سردار کریمی: ایران اسلامی در حوزه نظامی و اقتدار دفاعی دغدغهای ندارد
فرمانده سپاه روح الله بابیان اینکه اقتدار و عظمت کشورمان در سایه درایتها و رهنمودهای فرماندهی کل قوا است گفت: ایران اسلامی در حوزه نظامی و اقتدار دفاعی دغدغه ای ندارد چراکه اقتدار و صلابت قوای مسلح ایران اسلامی راه نفوذ نظامی به کشور را بسته است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اراک، یکی از تأکیدات مقام معظم رهبری، درباره جلوگیری از نفوذ دشمن بوده که در این چند وقت اخیر مورد تاکید معظم له قرار گرفته چرا که بحث نفوذ دشمن نباید فراموش شود زیرا تمام مشکلاتی که دشمن در مقابل نظام اسلامی ایجاد کرده از طریق نفوذ و جاسوسی بوده است.
همچنین، دشمن تلاش دارد با حفظ صورت انقلاب سیرت و ماهیت دینی و ارزشی آن را از میان ببرد، نفوذ برنامه دشمن برای تغییر سیرت و ماهیت نظام است که باید توصیهها و دستورات رهبری در این خصوص جدی گرفته شود و با تبیین و تشریح مفاهیم کلیدی و ارزشمند تدابیر مقام معظم رهبری در مسیر تحقق جلوگیری از نفوذ دشمن ایستادگی کرد.
در این راستا، دفتر استانی خبرگزاری تسنیم در استان مرکزی برای بازخوانی و تبیین تدابیر و سخنان ارزشمند رهبرمعظم انقلاب اسلامی اقدام به برگزاری میزگرد تخصصی "اجازه نفوذ نمی دهیم" را باحضور شخصیت های مختلف استان برگزار می کند.
"سردار محسن کریمی" فرمانده سپاه روح الله استان مرکزی، "سرهنگ کیومرث عزیزی" فرمانده انتظامی استان مرکزی، "محمدحسن آصفری" دبیرکمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، "حجت الاسلام رضا تاج آبادی" مدیر موسسه بنیاد حضرت مهدی موعود(ع) در استان مرکزی و از کارشناسان فرهنگی استان مرکزی، "حیدر جهانبخشی" و "ابوالفضل فخرالاسلام" از کارشناسان سیاسی استان مرکزی به عنوان میهمانان ویژه خبرگزاری تسنیم استان مرکزی در میزگرد تخصصی "اجازه نفوذ نمی دهیم" هستند.
به گزارش تسنیم، در این میزگرد تخصصی ابعاد مختلف نفوذ دشمن، راهکارهای مقابله با نفوذ دشمن، نقاط قوت و نقاط تهدید کشور در حوزه های مختلف بررسی می شود و مهمانان این میزگرد تخصصی با بررسی ابعاد مختلف نفوذ و تبیین سخنان مقام معظم رهبری به ارائه مفاهیم ساده، کاربردی و قابل اجرا در عرصه های مختلف به منظور مقابله همه جانبه با نفوذ دشمنان بررسی و به بحث گذاشته می شود.
مهمترین سرفصل سخنان فرمانده سپاه روح الله استان مرکزی بدین شرح است:
مقام معظم رهبری ﺑﯿﺶ ﺍﺯ 70 ﺑﺎﺭ ﺑﺤﺚ ﻧﻔﻮﺫ ﺭﺍ ﮔﻮﺷﺰﺩ و ﺗﺎﮐﯿﺪ ﮐﺮﺩهﺍﻧﺪ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭیهاﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﻼﻡ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﺍﻥ ﻣسلمان تحصیلکرده در اروپا و غرب ﺍﺳﺖ
نیروی مسلح جمهوری اسلامی ایران یک نیروی مکتبی و ولایی است
نیروهای مسلح و مردم هم در حوزه سخت به دشمن درس سختی دادند و هم در حوزه امنیتی
مشروح سخنان و گفتوگوی "سردار کریمی" فرمانده سپاه روح الله استان مرکزی در میزگرد تخصصی "اجازه نفوذ نمیدهیم" در زیر می آید:
سردار کریمی: ﺑﺮﺍﯼ اینکه تبیین قابل قبول و درستی از موضوع نفوذ و مفهوم آن داشته باشیم لازم است قدری به موضوعات تاریخی اتفاق افتاده تا به امروز نگاهی بینداریم.
