رخنه های نفوذ


پیشرفت های علمی ما می باید در راستای مسائلی که بر اساس برنامه ریزی های اقتصاد مقاومتی ایجاد می شود به پیش رود نه مسائل ناشی از اقتصاد وابسته لیبرال سرمایه داری.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، یکی از راه های نفوذ دشمن به کشور عزیز ما راه دانشگاه است. از ابتدای تأسیس دانشگاه در کشور ما، بنا بر وجود یک دانشگاه وابسته گذاشته شد. تا قبل از انقلاب اسلامی این جریان به قوت ادامه یافت. دوره های آموزشی تأسیس شده بیشتر تا حد لیسانس بود، و فوق لیسانس در واقع آخرین حدی از تحصیلات عالی بود که دانشجویان ایرانی می توانستند از آن استفاده کنند. مؤسسه پژوهشی درخوری هم غیر از آن نوع که در خدمت برنامه های غرب و یا برای تولید محصولات غربی بود وجود نداشت.

هر یک از دانشگاه های ما مفتخربه وابستگی به یک دانشگاه عمدتاً آمریکایی بود که برنامه های خود را از آن می گرفت. به عبارت دیگر بر اساس برنامه ریزی آن دانشگاه مادر که به آن مثلاً خواهر خوانده می گفتند، اداره می شد.

هیچ یک از دانشگاه هایمان حق گذر از برنامه های دانشگاه اصلی خود را نداشتند.  حتی اگر می خواستند درسی اضافه کنند و یا بخشی به درسی بیفزایند باید با اجازه دانشگاه مادر باشد. یکی از همکاران دانشگاهی می گفت: برای اضافه کردن یک درس مجبور شده بود به آمریکا برود و پس از تصویب آن دانشگاه موفق به ارائه آن درس در ایران گردیده بود.   این دانشگاه ها برای تربیت تکنسین، برای انجام امور مربوط به اداره سرمایه گذاری های خارجی در کشور ایجاد شده بودند؛از این رو وسواس زیادی برای فراگیری استاندارد های آنان در این دانشگاه ها اعمال می شد.

  اگر افراد مستعدی هم وجود داشتند که می توانستند به تولید علم بپردازند برای ادامه تحصیل به خارج و آسان تر، به همان دانشگاه مادر می رفتندو به این ترتیب در زمره خیل نوآوران دوره های دکترای آن دانشگاه قرار می گرفتند.  دوره های دکترا در کشور به ندرت وجود داشت.اگر هم چنین دوره ای تأسیس می شد برای تربیت نیروی انسانی کارشناس عالی رتبه برای کارخانه یا واحد اقتصادی بود که با سرمایه گذاری خارجی در ایران تأسیس شده بود.  

بعد از انقلاب اسلامی بحمداله این یوغ وابستگی از پای دانشگاه های ما باز شد.  در ابتدا به نظر می رسید که قطع رابطه سازمانی با دانشگاه های خارج موجب قطع شریان حیاتی ورود علم به ایران خواهد شد.  عده ای از این بابت ابراز نگرانی می کردند. جریان انقلاب فرهنگی و تعطیلی موقت دانشگاه ها هم به این احساس دامن زد.  آنان انقلاب و انقلابیون را سرزنش می کردند و آنان را ضد علم و پیشرفت کشور می خواندند. 

اما به تدریج معلوم شد که این احساس شدید وابستگی، القائی دروغین است و ایرانی می تواند خود به کسب و تولید علم بپردازد و نیازی به وابستگی فکری و سازمانی به هیچ یک از مراکز غربی ندارد.  بعد از چندی که دانشگاهیان ما خود را پیدا کردند، دوره های دکتری در کشور تأسیس شد.  این جریان به طوری پیش رفت که هم اکنون در همه دانشگاه های عمده کشور دوره های مختلف دکتری وجود دارد و در دانشگاههای با سابقه هیچ گروهی نیست که دوره دکتری نداشته باشد.

این دوره ها موجب نوآوری های علمی شدند.  مراکز تحقیقی و پژوهشکده و پژوهشگاه هایی نیز تأسیس شد.  این جریان در برخی از رشته ها به گونه ای پیش رفت که نوآوری های علمی چشم جهانیان را خیره نمودو به همین علت برای پیش گیری از این پیشرفت ها که تولیدات آن جنبه استراتژیک و راهبردی در علم و تجارت جهانی دارد، به دست و پا افتادند.

به بهانه های واهی تحریم های مختلف را به کشور تحمیل کردند.  ورود کالاهایی که در افزایش این علوم و دستاورد های آن مؤثر بود را مانع شدند.  و بالاخره این پیشرفت ها قدرت مندترین کشور های جهان،که با حق وتو و دیگر رانت های قدرتی، به اداره جهان مشغولند را وادار به مذاکره با دولت مردان ایران کرد تا به هر نحو شده جلوی این پیشرفت های علمی را بگیرند.

هم اکنون این پیشرفت ها و کما بیش در همه رشته ها، در شرایطی که بیشترین تنگنا ها بر دانشگاه های ما وارد شد حاصل شده است.  دانشگاه های ما راه پیشرفت را یافته و تجربه کرده اند.  می توانند با استفاده از این تجربیات راه خود را ادامه دهند و با استفاده از دستاورد های این علوم در زمره پیشرفته ترین کشور های جهان قرار گیرند. این امر در صورتی خواهد شد که جهت گیری تولیدات علمی، به فرموده مقام معظم رهبری، در جهت رفع نیاز های حقیقی جامعه و حل مسائل آن قرار گیرد. 

اما دشمن می خواهد مجدداً شرایط را به نفع خود تغییر دهد و با رخنه در دانشگاه ها و مراکز علمی ما همان دوران وابستگی را تجدید کند.  افزایش مراودات و آمدن هیئت های علمی از دانشگاه های مختلف جهان و وعده همکاری های علمی، ضمن این که می تواند بسیار خوب باشد، اما خطر افتادن به دام همان شرایط قبل از انقلاب را نیز دارد. 

مدیران محترم دانشگاه ها می باید در مقابل وابستگی فکری و به خصوص سازمانی به دانشگاه های غرب مقاومت کنند.  آنان می باید در مقابل القائات: ما نمی توانیم، و خود کم بینی ها، ایستادگی مردانه کنند.  همکاری با دانشگاه های دیگر جهان در صورتی برای ما مفید خواهد بود که: اولاً استقلال فکری و برنامه ای را از ما نگیرد؛ و در ثانی در موضوعاتی این همکاری صورت پذیرد که به حل مسائل داخلی ما بپردازد نه رفع نیاز های علمی خارج از کشور.

علاوه بر این، پیشرفت های علمی ما می باید در راستای مسائلی که بر اساس برنامه ریزی های اقتصاد مقاومتی ایجاد می شود به پیش رود نه مسائل ناشی از اقتصاد وابسته لیبرال سرمایه داری.
در این مورد ان شاالله باز هم مطالبی به عرض خوانندگان گرامی خواهیم رساند.

منبع: روزنامه رسالت

انتهای پیام/