روایت یک عراقی از ۶ سال دوستی با شهید مدافع حرم ایرانی

روایت یک عراقی از 6 سال دوستی با شهید مدافع حرم ایرانی

«سید زمان جواد علی» ۶ سال است که شهید مدافع حرم، حمیدرضا اسداللهی را می‌شناسد. با دیدن چهره آرام حمیدرضا در میان کفن و داخل تابوت، احوالاتش منقلب شده است و با بغض می‌گوید در این حال نمی‌تواند زیاد فارسی صحبت کند.

«سید زمان جواد علی» برای آخرین وداع با پیکر مطهر دوست قدیمی‌اش شهید حمید رضا اسداللهی از نجف به تهران آمده است. او 6 سال است که شهید مدافع حرم، حمیدرضا اسداللهی را می‌شناسد. با دیدن چهره آرام حمیدرضا در میان کفن و داخل تابوت، احوالاتش منقلب شده و بغضی مهمان گلویش شده است. چشم‌هایش که از اشک خیس است، نشان از این دوستی شش ساله میان آن‌ها می‌دهد و با بغض می‌گوید در این حال نمی‌تواند زیاد فارسی صحبت کند. برخی جملات را که ترجیع بند همه آن‌ها «حمید» است، بریده بریده به فارسی می‌گوید تا یکی دیگر از دوستان برای ترجمه به کمکش بیاید.

او در گفتگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، می‌گوید: من از نجف به تهران به خاطر دوستم حمید به تهران آمده‌ام. 6 سال است که در نجف با حمید کار می‌کنم. از حمید هرچه بگویم کم گفته‌ام. او اول یک مجاهد در خدمت امام حسین(ع) بود. وقتی به نجف پیش من می‌آمد، کارش تماما خدمت به امام حسین(ع) بود. در عراق برای همه زائرین از نجف تا کربلا و تا کاظمین بدون چشم داشت فقط برای خدمت کار می‌کرد. خیلی مرد با اخلاقی بود. ما با هم عهدی بسته بودیم که در ایامی که حمید به نجف و کربلا می‌آمد، با کمک یکدیگر به زوار امام حسین(ع) خدمت کنیم.

گفت برو حرم حضرت علی(ع) دعا کن شهید شوم

این شیعه ساکن شهر نجف به تماس‌هایش با حمید در ایام محرم امسال اشاره می‌کند و می‌گوید: امسال ایام محرم و بعد اربعین با او تماس گرفتم و گفتم: «امسال کربلا و نجف می‌آیی؟» گفت: «نه!» من کمی شک کردم و پرسیدم: «کجا می‌خواهی بروی؟ می‌خواهی بروی سوریه؟ می‌خواهی جهاد کنی؟» گفت: «تقریبا این شکلی است.» پیگیر احوال حمید بودم. حمید بعد از آن یک روز دیگر هم با من تماس گرفت و گفت: «برو حرم. برای من دعا کن که شهید شوم.» آخرین بار وقتی با او تماس گرفتم تا صحبت کنم متوجه شدم که شهید شده است.

 سید زمان در حالیکه گوشی همراهش را نشان می‌دهد. پیامکی که در شبکه اجتماعی از جانب حمیدرضا اسداللهی برای او فرستاده شده است را می‌آورد و می‌گوید: متن پیامکی هم که در شبکه‌های اجتماعی نوشته بود و برایم فرستاد هنوز موجود است. می‌گفت: «کار مهمی روی دوش من است و آن هم اینکه من بروم سمت حرم حضرت زینب(س) در سوریه.» متن پیام اینست: «سلام عزیزم

خدا بهت سلامتی بدهد

ببخشید وظیفه‌ای مهم بر عهده من است و من به سمت حرم حضرت زینب(س) می‌روم.

امسال برای اربعین به نجف نمی‌آیم.

انشاالله بعد از اینکه برگشتم همه چیز را با تو حساب می‌کنم.»

دوستان را روانه حرم امام حسین(ع) کرد و خودش نزد خود ارباب رفت

دوست عراقی شهید اسداللهی در پایان می‌گوید: او رفت حرم حضرت زینب(س) و ما هم در نجف رفتیم حرم حضرت علی(ع). حمید یکسری از دوستان را امسال هماهنگ کرد تا در ایام اربعین بروند کربلا زیارت مرقد مطهر امام حسین(ع) اما خودش با شهادت رفت پیش خود امام حسین(ع).

شهید حمیدرضا اسداللهی 30 ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات عرب در دانشگاه تهران بود؛ او همچنین از فعالان و نخبگان حوزه بین الملل بود که ارتباط مؤثر و مستمری با نیروهای جهادی دیگر کشورها داشت. با خبر شهادت این شهید والامقام، مراسمی  در کشورهای عراق و یمن و پاکستان برای بزرگداشت وی برگزار شده است. او که فعالیت‌های فرهنگی مختلفی در کشورهای مسلمان منطقه داشت، از بانیان کنگره لقاءالحسین (ع) بود. در مراسم وداع با پیکر مطهر این شهید مدافع حرم، دوستان عرب زبان او از کشورهای عراق و لبنان نیز حضور داشتند. از این شهید والامقام دو فرزند پسر 4 ساله و دو ماهه به یادگار مانده است.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران