چرا غرب در مورد بشار اسد عقب نشست؟

" قطعنامه شورای امنیت برای حل بحران سوریه، شباهت زیادی به طرح پیشنهادی ایران دارد" این سخنان جان کری وزیر خارجه آمریکا است که جمعه شب بعد از تصویب قطعنامه شورای امنیت بیان شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، حامد رحیم پور در روزنامه خراسان نوشت: " قطعنامه شورای امنیت برای حل بحران سوریه، شباهت زیادی به طرح پیشنهادی ایران دارد" این سخنان جان کری وزیر خارجه آمریکا است که جمعه شب  بعد از تصویب قطعنامه شورای امنیت بیان شد. اذعانی صریح به حقانیت مواضع جمهوری اسلامی ایران و شکست استراتژی‌های غرب و همپیمانانش در منطقه.درقطعنامه جمعه شب شورای امنیت بر لزوم حفظ «حاکمیت، استقلال، اتحاد و تمامیت ارضی» سوریه،آغاز مذاکرات، برقراری آتش‌بس و برگزاری انتخابات ظرف 18 ماه آن هم با حضور مردم سوریه تاکید شده است. نکته قابل توجه در قطعنامه شورای امنیت سکوت در مورد جایگاه بشاراسد در دوره انتقالی است.

این در حالی است که غربی‌ها اول خواستار کناره‌گیری بدون قید و شرط اسد بودند ولی با عقب‌نشینی از این موضع به صورت ضمنی قبول کردند که اسد می‌تواند در دوره انتقالی حضور داشته باشد و گفته‌اند که مردم سوریه باید درباره او تصمیم بگیرند،اما نباید اوهیچ آینده‌ای در نظام سیاسی آتی سوریه داشته باشد.

آسوشیتدپرس اظهارات جان کری را که چند روز قبل در سفر به مسکو گفته بودمردم سوریه باید درباره بشاراسدتصمیم بگیرند،نشانه تحول سیاست آمریکا درباره اسد طی چند ماه گذشته دانست. این خبرگزاری در ادامه آورده است: « باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا در تابستان ٢ ١١ اول از اسد خواست قدرت را ترک کند اما شعار «اسد باید برود» با واقعیت ناسازگار بود و مقامات آمریکایی گفتند که حتماً نباید اسد بلافاصله برود و می‌تواند در دوره انتقالی حضور داشته باشد. هم اکنون هیچ کس نمی‌تواند بگوید چه زمانی ممکن است اسد کناره‌گیری کند.» اما واقعیت چرخش غرب درمورد سوریه چیست؟چه بر سر غرب آمده است تا به جای جنگ ورفتار غیر دموکراتیک به فکر راه‌حل دیپلماتیک برای حل بحران سوریه  بیفتد؟ و چقدر می‌توان به این چرخش امیدوار بود؟ برای پاسخ به این سوال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:


حادثه پاریس و شکست استراتژی غرب در سوریه


حملات داعش به پاریس که بیش از 153 قربانی گرفت به نقطه عطفی در نحوه مدیریت بحران سوریه توسط غرب که سال‌ها خطر حمایت غیر مستقیم از افکار افراطی را نادیده گرفتند،تبدیل شد. حالا اروپایی‌ها که طعم ناامنی را چشیده‌اند، و امنیت ملی خود را در مخاطره می‌بینند، سراسیمه از تداوم این بحران درصدد پایان دادن به عمر تروریست‌هایی هستند که روزگاری برای مقابله با حکومت دمشق از آن استفاده می‌کردند. حملات پاریس بیش از پیش شکست‌های پروژه غربی تغییر حکومت در سوریه را نشان داد و باعث عقب‌نشینی هر چه بیشتر آنان از مواضع سرسختانه پیشین شد.اروپایی‌ها فهمیده‌اند که تداوم دنباله‌روی از آمریکا، ترکیه و عربستان نتیجه‌ای جز حوادثی مشابه حوادث پاریس نخواهد داشت و ادامه یافتن حیات گروه‌های تروریستی تنها حوادث دردناک‌تری را رقم خواهد زد.

از همین رو بود که سرویس اطلاعاتی آلمان عربستان را عامل بی‌ثباتی در خاورمیانه معرفی می‌کند،معاون آنگلا مرکل از سویی دستور سرکوب مراکز وهابی در آلمان را می‌دهد و از طرف دیگر به صراحت  ترکیه را به رفتارهای « خطرناک و غیرقابل پیش بینی» متهم می‌کند. فرانسه نیزدر چرخشی آشکار از حضور ارتش سوریه در مقابله با داعش سخن به میان می‌آورد و وزیردارایی اش با تذکری جدی از ترکیه می‌خواهد با قاچاق نفت یا آثار باستانی از مناطق تحت اشغال داعش در سوریه مبارزه کند.درچنین شرایطی که کشورهای اروپایی نگران توسعه تروریسم سلفی به عنوان یکی از آثار جنگ سوریه بودند،آمریکا نیزکه امنیتش به واسطه انزوای جغرافیایی اش تضمین شده است؛ فهمید که نابودی نظام بشار اسد فراتر از توانایی او و دیگر کشورهای منطقه است و اگر به تعدیل سیاست هایش در قبال بحران سوریه نپردازد با روند واگرایی آغاز شده از سوی اروپا عملا منزوی خواهد شد.


