اربعین ظرفی است که مرزهای ساختگی را کنار میزند و مسلمانان را به هم پیوند میزند
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به اینکه زبان و ادبیات انسانی عاشوراء باید در اربعین نمود پیدا کند، اظهار داشت: اربعین یک حرکت است اما حرکتی که منجر به یک توقف نمیشود، باید در اربعین یک ایستگاه و فرصت تأمل جمعی فراهم کرد.
محمد تقی سبحانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفتگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با بیان این مطلب که شیعه اربعین را ایجاد نکرده است، بلکه این اربعین است که در تاریخ، شیعه را بپاداشته و زنده کرده است، گفت: اگر برای توسعۀ این فرهنگ میخواهیم همکاری و همراهی داشته باشیم، باید بدانیم اربعین در کدام نقطه از تاریخ است. اربعین یک بزرگداشت نیست، بلکه برنامهای الهی برای اهداف و غایات بلند انسانی است و باید از هر گونه حرکتی که نقش همافزایی و همآوایی اربعین را کمرنگ میکند، پرهیز کرد.
وی با اشاره به وظیفۀ شیعه در قبال این جریان عظیم تصریح کرد: ما باید از تحمیل هرگونه نگرش و ایده نسبت به ماجرای اربعین بپرهیزیم. وظیفۀ ما بازشناسی صحیح اربعین و همراهی با این ظرفیت بزرگ الهی است، پس باید اربعین را همان گونه که هست، با تمام خصوصیات بشناسیم و خودمان را با آن منطبق کنیم.
مدیر بنیاد فرهنگی امامت با اشاره به ضرورت اربعین شناسی تصریح کرد: یکی از ابعاد اربعین شناسی، بخش نقشها و کارکردهای اربعین است و ما میتوانیم با بازشناسی این نقشها خودمان را با این جریان نور همراه کنیم و در توسعه فرهنگ عاشورائی سهیم شویم.
رئیس سابق مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما با بیان چهار کارکرد و نقش برای اربعین، یکی از این کارکردهای اربعین را "نقش یادمانی" آن خواند و گفت: اربعین اولین نقطه بعد از عاشوراست که به انسان عاشورایی فرصت بازشناسی آن واقعه عظیم و تکاندهنده را میدهد و در تاریخ به صورت نمادین این اتفاق در نخستین اربعین حسینی نیز افتاده است. حادثۀ عاشورا آنقدر مهیب است که به عاشورائیان فرصت بازخوانی ابعاد آن را در همان روز نمیدهد. روز عاشورا فرصت قرائت این حادثه و ابعاد مختلف آن نیست، اما در اربعین این فرصت فراهم شده است.
رئیس پژوهشکده کلام اهل بیت(ع) خاطرنشان کرد: اهلبیت(ع) در روز عاشورا از ما حس و حضور عاشورایی را خواستهاند، در عاشورا باید از هر آن چیزی که ما را از این مشارکت وجودی و عملی باز میدارد، بپرهیزیم. پریشانی، مصیبت زدگی، گریه، سینهزنی، مرثیه خوانی، راه انداختن دستهها و تباکی برای این است که حس همراهی و همنوایی با حسین (ع) و حسینیان به انسان دست دهد. ما در روز عاشورا باید مثل کسی که در صحنۀ عاشورا حضور دارد، خودمان را عاشورایی کنیم، اما وقتی از عاشورا فاصله میگیریم و از نقشآفرینی و بازیگری صحنۀ عاشورا جدا میشویم، تازه فرصت بازخوانی پیدا میکنیم. عاشورا بازیگر و صحنه گردان میخواهد و اربعین در فرهنگ ما باید تبدیل به تماشاگری و عبرتآموزی از عاشورا شود. اما متاسفانه حق بازخوانی عالمانه عاشورا در این عرصه ادا نشده است ـ نه در فرهنگ خواص و نه در فرهنگ عوام. شاید یکی از دلایل این ضعف این باشد که نمیتوانیم در فضای عاشورا این مهم را به انجام برسانیم و بهترین فضا برای خوانش دقیق حادثۀ عاشورا اربعین است.
حجت الاسلام سبحانی اظهار داشت: همۀ انسانهایی که در عاشورا حضور داشتند و این حس و حیات عاشورایی را تجربه کردند، باید در اربعین این حس و حال و حضور را باز بخوانند؛ یعنی بگویند چه شد؟ چه بود و چرا؟ اینها سؤالات عاشورایی نیست، بلکه سوالات اربعینی است. شاید این گزارشها که جابربن عبدالله انصاری پس از 40 روز که غبارها فرو ریخته بود، به کربلا آمد و یا بازگشت اسیران در این روز به کربلا نمادی از این فرصت بازخوانی باشد.