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﻮﺩ و ﺁﺳﯿﺒﯽ ﻧﺪﯾﺪه ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎی ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺭﻭﺳﯿﻪ نیز ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎی ﻗﺪﺭﺕ ﻣﺜﻞ ﺟﻤﻌﯿﺖ، ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎ، علم ﻭ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮﮊﯼ، ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺯﯾرﺯﻣﯿﻨﯽ، ﺛﺮﻭﺕ، ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ، ﻓﺮﻫﻨﮓ و ﺭﻫﺒﺮﯼ یک ابر قدرت شناخته میشد، ﻫﺮ ﺩﻭ ﮐﺸﻮﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺗﺤﺖ بلوک ﻏﺮﺏ ﻭ ﺷﻮﺭﻭﯼ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ بلوک ﺷﺮﻕ ﻇﻬﻮﺭ ﮐﺮﺩﻧﺪ.
ﻭﻗﺘﯽ این دو کشور در دنیا ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻗﺪﺭﺕ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺑﺮﻗﺪﺭﺕ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ باقی ماندن بر مسند ﻗﺪﺭﺕ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻗﺪﺍماﺗﯽ انجام ﻣﯽﺩﺍﺩﻧﺪ که ﺍﮔﺮ اقدامات این دو کشور را ﺧﻮﺏ ﻣﺮﻭﺭ ﮐﻨﯿﻢ در مییابیم این کشورها تحت عنوان بلوک ﺷﺮﻕ ﻭ ﻏﺮﺏ اقدامات قدرت طلبانهای انجام دادند که ﻧﻘﻄﻪ ﺳﻮﻣﯽ ﻫﻢ ﺑﺎﻗﯽ نماند، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ جمعی از ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ ﺗﺤﺖ ﺳﯿﻄﺮه بلوک ﻏﺮﺏ ﯾﺎ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺗﺤﺖ ﺳﯿﻄﺮه ﺷﺮﻕ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
به طور کلی، این دو قدرت 7 تا 8 ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﺭﺍ در این راستا اجرا کردند ﮐﻪ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ فعالیتشان، ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ در همین راستا ﺍﺭﺗﺶﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺣﺮﻓﻪﺍﯼ ﺷﺪﻥ و ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﺳﺮﯾﻊ ﺑﺮﺩﻧﺪ.
ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺍﻗﺪﺍﻡ، ﭘﯿﻤﺎنهاﯼ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻧﺎﺗﻮ-ﻭﺭﺷﻮ ﺑﻮﺩ که البته اگر این پیمانها را ﺍﺯ ﺣﯿﺚ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎ مورد بررسی و مرور قرار دهیم، ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺍﺑﺮﻗﺪﺭﺕ ﺭﻭﺑهﺮﻭﯼ ﻫﻢ ﺻﻔﺤﻪ ﺁﺭﺍﯾﯽ ﮐﺮﺩهﺍﻧﺪ.
چنانکه ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻋﻀﻮ ﭘﯿﻤﺎنهاﯼ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ 3ﺑﺨﺶ ﻧﯿﺮﻭ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻧﯿﺮﻭﯼ داخلی، ﻧﯿﺮﻭﯼ ﻣﺮﺯﺩﺍﺭﯼ و ﻧﯿﺮﻭﯼ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﺳﺮﯾﻊ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﯿﻤﺎﻥ ﻧﺎﺗﻮ ﻧﻘششان مشخص شده بود ﻭ ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎیی را ﺑﺮ ﮔﺮﺩﻥ ﺩﻭﻟﺖﻫﺎ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘند،
در همین راستا ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ ﺑﻪ 5 ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﯾﮏ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪه تعیین شد که نوعی تقسیم کار بود که ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ، ﻋﺮﺍﻕ، ﻟﯿﺒﯽ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺎﺭﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺎﺗﻮ ﻟﺸﮑﺮﮐﺸﯽ ﮐﺮﺩه ﻭ ﺍﺯ ملت های مختلف ﻣﯽﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻧﻘﺶ ﺍﯾﻔﺎ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.
