فرصت‌های بسیج برای کارآمدی دولت


منافع ملی بر همه ترجیحات گروهی و سلایق سیاسی مرجح است و امروز وظیفه دولت بهره‌گیری از همه ظرفیت‌های مفید و در دسترس در جهت کارآمدی و مقاوم‌سازی اقتصاد است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، کارآمدی نظام‌های اجرایی، یکی از چالش‌های اساسی کشور در سال‌های اخیر بوده است و می‌توان گفت حل این مسئله می‌تواند ‌حل  مسائل دیگر را نیز به همراه داشته باشد.
در این میان آنچه باید بیشتر بدان توجه کرد، نقش و جایگاه مردم و نهادهای مردمی در حل این مسئله جدی و عمومی است.

بر این اساس بسیج به‌عنوان سرمایه اجتماعی نظام و تبلور نقش‌آفرینی عمومی و تخصصی مردم در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، می‌تواند پاسخگوی مناسبی برای این مسئله و مسائلی از این ‌دست باشد.  در ادامه کوشش خواهد شد به برخی نکات مهم حول فرصت‌های بالقوه و بالفعل درون بسیج برای کارآمدسازی دولت و نظام اجرایی کشور پرداخته شود.

1 ـ یکی از مهم‌ترین موانع کارآمدی نظام اجرایی، وجود تزاحم‌هایی است که باعث اتلاف انرژی جریان‌های فعال کشور است و از جمله این تزاحمات، تزاحم‌های میان‌دستگاهی و بین دستگاه‌ها و جامعه است. گاه دستگاه‌های مسئول در اجرای برخی تصمیمات دچار اختلافاتی هستند که عدم همراهی و حتی مخالفت برخی دیگر از دستگاه‌ها، عملاً تصمیمات را متوقف یا ناکارآمد می‌سازد.

گاه دستگاه‌های مسئول بدون در نظر گرفتن اقتضائات اجتماعی به دنبال پیشبرد سریع امور و اتخاذ تصمیماتی هستند که با عدم همراهی مردم مواجه می‌شود که نمونه آن ‌را در ماجرای انصراف از یارانه در سال گذشته مشاهده کردیم و گاه مطالبه‌ای در میان مردم وجود دارد که به دلیل وجود دیوان‌سالاری‌های دست و‌پاگیر یا عدم تعامل مستقیم برخی مسئولان با مردم، به مرحله اجرا نمی‌رسد.  در همه این حالات تزاحمات نهادی و اجتماعی مانع کارآمدی نظام اجرایی است و همان‌گونه که پیداست، وجود ظرفیتی همچون بسیج با ویژگی‌های مردمی- حاکمیتی می‌تواند در حل بخش عمده‌ای از این چالش‌ها مفید فایده واقع شود.

2ـ از دیگر موانع کارآمدی، نگرش بروکراتیک و فرسودگی برخی سامانه‌های موجود است، به‌گونه‌ای که گاه برخی تصمیمات مهم و راهبردی که اتفاقاً موردقبول نخبگان و جامعه نیز هست در میان چرخ‌دنده‌های فرسوده و کند بدنه دستگاه‌های اجرایی متوقف ‌شده و سال‌ها به طول می‌انجامد. میزان هزینه مالی، انسانی و روانی از چنین آسیبی در کشور به حدی زیاد است که به‌هیچ‌عنوان قابل‌محاسبه نیست.

در این میان آنچه می‌تواند علاج‌بخش این آسیب مدیریتی کشور باشد، «نگرش، فرهنگ و مدیریت جهادی» است که با هم‌افزایی همه ظرفیت‌های دلسوز انقلاب و متخصص در امور، توانی وارد عرصه اجرا می‌کند که بسیاری از گره‌های کور گشوده شده و تجربه تاریخی انقلاب ‌اسلامی در دوره دفاع مقدس و پس‌ از آن نیز مؤید همین ادعا است. اکنون بسیج به‌عنوان مهم‌ترین منبع رشد و تسری گفتمان جهادی در جامعه و با وجود ظرفیت عظیم انسانی نیروی «مؤمن جهادی» می‌تواند رهاوردهای بی‌نظیری را در دهه چهارم انقلاب ‌اسلامی در حل چالش کارآمدی به ارمغان آورد.

3 ـ یکی دیگر از موانع کارآمدی، عدم چرخش نخبگانی و خصوصاً نسلی در حوزه‌های مدیریتی است. فرسودگی و رکود مدیران در دستگاه‌های اجرایی، پس از مدتی آنها و دستگاه‌های تابعه‌شان را دچار روزمرگی و ناکارآمدی می‌کند و متأسفانه اخیراً مشاهده می‌شود که این آسیب مهم در دستگاه‌ها، جدی‌تر نیز شده است، به‌گونه‌ای که مدیری در ابتدای هشتمین دهه عمر خویش بر مسند یکی از اجرایی‌ترین دستگاه‌ها که با معیشت و سفره مردم مرتبط است، تکیه زده و متأسفانه گزارش‌ها نشان می‌دهد «میانگین» عمر کابینه در حال حاضر نه‌تنها در تاریخ انقلاب‌اسلامی بی‌سابقه بوده، بلکه در رده سنی‌ای قرار دارد که به‌طور طبیعی بیشتر انسان‌ها در آن سن دوره بازنشستگی خود را سپری می‌کنند.

