نگرانی «عبدالله» و نگاهی به فعالیت «التحریر» در افغانستان
عبدالله عبدالله رئیس اجرایی دولت افغانستان این هفته از فعالیت تروریستی التحریر در کشورش سخن گفت، موضوعی که تا امروز به بحث داغ رسانههای این کشور تبدیل شده است.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، عبدالله عبدالله رئیساجرایی حکومت وحدت ملی افغانستان در جلسه این فهته شورای وزیران افغانستان به مسألهای اشاره کرد که تا امروز در صدر اخبار این کشور قرار دارد.
وی به حزب التحریر اشاره کرد و گفت: حزبی به نام «التحریر» در افغانستان مشغول فعالیت است که به هیچ وجه جنبه سیاسی ندارد.
وی در این نشست که در قصر سپیدار کابل برگزار شد اظهار داشت: حزب التحریر یک حزب سیاسی نیست، بلکه یک سازمان تروریستی است.
عبدالله تأکید کرد: این حزب در تلاش است تا با گسترش فعالیتهای خود و جذب جوانان افغانستان آنها را برای انجام اقدامات تروریستی تشویق کند.
رئیساجرایی حکومت وحدت ملی افغانستان اذعان داشت: قطعا فعالیتهای حزب مذکور از دید نهادهای امنیتی افغانستان پوشیده نیست، اما این حزب باید بصورت جدی تحت بررسی قرار گیرد.
پس از این بود که التحریر به سخنان عبدالله واکنش نشان داد و اعلام کرد که اظهارت رئیس اجرایی حکومت وحدت ملی افغانستان بدون سند و مدرک است.
دفتر حزب «التحریر» با انتشار اعلامیهای در صفحات اجتماعی این حزب، اظهارات روز گذشته عبدالله عبدالله رئیس اجرایی حکومت وحدت ملی افغانستان را رد کرد.
در اعلامیه این حزب آمده است: رئیس اجرایی در نشست شورای وزیران گفته است حزب التحریر شاخه غیرنظامی احزاب تروریستی است که نسل جوان و مردم را به رفتن به سوی فعالیتهای تروریستی تشویق میکند که این گفتهها از سوی حزب التحریر رد میشود.
در ادامه این اعلامیه آمده است: فعالیتهای حزب التحریر در حالی باعث سراسیمگی دولت دستنشاندۀ جانکری شده و آن را تروریستی قلمداد میکند که روزانه دهها و صدها مسلمان در افغانستان از سوی استخبارات (سازمانهای اطلاعاتی) غربی و منطقه به شکل وحشیانهای کشته میشوند، ولی دولت همواره در قبال چنین جنایاتی سکوت کرده و در برخی موارد شریک جرم بوده است و این مسلمانکشیها را اعمال تروریستی نمیداند.
التحریر در اعلامیه خود آورده است که عبدالله عبدالله برای صحت ادعاهایش کوچکترین سند و مدرکی ندارد.
با این حال با توجه به اهمیت سخنان عبدالله عبدالله و مهم بودن فعالیت این حزب در افغانستان به بررسی فعالیت التحریر پرداختیم:
اوضاع سیاسی- اجتماعی جهان اسلام، به ویژه خاورمیانه، در نیمۀ سدۀ بیستم شرایطی را به وجود آورد تا جنبشی به نام حزب التحریر (حزب آزادیبخش) در آن شکل گیرد. ایـن حـزب در سـال 1952میلادی در شـهر قـدس بـه رهبـری «شـیخ تقیالدین النبهانی» که از دانشآموختگان «الازهر» مصر بود، وارد صحنۀ مبـارزات گردید.
اندیشه سیاسی حزبالتحریر بر محور تشکیل دولت اسلامی قرار دارد که با عنـوان خلافـت از آن نـام میبرند و به دنبال آن، رئیس دولت اسلامی را نیز خلیفه مینامند که به اداره امور خلافت (دولت اسلامی) مـیپـردازد.
