پشت پرده سناریوی جنبش ثبتنام
دیروز مهلت ثبتنام برای کاندیداتوری مجلس دهم به پایان رسید و دو روز پیش نیز پرونده ثبتنام خبرگان پنجم بسته شد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، دیروز مهلت ثبتنام برای کاندیداتوری مجلس دهم به پایان رسید و دو روز پیش نیز پرونده ثبتنام خبرگان پنجم بسته شد. هرچند آخرین آمار ثبتنام مجلس عصر دیروز تا زمان نگارش این یادداشت بیش از 11 هزار نفر بود، اما در روند بررسی این موضوع، تغییری حاصل نخواهد شد و در ثبتنامهای این دوره از انتخابات خبرگان و مجلس گفتنیهای زیادی هست. آنچه درباره ثبتنام کاندیداهای مجلس خبرنگان میتوان گفت، چند نکته است:
1 ـ در این دوره از خبرگان برخلاف دوره چهارم که 493 نفر ثبتنام کرده بودند، این دوره 801 نفر یعنی آماری دوبرابری را به خود دیده است. در برخی استانها که دو یا سه نماینده را باید داشته باشند بیش از 60 نفر به رقابت خواهند پرداخت. به تعبیر دیگر برای یک کرسی خبرگان در این استانها، 20 تا 30 نفر آن هم در جایگاهی که اصلاً رقابت به گونهای دیگر تعریف شده است، قرار است رقابت کنند و در کل این دوره از خبرگان بهطور میانگین برای هر کرسی نمایندگی، 10 نفر رقابت میکنند. این اقدام یعنی آغاز یک حرکت خطرناک و افتادن در مسیری که هیچ گاه انتظار آن نمیرفت. اینکه نظام اسلامی ایران از چنان ظرفیتی برخوردار است که بیش از 800 نفر خود را در مقام یک مجتهد دانسته و برای کسب اعتماد مردم در چنین جایگاه مهمی در معرض پذیرش قرار دادهاند، امری مثبت و درخور توجه است ولی این سؤال مطرح است که در فاصله هشت سال چه اتفاقی افتاده است که ثبتنام برای چنین جایگاهی دو برابر شده است و جوانهای 30 ساله خود را در کنار استخوانخرد کردههای 70، 80ساله قرار دادهاند. این اقدام را باید در راستای جنبش ساختگی دانست که برخی از چندماه قبل بر طبل آن میکوبیدند و نسخهای که برای انتخابات مجلس در دورههای گذشته طراحی و اجرا کرده بودند، در این دوره برای خبرگان پیادهسازی کردند. غافل از آنکه نوع نگاه به مجلس خبرگان باید متفاوت از دیگر انتخابات باشد. وقتی آقای هاشمیرفسنجانی هر روز در مصاحبه با جماعتی و دیدار با کسانی که رغبتی برای کاندیداتوری نداشتند، مکرر تأکید میکردند همه باید بیایند و با علامهتراشی صرفنظر از جایگاه علمی آن فرد که در مقام قضاوت آن نیستیم، با رایزنی و اصرار بر کاندیداتوری این افراد جهت ظرفیتسازی برای اهداف ناصواب خویش در آینده خبرگان بود، باید حدس میزدیم که تعداد ثبتنامهای خبرگان در این دوره متفاوت از دوره گذشته خواهد بود.
2 ـ یکی از اهداف شومی که در این دوره از انتخابات هم در مجلس خبرگان و هم در مجلس شورای اسلامی دنبال میشود، مقوله تأیید صلاحیتهاست. در تأیید صلاحیت کاندیدای خبرگان، اولین مرحله بررسی، تعیین اجتهاد افراد است که با شناختی که از شخصیتهای بررسی کننده اجتهاد کاندیدای خبرگان داریم، با کمال دقت و بدون جانبداری این اقدام صورت خواهد گرفت و تأیید صلاحیت آنها از جنبههای دیگر نیز با دقت توسط شورای نگهبان انجام خواهد شد، اما نگرانی آنجاست که محرکین کاندیداتوری افراد فاقد صلاحیت برای خبرگان با جوسازی پس از رد صلاحیت آنها، فضای جامعه را ملتهب کرده و نشاط همراه با عقلانیت را در این دوره از انتخابات سلب کند و خدای نکرده شأن و جایگاه خبرگان با چالش مواجه شود.