ﺳﻮﻣﯿﻦ ﺍﻗﺪﺍﻡ، ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ این کشورها در پیش گرفتند که ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ را ﺳﻔﺎﺭتﺧﺎﻧﻪﻫﺎ ﻭ ﮐﻨﺴﻮﻟﮕﺮﯼﻫﺎ اجرا کردند ﮐﻪ ﯾﮏ ﻣﻮﺭﺩ این ﮐﺎﺭﮐﺮﺩ سیاسی علیه کشورها توسط سفارتها، در فتنه ﺳﺎﻝ 88 اتفاق افتاد.
کارکرد ﺳﻔﺎﺭﺕﺧﺎﻧﻪﻫﺎﯼ انگلیس ﻭ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﻣﺤﺮﺯ ﺍﺳﺖ، چراکه ﺳﻔﺎﺭﺕﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻭ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﯼ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﻭ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪه ﺍﻣﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩﻫﺎی آنها برای کشور متبوع، ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎﯼ ﺟﺎﺳﻮﺳﯽ ﻭ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ضدﻓﺮﻫﻨﮕﯽ به منظور ﺑﺮﺍﻧﺪﺍﺯﯼ ﺍﺳﺖ.
ﭼﻬﺎﺭﻣﯿﻦ ﺍﻗﺪﺍﻡ، ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺍﺳﺖ زیرا ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻔﻮﺫ، ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻭ ﺳﯿﺎﺳﯽ به تنهایی کافی ﻧﯿﺴﺖ و ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺾ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ در اختیار ﺩﺍﺷﺖ، که در همین جهت این کشورها برای نفوذ به دنبال دستیابی به اهدافشان در قالب ﺟﺎﻣﻊﺳﺎﺯﯼ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ هستند، به گونه ای که ﻭﻗﺘﯽ ﺣﻮﺯه ﮐﺎﺭﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ درمییابیم ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯه ﯾﮏ ﮐﺸﻮﺭ ﮐﻮﭼﮏ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ.
از سویی، ﮐﻤﯿﺴﯿﻮﻥﻫﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﮐﻤﯿﺴﯿﻮﻥ 3ﺟﺎﻧﺒﻪ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺩﺍﺩه اند ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﭼﻪ ﮐﺎﻻﯾﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ کجا ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻭ ﺗﺎ چه هنگامی ﺻﺎﺩﺭ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ضمن ایجاد وابستگی، بتوانند ﻓﺸﺎﺭﻫﺎی ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻭ ﺳﯿﺎﺳﯽ لازم را به کشور مقابل وارد آورند، بنابراین صادرات ﺗﮏ ﻣﺤﺼﻮﻟﯽ ﺭﺍ ایجاد کردند.
این کشورها، ﺍﺯ یکسو به دنبال حفظ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻭ ﺍﺯ ﺳﻮﯾﯽ به دنبال حفظ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮﮊﯼ برای خود بودند چراکه ﮐﺎﺭﮐﺮﺩﻫﺎﯼ ﻣﺘﻌﺪﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩهﺍﻧﺪ ﻭ اکنون ﮐﺎﺭﮐﺮﺩﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ که ﺑﺮﺧﯽ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎ همچون شرکتهای تولید موادغذایی برعهده دارند مشاهده میکنیم، ﺍﻣﺎ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﺁﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮔﺴﺘﺮﺩه تر از این صحبتها و ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻭ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺭﺳﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ.
در دوران نبود اینترنت و فضای مجازی، ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺳﺘﮑﺒﺎﺭ انجام میدﺍﺩ از ﺭﻭشهاﯼ دیگر دنبال می شد به طوریکه ﺻﺪﻫﺎ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎه ﺭﺍﺩﯾﻮﯾﯽ ﻭ تلویزیونی علیه ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ و ﺑﻪ ﻧﻔﻊ منافع ﺍﺳﺘﮑﺒﺎﺭی خود به راه انداختند.
