روزگار سخت «۷۲ تن» افغانستانی روی تخت بیمارستان‌های پایتخت

روزگار سخت «72 تن» افغانستانی روی تخت بیمارستان‌های پایتخت

عزاداران هیئت ۷۲ تن، این روزها روی تخت بیمارستان‌های تهران، به سختی روزگار می‌گذرانند. کمی از درد اهل‌بیت عترت و عصمت به آنها هم چشانده شده است و گویا سوختگی تقدیر مشترک آنهاست.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ساعت 19:35 روز چهارشنبه (29 مهرماه) ، جنب تالار پذیرایی گل سرخ باقرشهر اتفاق تلخی برای جمعی از مهاجرین افغانستانی ساکن ایران رخ داد.

نشتی و انتشار گاز به جهت پخت و پز غذای عزاداران در زیر زمین یک ساختمان جدید الاحداث که محلی برای برگزاری هیئت جمعی از مهاجرین شده بود باعث به وجود آمدن این حادثه دلخراش شد و تعدادی از مهاجرین بر اثر این اتفاق تلخ به شدت صدمه دیدند.

این گونه حوادث طبیعی برای مهاجرینی که معمولا در شرایط سختی زندگی می‌کنند، فاجعه‌بارتر است؛ علاوه بر اینکه نداشتن متولی مشخص برای پیگیری سرنوشت آسیب‌دیدگان معمولا در این جور موارد، وضعیت آنها را پیچیده‌تر و تلخ‌تر هم می‌کند.

اما ظاهرا این بار ماجرا متفاوت است و جمعی از مهاجرین به ضورت همزمان پیگیری ماجرا را آغاز کرده‌اند.

صبرا قاسمی، یک بانوی فعال مهاجر افغانستانی است که به همراه جمعی دیگر از فعالین مهاجر پیگیری وضعیت آسیب‌دیدگان این حادثه را انجام می‌دهد.

این گزارشی است که او از وضعیت این آسیب‌دیدگان در بیمارستان شهدای یافت‌آباد تهیه کرده است. علاوه بر اهمیت ذاتی پیگیری این اتفاق از سوی خود جامعه مهاجر، متن جالب قاسمی هم قابل‌توجه است.

طبق قرار دیشب با بانو غلامی امروز را برای پیگیری و عیادت از مجروحین حادثه هیئت مهاجرین افغانستانی مقیم باقرشهرخالی می‌کنم. ساعت یک میدان ونک قرارمان است و من مثل همیشه دیر می‌رسم.

بیمارستان مورد نظرما شهدای یافت آباد است؛ چون بیشترین تعداد مصدومین را درخود جای داده است. البته مصدومین حادثه در بیمارستان های شهیدمطهری ؛ رسول اکرم و حضرت علی اصغر هم بستری هستند. ساعت دو به بیمارستان می‌رسیم ازاطلاعات آمار مصدومین را می‌گیریم .دنیای عجیبی است دنیای تضادها... خط ممتد سفید را باید دنبال کنیم تا به بخش سوختگی برسیم!

بخشی که ما به آنجا می‌رویم بخش مراقبت‌های ویژه است و امکان عیادت حضوری نیست. باید از پشت شیشه‌های سرد، بدن‌ها و صورت‌های سوخته رانظاره‌گر باشیم. چند مرد و زن افغانستانی را در محوطه می‌بینیم، نزدیکشان می‌رویم، با یک سلام‌علیک وطنی ساده می‌توانی پی ببری به اینکه از بستگان سانحه‌دیدگان هستند.می‌گوییم آمده‌ایم شاید بتوان گرهی باز کرد و چقدر خوشحال می‌شوند و کمکمان می‌کنند. اتاق بستری‌شدگان را نشانمان می‌دهند و توضیحات کامل در مورد شب حادثه... شبی که انفجار گاز دنیای آرزوهایشان را سوزانده است. این روزها زیاد یاد سوختگی خیام میافتم... زیاد و حالا سوختگی محبین اهل بیت هیئتی از مردم غزنی که اکثرا خویشاوند هستند. هیئت هفتادو دو تن ...

از پشت شیشه کمر سوخته‌ی پسرکی دوازده ساله دلم را به درد می‌آورد و مادری که یک کودک سوخته ی دیگرش بر دوش، پروانه‌وار دور کودکان سوخته‌اش می‌چرخد و پرستاری می‌کند ...چقدر واژه‌ها این روزها معانی خاص می‌دهند یا پرستار کربلا....

جای شکرش باقیست که این حادثه قبل از شلوغ شدن و ازدحام جمعیت رخ داده است و گرنه ابعاد فاجعه بسی گسترده می‌شد. به قول شاهدان عینی با انتشار بوی گاز، ناگهان آتشی چون گردباد همه چیز را درهم می‌پیچد، فوم‌های سقف نیز آتش می‌گیرند و سریع شروع به سوختن و ذوب شدن می‌کنند و روی سر مردم می‌ریزند. بیشتر سوختگی کودکان براثر ذوب شدن فوم‌هاست.

