آیتالله حائری شیرازی: اربعین را به عنوان پرچم کشتی تمدن اسلام به عالم نمایش دهید
آیتالله حائری شیرازی با بیان این جمله که اگر میخواهید نهال دوستی بکارید، اربعین را به عنوان پرچم کشتی تمدن اسلام به عالم نمایش دهید، اظهار داشت: این پرچم و تمدن میتواند کاری کند تا دو کشوری که هشت سال با هم مبارزه کردند را دور هم گرد آورد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در همایش ملی اربعین حسینی با محوریت ظرفیتهای فرهنگی و تمدنی اربعین که روز چهارشنبه 20 آبانماه در تالار سوره حوزۀ هنری برگزار شد، آیتالله حائری شیرازی مهمان ویژه این مراسم با بیان اینکه نسبت به ماجرای اربعین باید اقدامات خوبی صورت گرفت تأکید داشت: برای معرفی اربعین برای عالم خیلی زودتر از اینها باید اقدام صورت میگرفت. اسلام که واجد تمام ارزشهاست، در نحوه عرضه کردن کمبود دارد.
وی افزود: مَثل اسلام و رقیبش این است که هر دو میخواهند از عالم پذیرایی کنند، اسلام بهترین مواد اولیه را دارد، بهترین گندم را دارد، حال مسلمانان باید از این گندم طعام مناسب درست کنند. این جریان اربعین را که توسط خداوند تولید شده را شما به عالم عرضه کنید. نباید در قبال این موضوع از خود ناتوانی نشان دهیم و همچنین از بیرمقی بپرهیزیم.
عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: از سوی دیگر رقیب اسلام، گندم فاسد و مواد اولیه کرمخورده و ضایعاتی دارد، اما کارخانه نانوایی نیز دارد. آن مواد اولیه کهنه شده و بدون ویتامین و بدون تأثیر خود را تبدیل به نان خوشمزد میکند و برخی مهمانان نانخور آنها میشوند. این مظلومیت اسلام است که علما و اندیشمندان نتوانستند از اسلام تولید علم کنند، جامعهشناسی را بیرون بشکند، علوم تربیتی استخراج کنند و اقتصاد و مدیریتش را علمی کنند.
آیتالله حائری شیرازی افزود: نتیجهاش این میشود که حتی خود مسلمانان از مدیریت غیر اسلامی تغذیه میکنند که حتی جهان شیعه هم به همین درد مبتلا شده، یعنی مدیریت آموزشی آن وارداتی است و بر مبنای انسانشناسی پخته و جامع نیست. کسانی که هیچ خبری از جهان ندارند، هیچ اطلاعی از هویت انسان ندارند، الان دارند در جهان تربیت، اقتصاد، سیاست و مدیریت عرضه میکنند. هر چه تمدن غرب به جای آب آورد، سراب تحویل داد. اساس حیات و زندگی انسان، امنیت، عدالت، آزادی، حرمت انسانی و محبت است. آب حیات معنوی باید از این عناصر تشکیل شود.
وی در ادامه با محوریت قرار دادن عنصر حب در ماجرای اربعین اظهار داشت: این جمعیت چند میلیونی که به پیادهروی اربعین میروند را چه کسانی پذیرا هستند؟ همان کسانی که هشت سال با ما جنگیدند و ما نیز با آنها جنگیدیم. چیزی جز عنصر حب نمیتواند مردم عراق را وادار به چنین رفتارهایی کند. از سوی دیگر شاهد هستیم که ایرانیان نیز در نهایت صفا و صمیمیت با مردم عراق رفتار میکنند.
وی خاطرنشان کرد: در روایتی داریم «هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُب»؛ یعنی آیا دین جز محبت است؟ اگر محبت را برداریم، از دین چیزی باقی نمیماند. ما در حدیث کساء میخوانیم «انّى ما خلقت سماء مبنیّة و لا ارضا مدحیّة و لا شمسا مضیئة و لا قمرا منیرا و لا فلکا یدور و لا بحرا یجرى و لا فلکا یسرى الّا لاجلکم و لمحبّتکم.» خداوند میفرماید من آسمان و زمین و خورشید و ماه و فلک و دریا جز با محبت اهلبیت (علیهمالسلام) نیافریده بودم. خداوند همه چیز را به نسبت حب اهلبیت (علیهمالسلام) آفرید.
