافته اغلب در اثر کمبود مسکن و بحران و سقوط بازار مسکن است. بر اساس گزارش UN-Habitat بیش از یک میلیارد نفر از جمعیت شهری جهان در شرایط بدمسکنی و اسکان نامناسب به سر میبرند و حدود 100 میلیون نفر در شهرها بیخانمان هستند. البته این پدیده مختص کشورهای در حال توسعه نیست چنانکه در ایالات متحده آمریکا به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورها؛ در سال 2014 نزدیک به 600 هزار نفر بی خانمان شهری وجود داشته است که یک چهارم آنها را کودکان زیر 18 سال تشکیل داده است و در طول یک سال بیش از 5/3 میلیون آمریکایی بی خانمانی را تجربه میکنند.
در کشورهای رو به توسعه این وضعیت شکلی حادتر به خود می گیرد. میلیونها نفر در این کشورها جزو بی خانمانان شهری محسوب میشوند. بیش از 500 هزار کودک کار در شهرهای بزرگ بنگلادش حضور دارند. میلیونها زاغه نشین در برزیل زندگی میکنند و بیش از نیمی از جمعیت بمبئی یا بیخانمان هستند یا در زاغهها زندگی میکنند که داراوی بزرگترین زاغه دنیا معروفترین آنهاست.
به همین منوال از سایر شهرهای کشورهای رو به توسعه نیز آمارهای نگران کنندهای به گوش میرسد. فقر به ویژه فقر روستایی که منجر به مهاجرتهای روستا-شهری میگردد از عوامل اصلی بی خانمانی شهری است هرچند عوامل دیگری مانند عوامل اجتماعی، ناآرامی سیاسی، طرد اجتماعی، و سیاستهای ناکارآمد مسکن میتوانند این پدیده را تشدید کنند.
در کلانشهر تهران نیز در سالهای اخیر اقدامات ارزشمندی برای ساماندهی متکدیان و بی خانمانان شهری انجام شده است. برای مثال بر مبنای گزارشها در سال 92 بیش از 34 هزار نفر از بی خانمان شهری سامان دهی شدهاند.
اما ازدیاد بی خانمانان شهری اعم از متکدیان، کودکان کار و معتادان و سایر گروهها در تهران که نمونه آن انبوه معتادان در میدان شوش است، حاکی از آن است که باید راهبرد اساسی تری در رابطه با این قضیه اندیشیده شود و در مقیاس کلان و با نگرشی فرابخشی به آن پرداخته شود. چراکه وجود و ازدیاد این جمعیت به عنوان لکهای سیاه بر تابلوی بزرگترین شهر ایران تلقی میشود و شایسته نیست شهری که مدیریت آن برای کسب جایگاه و اعتبار جهانی، تلاشی چشمگیر، مضاعف و قابل احترام را از خود نشان داده است جولانگاه و محل تجمع بی خانمان شهری باشد.
اکنون به نظر میرسد اگر طرح انضباط شهری شهرداری تهران با همکاری و تعامل دیگر دستگاهها همراه شود میتواند آسیبهای اجتماعی در محله هرندی را تا حدود چشمگیری کاهش دهد.
در واقع در این طرح قرار است تا در کنار اقدامات سلبی ، رویکردهای فرهنگی و اجتماعی به طور جدی در دستور کار قرار گیرد و به آسیب دیدگان اجتماعی به عنوان یک مجرم نگاه نشود. نگاهی که تاکنون بسیار کم رنگ بوده است و به سبب فقدان آن آسیبهای اجتماعی در این محله به طور مستمر تشدید شده است.
انتهای پیام/