رسوایی «ابروکمان»؛ دفتر موسیقی معتمدی را به مراجع قضایی حواله می‌کند

آلبوم «ابروکمان» با صدای محمد معتمدی در شرایطی منتشر شده که خواننده این اثر از انتشار آن رضایت ندارد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آلبوم «ابروکمان» با آهنگسازی احسان ضبیحی‌فر و با آواز محمد معتمدی چندی است که در بازار موسیقی منتشر شده است. این اثر در دستگاه سه‌گاه اجرا شده و ضبط قطعه‌های آن 4 سال پیش انجام شده و انتشارات ماهور نیز آن را منتشر کرده است.

اما انتشار این آلبوم ماجرای جالبی دارد. قصه از جایی آغاز شد که محمد معتمدی خواننده این آلبوم موافق انتشار این اثر نبود. معتمدی خرداد سال جاری نامه‌ای به مدیرکل دفتر موسیقی نوشت و از او خواست تا از انتشار آلبوم «ابروکمان» جلوگیری کند. معتمدی در این نامه اعلام می‌کند که برای انتشار این آلبوم رضایت ندارد. آن زمان پیروز ارجمند مدیرکل دفتر موسیقی بود.

 

در توضیح این نامه، پیروز ارجمند به خبرنگار تسنیم می‌گوید: محمد معتمدی نامه‌ای به من نوشت و اعلام کرد که انتشار هر اثری با صدای معتمدی تنها با رضایت‌نامه ایشان انجام شود. کاری که من در آن زمان انجام دادم برای ایجاد امنیت بود یعنی مجوز را به حصول نتیجه نهایی و توافق بین هنرمندان موکول کردم.

دوران پسا ارجمند

اما از آنجا که در کشور ما هیچ مدیری از داشتن صندلی‌اش برای روز آینده اطمینان ندارد، ماندگاری پیروز ارجمند در دفتر موسیقی چندان طول نکشید. جالب این که بلافاصله پس از رفتن ارجمند از دفتر موسیقی، فرزاد طالبی سرپرست دفتر موسیقی در اقدامی جالب مجوز انتشار آلبوم «ابروکمان» را صادر می‌کند.

پیروز ارجمند در این باره می‌گوید: بعد از رفتن من از دفتر موسیقی، سرپرست دفتر موسیقی مجوز انتشار این آلبوم را صادر کرده است. استناد سرپرست دفتر موسیقی به این مورد بوده که خواننده جزء مولفین نیست و خالق اثر آهنگساز است و ما مجوز را به شرکت و آهنگساز داده‌ایم.

وی در تشریح ماجرا ادامه می‌دهد: آقای معتمدی بدون قرارداد کاری را برای آقای ضبیحی‌فر خوانده است. ضبیحی‌فر چند سال اثر را نگه می‌دارد و بعد از مدتی تصمیم به انتشار اثر می‌گیرد. این آهنگساز از نظر اخلاقی خودش را ملزم به کسب رضایت آقای معتمدی می‌داند. وقتی که ضبیحی‌فر به هر دلیلی نمی‌تواند رضایت خواننده را بگیرد، اثر را به شرکت ماهور می‌فروشد و این شرکت هم اثر را منتشر می‌کند. در اینجا چند ضعف قانونی وجود دارد.

مدیر کل سابق دفتر موسیقی می‌گوید: ناشر امکان راستی آزمایی درباره پراخت کلیه حقوق عوامل را به راحتی ندارد و این کار تنها براساس یک اطمینان و نوشتن یک قرارداد اانجام می‌شود. آقای موسوی معتقد است که به عنوان ناشر و براساس ادعای آقای ضبیحی‌فر اثر را منتشر کرده‌ام و در این میان مسئولیتی ندارم. در این میان کم‌تجربگی ضبیحی‌فر و نقص قوانین و جای خالی نهادهای صنفی موجب این رخداد شده‌اند.

