دومین سالگرد پاسخگویی؛ مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
دو سال از نخستین پاسخگویی رسمی علی مرادخانی به پرسشهای خبرنگاران در نشستی رسمی گذشته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روزگار غریبی است برای هنر، برای اهل هنر و مخاطبان هنر که روز به روز ارتباطشان و البته اطلاعشان از ارگانهای دولتیِ سیاستگذار در عرصه هنر کم و کمتر میشود.
هر روز خبری تازه از اوضاع موسیقی، تئاتر و تجسمی به گوش میرسد که نگرانیهایی در سطح جامعه ایجاد میکند. یک روز خبر از تعطیلی دوباره ارکسترها به دلیل کمبود پول است و روز دیگر خبر از رخدادهای بینال ونیز و یا اکسپوی میلان است، روز دیگر اهالی تئاتر به اوضاع این هنر اعتراض دارند؛ اما در نهایت پاسخی از سوی معاونت هنری وزارت ارشاد در کار نیست و اگر هم باشد در قالب گفتوگوهایی کوتاه با مدیرانی است که تنها در مراسمها میتوان آنان را برای دقایقی کشف کرد.
نبود پاسخهای درست و شفاف منجر به نگرانی مردم و استرس هنرمندان برای ترس از آینده کاریشان میشود. مهمترین نمونه در اینباره اوضاع کنونی ارکستر سمفونیک تهران است. مدیر هنری این ارکستر به دلیل اوضاع بد مالی و احتمال تعطیلی دوباره آن، به رئیس جمهور نامه نوشت و جالب این که حسن روحانی هیچ پاسخ رسمی به این نامه نداد.
البته آقایان مدیر همواره وعدههایی مبنی بر توضیحات مفصل درباره مسائل مختلف میدهند اما تمام این وعدهها امروز و فردایی دارند که فردایشان انگار هرگز فرا نخواهد رسید. بنیاد رودکی هم که مسئولیت مالی ارکسترها را برعهده دارد، تا کنون حاضر به انتشار لیست هزینههای ارکستر در چند ماه گذشته نشده است.
گاهی دیده شده که سرپرست دفتر موسیقی در پاسخ به برخی خبرنگاران، با لحنی پر از تکبر گفته که «مگر من باید به شما پاسخ بدهم». همین لحن و همین پاسخ نشان از نگاه بالا به پایینِ مدیران معاونت هنری به مخاطبان دارد. آنان هرگز خود را پاسخگو نمیدانند. توجه کنید که این پاسخ را سرپرست دفتر موسیقی میدهد، کسی که حکم مدیریت هم ندارد و در حال حاضر هم به نوعی حضورش در دفتر موسیقی غیرقانونی است.
در ارگانهای دیگر همواره رسم بر این است که نشستهایی خبری برگزار میکنند و مدیران ارشد رودر روی خبرنگاران مینشینند و پرسشهای رایج در سطح جامعه را بدون واسطه پاسخ میدهند.
از طرف دیگر در این نشستهای خبری هر ارگانی سعی در تشریح مسائل مربوط به آن ارگان، برنامههای آینده و البته نتایج کارهای گذشته دارند. ارگانهای موفق معمولا پاسخگو هستند و به آگاهی مخاطبانشان اهمیت میدهند. در مقابل اما معاونت هنری هیچ علاقهای به پاسخگویی ندارد و ترجیحشان بر بیخبریِ مخاطبان است و در اصطلاح چراغ خاموش حرکت میکنند.
به نظر میرسد که چراغ معاونت هنری هرگز سبز نمیشود و هرگز راهی برای خروج اطلاعات باز نمیکنند؛ حتی اگر قانون دسترسی آزاد به اطلاعات را دولت تصویب کرده باشد.
آنان به خوبی میدانند که اگر مخاطبان از برنامههایشان با خبر شوند، به طور حتم در آینده، آن برنامهها و نتایجش را مطالبه میکنند. شاید برای پیشگیری از این پیگیریها بهترین راه پاسخگو نبودن است.
وقتی مدیری در برابر هر رخدادی خود را در پستوی هزارتوی اتاقهای اداری پنهان کند، بیشک دست کسی به او نمیرسد تا توضیحاتش را درباره رخدادهای روز بپرسد؛ پس او هم پاسخی نمیدهد که مبادا بعدها برایش دردسری درست شود. البته مسئولان معاونت هنری از عواقب این پاسخگو نبودن هم بیاطلاعند که بیشک بیتوجهی به مخاطبان نتایج خوبی برای هیچ سازمانی ندارد.
اکنون که این گزارش نوشته میشود، دو سال از نخستین و البته آخرین نشست خبری علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گذشته است. نشستی که با پرسشهای بسیاری از سوی خبرنگاران همراه بود و پاسخهایی داده شد که تا ماهها موی دماغ معاونت هنری شده بود.
این نشست در دوم آذر 1392 برگزار شد و بعد از آن مسئولان معاونت هنری در تصمیمی عجیب تصمیم گرفتند که معاون هنری وزیر دیگر هیچ نشستی برگزار نکند. شاید به نوعی بتوان دوم آذر 94 را دومین سالگرد پاسخگویی معاونت هنری دانست. در عوض بار مسئولیت پاسخگویی به گردن مدیران کل موسیقی، هنرهای تجسمی و تئاتر افتاد.
با این کار مسئولیت تمام صحبتها و وعدهها تنها متوجه آن مدیر کل میشد و هرگاه که نیازی احساس شود، برای همدردی با هنرمندان، عذر مدیر کل را میخواهند. البته روند پاسخگویی مدیران کل هم بعد از مدتی متوقف شد و بار تمام پاسخگوییها به گردن سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد افتاد. به طور حتم سخنگوی وزارت ارشاد هم به دلیل اشراف نداشتن بر تمام حوزهها بسیاری از پرسشها را بیپاسخ میگذارد.
این همان روندی است که مسئولان هنری از آن استقبال میکنند و بر همین اساس هرگز خود را موظف به پاسخگویی نمیدانند. انگار قرار نیست خبری از معاونت هنری به بیرون درز کند. شاید هم «مصلح نیست که از پرده برون افتد راز».
انتهای پیام/