فلسفه وجودی عالم محبت است. عالم تشنه محبت است، اربعین را مانند پرچمی بر روی کشتی به اهتزاز در آورید، وقتی کشتی از دور میآید، ابتدا پرچم دیده شود. کشتی مثال همان تمدن است و پرچم مثال ماجرای اربعین؛ یعنی ابتدا اربعین دیده میشود و بعد تمدن اسلامی.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه رسانه باید جریان اربعین را به خوبی به جهانیان منعکس کند تأکید داشت: در پیادهروی اربعین، اینکه چطور یک پیرزن از زوار مهماننوازی میکند را فیلمبرداری کنید. در خانهای که شخص عراقی امکانات ضعیف مادی دارد ولی با این حال از شما مهماننوازی میکند را انعکاس دهید. ماجرای اربعین، انسان را به انسان گره میزند، همان انسانی که تمدن غرب به آن اهمیت نمیدهد و او را خوار میکند. اگر میخواهید نهال دوستی بکارید، اربعین را به عنوان پرچم کشتی تمدن اسلام به عالم نمایش دهید. این پرچم و این تمدن میتواند کاری کند که دو کشوری که هشت سال با هم مبارزه کردند را دور هم گرد آورد.
حجت الاسلام و المسلمین احمد رهدار، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) از دیگر مهمانان این نشست با موضوع کاربست نظریه شور عقلانی در تحلیل ظرفیتهای تمدنی مناسک اربعین حسینی به گفتگو نشست و در ابتدا بیان داشت: جریانی که ویژگیها و خصلتهای آن باعث حرکت در جهت جامعه اسلامی شود، منبع درست و کارآمدی است و به میزانی هم که یک منبع بتواند حرکتآفرینی کند، باید به آن امتیاز داد. این مساله را میخواهیم درباره منسک اربعین حسینی مورد ارزیابی قرار دهیم.
وی تصریح داشت: برای فهم جنس حرکت در جامعه، باید تأملی در ساختار وجودی انسان داشته باشیم. آیتالله مصباح یزدی در کتاب «آذرخشی در آسمان کربلا» میفرماید: چرا ما یاد امام حسین (علیهالسلام) را در قالب مناسکی رقم میزنیم که آن مناسک به ظاهر عقل محض نیست. مناسک یاد امام حسین (علیهالسلام) فقط سخنرانی نیست؛ بلکه سینهزنی و زنجیرزنی و گریه کردن هم است. تحلیل ایشان در آن بحث این است که اساساً ساختار وجود انسانی طوری است که نمیشود آن را به وجۀ صرفاً عقلانی تقلیل داد.
رهدار افزود: اگر مباحث معرفتی همچون ماجرای امم حسین (ع) و اربعین صرفاً علمی و عملی پیش میرفت، جمعیت عظیمی از کاروانیان حسینی از جمله بخش اعظمی از بانوان را در این همراهی از دست میدادیم. باید کاروان امام حسین (ع) طوری طرحی میشد تا امام حسین (علیهالسلام) در تاریخ به نحوهای یاد میشد که بیشترین گوشها میتوانستند مورد خطاب قرار گیرند، بیشترین دلها میتوانستند همراهی کنند. آیتآلله مصباح میفرماید بهترین منسک این است که مناسکمان استعداد خطاب قرار دادن هم حس و هم عقل انسانی را داشته باشد.
