جنگ نرم، شلیک به افکار عمومی


رسانه‌ها می‌توانند با تحریف واقعیات، بحرانی را بحرانی‌تر سازند یا با هشدار در مورد وضعیت موجود از وقوع بحران جلوگیری کنند در واقع نقش و کارکرد رسانه با ماموریتی که به آن محول می‌شود ارتباط مستقیم دارد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، جنگ نرم یا تبلیغات رسانه‌ای و روانی که افکار عمومی را نشانه می‌گیرد و بدون درگیری و استفاده از زور جامعه را به شکست و انفعال می‌کشاند قدمتی به اندازه تاریخ حیات بشری دارد.

هرچند که در قرن 21 جنگ نرم اهمیت دوچندانی پیدا کرده و برخی کشورها بدون پرداخت هزینه‌ای به اهداف خود با اتکا به جنگ نرم می‌پردازند اما هنوز هم برخی از کشورها برای تأمین اهداف سیاست خارجی و رسیدن به منافع خود از جنگ سخت یا Hard war استفاده می‌کنند تا به خیال خود بیشترین منافع را به دست آورند و قدرت خود را به نمایش بگذارند.

اما به کارگیری جنگ نرم در کنار جنگ سخت از دستاوردهای پست مدرنیسم و دوران جدید است که رسیدن به منافع را به حداکثر می‌رساند.

بمباران تبلیغاتی در کنار بمباران هوایی نه‌تنها ساختارهای جامعه مورد هدف را تغییر خواهد داد بلکه موجب خواهد شد که قالب‌های ماهوی و ساختاری سیاسی آن جامعه کاملا دگرگون شود و زمینه برای تسلط قدرت مهاجم فراهم گردد.

دشمنان در جنگ نرم زمینه را برای پذیرش تهاجم بیگانه فراهم ساخته و زمینه‌های بروز بحران و درگیری‌های داخلی را فراهم می‌سازند.

در جنگ‌ها و بحران‌های عصر حاضر مسئله تهاجم ژئوپلیتیکی و سرزمینی دیگر همچون گذشته اهمیت ندارد و مرزهای جغرافیایی تغییر نمی‌کنند چرا که آنچه تغییر می‌کند افکار، اندیشه و هویت جامعه هدف و حتی جوامع دیگر برای دستیابی به اهداف جنگ‌های کلاسیک و سنتی است. در طول چهارسالی که از بحران سوریه می‌گذرد آنچه که واضح و آشکار است نقش رسانه‌ها در هدایت این بحران به نفع خواسته‌های کشورهای غربی است.

در واقع یک حقیقت کاملا قابل مشاهده در این کشور به چشم می‌خورد و آن اینکه رسانه‌های غربی حقایق را در مورد بحران سوریه آشکار نکرده‌اند، افکار عمومی غرب بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه را می‌شناسد اما نمی‌داند چرا کشورهای غربی خواستار برکناری او هستند. مردم آمریکا، آلمان، فرانسه و انگلیس نمی‌دانند که تروریست‌ها از بیش از 70 کشور جهان دراین کشور مسلمان مشغول قتل‌عام و نسل‌کشی هستند. نمی‌دانند چرا مردم سوریه از کشورشان مهاجرت می‌کنند و در بدترین شرایط انسانی خود را به خارج از مرزها می‌رسانند.

عده کمی هم که از شرایط و تحولات سوریه باخبرند تصور می‌کنند که شهروندان این کشور از نظام سوریه فرار می‌کنند...!

اما حقیقت این است که امپریالیسم غرب بحران انسانی را در سوریه آفریده و از آن به نفع خود استفاده می‌کند، در حالی که افکار عمومی غرب از نیت واقعی سردمداران خود بی‌خبر است.

قدرت‌های غربی از گسترش دامنه بحران در سوریه نفع می‌برند و این موضوع در راستای منافع سیاسی آنهاست. آنان از طریق دخالت‌ نظامی قتل و کشتار مردم بی‌گناه سوریه به منافع خود می‌رسند و کسی حق اعتراض به آنها را ندارد.

قدرت‌های غربی نه‌تنها تروریست‌های تکفیری را در این کشور حمایت مالی و تسلیحاتی می‌کنند و پیشرفته‌ترین سلاح‌ها را در اختیار آنها می‌گذارند بلکه هنر خوب کشتن و دانش استفاده از سلاح‌های شیمیایی رانیز به آنها می‌آموزند.

پایگاه خبری Information clearing house به این واقعیت اشاره کرده و اذعان می‌کند که ایالات متحده آمریکا بزرگ‌ترین حامی تروریست‌ها در سوریه است و همه گروه‌های تروریستی اعم از داعش، القاعده، جبهه النصره و گروه‌های دیگر را زیر چتر حمایتی خود قرار داده است.

به نوشته این پایگاه خبری اصطلاح «مخالفان میانه‌رو» یا «ارتش آزاد سوریه» ساخته و پرداخته خود آمریکا است تا از این طریق بتوانند مردم را فریب دهد و چنین وانمود کند که همه گروه‌های مسلح تروریست‌ نیستند بلکه مخالفانی هستند که خواستار سرنگونی نظام بشار اسد هستند. در واقع به نوشته این سایت خبری تحلیلی، نظامیان آمریکایی فقط به تروریست‌ها آموزش‌های نظامی و تسلیحاتی نمی‌دهند بلکه با روح و روان آنها هم سروکار دارند و هویت آنان را تغییر می‌دهند تا از کشتن افراد بی‌گناه احساس پشیمانی نکنند.