فرآیند عضوگیری حزب التحریر
این حزب در 40 کشور جهان، به ویژه در کشورهای آسیای مرکزی فعالیت دارد. عـضویت در این حـزب محـدودیت چنـدانی نـدارد؛ تنهـا مسلمان بودن و پـذیرش اسـلام بـه عنـوان یـک نظـام کاربردی شرط اساسی آن است و رنگ پوست، قومیت و مذهب در آن دخالتی ندارد.
البته اندیشه خلافـت در نزد این حزب پـذیرش آن را از جانـب گـروههـای شـیعی مذهب محدود خواهد کرد زیرا نـسبت بـه نـوع نظـام حکومتی، تشیع اندیشه ولایتـی دارد و حـزبالتحریـر اندیشه خلافتی، هرچند که این حزب پیروان همـه مـذاهب را بـه دعـوت خـویش فراخوانـده اسـت. این در حالی است که اعضای این حزب معمولا اهل دانشگاهها و امامان مساجد هستند. برنامهریزی مدیران این حزب با شیوههای مختلف از جمله تحریک احساسات، توانسته در حلقههای «دعوتگران و مبارزان»، جوانان را جذب کند و از این رو جوانان نیز در زمینه توسعه و رشد این حزب از هیچ تلاشی دریغ نکردهاند.
ساختار حکومت اسلامی و التحریر
حزب التحریر با مشخص نمودن نوع حکومـت و زبـان آن بـه این مسئله میپردازد که حاکم دولت اسلامی چه کـسی باید باشد؟ حزب، خلیفـه، امـام یـا امیرالمـؤمنین (سـه عنوانی که حزب در این مورد بـه کـار بـرده اسـت) را حاکم بر جامعه اسلامی معرفی میکند که عمّال خود را به ولایتها اعزام میکند. افراد فعال این گروه براساس سلیقه خود قانون وضع میکنند و تفسیر حدیث و آیه را خود میسازند و به ذهن دیگران تزریق میکنند.
بطور خلاصه، میتوان گفت که افراد این حزب با تمام جناحهای اسلامی و غیراسلامی مخالف هستند و تفسیرشان از دین، منحصربه فرد و متفاوت است. (اجهزه الدوله الخلافه، 20 :1426؛ منشور حزب التحریر، 20 شعبان 19 :1405).
خلیفه بـرای اینکـه بتوانـد بـه عنـوان رئـیس دولـت اسلامی حکومت خود را آغـاز کنـد، بایـد هفـت ویژگـی داشته باشد: 1. مرد بودن، 2. مـسلمان بـودن، 3. آزاد بودن، 4. بالغ بودن، 5. عاقل بودن، 6. عـادل بـودن، 7. قـادر بـودن (اجهـزه الدولـه الخلافـه، 8 :1426 ملازم آن کفایت داشتن ؛31-37/2 :1324 ،الاسـلامیه الشخـصیه ،؛النبهانی21-24 النبهانی، 254 :1423)
روش تعیین خلیفه
روش تعیین خلیفه نیز بیعت است. اهمیـت بیعت در نگاه حزبالتحریر از اینجا آشکار میشود که با این کار، آنها حکومت اسلامی را تنها انتخابی مـیداننـد و شیوه نص را، که روش انتصاب امام است، نفی مـیکننـد. نبهانی در این باره میگوید کـه بیعـت طریقـه نـصب خلیفـه و رسـمیت یـافتن خلافـت اسـت و اگـر کـسی پیشاپیش بـه وسـیله شـارع مـشخص شـده باشـد عمـلاً منصوب شده و حاجت به بیان طریقۀ نصب وی نیـست.
ارکان دولت اسلامی از نگاه التحریر
در حالی که عقد خلافت از طریق بیعت است کـه منعقـد میشود و طبعاً این به معنای عدم نصب پیـشین و تعیـین یک فرد معین به عنـوان خلیفـه اسـت. همچنـین حـزب ساختار دستگاه حاکمه دولـت اسـلامی را نیـز مـشخص نموده و آن را بر 9 رکن گذاشته است کـه شـامل خلیفـه، معاون تفویض، معاون تنفیذ، امیر جهاد، والیها، قـضات، دستگاه اداری، مجلس امت و سپاه اسـت.