ﺩﺭ ﺑﺤﺚ ﻧﺸﺮﯾﺎﺕ نیز ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺷﮑﻞ ﺍﻗﺪﺍﻡ میشد که در نهایت به یکدیگر ﺗﻨﯿﺪه ﺷﺪﻧﺪ که البته ﺩﺭ ﺑﺤﺚ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﮐﺎﺭﮐﺮﺩ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺑﺎﺭ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ بطوریکه ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﮔﺮﺍﯾﯽ ﺑﺎﻫﻢ ﺗﻨﯿﺪه ﺷﺪه و ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺯﯾﺮﺳﺎﺧﺘﻬﺎﯼ ﻓﮑﺮﯼ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﻣﺘﻌﺪﺩﯼ انجام ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ و در همین راستا ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ، ﻓﻀﺎﯼ مجازی، ﺍﯾﺴﺘﮕﺎههای ﺭﺍﺩﯾﻮﯾﯽ ﻭ تلویزیونی ، ﺍﻧﻮﺍﻉ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ، ﮐﺘﺎﺏ، ﻣﻮﺳﺴﺎﺕ را ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩهاﻧﺪ.
این درحالی به وقوع پیوست که دشمنان برای منافع استکباری خود، ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻬﺎئیت، ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺍﻋﺶ ﻭ روز دیگر ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﮑﺘﺐ ﺩﯾﻨﯽ ﻭ ﺳﯿﺎﺳﯽ نوین و نوپدید علیه کشورها ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ میآﻭﺭﻧﺪ.
همین مسائل سبب شد آنها ﺑﻪ ﺍﯾﻦ نتیجه ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﻤﯽﺩﻫد، بنابراین اقداماتی دیگر را در پیش گرفتند به طوری که ﯾﮏ ﺍﻗﺪﺍﻡشان منجر به تشکیل ﺳﺎﺯﻣﺎنهای با ﻇﺎﻫﺮ ﺯﯾﺒﺎ بود، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﺸﮑﯿﻼﺕ ﺟﻬﺎﻧﯽ و ﺳﺎﺯﻣﺎنهاﯼ بین المللی ﺟﻬﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﯼ ﺍﻣﻨﯿﺖ و جلوگیری ﺍﺯ جنگها ﻭ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻋﻤﻞ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩی ﻧﺪﺍﺭنﺩ.
از سویی دیگر، ﺩﺍﻧﺸﮕﺎهﻫﺎﯼ بین المللی ﮐﻪ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﮐﺎﺭﺷﺎﻥ تعلیم ﻭ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﻧﺨﺒﻪ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ عمومی ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ بشری ﺍﺳﺖ را راه اندازی کردند هرچند ﮐﺎﺭﮐﺮﺩ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﺍﺳﺖ و ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ عملکرد ﺁﻧﻬﺎ میتوﺍﻥ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺨﺒﻪﻫﺎ ﺭﺍ گلچین ﭽﯿﻦ میﮐﻨﻨﺪ.
همانطور که میبینیم این کشورها، با دعوت از نخبگان و پذیرش در دانشگاه ها یا با استفاده از تطمیع و یا از ابزار دیگر که قابل پیشبرد اهدافشان باشد، به تربیت نخبگان برمبنای فرهنگ خود میکنند.
ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺍﺑﺮﻗﺪﺭﺕ جمعﺁﻭﺭﯼ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ کشورها ﺍﺳﺖ و ﮐﺴﯽ ﮐﻪ میخواهد ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺣﺮﻑ ﺍﻭﻝ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ دسترسی ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و ﺍﮔﺮ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻧﺒﺎﺷﺪ نمیتواﻥ ﻃﺮﺣﯽ اجرا کرد، پس ﺍﺳﺘﮑﺒﺎﺭ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ پیشبرده ﮐﻪ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ آﻥ ﺑﺮ ﻋﻬﺪه ساﺯﻣﺎنهاﯼ ﺟﺎﺳﻮﺳﯽ مثل ﺳﯿﺎ و ﻣﻮﺳﺎﺩ است، این در حالیست که در ادامه این روند، کشورها ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﺟﺎﺳﻮسهای ﻏﯿﺮﺑﻮﻣﯽ خیلی ﺯﻭﺩ ﺷﻨﺎﺳﺎیی ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﺑﻪ ﺟﺎﺳﻮسهاﯼ ﺑﻮﻣﯽ ﺭﻭﯼ آﻭﺭﺩﻧﺪ.
