دیر بجنبیم زابل هم متروکه می‌شود

تخلیه سکونتگاه ها به دلیل خشکسالی چند سالی است که از روستاهای مرزی آغاز شده و اکنون به روستاهای نزدیک زابل رسیده است و اگر دیر بجنبیم تا چند سال دیگر هم زابل...

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، گروه راویان‌تسنیم، در ابتدای ورود به استان سیستان‌وبلوچستان و حضور در شهرستان زابل، طبق هماهنگی قبلی، به همراه مدیرکل کمیته امداد شهرستان هامون که به اقتضای شغل و جایگاهش با بسیاری از مردم ارتباط و با مشکلات آنها آشنایی داشت، به بازدید از روستاهای محروم این شهرستان و حاشیه آن پرداختند.

ناصر حاتمی‌مقدم مدیر کمیته امداد هامون همزمان با معرفی این روستاها، گفت‌وگویی با خبرنگار تسنیم درباره موضوعاتی چون افراد تحت پوشش کمیته امداد در این شهرستان، مهاجرت ساکنان روستاها، کم‌آبی و خشکسالی و غیره انجام داد که در ذیل مشروح آن را می‌خوانید.

تسنیم: در حال حاضر چه تعداد از جمعیت هامون تحت پوشش کمیته امداد قرار دارند؟

با تمام سختگیری‌هایی که وجود دارد، 4 هزار و 470 خانوار که بالغ بر 11 هزار نفر هستند، از جمعیت 42 هزار نفری شهرستان هامون تحت پوشش کمیته امداد هستند. خدماتی که ارائه می‌شود، محتوای چندانی ندارد؛ همان مبلغ کشوری است. در ماه مبلغی بالغ بر 300 میلیون تومان کمک می‌کنیم اما وقتی وارد جزئیات می‌شویم عدد قابل توجهی نیست. سال 93، 205 طرح اشتغال‌زایی اجرا کردیم که 3 میلیارد و  340 میلیون تومان هزینه شد. خدماتی  که به مردم ارائه می‌کنیم واقعا چشمگیر نیست اما برخی روستاییان با همین کمک‌های حداقلی در روستاها ماندگار شده‌اند.

مردم با طرح های اشتغال 6 یا 7 میلیونی سرگرم هستند؛ کشاورزی تعطیل شده است

طرح اشتغال در این شهرستان با رقم‌های ناچیزی مثل 6 یا 7 میلیون تومان مردم را سرگرم کرده است وگرنه کشاورزی رسما در این شهرستان تعطیل شده است. در سیستان دیگر کشاورزی نداریم. کسانی که توان مالی دارند، اینجا را رها کردند و به شهرهایی مثل زاهدان و مشهد رفتند. آنهایی هم که توان مالی ندارند مجبورند بمانند.

در زابل هم  با وجود اینکه مرکز تجاری سیستان است وضعیت تقریبا همین‌طور است. نگاهی به خیابان‌های این شهر بیندازید تا متوجه حال و اوضاع آن شوید. مردم هیچی ندارند و با یارانه و کمک‌های ناچیزی که از این ور و آن‌ور می‌رسد گذران زندگی می‌کنند.

تسنیم: وضعیت بیمارستان و خانه های بهداشت زابل چگونه است؟

کل سیستان فقط یکی‌دو بیمارستان دارد که آن‌ها هم در زابل است. خانه بهداشت که چیزی نیست. تأثیرگذارترین کاری هم که این خانه های بهداشت انجام دادند شاید همان توزیع قرصهای ضدبارداری بین مردم بود که به نظر من یک جور نسل کشی بود؛ فکر کنم الان دیگر انجام نمی شود. البته انصافا در کنترل بیماریهایی مثل فلج اطفال و سرخک هم خوب کار کردند و دیگر الان این بیماریها را نداریم.

الان با توجه به زیاد شدن گردوغبار و ریزگردها، بیماریهایی مثل سل در این منطقه خیلی زیاد شده است.

تسنیم: یک ساختمان متروکه متعلق به دانشگاه علوم پزشکی هم قبل از ورودی زابل است.