هجوم پناهجویان وتغییر سیاست ها


ورود گسترده پناهجویان همچنان مشکل جدی برای کشورهای اروپایی است. پس از گذشت بیش از چهار سال از نبرد میان دولت سوریه با تروریست ها، تعداد آوارگان این کشور از مرز چهار میلیون نفر گذشته است. اگر چه در شرایط کنونی کشوری همچون آلمان تلاش دارد از حضور پناهندگان برای تامین نیروی کار و نیز معرفی خود به عنوان یک کشور انسان دوست در افکار عمومی جهان، استفاده کند اما به دلیل روبرو شدن با مشکلات مالی واجتماعی ،مجبور به تغییر سیاست هایش در عرصه بین‌الملل شده است. صدر اعظم آلمان هفته پیش اعلام کرد که مقامات آلمانی قویا در صدد کاهش تعداد پناهجویانی هستند که به خاک آلمان وارد می‌شوند.

روزنامه بیلد آلمان نیز دیروزدر گزارشی نوشت که علی رغم مخالفت برلین با ماندن بشاراسدبر سر قدرت ،آژانس جاسوسی آلمان بار دیگر با سرویس مخفی رئیس جمهوری سوریه برای جمع آوری اطلاعات مربوط به تروریست‌های داعش همکاری می‌کند.به نظر می‌رسد از این پس سران اروپایی در همراهی با سیاست‌های جنگ‌طلبانه و بحران زای آمریکا، با تامل بیشتری اقدام کنند؛ زیرا همان گونه که اشاره شد به علت بعد فاصله سرزمین آمریکا از دسترس جنگ زدگان، آن‌ها پس از بروز چنین حوادثی به سمت مرزهایی می‌روند که در دسترس شان باشد. از این رو مخاطرات پناهجویان اسباب زحمت و مشکلات اروپا خواهد شد تاآمریکا.


تجربه تغییر رژیم در عراق ولیبی


سه دخالت نظامی آمریکا در منطقه یعنی حمله به افغانستان، عراق و لیبی طی سیزده سال گذشته وهرج ومرج به وجود آمده ناشی از آن در این کشورها  به شدت ایجادحکومتی باثبا ت را مشکل کرده و در نهایت به بی‌ثباتی کل منطقه منجر شده است. اگر همین راهکار غرب در مورد سوریه نیزادامه پیدا کند نتیجه آن چیزی جز شرایط فعلی لیبی نخواهد بود. چرا که هر دخالت خارجی در منازعات داخلی کشورها باعث تشدید آن می‌شود و بعد از آن نیز راهی برای ایجاد نظم و فرونشاندن خونریزی و بی‌قانونی‌ها وکنترل آنارشیسم وجود نخواهد داشت و حتی نمی‌توان حکومت موثر و واحدی را ایجاد کرد .بدین خاطر است که وزیر خارجه آمریکا اصرار بر حفظ ساختار وحاکمیت دولت سوریه دارد.


تغییر معادلات روی زمین


از زمان حضور پر رنگ روسیه در نبرد سوریه بیش از چند ماه نمی‌گذرد. حضوری که ثابت کرده هم به کنترل وضعیت میدانی بحران منجر شده و هم شرایط لازم برای تقویت دیپلماسی را فراهم کرده است. پوتین مثل غربی‌ها قائل به دسته بندی تروریست‌ها به تروریست‌های خوب و تروریست‌های بد نبود، مسکو همه تروریست‌ها را به یک چشم دید، داعشی باشد یا القاعده؛ برایش فرقی نمی‌کرد.به این دلایل بایستی شکست طرح پنتاگون برای آموزش مخالفان سوری را نیز افزود. طرحی که پانصد میلیون دلار خرج برداشت اما به گفته وزارت دفاع آمریکا فقط پنج یا شش نفرشان درسوریه باقی مانده بودند. با این شرایط بود که غرب  از ادامه حمایت از جنگ علیه  دولت اسد دلسرد شد. تغییر موضع غرب در خصوص بشار اسد گام اول رجوع به عقلانیت در سیاست غرب نسبت به بحران خاور میانه است .

گامی لازم که البته کافی نیست. ریشه تروریسم و بی‌ثباتی سیاست جاه طلبانه کشورهایی چون عربستان و ترکیه و آموزه‌های تکفیری وهابیت است، امری که غربی‌ها به خوبی نسبت به آن آگاه‌اند و به آن اذعان دارند. اما دلارهای نفتی سعودی و لابی‌های فعال سلاح و انرژی مانع مواجهه عقلانی غرب با بحران سوریه شد. قطعنامه تصویب شده در جلسه جمعه شب شورای امنیت نیز اگرچه نکات اساسی چون برقراری آتش بس و برگزاری انتخابات و تصمیم گیری توسط مردم سوریه را در خود دارد اما مشخص نشدن فهرست گروه‌های تروریستی که می‌تواند در ترکیب دولت انتقالی و ساختار سیاسی آینده سوریه نیز تاثیر داشته باشد و همچنین سکوت در مورد آینده بشار اسد به اندازه کافی محل اختلاف‌های جدی را باقی گذارده است که اگر غرب و به ویژه آمریکا و شرکای منطقه‌ای اش بخواهند دوباره به سمت حرکت‌های ماجراجویانه بروند امکان مختل کردن و حتی عقیم گذاشتن روند صلح در سوریه را در پی خواهد داشت. با این حال به نظر می‌رسدروزها و هفته‌های آینده سرشار ازحوادث غیرمنتظره است. حوادثی که روند عقلانیت را در عرصه بین‌الملل تسریع خواهد کرد.

انتهای پیام/