در همین راستا، ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺩﺭ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﺍﻣﻮﺭ ﺧﺎﺭﺟﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﮐﺮﺩه ﻣﺴﻦ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﮔﺮﻭه ﻣﺸﺎﻭﺭﯾﻦ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، دانشجویانی ﮐﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺎﯾﺎﻥﻧﺎﻣﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﻮﺩ تهیه ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﯾﻖ ﺩﻗﯿﻖﺗﺮﯾﻦ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺭﺍ ﺟﻤﻊﺁﻭﺭﯼ ﮐﺮﺩه ﻭ ﻣﯽﺑﺮﺩﻧﺪ.
ﻣﺴﺘﻨﺪﺍﺗﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﻧﻘﻼب های ﮐﻮﺑﺎ ﻭ ﺍﺻﻼﺣﺎﺕ ﺍﺭﺿﯽ ﻣﺎﺣﺼﻞ ﺧﺮﻭﺟﯽ ﭘﺎﯾﺎﻥﻧﺎﻣﻪﻫﺎ ﺍﺳﺖ و دانشجویان ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎهها ﺍﯾﻦ ﭘﺎﯾﺎﻥﻧﺎﻣﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﺩر ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺳﺎﺯﻣﺎنهای ﺟﺎﺳﻮﺳﯽ میگذاﺷﺘﻨﺪ.
ﺩﺭ ﺑﺤﺚ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﻫﻢ ﺩﯾﺪه ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺸﮑﯿﻼﺕ ﻭ ﺷﺮکتهاﯼ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺩﺭ ﺑﺤﺚ ﺟﺎﺳﻮﺳﯽ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ انجام ﺩﺍﺩهﺍﻧﺪ و ﺩهﻫﺎ ﮐﯿﺲ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﺍﻃﻼﻋﺎت، ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺳﭙﺎه ﮐﺸﻒ ﮐﺮﺩه ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﯿﺎ ﻭ ﻣﻮﺳﺎﺩ ﺟﺎﺳﻮﺳﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺁﻗﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺎ ﺣﺮﻑ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ آﻥ ﺍﻗﺪﺍﻡ عمومی ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﮐﺮﺩ که ﺍﺳﺘﮑﺒﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﮐﺮﺩ.
ﺩﺷﻤﻦ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ آﻥ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ آﻥ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼ ﮐﺮﺩه ﮐﻪ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﮒ تدریجی ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﮐﺸﻮﺭ میآﻭﺭﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﺻﻞ ﻭ ﺍﺳﺎﺱ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﻭ خیلی ﺑﻪ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺩﺭ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻭ ﺳﺎﯾﺮ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﻣﮑﻤﻞ ﺑﺤﺚ ﻧﻔﻮﺫ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ، مقام معظم رهبری ﺑﯿﺶ ﺍﺯ 70 ﺑﺎﺭ ﺑﺤﺚ ﻧﻔﻮﺫ ﺭﺍ ﮔﻮﺷﺰﺩ و ﺗﺎﮐﯿﺪ ﮐﺮﺩهﺍﻧﺪ و ﺩﻭﻟﺖ، ﻧﯿﺮﻭﯼ ﻧﻈﺎﻣﯽ، ﺩﺳﺘﮕﺎه های ﺩﻭلتی، ملت ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﻭﯾﮋه ﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﺩﻭﺭه ﭘﺴﺎﺑﺮﺟﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺗﯽ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺣﻮﺍﺳﻤﺎﻥ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻧﻔﻮﺫ ﺳﺮﯾﻊﺗﺮ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ.
ﻫﺪﻑ ﺍﺯ ﻧﻔﻮﺫ ﺩﺭ ﺩﺭﺟﻪ ﺍﻭﻝ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺳﺎﺯﯼ ﺍﺳﺖ ﮔﺎﻫﺎ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﮕﺎه ﺩﻭﻟﺘﯽ ﻭ ﻭﺯﺍﺭﺗﺨﺎﻧﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺧﺎﺹ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺷﺪه، ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻧﻔﻮﺫ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ، ﺩﺭ ﺩﺳﺘﮕﺎهﻫﺎﯼ ﺩﻭﻟﺘﯽ ﻭ ﻭﺯﺍﺭﺗﺨﺎﻧﻪﻫﺎ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻧﻔﻮﺫ ﮐﺮﺩهﺍﻧﺪ، ﻫﺪﻑ ﺩﻭﻡ ﻧﻔﻮﺫ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ و ﺳﻮﻣﯿﻦ ﻫﺪﻑ ﺟﺎﺳﻮﺳﯽ ﻭ ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭﯼ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﻣﯿﻦ ﻫﺪﻑ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺳﺎﺯﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﺍﺑﮑﺎﺭﯼ ﻭ ﺑﺮﺍﻧﺪﺍﺯﯼ ﺍﺳﺖ، ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ.
