زائر اهل سنت اربعین: دعا می‌کردم تا از دنیا نرفتم، امام حسین(ع) را زیارت کنم

زائر اهل‌سنت امام حسین (ع) در روز اربعین می‌گوید: لطف خدا تا حالا ۶ بار مکه رفته­‌ام وهر سال دوبار به زیارت امام رضا می­روم، اما چند سال بود که دائم در فکر این بودم و دائم دعا می­کردم که تا از این دنیا نرفته‌­ام حرم امام حسین را بببینم.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدکریم امامپور، از اهالی اهل سنت استان گلستان است که در کاروان اهل سنت ایران در راهپیمایی عظیم اربعین شرکت کرده است. وی از جمله برگزارکنندگان مراسمات عاشورای حسینی در ترکمن صحرا نیز هست. متن زیر حاصل گفتگوی ما با ایشان است:

- چطور شد که تصمیم گرفتید در پیاده­ روی اربعین شرکت کنید؟

به لطف خدا تا حالا 6 بار مکه رفته ­ام وهر سال دوبار به زیارت امام رضا می­روم، اما چند سال بود که دائم در فکر این بودم و دائم دعا می­کردم که تا از این دنیا نرفته‌­ام حرم امام حسین را بببینم و به زیارتش بروم. بسیار به امام حسین علاقه دارم. همیشه این آرزو را در خانه تکرار می کردم و می­گفتم کاش در عراق جنگ نبود و کاش در عراق صلح می­شد و می­توانستم به زیارت امام حسین بروم. تا اینکه چند وقت پیش دامادم گفت اگر می­خواهی کربلا بروی اسمت را بنویسم. خواست خدا بود که توانستم به زیارت امام حسین بروم.

- پیاده­ روی و زیارت امام حسین چطور بود؟

عالی بود. اصلا نمیتوانم برایتان توصیف کنم. همه اعضای کاروان هم خوشحال بودند. ابتدا به نجف و حرم حضرت علی رفتیم؛ یک شب در نجف بودیم بعد از زیارت حضرت علی پیاده روی به طرف کربلا را شروع کردیم. 80 کیلومتر تا کربلا را پیاده رفتیم. در مسیر مسجدی به نام امام رضا ساخته بودند یک شب در آنجا استراحت کردیم. تعدادی از اهل سنت عراق را هم در طول مسیر دیدیم. آنها هم خیلی خوشحال بودند که اهل سنت ایران نیز در پیاده­‌روی اربعین شرکت کرده­‌اند. همه خیلی استقبال گرمی از ما داشتند و شیعه و سنی خوشحال بودند از اینکه کاروانی از اهل سنت ایران هم در اربعین شرکت کرده­‌اند. پذیرایی در طول مسیر طوری بود که ما حتی از خانواده خود هم این همه محبت را ندیده بودیم. پیر و جوان همه به سوی حرم حرکت می­کردند. برایم بسیار جالب بود که یکی از زائران گوسفندی را نذر کرده بود که با خود به حرم ببرد و در آنجا قربانی کند، اما در طول مسیر راه­پیمایی نه ریسمانی به گردن این گوسفند بود و نه نیاز به هدایت داشت و خود راهش را پیش گرفته بود و می­رفت.

- شما این مسیر طولانی را با پای پیاده اذیت نشدید؟

نه! اصلا متوجه نشدم چطور رفتم! آنقدر خوشحال بودم که اصلا انگار خبردار نبودم که پیاده می­روم.

- آیا زیارت شما هم شبیه زیارت شیعیان بود یا تفاوتهایی داشت؟

من که متوجه تفاوتی نشدم. به نظرم زیارت­ها همه مثل هم بود. از طرف دیگران هم اصلا هیچ عکس العملی ندیدم که بخواهد توجه کند که کسی که زیارت می­کند شیعه است یا سنی و یا تفاوتی احساس کند. اهل سنت ترکمن در ایران هم هر سال چند بار به زیارت امام رضا(ع) می­رود. حتی برای زیارت مرقد امام خمینی هم می­رویم. در جایی که ما زندگی می­کنیم شیعه و سنی با هم هستند و هیچ تفاوتی با هم ندارند، حتی در زیارت کردن.

- بیشتر پذیرایی از کاروان اهل سنت از طرف شیعیان بود یا اهل سنت؟

شیعه و سنی در آنجا معنا نداشت و همه به هم محبت می­کردند. اصلا معلوم نبود کی شیعه است و کی سنی! همه به عشق امام حسین آنجا بودند. حرف همه این بود که همه کسانی که به امام حسین ارادت دارند برادر و برابر هستند و فرقی نمیکند شیعه باشد یا سنی. من همیشه سر نمازهایم هم برای سرافرازی مسلمانان چه شیعه و چه سنی دعا می‌کنم. بسیار ممنونم از کسانی که شرایطی فراهم کردند که من به آرزویم رسیدم. امیدوارم باز هم بتوانم به زیارت امام حسین بروم و این بار خانواده را هم همراهم ببرم.

منبع: مجله الکترونیکی اخوت

انتهای پیام/