گردآوری منابع: اندیشه سیاسی حزب التحریر (دکتر حسن حضرتی) (عبدالواحد قادری)
حزب التحریر در افغانستان
حزب التحریر، یکی از احزابی است که همواره در مخالفت با دولت افغانستان ذهنیتسازی کرده است. این حزب از سال 2003 میلادی در این کشور به صورت غیررسمی فعالیت میکند و فعالیتهای این حزب شامل پایگاه رسمی اینترنتی، نشریه چاپی، جلسات مخفی و علنی و حتی تا مرز کنفرانسهای خبری است اما نشانی از این حزب در میان احزاب ثبت شده در وزارت دادگستری افغانستان به چشم نمیخورد.
بیشترین و فعالترین اعضای این حزب در افغانستان، دانشجویان و طلاب مدارس و امامان مساجد هستند. در اکثر این اماکن، رابطههای اعضای تازه وارد و قدیمی در محدوده پیوند استاد – شاگردی است که به شدت تأثیرگذاری وتأثیرپذیری همراه با احترام در این جمعیتها فوران میکند.
حزب التحریر در افغانستان انتشارات گسترده در قالبهای کتاب، مجله، ماهنامه، گاهنامه، بروشورهای تبلیغی و در نهایت مجموعهای از دادههای این حزب در پایگاه رسمی این حزب منتشر میشود و در میان کتابهای به نشر رسیده توسط این حزب، میتوان به کتاب «دموکراسی نظام کفر است»، «خلافت اسلامی»، «تکتل»، «میثاق امت»، «منهج»، «خلافت چگونه نابود شد»، «رد مفکوره کمونیزم» اشاره کرد.
گزارش های دقیقی وجود دارند که حزب التحریر اندک اندک طی سال های اخیر به پناهگاه منتقدان، ناراضیان و دادخواهان تندرو مبدل شده است. رهبری و تشکیلات حزب التحریر به همان اندازهای مرموز و به چشم نیامدنی است که دیدن ملاعمر تا امروز، حسرت به دل دوستان ودشمنانش نشانده است.
با این حال آیا گروهی که جهانشمول شعار میدهد و عمل میکند؛ نمیتواند از یک گروه بومی و کوچک خطر آفرینتر باشد؟ آیا این حزب در این صورت، یک تهدید جهانی نیست؟ کدام کشور جهان به گونه رسمی اعتراضی علیه این حزب داشته است؟
رزاق مأمون از نویسندگان افغان درباره این حزب میگوید: دیده میشود که در کشورهای مختلف به ویژه در آسیای مرکزی برخی از فعالان این حزب دستگیر و شکنجه میشوند و نیز گاهی هم دیده میشود سایت رسمی حزبالتحریر سر و صدا راه میاندازد و شعار ضد استعماری سر میدهد و آمریکا و همپیمانانش را مزدوران جیرهخوار میخواند و پیروانش را روحیه میبخشد تا به مبارزات خویش ادامه دهند و چه بسا اینکه در برخی موارد اینگونه تعذیرات نه تنها که نمیتواند مانع فعالیتهای این حزب شود، تبلیغات این حزب در حدی قوی است که با صحنهسازیها و سر دادن شعارهای احساس برانگیز؛ هزاران هوادارش را تحریک به تشدید مبارزات و جهاد میکند.
براساس گزارشهای مختلف، عمدهترین فعالیت حزبالتحریر در افغانستان در ولایتهای شمالی هممرز با تاجیکستان و ازبکستان مانند تخار، بدخشان و قندوز است.
حزبالتحریر در افغانستان با تفکرات و اعمال گروه طالبان این کشور به شدت مخالفت دارد.
انتهای پیام/.
برای دریافت آخرین اخبار «افغانستان، پاکستان و شبه قاره» عضو کانال اخبار تسنیم در تلگرام شوید