وی خاطرنشان کرد: مرحوم فلسفی در یکی از مباحث تربیتیشان این پرسش را مطرح میکند که در طول تاریخ جوامع اسلامی اساساً حرکت انسان آیا ناشی از عقل یا علم و یا احساس بوده؟ آیتالله مصباح اصرار دارد بگوید حرکت انسانی ناشی از احساس است. عقل و علم در مسیر حرکت عشق و احساس، موانع را رفع کردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) تصریح داشت: امروز در حوزه مباحث فلسفۀ علم، حتی در دنیای غرب این مسأله به صورت جدی مطرح شده که ساختار وجودی انسان و حرکت انسانی، نقطه عزیمتش در بدن انسان، مغز است یا قلب؟ در برخی مکاتب معرفتی، نقطه عزیمت حرکت انسانی را از ذهن انسان شروع میکنتد، اما مکاتبی هستند که اصرار دارند حرکت جامعه انسانی با قلب شروع میشود. یعنی برای اینکه بخواهد حرکتی واقع شود، استفاده ترتیبی از قلب، ذهن و قدم شاید بهتر از این باشد که بخواهیم از ذهن شروع کنیم.
رهدار ادامه داد: شخصی همچون جورج جرداق علیرغم اینکه دویست بار نهجالبلاغه را میخواند، با این حال به اسلام گرایش پیدا نمیکند. بنده در ملاقاتی که با ایشان داشتم، به وی گفتم علتش امر این است که ارتباط شما با نهجالبلاغه از زاویه ذهنت صورت گرفته، نه از زاویه قلب، ولی من که از زاویه قلب نهجالبلاغه را مطالعه میکنم، با خواندن یک خطبه از امیرالمؤمنین (ع) خاضع میشوم و شاید نیاز نباشد تمام نهجالبلاغه را بخوانم.
وی افزود: ساختار وجودی آدمی، حسب ادعای بنده این است که اگر جریانی توانست قلب و احساس انسانها را تسخیر کند، آن جریان میتواند حرکتزا باشد. این حرکت میتواند جهات مختلف داشته باشد. حال در این حرکت نمونههایی است که حرکت و شور است، ولی عقلانیت نیست و به همین علت، مطلوب و کارآمد نیست.
رهدار با اشاره به اینکه شور حسینی مسبوق بر شعور حسینی است اظهار داشت: این یک شور عقلانی است و حرکتش هم حرکت ثمربخش است. تمام مسأله در اینجاست که در منسک اربعین، ما با چگالی بسیار سنگینی از احساس کسانی که در پیادهروی اربعین شرکت کردند و بازیگر این منسک شدند روبرو هستیم. حال این احساس چه نسبتی میتواند با تمدن برقرار کند؟ وقتی میگوییم احساس عاشورایی، مستعد هستیم که پلی بین این احساس و نوع احساساتی که در ساختار وجودیمان میبینیم ایجاد کنیم. ما میگوییم احساس عاشورایی ماهیتی متفاوت از نوع احساساتی است که بشر آن را تجربه کرده است.
وی درباره ویژگیهای احساس عاشورایی که آن را از احساسات معمولی متمایز میکند اظهار داشت: احساس عاشورایی فزاینده است ولی تمامی احساسات بشری که روند کاهندهای دارد، به پایان میرسد. احساس عاشورایی دائماً رو به تزاید است و اساساً سرد نمیشود. «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا» یعنی حرارتی که از امام حسین (علیهالسلام) در قلب مؤمنین میافتد سرد نمیشود.
رهدار ویژگی دوم احساس عاشورایی را مانایی آن دانست و بیان داشت: شیعه در تمام این پانزده قرنی که از ماجرای امام حسین (علیهالسلام) میگذرد، با اتکا بر گزارش پنج منبع اصلی روضهسرایی کرده که تنها یکی از آن منابع شیعی است که مقتل ابیمخنف نام دارد. آن چیزی که به نام مقتل ابیمخنف هست، در واقع گزارش تاریخ طبری از مقتل ابیمخنف است. علت اینکه شیعه هنوز آنچنان که باید تاریخ کربلا را نگارش نکرده بیمهری نسبت به این ماجرا نبوده، بلکه تاریخهای او بر مبنای گریه و احساسات است و آن قدر چگالی غم در کربلا سنگین است که تا قیامت برای مصیبت ایشان خواهیم گریست و این امر باعث مانایی جریان عاشورا شده است.