ﺍﮐﻨﻮﻥ ﮐﻪ ﺩﻭﺭه ﭘﺴﺎﺑﺮﺟﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻤﻪ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺍﺭﻭﭘﺎﯾﯽ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ علاقهمند ﺷﺪﻧﺪ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﻄﻤﺌﻧﺎ ﭘﺮﻭﮊه ﻧﻔﻮﺫ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﮐﺎﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ و ﺁﺩﻡﻫﺎﯼ ﺑﻮﻣﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﮕﺎهﻫﺎﯼ مختلف ﻧﻔﻮﺫ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ و ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﮕﺎههای ﺩﻭﻟﺘﯽ ﻧﻔﻮﺫ ﮐﺮﺩه ﻭ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺗﯽ انجام ﺩﺍﺩه ﺗﻮﺳﻂ ﺩﺳﺘﮕﺎههاﯼ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺷﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺭﺳﺎنهﺍﯼ ﺷﺪ.
سردار کریمی: نفوذ در حوزه نظامی اهمیت خود را دارد چون امنیت و قدرت دفاعی کشور را برعهده دارد، در حوزه نظامی امروز دغدغه کمتری داریم چون در حوزه نظامی بخشهای متعددی در نظر گرفته شده مثل سازمان حفاظت، مجموعه عقیدتی سیاسی، سپاه که بخشهای مختلف را از حیث امنیتی و فرهنگی با هم تنیده است.
سپاه در 3حوزه جنگ سخت، نیمه سخت و نرم فعالیت دارد که باید در آنها انجام وظیفه کند، ساز و کارهای خوبی دیده شده و سه مجموعه جلوی بسیاری از نفوذها را گرفته، همواره نیروی نظامی مورد طمع بوده و براندازی و کودتاها از سوی نظامیان اتفاق میافتد که یکی از کارکردهای نفوذ میتواند این باشد.
همیشه رقیب به دنبال این است که بداند رقیبش چه ساخته چه در اختیار دارد چه قابلیتهایی دارد و دشمن نیاز دارد در این حوزه اطلاعات دقیق جمع آوری کند تا ضدش را بسازد، بحثهای خرابکاری و ترور مقامات ارشد با کمک نفوذ اتفاق میافتد و چون مسائل نظامی مستقیم به امنیت و قدرت نظامی برمیگردد بسیار اهمیت دارد.
مقام معظم رهبری در جمع نظامیان بحثهای سیاسی و فرهنگی را مطرح فرمودند چرا که نظام اسلامی مدلی است جدای همه مدلهای دیگر، مثل جمهوری اسلامی ایران در هیچ جای دنیا سراغ ندارید، نظام، نظامی است مردمی و حتی نیروهای مسلح آن به نوعی با مسائل فرهنگی، اجتماعی، حکومتی و سیاسی آن عجین است و ارتباط و تعامل دارد و این بخشها را نمیتوان از هم جداکرد، در بحث اقتصادی سپاه در قالب قرارگاه خاتم در بحث سازندگی ورود پیدا کرد.
اگر بررسی کنیم دیده میشود کارکرد عظیمی داشته، در بحث جنگ نرم برای مقابله با هجمه فرهنگی باید دشمن را شناسایی کرد راهکارها را بشناسیم و راههای نفوذ را بدانیم هدف دشمن از نفوذ مشخص کنیم تا علیه آن اقدام کنیم، نیروی مسلح و سپاه و ناجا باید در این موضوع ورود کنند و تنها برخورد پلیسی ندارد، بیشتر اقدام ناجا اکنون بحثهای پیشگیری است و باید در زمینههای مختلف اجتماعی و فرهنگی ورود داشته و این نیرو با گذشته تفاوت دارد.
