چرا محافظه کاران کانادا شکست خوردند؟
محافظه کاران، در ۱۰ سال اخیر، دوبار رکود را به شهروندان کانادایی تحمیل کردند و امسال، در واقع دومین رکود اقتصادی کانادا در شش سال اخیر محسوب میشد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، پایان یک دهه محافظه کاری در کانادا؛ استفان هارپر به خانه رفت و حزب متبوعش، شکستی تمام عیار را متحمل شد. دیروز، دوشنبه لیبرالی در سرزمین برف و سرما بود؛ روزی که جاستین ترودو و دوستانش، پیروز انتخابات فدرالی شدند تا به 10 سال حکومت محافظه کاران، پایان دهند. اما چه شد که استفان هارپر، اینگونه از جوانی جویای نام، شکست خورد؟ محافظه کاران چه کردند که شهروندان کانادایی از آنها رو برگرداند و به لیبرالیست ها، روی خوش نشان دادند. در طول سال های اخیر، ما ایرانی ها بارها و بارها از استفان هارپر، نخست وزیر سابق و دار و دسته اش، انواع و اقسام موضع گیریهای ایران ستیزانه را دیدیم. دولتی که با اجرای شویی نمایشی در تهران، سفارت خانه اش را بست و تا توانست در مقاطع مختلف زمانی بر علیه ملت بزرگ ایران، منفی بافی کرد. اما روز دوشنبه، مردم کانادا به آنها فهماندند که استراتژی های آنها در بسیاری از مسائل از جمله تقابل با ایران، اشتباه بوده است. اندیشه ها و تفکرات ایران ستیزانه استفان هارپر را در کنار دیدگاه های مثبت جاستین ترودو، نخست منتخب بگذارید که در مقاطع مختلف زمانی از «تعامل» با ایران سخن گفت و حتی چندین کاندیدای هم حزبی اش، کمپین طرفداری از ارتباط تهران – اتاوا را تشکیل داده بودند. حتی دو ایرانی یعنی علی احساسی و مجید جوهری که در لیست ملی لیبرال ها بودند، توانستند با یک پیروزی چشم گیر، راهی پارلمان کانادا شوند. اتفاقا این دو، از موافقان سر سخت روابط دوجانبه بین ایران و کانادا هستند.
جالب است بدانید که در این انتخابات، محافظهکاران تنها 99 کرسی از 338 کرسی پارلمان را بدست آوردند.
به هر حال، محافظهکاران کانادا از سرسختترین مخالفان ایران بودهاند و حتی دولت این کشور پس از توافق هستهای وین، هم ردیف با رژیم صهیونیستی، ساز مخالف زد و این اجماع جهانی را نپذیرفت.
وزارت خارجه کانادا پس از توافق 23 تیر ماه در وین، در بیانیهای ضمن متهم کردن ایران به حمایت از تروریسم تاکید کرده بود که این کشور همچنان «تهدیدی اساسی» برای امنیت و صلح جهانی به حساب میآید. این در حالی است که در زمان حکومت محافظه کاران، حقوق شهروندی بومیان کانادایی، هر روز نسبت به روز گذشته، بیشتر نقض می شد و عرصه بر بومیان کانادا تنگ کرده بودند. در واقع، دولت محافظه کار، حتی به شهروندان قانونی کانادا هم رحم نمی کرد. چندی پیش، در گزارش بلند بالای عفو بینالملل که خطاب به شورای حقوق بشر سازمان ملل تهیه شده بود این طور درباره عملکرد حقوق بشری دولت هارپر، موضع گیری شد؛ «مواردی چون وجود سلولهای انفرادی، نقض آزادی بیان و حمله به تجمعات صنفی با گاز اشک آور و اسپری فلفل، عدم توجه به اقدامات غیرقانونی پلیس در شکنجه متهمان، رفتار وحشیانه و غیرانسانی با پناهجویان و کشتار زنان بومی تنها بخشی از اقدامات ضد حقوق بشری دولت محافظه کار در کانادا است.»
عفو بینالملل در گزارش خود از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواسته بود تا در بررسی دورهای وضعیت حقوق بشر کانادا، این موارد را پیگیری و از مسئولان این کشور جواب بخواهد.
جالب اینجاست که همین دولت محافظه کار سال گذشته، با پیشنهاد قطعنامهای به مجمع عمومی سازمان ملل خواستار بررسی موارد نقض حقوق بشر در ایران شده بود. در قطعنامه پیشنهادی کانادا در حالی اتهاماتی مانند ارتقا نیافتن وضعیت حقوق بشر اقلیتهای قومی و مذهبی و نبود آزادی بیان به دولت ایران نسبت داده شده بود که بر اساس گزارش عفو بینالملل دولت کانادا خود دستی بر آتش سرکوب اعتراضات، شکنجه مخالفان، کشتار زنان و نگهداری افراد در سلولهای انفرادی داشت.