راستی گفتم کودکان، یادم آمد تاکنون به نقل از رئیس هیئت، آقای مقصودی پنج تن بر اثر شدت سوختگی فوت کرده‌اند. یک جنین هفت ماهه، سه کودک و یک مرد. لازم به ذکر است بین حادثه‌دیدگان دو زن باردار نیز بوده اند که یکی از جنین ها فوت شده و در مورد دیگری پزشکان موفق به نجات نوزاد شده‌اند اما حال مادران وخیم است، مخصوصا مادری که فرزندش را از دست داده و یک کودک هفت ساله ی دیگرش نیز در این حادثه فوت کرده... حال پدر نیز تعریفی ندارد او که شاهد ویران شدن خانه‌ی امیدش است بی‌تاب است و ناآرام ..عمه نیز هم می لرزد و می‌گرید و تعریف می‌کند ...امان از دل زینب...

حال دل عیادت کنندگان هم خوب نیست و حال دل ما نیز هم ....منتظر می‌مانیم که ساعت سه بشود تا بتوان به عیادت مصدومین آی سی یو برویم. دوستان هیات مذهبی هم برای عیادت از راه می‌رسند.آن‌ها کمک های مردمی جمع‌آوری کرده‌اند و رایزنی کرده‌اند با دفتر آیت الله فیاض مرجع معظم تقلید تا بیمارستان بدون دریافت هزینه اجساد جان باختگان را فردا به خانواده ها تحویل دهند و  فردا پنج کبوتر سوخته در بهشت زهرا آرام خواهند گرفت...

مردم عیادت کننده چقدر از حضور ما واعضای هیات مذهبی استقبال می‌کنند، دورمان حلقه زده اند و با آب و تاب از ماجرا تعریف می‌کنند. دلم به حال این مردمان قانع و پاک می‌سوزد که در این حادثه کسی نیست همراهیشان کند. چقدر دل بسته‌اند به این حضور، به امیدی که گرهی باز شود کاش قدر این مردم را بدانیم کاش...

به نوبت و با پوشیدن لباس مخصوص به آی سی یو سر می‌زنیم. دیدن صورت‌های سوخته، جگر میخواهد و من ترسو امروز چه شجاع شده ام! هشت نفر در این بخش بستری‌اند. اولین تخت ریحانه است، دخترکی دوازده ساله که صورتش بسیار سوخته است. کنه قلبم می‌سوزد برای دل ریحانه و رویاهای سوخته اش. خواهرش هم سوخته است و پدرش و مادرش هم...عمق فاجعه زیاد است چقدرر دلم برای ریحانه و ریحانه های بهشتی می‌گیرد.

پرسنل بخش با مهربانی خاص و صبوری فراوان مشغول مداوا هستند. خداقوتی می‌گویم و اجازه برای عکس می‌گیرم. با لبخند پاسخ مثبت می‌دهد از چند نفر عکس می‌گیرم و صحبت می‌کنم. اما متاسفانه ریحانه خواب است. کاش این حادثه هم خواب بود ریحانه...تعداد 19 مرد،9  زن و 9 کودک تحت درمان هستند.

فکرمی‌کنم باید کاری کرد. با مشورت بانوی خوب غلامی عزیز زنگی به موسسه ی حقوقی امین می‌زنیم و حجت را برای پیگیری کار این حادثه دیدگان برآنان تمام می‌کنیم. با آغوش باز می‌پذیرند و قرار می‌شود بعد از بیمارستان نشستی در این رابطه با آنان داشته باشیم. قبول می‌کنیم، از بیمارستان خارج می‌شویم، مقصد بعدی موسسه حقوقی امین است.

در بین راه دلم آرام نمی‌گیرد، زنگی به دوستان سفارتیمان می‌زنیم و گله می‌کنیم از عدم حضورشان در کنار مردم در این روزهای سخت. می‌گویند امروز رییس بخش مهاجرین آمده بود اما ما موضوع را با سفیر هم مطرح می‌کنیم تا باحضورش مرهمی بر دل حادثه دیدگان باشد واز نزدیک حادثه را بررسی نمایند ...طبق قرار به موسسه ی امین میرویم و با جناب مظفری و جناب حسینی، وکیل برجسته ی ایرانی صحبت می‌کنیم. قول می‌دهند فردا ضمن حضور در محل حادثه پیگیر کارهای حقوقی حادثه شوند. دلمان سخت گرفته است اما روح ناآرام‌مان آرام می‌گیرد. تنها کاری که می‌توانستیم امروز انجام دهیم همین بود.

راستی مانیاز به تشکیل کارگروه تخصصی متشکل از دوستان هیات مذهبی، روانشناس، حقوقدان، مددکار و پزشک برای ارتقای روحیه و پیگیری درمان این عزیزان داریم فعلا در مورد بحث مالی درمان صحبتی نشده است؛ پیشنهاد می‌شود این کارگروه شکل بگیرد تا ضمن مدیریت بحران جلوی هرگونه لغزش احتمالی رانیزگرفته و درصورت نیاز از این کانال اعلام حمایت ها صورت بگیرد.

برای صبر دل حادثه‌دیدگان یک یازینب بگوییم...

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
طبیعت