جنگ‌ها بر پایه دروغ و تزویر بنا شده‌اند تا بتوانند حمایت افکار عمومی را به دست آورند یا حداقل بتوانند مخالفان کمتری داشته باشند


عده‌ای از تحلیلگران نظامی معتقدند اگر آمریکا توجه کافی به واقعیات خاورمیانه نشان می‌داد یاحداقل تحولات پس از خیزش‌های مردمی در سال2011 را به دقت بررسی می‌کرد اکنون شاهد حضور روسیه در سوریه نبودیم.

روسیه در کمال بهت و ناباوری باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا وارد سوریه شد و طراحان و تئوریسین‌های آمریکایی را مات و مبهوت کرد بدون اینکه اوباما بتواند از بازی کثیفی که در سوریه به نمایش گذاشته بود خارج شود و به نفع خود بهره‌برداری نماید.

مقامات آمریکایی می‌گویند یکی از دلایل عمده شکست و رسوایی ایالات متحده نداشتن یک سیاست و استراتژی خاص در سوریه بود.

آمریکایی‌ها تا آنجا که می‌توانستند به تروریست‌ها کمک کردند و پول، سلاح، امکانات، آموزش و تجهیزات به آنها تزریق کردند بدون اینکه از پیامدهای این اقدام باخبر باشند و بدانند که این اقدامات آیا به نفع ‌آنها تمام خواهد شد یا به ضرر آنها؟

در همین رابطه دو مقام وزارت خارجه آمریکا نیز اذعان کردند که آمریکا درباره سوریه دروغ گفته و باز هم می‌گوید و این دروغ‌ها و فریب‌ها پایانی ندارد.

این دو مقام آمریکایی همچنین اعتراف کردند که واشنگتن افکار عمومی خود را فریب داده و مدعی شده که روس‌ها در حملات هوایی خود فقط شهروندان غیرنظامی و بی‌گناه را هدف قرار داده‌اند و هدف کرملین از حمله به سوریه، مبارزه با تروریست‌ها نبوده بلکه محافظت از نظام بشاراسد بوده است.
به اعتقاد تحلیلگران، فریب افکار عمومی از سوی دولتمردان آمریکایی کار چندان مشکلی نیست. کافی است این ماموریت به رسانه‌ها داده شود تا آنها رسالت دروغگویی و فریب و جنگ‌نرم را به خوبی عهده‌دار شوند.

رسانه‌های غربی مدعی آزاداندیشی، رعایت دموکراسی و حقوق‌بشر هستند اما واقعیت این است که آنها حقایق را پنهان می‌کنند و اعمال غیرانسانی و ضدحقوق‌بشری دولت‌های خود را توجیه می‌کنند. سوریه یکی از کشورهای آرام و امن خاورمیانه محسوب می‌شود و به غیر از درگیری‌هایی که با رژیم صهیونیستی بر سر مناطق مرزی داشت در این کشور خبری از جنگ، نزاع و درگیری قومی یا مذهبی وجود نداشت اما از وقتی این کشور در صف کشورهای حامی مقاومت اسلامی قرار گرفت مورد هجمه کشورهای غربی قرار گرفت و برای تغییر نظام این کشور تروریست‌ها از ده‌ها کشور روانه سوریه شدند و به قتل و کشتار مردم پرداختند؟!

در کنار اقدامات نظامی و مداخله نظامی کشورهای غربی علیه نظام بشاراسد رسانه‌های غربی هم جنگ نرم خود را آغاز کردند و تا به حال ادامه داده‌اند.

مسئله جالب اینجاست که به غیر از رسانه‌های غربی، کوشش برخی رسانه‌های منطقه‌ای از جمله العربیه و الجزیره در انعکاس دروغین تحولات سوریه قابل توجه و تعمق است


در مورد بحران سوریه، الجزیره و العربیه نقش محوری دارند و عملیات روانی را رهبری می‌کنند. برخی رسانه‌های غربی مانند سی.ان‌ان، فاکس‌نیوز، اسکای نیوز، بی.بی.سی و دیگر رسانه‌های غربی نیز نقش مهمی در جنگ نرم و توجیه افکار عمومی دارند.

تبلیغاتی که این رسانه‌ها بر علیه نظام حاکم در سوریه به راه انداختند در طول تاریخ بر علیه هیچ دولتی به راه انداخته نشده است.

تحلیلگران معتقدند در سوریه بیشتر از این که گلوله شلیک شود فیلم و حرف و تصویر شلیک می‌شود.

نمونه بارز جعل واقعیات توسط این رسانه‌ها مسئله به کارگیری سلاح‌های شیمیایی از سوی نیروهای دولتی سوریه بود که پس از تبلیغات بسیار و هیاهوهای تبلیغاتی ثابت شد که تروریست‌های تفکیری از سلاح‌های شیمیایی ارسال شده از سوی کشورهای غربی استفاده کرده‌اند و مردم بی‌گناه را قتل‌عام کرده‌اند.

رسانه‌ها می‌توانند با تحریف واقعیات، بحرانی را بحرانی‌تر سازند یا با هشدار در مورد وضعیت موجود از وقوع بحران جلوگیری کنند در واقع نقش و کارکرد رسانه با ماموریتی که به آن محول می‌شود ارتباط مستقیم دارد.

رسانه‌ها تریبون نظام‌های سیاسی هستند و می‌توانند به تشدید بحران یا تضعیف بحران کمک کنند.

در هر صورت رسانه‌ها در حفظ و تحکیم وفاق ملی چه به لحاظ سخت‌افزاری و چه به لحاظ نرم‌افزاری تاثیر فراوانی دارند و همان‌گونه که در تضعیف پایه‌های امنیتی موثرند می‌توانند در ایجاد و تحکیم آن نیز سهم بسزایی داشته باشند.

منبع: روزنامه کیهان

انتهای پیام/