«ابروکمان» 20 آبان را برای معتمدی سیاه‌ترین روز کرد

نکته‌ای در این میان هست؛ چرا سرپرست دفتر موسیقی مجوز انتشار آلبوم «ابروکمان» را صادر می‌کند تا چهارشنبه 20 آبان برای محمد معتمدی یکی از سیاه‌ترین روزهای زندگی هنری‌اش شود؟

در روز انتشار آلبوم «ابروکمان» محمد معتمدی با انتشار مطلبی در صفحه شخصی‌اش، این روز را یکی از سیاه‌ترین روزهای زندگی هنری‌اش می‌داند. معتمدی در همین مطلب درباره پاسخ دفتر موسیقی به نامه‌اش می‌نویسد:

«در هفتهء اول کار سرپرست جدید، شرکت ماهور مجدداً آلبوم را به دفتر موسیقی جهت مجوز ارجاع می‌دهد. دوباره همان نامه‌ای که به دکتر ارجمند نوشته بودم را به سرپرست جدید دفتر موسیقی می‌نویسم. ولی این بار پاسخ این است:

ما مجوز می‌دهیم شما از طریق محاکم قضایی پیگیر حقوق خود باشید.

و شرکت ماهور اثر را منتشر می‌کند و سیاه‌ترین روز زندگی حرفه‌ای‌ام به لحاظ تضییع حقوق مادی و معنوی من رقم می‌خورد.
به راستی ما در چه فضایی زندگی می‌کنیم؟؟
چه کسی باید حامی حقوق هنرمندان این سرزمین باشد؟
چه کسانی به عنوان ناشرین با سابقهء موسیقی در این حوزه فعالند؟
آیا هرکسی فایل صوتی از هر هنرمندی دارد حق انتشار دارد و هنرمندان باید از این پس در محاکم قضایی جلو میز قاضی چانه زنی کنند تا حقوق خود را استیفا کنند؟».

این پاسخی است که سرپرست دفتر موسیقی به یکی از خوانندگان مطرح موسیقی کشور می‌دهد. این یعنی اتمام حجت، یعنی بروید و حقوقتان را از جای دیگر پیگیر باشید که معاونت هنری و دفتر موسیقی و در کل وزارت فرهنگ و ارشاد رویکردی برای حمایت از حقوق هنرمندان ندارد.

برای آشنایی با روال انتشار آلبوم‌های موسیقی پیروز ارجمند توضیحاتی را در این باره ارائه کرده است.

ارجمند می‌گوید:‌روال تولید آلبوم موسیقی در ایران به این‌گونه است که آهنگساز، اثر را به عنوان خالق اثر تولید می‌کند و پول حق‌الزحمه را به مجموعه عوامل می‌دهد. سپس اثر را به شرکتی می‌دهد تا تکثیر و توزیع شود. آن شرکت هم برای اخذ مجوز به دفتر موسیقی مراجعه می‌کند. شرکت در دفتر موسیقی فرم تعهدی را پر می‌کند که براساس آن تمام ادعاهای احتمالی اعم از ادعاهای مادی و معنوی را بر عهده می‌گیرد. پس براین اساس باید ناشر پاسخگو باشد. از طرف دیگر در قراردادی داخلی آهنگساز و خواننده به ناشر تعهد می‌دهند که تمام حقوق اثر را پرداخت کرده‌اند؛ پس با وجود این قرارداد اگر مشکلی پیش بیاید باید آهنگساز پاسخگو باشد. در کل این زنجیزه یک حلقه معیوب دارد.

وی با مقایسه چرخه تولید در سینما و موسیقی تاکید می‌کند: در حال حاضر وقتی فیلمی می‌خواهد ساخته شود از وزارت ارشاد دوبار مجوز می‌گیرد؛ یکی پروانه ساخت و دیگری پروانه نمایش. در هر دو مرحله وزارت فرهنگ وارشاد فیلم‌سازان را مکلف می‌کند از افرادی استفاده کنند که دارای شماره نظام سینمایی هستند. در مرحله دوم وقتی کار به نمایش فیلم رسید، اگر شکایتی مطرح شده باشد، شورای عالی خانه سینما افراد را مکلف می‌کند تا در شورا اختلافشان را حل کنند. در اینجا به نوعی امنیت شغلی هنرمندان در عرصه سینما را وزارت ارشاد ایجاد کرده است. اما دفتر موسیقی چنین جایگاهی ندارد.