3 ـ طرح برخی موضوعات بیاساس و خلاف قانون اساسی در آستانه برگزاری انتخابات خبرگان مسبوق به سابقه است و اهداف طراحان آن کاملاً برای مردم روشن شده است. در آستانه انتخابات مجلس خبرگان چهارم بود که روزنامه توقیف شده اعتماد ملی در شمارههای اولیه خود اقدام به انتشار مصاحبه چاپ شده در مجله حکومت اسلامی یعنی مجله تخصصی دبیرخانه خبرگان رهبری در خصوص جایگاه و شرح وظایف خبرگان نمود. در این مصاحبه که حدود یک ماه قبل از برگزاری انتخابات خبرگان در این روزنامه چاپ شد، سه شخصیت برجسته حقوقی و فقهی کشور آقایان آیتالله کعبی و مسعودی و همچنین دکتر کدخدایی با سؤالات از هاشمی رفسنجانی، قصد شناخت جامعه نخبگی کشور از دیدگاههای آقای هاشمی را داشتند. لذا با طرح سؤالاتی در خصوص دورهای بودن زمان رهبری، نقد رهبری در مطبوعات و ... از آقای هاشمی و دریافت پاسخهای ایشان، نشان دادند آنچه آقای هاشمی رفسنجانی امروز در باب نظرات شاذ خود مطرح میکنند، محصول نگاه امروز وی نیست بلکه حاصل تفکر ایشان از گذشته تاکنون بوده است. آنجا که ایشان با تکرار سؤال از وی، تأکید میکند که میتوان برای رهبری یک دوره پنج یا هفت ساله را در نظر گرفت و این از اختیارات خبرگان است و اگر خبرگان بخواهد میتوان چنین تغییری را انجام دهد و با وجود آنکه به ایشان متذکر میشود این برخلاف قانون اساسی است، وی به نظر خود اصرار میکند و یا نقد رهبری را در مطبوعات، کاملاً یک امر عادی تلقی میکند، میتواند فهمید آنچه هاشمی امروز در بستر انتخابات خبرگان 94 دنبال میکند، در راستای عملیاتی کردن ایدههای ناصواب خود برای خبرگان آینده است و اصرار بر ثبتنام کاندیداهای مورد نظر وی را در همین راستا باید ارزیابی کرد. از این رو باید انتخابات خبرگان این دوره را بسیار حساستر از دورههای پیشین دانست.
4 ـ اما نکتهای که در ثبتنام این دوره از انتخابات اعم از خبرگان و مجلس شورای اسلامی وجود دارد، تأکید عناصر سیاسی اصلاحطلب در ثبتنام زنان بود و با وجود به میدان آمدن همه عِده و عُده رسانههای دشمنان بیرونی و تلاش عناصر داخلی، تنها 8 درصد رشد را در ثبتنام زنان برای کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی و خبرگان شاهد بودیم. چیزی که دشمن برنامهریزی کرده بود تا با حجم زیاد ثبتنامها چالشی جدی در مسیر تأیید صلاحیت شورای نگهبان ایجاد نماید و این نشان میدهد که جامعه زنان ایرانی متفاوت از رسانههای غرب و دشمنان بیرونی و عناصر نفوذی داخلی آنها فکر میکنند و عملاً پس از ثبتنامها مشخص شد سناریوی طراحی شده چند ساله دشمن با شکست مواجه شده و هیچ کمپینی نمیتواند جامعه دینی زنان ایرانی را به مسیر غیردینی و ابزارگرایانه غرب سوق دهد. هرچند اگر نیمی یا حتی بیشتر از 50درصد ثبتنامیهای مجلس شورای اسلامی از زنان بودند، هیچ منع قانونی نداشت ولی نکته اساسی آنجا است که تئوری و سناریوی دشمن که در تلاش بود با طرح جنبش ثبتنام زنان، چالش دیگری را برای نظام ایجاد کند، بار دیگر شکست سنگینی را تجربه کرد.
بنابراین این دوره از انتخابات که گام اول آن یعنی ثبتنامها را پشت سر گذاشتیم، با برخی حساسیتها مواجه است و از هماکنون باید با نگاه تیزبین به آن نگریست و سناریوهای دشمن را در مرحله به مرحله اجرای آن رصد کرده و با تدبیر و اتخاذ سناریو های بدل، دشمن را در رسیدن به آرزوهای واهی خود ناامید ساخت.
منبع:جوان
انتهای پیام/