از جنبههای حقوق بشری محافظه کاران در کانادا که بگذریم، طی یک دهه اخیر دولت استفان هارپر، اقتصاد کشور را به مرحله بحران رساند و دیگر خبری از روزهای رونق نبود. چالش اصلی کانادا در زمان حکومت محافظه کاران، بیشتر در بخش مسکن متمرکز بود؛ همان بخشی که بحران مالی اخیر در آمریکا نیز از آنجا استارت خورد. بهای مسکن در کانادا از سال 2000 تاکنون تقریبا سه برابر شده و سطح بدهی خانوارها از مرز 90 درصد تولید ناخالص داخلی نیز عبور کرده است. بهای مسکن در آمریکا نیز از سال 2000 تا 2008 تقریبا دوبرابر شد و پس از آن عدم توانایی خانوارها در بازپرداخت وام مسکن به بحرانی برای بخش مسکن و در نهایت اقتصاد جهان منجر شد. دولت هارپر خیلی تلاش کرد تا با تغییر در قوانین مربوط به وام مسکن از شدت حباب شکل گرفته در این بخش بکاهد اما این سیاست با شکست مواجه شد و شاید یکی از دلایل شکست بزرگ تر در انتخابات، نارضایتی مردم از وضعیت بحرانی اقتصاد و مسکن بوده است.
خیلیها که از بیرون به کانادای تحت فرمان محافظه کاران نگاه می کردند، فکر می کردند که مردم این کشور در ناز و نعمت هستند اما واقعیت چیز دیگری بود. جیم فلهرتی، وزیر دارایی کانادا، در سال 2008 به خبرنگاران گفته بود: «ما سالمترین سیستم مالی را در جهان داریم و این نقطه قوتی است که میتوانیم با سایر کشورها به اشتراک بگذاریم.» چند سال بعد، استفن هارپر، نخست وزیر، در مجمع جهانی اقتصاد در داووس وعده داد که با انجام اصلاحاتی در در بخش مهاجرت و تاکید بر فروش نفت و گاز به آسیا، زمینه را برای رشد اقتصادی فراهم کند. این بخشی از دورنمای بزرگ تبدیل کانادا به یک «ابرقدرت نوظهور انرژی» بود که تمام این حرف ها و حرکت در مسیر «رویای کانادایی» به بن بست خورد. مخصوصا کاهش قیمت نفت در جهان، باعث شد تا استفان هارپر، بی خیال استخراج نفت شود، درست مثل مسئولان نفت شیل در آمریکا که قیمت تمام شده برایشان، صرف نمی کرد.
همین چند وقت پیش بود که استفان هارپر جلوی دوربین های خبری آمد و گقت که دولتش در زمینه اقتصادی، موفق عمل نکرده است.
بنا بر اعلام اداره آمار کانادا، اقتصاد این کشور در سه ماهه دوم سال 2015، 0.5 درصد رشد منفی داشته است. این در حالی است که در سه ماه قبل از آن نیز 0.8 درصد رشد منفی داشت. این را در نظر بگیرید که کانادا، پنجمین تولید کننده بزرگ نفت در جهان است و در پی کاهش شدید قیمت جهانی نفت به شدت آسیب دید.
به هر حال محافظه کاران، در 10 سال اخیر، دوبار رکود را به شهروندان کانادایی تحمیل کردند و امسال، در واقع دومین رکود اقتصادی کانادا در شش سال اخیر محسوب میشد. کانادا همچنین تنها کشور عضو گروه هفت است که در حال حاضر رشد اقتصادی منفی را تجربه میکند.
بنا بر اعلام اداره آمار کانادا، کاهش سرمایهگذاری در کسبوکار، ماشین آلات، تجهیزات، ارتباطات و تجهیزات صوتی و تصویری، مبلمان، وسایل و سازههای پیش ساخته و محصولات مالکیت معنوی عوامل اصلی رکود اقتصادی این کشور بوده است. بر اساس این گزارش، بخش معدن و استخراج نفت و گاز کانادا «کاهشی قابل توجه» را تجربه کرده و ساخت و ساز مسکن جدید نیز کاهش یافته است.
جالب است که بسیاری از اقتصاددانان، حرف های هارپر درباره معجزه اقتصادی را زیر سوال می برند؛ بن رابیدوکس، تحلیلگر شرکت مشاوران ام. هانسون در همین زمینه می گیود که معجزه اقتصادی کانادا از ابتدا یک سراب بوده است. او با اشاره به تصمیم اتاوا مبنی بر خرید 69 میلیارد دلار وام مسکن از بانکها میگوید: «علت اینکه که از رکود اقتصادی، زیان کمتری دیدیم این است که قدرتش را داشتیم که با افزایش رشد اعتباری، ضعف هزینههای مصرفکنندگان را جبران کنیم.» خرید آن وامها از سال 2008 آغاز شد و در نتیجهاش بانکها قدرت آن را داشتند که باز هم وام بدهند. این مساله باعث رونق فروش خانه و مراکز خرید شد. به گفته رابیدوکس، «کانادا به تدریج از رکود اقتصادی خلاص نشد. بلکه فقط ضعفهای اقتصادیاش را مخفی کرد.» بالاخره اما پنهان کاری های استفان هارپر، کار دستش داد و او دو دستی صندلی شیک و پیک نخست وزیری را به رقیب جوان از حزب لیبرال تقدیم کرد. فکر می کنم محافظه کاران، حاا حالا ها باید در خانه بنشینند و دلایل شکست شان را مرور کنند. کجای کارشان ایراد داشت؟ اقتصاد یا سیاست؟ شاید هم هر دو.
یادداشت از مهدی دل روشن
انتهای پیام/