دیپلمات ها را به یاری نفت بخوانید

روند نزولی قیمت نفت مثل افزایش قیمت دلار در سال های گذشته شده است. زمانی که می پرسیدیم دلار چند است و به عنوان مثال پاسخ می دادند که الان ۳۱۰۰ تومان است و فردا که می پرسیدیم می گفتند که الان ۳۲۰۰ تومان شده است.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، روزنامه خراسان در ستون یادداشت روز امروز خود نوشت :

روند نزولی قیمت نفت مثل افزایش قیمت دلار در سال های گذشته شده است. زمانی که می پرسیدیم دلار چند است و به عنوان مثال پاسخ می دادند که الان 3100 تومان است و فردا که می پرسیدیم می گفتند که الان 3200 تومان شده است. قیمت نفت نیز طی یک سال اخیر به یک سوم کاهش یافته است و از محدوده 100 دلار به حدود 35 دلار رسیده است. درباره دلیل شکل گیری روند نزولی شدید قیمت نفت، تحلیل های متفاوتی مطرح شده است، اما می توان دو تحلیل به ظاهر متفاوت را در کنار یکدیگر برای فهم چرایی کاهش قیمت نفت در نظر گرفت و در نهایت در دو سطح برای مقابله با این روند و یا کاهش اثرات منفی آن تدبیر کرد.دو تحلیل عمده در باره کاهش قیمت نفت وجود دارد. تحلیل نخست مبتنی بر نگاه سیاسی و تلاش برخی کشورهای عمده صادرکننده نفت از جمله عربستان برای افزایش تولید با هدف ضربه زدن به دیگر کشورهای نفتی از جمله ایران و روسیه است. براساس این تحلیل عربستان به پشتوانه برخورداری از ذخایر ارزی افسانه ای 700 تا 800 میلیارد دلاری و به پشت گرمی تولید روزانه بیش از 10 میلیون بشکه نفت که معادل یک سوم تولید اوپک و یک نهم تولید جهانی نفت است، تصمیم گرفته است تا با افزایش تولید و دادن تخفیف های غیرمعمول به مشتریان، جنگ قیمتی در بازار راه بیندازد تا سایر فروشندگان نفت برای از دست ندادن سهم بازار وارد رقابت در تخفیف قیمتی شوند و روند کاهش قیمت نفت را سرعت دهند.

در این میان حتی آمریکا که خود تولید کننده عمده نفت است و بخش عمده تولیدش متکی به نفت شیل می باشد، نیز زیان کاهش قیمت نفت را به این دلیل متحمل شده است، که این زیان از جیب بخش خصوصی که متولی تولید نفت در آمریکاست هزینه می شود و منفعتش برای دولت آمریکا و سایر صنایع آمریکا و جهان است که می توانند از نفت ارزان قیمت برای تولیدات خود بهره ببرند.تحلیل دوم مبتنی بر تحولات اقتصادی بازار جهانی نفت است. حدود 4 سال تثبیت قیمت نفت در محدوده 100 دلار طی سال های 2010 تا 2014 موجب شد تولید نفت رونق زیادی یابد و پروژه های نفتی از نفت شیل گرفته تا استخراج از میادین نفتی در آب های عمیق که پیش از آن چندان اقتصادی و به صرفه نبود، با قیمت های بالای نفت به صرفه و اقتصادی شود، به گونه ای که تولید و در نتیجه عرضه نفت از 87 میلیون بشکه در اواسط 2011 به حدود 93 میلیون بشکه در اواخر 2014 رسید. این روند سریع رشد تولید نفت در شرایطی بود که روند رشد اقتصاد جهانی، که طی این سال ها حدود 3 درصد بود، به اندازه رشد تولید و عرضه نفت نبود و در نتیجه عرضه از تقاضا پیش افتاد و قیمت را در سرازیری سقوط قرار داد.واقعیات بازار جهانی نفت اگرچه تحلیل دوم را تایید می کند، اما دو اقدام عمده عربستان در تلاش برای کاهش قیمت نفت را نباید از نظر دور داشت. نخست، تخفیف های قیمتی عربستان که موجب شکستن قیمت ها در بازار شد و دوم، جلوگیری از کاهش تولید نفت اوپک (تصمیم گیری در اوپک فقط در صورت اجماع اعضا صورت می گیرد، یعنی اگر حتی یکی از 12 عضو اوپک با پیشنهاد کاهش تولید نفت مخالفت کند، این پیشنهاد قابل رای گیری و مصوب شدن نیست). به این ترتیب باید گفت که عربستان با استفاده از زمینه مساعد ایجاد شده در بازار جهانی نفت، روند کاهش قیمت نفت را به گونه ای مدیریت کرد تا سایر کشورهای نفتی از جمله رقبای نفتی اش که ذخایر ارزی به مراتب کمتری نسبت به عربستان برای روز مبادا دارند، دچار زیان بیشتری شوند.در چنین شرایطی توجه به دو نکته اساسی است: طی سال های اخیر از جمله دو سال و نیم فعالیت دولت یازدهم، اولویت نخست دیپلماسی به حق، رفع تحریم ها و پایان دادن به پرونده سازی طرف مقابل علیه برنامه هسته ای کشورمان بود ولی باید دقت کرد که تلاش دشمنان جمهوری اسلامی ایران (البته با بهره گیری از واقعیت های اقتصادی) چگونه موجب کاهش قیمت نفت شد، به گونه ای که با فرض 2 برابر شدن صادرات نفت ایران در دوران پساتحریم، به دلیل کاهش قیمت نفت به یک سوم، خالص درآمد نفتی کشورمان، در دوران پساتحریم نسبت به دوران تحریم کمتر خواهد بود (به ویژه این که پیش بینی ها نشان می دهد که قیمت های کنونی نفت ممکن است طی یک تا دو سال دیگر در همین سطح باقی بماند).