مسئول انجمن علمی کلام اسلامی، کارکرد دوم اربعین را "جریانسازی" خواند و ادامه داد: باید در اربعین آن بارقههای آتش و حرارت عاشورائی در کنار یکدیگر گردهم آیند و شعلههای بلند حسینی را برافروزند، باید این قطرات عشق و شور با جمع شدنشان، سیل خروشان و دریای بیکران از حسینیان و زینبیان را بپا کنند؛ آری، اربعین این فرصت را برای جریانسازی جهانی فراهم کرده است. در اربعین تمام احساسهای عاشورایی از صورت فرد فرد و گروه گروه، خارج میشوند و در جریان این خط پیوستۀ نور به حرکت در میآیند و در آن منحل میشوند. انسانهایی که در مدرسه عاشورا، احساس عاشورایی را تجربه کردند، امروز در اربعین باید دستاوردهای معرفتی، روحی و اخلاقی خود را به مشارکت بگذارند تا از این جا یک رشد جمعی و عمومی به دست آید.
مدیر بنیاد امامت افزود: اینکه تأکید شده است پیاده به زیارت امام حسین (ع) بیایید، یعنی در آن رمزی وجود دارد، باید همۀ تعلقات کنار گذاشته شود. اینکه از هر کشوری و با هر نژادی در صحنۀ اربعین حضور دارد، نشان میدهد که نباید رنگ قومی و سیاسی پررنگ شود، چون هر کسی در اربعین حضور دارد، فقط یک عاشورایی است، این نگاه است که اربعین را تبدیل به یک جریان میکند و تا محور وحدت نباشد، جریانی ایجاد نمیشود. این محور در اربعین وفاداری به عاشورا است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به مقولۀ "ظرفیتسازی" به عنوان کارکرد سوم اربعین تصریح کرد: وقتی جریان اجتماعی و فرهنگی اربعین پدید آمد، تازه نقطۀ آغاز برای ظرفیت سازیهای جدید فرا میرسد. انسان عاشورایی از خود میپرسد در وفاداری با عاشورا باید چکار کرد، این سؤال «چه باید کرد» برای اربعین است؛ اربعین باید مسئوولیت های مارا در برابر عاشورا زنده کند و به سوال چه باید کرد، پاسخ گوید.
وی با بیان این مطلب که یکی از ضعفها در اربعین عدم وجود یک نقطۀ توقف است، خاطرنشان کرد: متاسفانه این رودخانه بزرگ اربعین یک نقطۀ تمرکز و توقف ندارد و ما باید در اربعین یک ایستگاه بزرگ بشری و یک فرصت تأمل جمعی فراهم کنیم. این ظرفیت در حج وجود دارد که نقطۀ توقفگاه دارد، اما اربعین نقطۀ توقفگاه ندارد و باید در اربعین امکان اجتماع در یک ساعت و روز را برای تمام عاشورائیهای جهان فراهم کنیم. در این توقفگاه اربعین همافزائیهای جدید شکل میگیرد و فرهنگ عاشورائی به تکامل میرسد.
مدیر سابق مرکز پژوهشهای صدا و سیما اظهار داشت: ظرفیت و قدرت "نمادسازی" عاشورایی، چهارمین کارکرد اربعین است. به دلیل زبان انسانی و اخلاقی عاشورا و به دلیل حضور جلوههای قدرتمند معارف اهل بیت (ع) در صحنه کربلاء و نیز به دلیل فراهم بودن احساس عاشورائی، زمینه خلاقیت ناب معنوی فراهم است. اینجاست که زبان و ادبیات انسانی و جهانی عاشورا باید مجال بروز و ظهور یابد و کربلا در اربعین باید میدان تولید و عرضه بهترین و خلاقترین آثار هنری انسانی باشد. با این کارکردها به روشنی میتوان گفت که اربعین یک ظرفیت و قدرت مهم برای بنیادگذاریهای جدید تمدنی است. اربعین میدان و ظرفی را فراهم کرده که انسانهای عاشورایی با برون رفتن از مرزهای ساختگی بتوانند به هم پیوند بخورند و خیزشهای نخستین برای آینده جدید را فراهم کند. پس بیائیم همگی اربعینی شویم.
انتهای پیام/