ارجمند در پاسخ به این پرسش که چرا با وجود نامه محمد معتمدی به سرپرست دفتر موسیقی، این نهاد مجوز آلبوم «ابروکمان» را صادر کرده است؟ می‌گوید: قانون خدمات عمومی دولت تاکید می‌کند که یک کارگزار دولت وظیفه‌اش صیانت و ایجاد امنیت برای تمام شهروندان در تمام بخش‌های خدمات عمومی دولت است. اگر معارضی برای یک ملک پیدا شود یا برای یک محصول، اگر برای مسئولِ مربوطه مشخص شود که معارض ادعای به حقی دارد از ادامه روند آن پروژه جلوگیری می‌کند تا حصول نتیجه چه در محافل قضایی و چه در مجالس حل اختلاف انجام شود.

وی ادامه می‌دهد: در اینجا مقصر در وهله اول آقای ذبیحی فر و در مرحله دوم دفتر موسیقی است. دفتر موسیقی می‌توانست با نشستی سه جانبه میان ناشر، آهنگساز و خواننده به نتیجه برسد. زمانی که من در دفتر موسیقی بودم اجازه ندادم حقوق کسی نادیده گرفته شود اما پس از من این اتفاق افتاده است. این فرار از واقعیت و عدم ایجاد امنیت توسط خود دفتر موسیقی برای هنرمندان است.

ارجمند تاکید می‌کند: راهش این بود که دفتر موسیقی پرونده را مسکوت می‌گذاشت تا نتیجه لازم حاصل شود؛ به خصوص که آقای معتمدی طی نامه‌ای اعلام کرده که رضایت لازم برای انتشار این آلبوم را ندارد.

مدیر کل سابق دفتر موسیقی درباره موارد مشابه می‌گوید: موارد این‌گونه زیاد پیش می‌آمد. افشین یداللهی، خانواده آقای منزوی و خیلی‌های دیگر نامه داده بودند که از انتشار آثار مربوط به آنان جلوگیری شود که در دوره من این کار انجام می‌شد. وزارت ارشاد آخرین امید و تکیه‌گاه هنرمندان برای احقاق حقوقشان تا قبل از انتشار است. تا قبل از انتشار رسیدگی به امور بسیار ساده است اما بعد از انتشار رسیدگی کار دشواری می‌شود.

ارجمند درباره حقوق معنویِ خواننده و تکنواز می‌گوید: آقای معتمدی هم به ناشر و هم به آهنگساز و هم به وزارت ارشاد اعلام کرده که رضایت برای انتشار اثر ندارم. خواننده و تک‌نواز به عنوان کسانی که شخصیت مستقلی در تولید اثر دارند، در برخی از کشور‌ها مانند آلمان حقوق معنوی هم به آنان تعلق می‌گیرد؛ یعنی هر بهره‌برداری از اثر باید با نظر این هنرمندان باشد. این موضوع در ایران رعایت نمی‌شود. مهمترین نکته در باره آلبوم «ابروکمان» این است که؛ چون همه می‌دانستند که معتمدی راضی به انتشار این اثر نبوده، به نظرم نباید اثر را منتشر می‌کردند.

به هر روی دفتر موسیقی، معاونت هنری و در نهایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیش از هر چیز باید مرجعی امن برای احقاق حقوق هنرمندان باشند نه این که آنان را به مراجع قضایی واگذارند. معاونت هنری باید برای حل این مشکل و البته مشکلات مشابه چاره‌ای بیاندیشد.

انتهای پیام/