درس بزرگ این اتفاق این است که اثرات وابستگی شدید به درآمدهای نفتی، کمتر از تحریم نیست و نباید به صرف رفع تحریم ها دلخوش به رونق اقتصادی باشیم. لذا تلاش برای کاهش وابستگی به نفت در دوران پساتحریم نیز باید با جدیت دنبال شود.اما نکته دوم توجه به تقویت دیپلماسی نفتی کشور برای مقابله با توطئه هایی نظیر کاهش قیمت نفت است. وزارت نفت به درستی اولویت خود را در ماه های اخیر بعد از جدی تر شدن اجرای برجام و رفع تحریم ها، افزایش صادرات نفت و بازپس گیری سهم بازار تعریف کرده است. اگرچه این اولویت بندی درست است و هر کشور صادر کننده نفت، بازارهای صادراتی خود را به مثابه خط قرمز می داند، اما غفلت از تلاش های سیاسی و رایزنی های پشت پرده ای که قیمت نفت را به چنین حضیضی کشانده است، نشان می دهد که ضرورت دارد دیپلماسی نفتی گوشه چشمی هم به کاهش قیمت نفت نشان دهد. چنان که روز گذشته معاون اول رئیس جمهور نیز این درخواست را مطرح کرد و از ظریف، وزیر خارجه و زنگنه وزیر نفت درخواست کرد تا اقدامات سیاسی و رایزنی های دیپلماتیک برای کاهش قیمت نفت را در پیش بگیرند.در این میان اگرچه وزیر نفت با ارسال دو نامه متوالی به دبیرخانه اوپک و انجام برخی مصاحبه ها، پیشنهاد داد تا نظام سهمیه بندی برای نظارت بر اضافه تولید اعضا، در اوپک مجدد احیا شود، اما اجلاس اخیر اوپک نشان داد که فشارهای سیاسی ایران و سایر اعضای زیان دیده از کاهش قیمت نفت، عربستان را به عقب نشینی وادار نکرده است، لذا ضروری است ضمن تقویت دیپلماسی نفتی و بهره گیری از توان دستگاه اصلی دیپلماسی کشور یعنی وزارت خارجه و بهره گیری از تعاملات سیاسی مثبت بین جمهوری اسلامی ایران و قدرت های نفتی از جمله روسیه و عراق، تلاش های سیاسی مضاعفی برای خروج بازار نفت از بحران کاهش قیمت شود.

انتهای پیام/