شورای همکاری خلیج‌فارس درباره سوریه و یمن دچار ارزیابی خطا شد

شورای همکاری خلیج‎فارس در ارزیابی‌های خود درخصوص اوضاع سوریه و جنگ یمن دچار اشتباه شده‌اند و اکنون با برگزاری نشست‌های «بی‌فایده» در تلاش برای حفظ آبروی خود هستند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه الکترونیکی رای‌الیوم در مقاله‌ای در ستون «سخن سردبیر» به قلم «عبدالباری عطوان» نوشت: چه‌بسا، برگزاری همزمان نشست سالانه سران کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس در ریاض با یکی دیگر از نشست‌های معارضان سوری در این شهر، کاملا اتفاقی و بدون هماهنگی باشد، ولی این همزمانی یکی از جنبه‌های چالش‌های این روزهای کشورهای حوزه خلیج‌فارس را نشان می‌دهد.
ما درباره برگزاری کنفرانس معارضان سوری به لحاظ موفقیت یا شکست آن و نزاعی که در هر دو حالت برای کشور میزبان مشکل‌ساز خواهد شد، سخن نمی‌گوییم بلکه ما درباره افتادن خطرناک بیشتر کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس در این بحران و پیچیدگی‌های آن سخن می‌گوییم که به وضعیت تاسف‌باری رسیده است.

کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس بزرگ‌ترین مسئول این بحران و آنچه به ملت سوریه از ویرانی، قتل و آوارگی وارد شده است، هستند؛ زیرا اول اینکه این کشورها متحد و حامی اصلی نظام سوریه طی 30 سال گذشته بودند و دوم اینکه همین کشورها از معارضان سوری با هدف ساقط کردن آن (نظام سوریه) پشتیبانی مالی و تسلیحاتی کردند آن‌هم نه به این دلیل که آن نظامی دیکتاتور است بلکه این کشورها در طرح‌های طایفه‌ای برای تجزیه ملت‌های و ترسیم دوباره مرزهای کشورهای آنها برحسب مقتضیات خودشان و به خواست حامیان شرقی و غربی خود دست دارند.

طبیعی است موضوع سوریه در کنار موضوع یمن که بازتاب دهنده مرحله دخالت نظامی جدید کشورهای عربی خلیج‌فارس است، در اولویت نشست این کشورها قرار بگیرد، این کشورها دخالت‌های‌شان در کشورهای همجوار و غیر همجوار بزرگ‌تر شده است. همچنین طبیعی است که نشانه‌های اختلاف به‌ویژه میان کشورهای مداخله‌جو در ائتلاف تحت رهبری ترکیه مانند عربستان و قطر، که خواستار کناره‌گیری بشار اسد چه با استفاده از زور و چه مسالمت‌آمیز هستند، با کشورهای دیگر آشکار شود، کشورهایی مانند عمان و تا حدود کمتری کویت که ترجیح می‌دهند از این موضوع فاصله بگیرند و یا مانند امارات متحده عربی وارد مثلث ائتلاف اردن و مصر شده‌ است.

چه بسا، پیچیدگی موضوع یمن کمتر از موضوع سوریه نباشد پس از گذشت 9 ماه از آغاز عملیات موسوم به «طوفان قاطعیت» علیه یمن و نابودی زیرساخت‌های آن، کشته شدن هزاران نفر و زخمی شدن ده‌ها هزار نفر دیگر و نیز ادامه محاصره زمینی، هوایی و دریایی زنده‌های آن، ولی این بحران همچنان به قوت خود باقی مانده و «صنعا» پایتخت یمن و بیشتر استان‌های دیگر به استثنای 4 استان، همچنان تحت کنترل جنبش «انصارالله» و ارتش است. در این میان، کشورهای عضو ائتلاف سعودی با گروه‌های «داعش» و «القاعده» برای تسلط بر این 4 استان رقابت دارند.

یمن به لطف عملیات «طوفان قاطعیت» به «چند یمن» با دو دولت تبدیل شده است که هر دولت نیز دو رئیس‌جمهور دارد. دولت به اصطلاح «مشروع» که میان «عبدر ربه منصور هادی» (رئیس‌جمهور مستعفی) و رقیبش «خالد بحاح» که معاون وی نیز است، تقسیم شده است و هر کدام از آنها برای خود یک پایتخت انتخاب کرده‌اند؛ هادی در «عدن» و بحاح در «مارب». دومین دولت موازی نیز بین انصارالله و «علی عبدالله صالح» (رئیس‌جمهور سابق یمن) است با این تفاوت که این دولت در صنعا، پایتخت قانونی یمن اقامت دارد.

تلاش‌ها مانند توافق درباره اعلام آتش‌بس در یمن پیش از مذاکرات ژنو و نیز نشست معارضان سوری در ریاض به منظور انتخاب یک هیئت متحد برای مذاکره با دولت سوریه، مذاکره‌ای که تا همین دیروز خط قرمز بود، و نظام سوریه نظامی غیرقانونی خوانده می‌‌شد که روزهای پایانی خود را سپری می‌کند، موفقیت‌آمیز نیست بلکه این تلاش‌ها با هدف حفظ آبروی طرف‌‌هایی  است که به لحاظ نظامی، سیاسی یا هردوی آن در هر دوی این پرونده گرفتار شده‌اند.

در سایه آشفتگی‌ای که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس به دلیل اختلاف دیدگاه‌های هر یک از اعضای آن درباره پرونده‌های مختلف به غیر از این دو موضوع مزبور در آن به‌سر می‌برند، دشوار است شاهد برگزاری مذاکراتی جدید یا ارائه راه‌حل‌های جدید باشیم و باید گفت در واقع، چنین نشست‌هایی صرفا نشست‌های روتینی برای گرفتن عکس و خوردن شام در پایتخت کشور میزبان و سپس ترک کردن محل جلسه در سریع‌ترین زمان ممکن است.

برخی دولت‌های عربی حوزه خلیج‌فارس در ارزیابی‌شان از اوضاع سوریه دچار اشتباه شده‌اند و درباره ورود به جنگ یمن نیز شتابزده عمل کردند و همچنین بدون آمادگی و بررسی دقیق، وارد جنگ نیابتی با ایران شده‌اند. آنها در این خصوص به غرب بسیار دلخوش کرده‌اند، غربی که دیگر نمی‌پذیرد نقش سگ نگهبان را در ورود به جنگ‌هایی که کشورهای حوزه خلیج‌فارس خواهان ورود به آن نیستند، ایفا کند. تجربه‌های دردناک و پزهزینه‌ آمریکا و غرب به لحاظ مادی، انسانی و سیاسی در عراق، لیبی، افغانستان و اخیرا در سوریه این تغییرات در نقش‌ها و سیاست‌ها و ماجراجویی‌های نظامی را محتوم کرد.

نشست‌های سران کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به همان شکل سابق مفید نیست و حتی برای خود مصری‌ها نیز مهم نیست، علاوه بر اینکه این نشست‌ها برای خود شرکت‌کنندگان یا ملت‌هایشان نیز مهم نیست. با وجود اینکه 30 سال از تاسیس شورای همکاری به عنوان سازمانی منطقه‌ای با اعضایی همگون می‌گذرد، ولی این سازمان در تحقق اهداف بزرگ خود درخصوص همکاری همه‌جانبه و ایجاد وحدت منطقه‌ای ناکام مانده است. همچنین این شورا مرحله‌ای طولانی را در مسیر انقراض و ذوب شدن طی کرد و همه تلاش‌های متکبرانه و پنهان کردن این واقعیت تاثیری ندارد.

انتهای پیام/