وی گفت: احساس کربلایی احساسی است که تمام پیوندها و احاساسات دیگر بشری را میتواند به خاطر خودش منقطع کند، یعنی فراتر از آنها عمل کند. اینکه بسیجیان ما نسبت به امام (ره) اظهار علاقه میکردند و آنطور جانفشانی میکردند، آیا یک مورد سراغ داریم کسی به ایشان بگوید پدر و مادرم فدایت؟ ولی ما در اولین مواجهه خود با امام حسین (علیهالسلام) میگوییم «بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی» پدر و مادرم به فدایت.
رهدار ادامه داد: احساس کربلا، احساس غیر فردی و اجتماعی است، به همین علت قدرتزا است. در حالی که نوع احساسات ما، فردی است. احساس کربلایی عقلانی است، اسطورهای نیست. امام حسین (ع) یک واقعیت است، اسطوره نیست. در اسطوره واقعیت ماجرا مهم نیست. امام حسین (ع) حجت و امام است و احساس ناشی از ارتباط با امام خیلی با احساس ناشی از ارتباط با یک اسطوره تفاوت دارد.
وی درباره این تفاوت افزود: نسبت مردم و امام، نسبت مردم با اسطوره نیست، نسبت ما با امام حسین (ع) وجودی است. نسبت وجودی یعنی وقتی به امام حسین (ع) وصل میشویم، حسینی میشویم، درست مثل آهنربا که وقتی برادهها با آن اتصال مییابند، این برادهها خصلت آهنربایی پیدا می کنند. در جریان تولّا ما به امام حسین (ع)، میدان ولایت ایشان دارد گسترش مییابد، یعنی ما در تولّا خودمان بُعد وجود امام حسین (ع) میشویم.
رهدار افزود: یعنی ضمن اینکه داریم از امام حسین (ع) وجود میگیریم، به فرهنگ حسینی وجود میدهیم. بنابراین فرهنگ حسینی امری فراتر از شخص ایشان و مساوی با فرهنگ دین است. وقتی میگوییم حسین ابن علی، یک نظام معنایی دارد ولی وقتی میگوییم فرهنگ حسینی، تمام فرمایشات امام رضا (ع) در ذیل فرهنگ حسینی جا میگیرد. چون ایشان بلاتشبیه همان برادههایی هستند که به این آهنربا وصل شدند و دایره را گسترش دادند.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) ضمن بیان اینکه احساس عاشورایی، احساسی اخلاقی است، اظهار داشت: در صحنهای همچون کربلا که عظیمترین جنایتها صورت گرفته، بهترین بندگان خدا به بدترین شکل ممکن کشته شدند و مورد اهانت و جسارت قرار گرفتند، ولی همچنان یاد این صحنه برای پیروانش در طول تاریخ خشونت تولید نکرده؛ هرچه حسینیتر و کربلاییتر میشویم، عاطفیتر، انسانتر و خاضعتر میشویم.
رهدار با اشاره به اینکه : ظاهر صحنه، خون و شمشیر و ظلم است، ولی یاد این صحنه ما را خونین نمیکند. چرا یاد هلوکاست صهیونیستها را خشمگین میکند، ولی یاد امام حسین (ع) ما را خشن نمیکند؟ یاد امام حسین (ع) انسجامبخش میشود. بنابراین احساس کربلایی، احساسی اخلاقی است. با تمام اتفاقاتی که در متن صحنه عاشورا رخ داده، آن سمفونی که از صحنۀ این روز در ذهن ما ثبت شده، سمفونی طاعت حسین و حسینیان است. حال تمام این صحنه را بانوی بزرگواری همچون زینب (س) که در متن این ماجرا است، جمیل میبیند و میفرماید «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلا». این میشود سمفونی کربلا؛ چرا که احساس کربلایی، یک احساس اخلاقی است.
این مراسم با حضور علما و اساتیدی دیگری همچون آیت الله اراکی، استاد رحیم پور ازغدی و برخی دیگر از اساتید حوزه و دانشگاه همراه بود که هر کدام به بیان دیدگاههای خود درباره ماجرای اربعین پرداختند؛ در این مراسم از کتاب «مدنیت، عقلانیت، معنویت در بستر اربعین» رونمایی شد و از مؤلف آن، مسعود معینیپور تقدیر به عمل آمد.
انتهای پیام/