 بله. آن هم تعطیل است. اول قرار بود آنجا بیمارستان بسازند. هزینه‌های ساخت‌وساز بسیاری هم انجام شد اما به دلیل یکسری مسائل رها شد. زمین آنجا را مردم به رایگان هدیه کرده بودند اما با وجود اینکه هزینه زیادی صورت گرفت، آن را رها کردند و ساختمان دیگری در زابل ساختند.

تسنیم: تعاونی و مشاغل خرد هم گویا در سیستان زیاد رونق ندارد.

تقریبا هیچ چیزی وجود ندارد چون اصلا روی این حوزه کار نشده است. کشش و ظرفیت وجود دارد مشاغلی که خیلی زیاد و به طور مستقیم به آب وابسته نیستند ظرفیت خوبی دارند اما کاری نشده است. تعدادی دامداری مشغول هستند اما در سطح بازار فروش، وضعیت خوب نیست. یا مثلا در سطح مشاغل خانگی کارهایی مثل تهیه ادویه‌های مخصوص و برخی خوراکی‌ها اقداماتی انجام می‌شود. تعدادی هم قالیبافی می‌کنند اما بعد از آماده شدن یک فرش یا قالی، قالیباف تقریبا 3 ما باید منتظر بماند تا به پولش برسد چون محصولش را به ما می‌دهد، ما به زابل می‌فرستیم، آنها به تهران می‌فرستد تا در نمایشگاه به فروش برسد و بعد پول ناچیز را به همین شکل برگردانند تا به دست تولیدکننده برسد.

مردم برای اشتغال از استان خارج می شوند و دیگر برنمی گردند

تسنیم: بازارچه‌های مرزی هم که تعطیل...

بازارچه مرزی داریم اما هیچ فعالیتی ندارند؛ موانعی وجود دارد که باعث شده هیچ تبادلی در این بازارچه‌ها صورت نگیرد.

تسنیم: کسانی که تصمیم به مهاجرت دارند، بیشتر در سطح استان متفرق می‌شوند یا اینکه کاملا از استان خارج می‌شوند؟

مهاجران معمولا برای کارگری به شهرهایی مثل مشهد، سمنان و یزد می‌روند و دیگر برنمی‌گردند. اگر مطلع باشید، بعد از خشکسالی‌های سال 48 تا 50، برخی از سیستانی‌ها به سمت گلستان مهاجرت کردند و دیگر برنگشتند. یک سیستان هم آنجا درست کردند.

حضرت آقا گفته بودند اینجا تنگه احد ایران است، اما متأسفانه  این تنگه در حال خالی شدن است. اگر اقدامی نشود، دیر یا زود اتفاق بدی خواهد افتاد. نماینده‌ها نماینده‌هایی نیستند که واقعا دلسوز مردم باشند. ما با تمام نماینده‌ها همیشه همین مشکل را داشته‌ایم و هیچ‌کدام مرتفع نشده است. بحث منطقه آزاد سیستان سال‌هاست جزو برنامه‌ مسئولان اما هنوز چیزی محقق نشده است. طرح‌های مناطق آزاد در نقاط دیگر کشور خیلی سریع مصوب شد و مردم آن مناطق استفاده لازم را برده‌اند اما سیستان نه.

متأسفانه سوءمدیریت هم در منطقه وجود دارد. آب آشامیدنی زاهدان را از زابل می‌برند. این انتقال آب قطعا روی زندگی ما تأثیر گذاشته است. خیلی از روستاهای زابل اصلا آب ندارند اما زاهدان 24 ساعته آب دارد. فاز دوم انتقال آب هم گویا در حال اجراست. می‌توانستند آب را از جای دیگری تأمین کنند اما آمدند سراغ زابل. این آب اگر در کانال‌های زابل جاری می‌شد و حتی آن را جیره‌بندی می‌کردند، شاید الان اینقدر مشکل آب نداشتیم.

بحث انتقال آب به مزارع از طریق لوله‌کشی، 11 سال است که قرار است اجرا شود و هنوز به نتیجه نرسیده است. نسلی که در انتظار اجرای این طرح بودند الان نیستند. کارخانه و شرکتی هم دیگر نیست. یک دریاچه هامون بود که مردم مشغول صیادی بودند که آن هم خشک شد.