چنین وضعی نه‌تنها امید را برای جوانان و نسل سومی‌ها برای رشد بالندگی به یأس بدل می‌کند، بلکه فرصت‌های مدیر را برای تربیت سرمایه انسانی از میان می‌برد. در صورت تداوم وضع موجود، یکی از مهم‌ترین آسیب‌های جدی‌ای که نظام مدیریتی و اجرایی و به‌طورکلی کارآمدی را تهدید می‌کند، خلأ مدیر جوان و متخصص در تراز انقلاب‌ اسلامی است. اکنون تا دیر نشده است باید برای این مهم چاره‌ای اندیشید و یکی از بهترین ظرفیت‌های پرورش سرمایه انسانی در تراز انقلاب ‌اسلامی، بسیج است که لزوم توجه هرچه بیشتر دستگاه‌های مسئول به این فرصت راهبردی را نشان می‌دهد.

4 ـ مهم‌ترین حوزه‌ای که ناکارآمدی نظامات موجود در آن رخ می‌نماید و به چشم اسفندیار کشور نیز تبدیل ‌شده است، حوزه اقتصادی است.

می‌توان گفت ناکارآمدی نظام اقتصادی کشور منشأ عمده نارضایتی‌ها و بستر بسیاری از سوءاستفاده‌های بدخواهان ملت ایران بوده است. اکنون، به نظر می‌رسد مقاوم‌سازی اقتصاد و تکیه به پیشرفت درون‌زا، یگانه راه‌حل عبور از چالش مزمن اقتصادی کشور است که دستیابی به این جایگاه، نیازمند عزم عمومی نخبگان و آحاد جامعه در اجرای دقیق سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی و نیز به میدان آوردن همه ظرفیت‌ها، از جمله ظرفیت بی‌بدیل بسیج است.

چنانچه رهبر معظم انقلاب ‌اسلامی، حضرت امام خامنه‌ای نیز می‌فرمایند: «بخش‌هایی وجود دارند خارج از دولت؛ اینها می‌توانند در اقتصاد مقاومتی نقش ایفا کنند، از جمله بسیج؛ من یک گزارشی [هم‌] دیدم. خیلی لازم است به نظر من - اگر وقت کنند آقای رئیس‌جمهور یا لااقل آقای جهانگیری ـ که بخواهید و ببینید مجموعه‌ بسیج در مورد اقتصاد مقاومتی چه ‌کارهایی می‌توانند انجام بدهند و ظرفیتش را دارند؛ ظرفیت خیلی خوبی است. بسیج چیز کمی نیست، چیز کوچکی نیست؛ بسیج یک مجموعه‌ عظیم و آماده‌به‌کاری است؛ اینها را بخواهید، ببینید چه‌کار می‌توانند بکنند؛ اینها می‌آیند امکانات خودشان را عرضه می‌کنند و می‌گویند این‌ کارها را هم کرده‌ایم. به نظر من امکاناتِ [خوبی هست‌]. حالا از جمله من بسیج را مثال زدم؛ بخش‌های گوناگونی هستند، افراد اقتصاددان و به‌اصطلاح اقتصادی‌عمل‌کنِ بیرونی؛ بعضی‌ها هستند که شرکت‌هایی دارند و کارهایی دارند، از ظرفیت‌های اینها می‌شود استفاده کرد.»

هرچند گام‌های مهمی از سوی مجموعه بسیج در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی برداشته ‌شده است، اما به نظر می‌رسد هنوز آن‌گونه که شایسته است از سوی دولت میدان لازم برای بروز و ظهور همه ظرفیت‌های بسیج در حوزه مقاوم‌سازی اقتصاد پدید نیامده است که ممکن است از سوی برخی نوعی برخورد سیاسی تلقی شود.

با این‌ حال باید دانست که منافع ملی بر همه ترجیحات گروهی و سلایق سیاسی مرجح است و امروز وظیفه دولت بهره‌گیری از همه ظرفیت‌های مفید و در دسترس در جهت کارآمدی و مقاوم‌سازی اقتصاد است.
اکنون می‌توان گفت بسیج یکی از کلیدهای اصلی گشایش چالش کارآمدی نظامات اجرایی و مدیریتی کشور است و البته بسیج تنها منحصر به سازمان و تشکیلات آن نیست، بلکه هر آن که معتقد به اصول انقلاب‌ اسلامی و در پی حاکم‌سازی گفتمان «عزّت و پیشرفت» - مطابق آنچه از منویات امام خامنه‌ای استفاده می‌شود - باشد در خط بسیج و ظرفیتی برای نظام اسلامی است.

منبع : روزنامه جوان

انتهای پیام/