 

تسنیم: زمانی که خشکسالی نبود وضعیت اشتغال چطور بود؟

کشتارگاه بسیار پیشرفته‌ای در استان وجود داشت که متأسفانه تعطیل شد. شهرک صنعتی سیستان با کارگاه‌های مختلف وجود داشت که در حوزه‌های مختلف فعالیت می‌کرد اما متأسفانه تعطیل شد. افرادی که باید از امتیاز موجود استفاده می‌کردند، استفاده نکردند و افراد غیربومی آمدند و از امکانات بهره‌ بردند. ساخت‌وسازهایی کردند، یکی‌دوسال ماندند و بعد پول‌هایی که به دست آورده‌ بودند را به شهرهای دیگر بردند و آنجا سرمایه‌گذاری کردند.

مرکز فنی و حرفه ای که برایش هزینه سنگینی شد الان به درد کمپ ترک اعتیاد هم نمی خورد

ساختمان مرکز آموزش فنی‌وحرفه‌ای را با فاصله‌ای خیلی دور از شهر و وسط بیابان ساختند. این همه سرمایه را آوردند اینجا و بلااستفاده رهایش کردند تا جایی که این ساختمان ویرانه شده است. این هم نمونه‌ای از سوءمدیریت‌ها در این منطقه است. وضعیت این ساختمان به قدری خراب است که به درد کمپ ترک اعتیاد هم نمی‌خورد، یک معتاد هم حاضر نیست یک ساعت هم آنجا بماند. دنیایی از پول اینجا هزینه شده است اما کسی نیست این هزینه‌ها را ببیند.

تسنیم: آیا این وضعیت ناشی از قانع بودن مردم به درآمد حداقلی که از بهزیستی و کمیته‌ امداد و یارانه ها به دست می‌آورند نیست؟

چه کاری از دستشان برمی‌آید که نمی‌کنند؟ در محیطی قرار گرفته‌اند که هیچ چیزی نیست. ساخت‌وساز تعطیل است و کارگری هم نیست. باید کار باشد که من کارگری کنم یا نه؟ باید گلّه باشد که من چوپانی کنم یا نه؟ زمانی مردم با کار روی زمین‌های کشاورزی امرارمعاش می‌کردند. همین زمین‌هایی که شما می‌بینید الان لم‌یزرع شده است، بهترین گندم و جو از آنها حاصل می‌شد. سیستان انبار غلّه ایران بود، زمین سیستان برای همین کار آفریده شده است.کیفیت خاک بسیار عالی است و بهترین برداشت انجام می‌شود فقط اگر آب باشد.

با تغییر دولت هم هیچ تغییری ایجاد نشد، فقط سعی کردند امید را زنده نگه دارند وگرنه خیلی از کالاها گران‌تر هم شد.

کاهش جمعیت، مدارس را تعطیل کرد؛ سارقان به پنجره مدرسه و گوسفند مردم هم رحم نکردند

تسنیم: علت مشکلاتی که بعضی از کودکان برای درس‌خواندن دارند چیست؟ چرا بعضی از نقاط مدارس حتی مخروبه شده‌اند؟

به خاطر کاهش جمعیت، بعضی از مدارس تعطیل شدند. بعد از تعطیلی مدارس، وسایل مدارس حتی در و پنجره را هم سرقت کردند. اینجا خانواده‌هایی هستند که سارقان به بز و گوسفند آنها هم رحم نکردند.

تسنیم: مردم جنوب استان‌ هم با وجود اینکه کنار دریا هستند با مشکل روبه‌رو هستند.

مردم چابهار و بلوچستان نسبت به مردم سیستان، بیشتر تأمین هستند. آنها همان چاه و چاهک و چشمه‌شان را دارند. همان نخل خرما را دارند و هنوز از دست‌شان نرفته است. اتفاقا مرز به روی آنها باز است اما اولین کاری که با ما کردند این بود که مرز را بستند. یک روزنه‌هایی برای تبادلات مرزی از بازارچه‌ها گذاشته‌اند اما رونق ندارد. قبل از دیوارکشی مرز‌ها، در سال 77 و 78 انتقال شهر به شهر کالا که عمدتا قاچاق بود انجام می‌شد.

تسنیم: چه کالاهایی وارد می‌شد؟

شما بگو چه کالایی وارد نمی‌شد. کریستال، وسایل صوتی‌وتصویری و غیره وارد می‌شد. البته به صورت قاچاق بود و گمرکی هم وجود نداشت. مردم به همین تبادل و فروش خرده کالا سرگرم بودند که اگر الان بود این گوسفند‌دزدی‌ها نبود. یکی از خانواده‌ها بعد از اینکه دو بار گوسفندانش را سرقت کردند، کلا خانه را گذاشتند و این شهر رفتند. الان تنها چیزی که از ایران به آن سوی مرز می‌رود سوخت است. زمانی که در بلوچستان مشغول بودم، گوگرد و شکر هم از آنجا به پاکستان می‌رفت.

تسنیم: سیستان معدن ندارد؟

تا جایی که می‌دانم ما معدن و کوه نداریم. سنگ و ماسه برای مصالح ساختمانی زیاد داریم و بهترین خاک برای سفالگری هم در این منطقه وجود دارد. استاندار فعلی به سیستان هیچ توجهی ندارد، بیشتر توجهشان به بلوچستان است. آقایان می‌گویند این بادهای 120 روزه قبل از انقلاب هم بوده و نمی‌توان برای آن کاری کرد. اما آن زمان بادهای 120 روزه با خود خاک و غبار جابجا نمی‌کرد. خشکسالی قبل از انقلاب فقط یک سال بود.  همین «چانیمه» را هم قبل از انقلاب ساخته‌اند. من زمان تحصیل خودم، شاهد سیلی بود که کل شهر را با خود برد، اما نتوانستند آن آب را کنترل کنند که امروز به درد ما بخورد.

تسنیم: چانیمه چیست؟

چانیمه‌ها، چاله‌هایی هستند که آب در آنها ذخیره می‌شود و آب شرب سیستان و زاهدان از آن تهیه می‌شود.

از بین خانه‌هایی که می‌بینید فقط یک خانواده سکونت دارد و بقیه تخلیه شده‌اند. عمدتا در زاهدان سکونت دارند و گاهی برای سرکشی به اینجا می‌آیند. همه مهاجرت کرده‌اند. در روستای نی‌گرد 100 خانوار بودند که الان فقط 4 خانوار باقی مانده‌اند. ساکنان باقی‌مانده در این روستاها معمولا افراد مسنی هستند که درآمدشان یارانه یا کمک‌های ناچیز کمیته امداد است.

اینجا قبلا تمام باغ انگور بود. بهترین انگور یاقوتی استان در این باغ‌ها به بار می‌نشست اما الان تمام آن باغ‌ها گم شده‌اند. نهرهایی که آب را هدایت می‌کنند از هیرمند سرچشمه می‌گیرند. امید مردم هم به آبی است که از افغانستان می‌آید. اگر حقآبه سیستان گرفته می‌شد بخشی از مشکل ما حل می‌شد. افغانستانی‌ها سد ساختند، خب حق‌شان بود اما حداقل حقآبه را بدهند.نمی‌دانم چقدر صحت دارد اما بعضی‌ها می‌گویند مسیر اصلی آب را منحرف کرده‌اند و آب به سمت پاکستان می‌رود.

کتابخانه و سینمای مناسبی نداریم؛ فقط یک استادیوم داریم که به درد استقبال از رئیس جمهور می‌خورد

تسنیم: وضعیت اماکن تفریحی در سطح سیستان چگونه است؟

یک پارک داریم به نام پارک شهر و غیر از آن پارکی که مردم سیستان بتوانند از آن استفاده کنند نداریم.

تسنیم: یعنی کتابخانه و سینما هم ندارید؟

اصلا. اماکن ورزشی و فرهنگی خاصی نداریم. فقط یک استادیوم داریم که به درد جمع کردن مردم برای استقبال از رئیس جمهور می خورد و به درد دیگری نمی خورد.

گفت‌وگو: ابوتراب فرخی

انتهای پیام/