وقتی نیروی انتظامی بخواهد اینگونه کار کند باید مسائل فرهنگی را بشناسد و در دفاع از اصل نظام بخشی از آن مقابله با خطرات سیاسی است که کشور را دچار حادثه میکند مانند سال 88، نیروهای مسلح به نوبه خود وظیفه دارند به موقع اقدام کنند، نیروی انتظامی در یک کلام حق ندارد در مسائل سیاسی دخالت کند اما باید سیاست را کامل بداند و اوضاع و احوال را رصد کند، اشراف اطلاعاتی کامل داشته باشند تا بر حسب دستور بتوانند به موقع اقدام کنند.
در بسیاری از کشورها سیستم حکومتی آنها به گونهای است که یک مستبدی حاکم شده نیروی مسلح دارد که صرفا برای سرکوب به کار میرود و ما اینگونه نبوده و خیلی از جاها در مقابل دولتیها مدافع حق مردم بودهایم، پیش آمده جایی مسئولی عملکردش به گونهای است که باید در مقابل آن از حق مردم دفاع کرد.
جای تعجب ندارد که در جمع نظامیان گفته شود مواظب نفوذ فرهنگی باشید چراکه نیروی مسلح یک نیروی مکتبی است، اگر تهاجم و نفوذ فرهنگی ناجا، سپاه و بسیج را مورد هدف قرار دهد نیاز است که نیروی انتظامی با گذشته فرق کند زیرساختهای فکری و فرهنگی متفاوتی داشته و دیگر تنها کارکردهای قبل را نداشته باشد.
برای دفاع از ارزشهای انقلاب فرهنگ شهادت را داریم که این موضوع در بین نظامیان ما خیلی راحت حل شده و حاضریم به قیمت شهادت از همه نظام و ارزشهای آن دفاع کنیم نفوذ ممکن است این را تغییر دهد.
در نفوذ سیاسی اگر نیروی مسلح جناحی شوند و وابسته به دستههای سیاسی شوند فردا به عنوان یک نیروی مستقل در سلسله مراتب فرماندهی کل قوا و مقام ولایت آن کارکرد خود را ندارد چرا که آن نفع سیاسی نمیگذارد و از زوایای مختلف از نفوذی که شده آسیب میبینند و کارکردشان را از دست میدهند.
در سال 88 یک عدهای فتنه به پا کردند و جمعیتی از مردم عادی ما با جو سازی یک مقطع کوتاهی با آنها همراهی کرد خیلی طول کشید تا صف مردم ازفتنه گران واقعی جدا کرد اگر بینش سیاسی و بصیرت سیاسی نباشد چه باید کرد؟
از هر سو نگاه کنید جا دارد نیروی مسلح نسب به مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اشراف کامل داشته تا هم در مجموعه خود آسیب نبینند و هم بتوانند آن کارکرد اصلی را در برخورد با خطرات داشته باشند.
سردار کریمی: در حوزه تربیت دونگاه میتوان داشت، نیروی نظامی و مسلح در آن واحد بخشی از جوانان کشور را در اختیار دارد تحت عنوان سرباز، کادر، بسیجی و غیره که نیاز به کارکردن در بخشهای مختلف دارند، کادرسازی صرفا با تحصیلات به دست نمیآید در کنار تحصیلات کلاسیک در حوزههای فرهنگی سیاسی اجتماعی باید جوانان ما بصیرت لازم را پیدا کنند به ویژه در مسائل تربیتی که این موضوع در نیروهای مسلح خیلی موثر است، در توانمندسازی، نیروهای مسلح میتوانند کار کنند اکثر یگانها با فنی و حرفهای قرارداد دارند وتلاش میکنند سربازان شغلی را فرا گرفته و وارد جامعه شوند، زمینه در نیروی مسلح آماده است.
سردار کریمی: نیروهای مسلح یک عقبه مردمی دارد که کارساز بوده، در بحث ارتش 20 میلیونی، بسیج بخش زیادی از مردم را در کنار نیروهای مسلح قرار داد، در گذشته اقداماتی انجام شده که خاص نیروهای مسلح نبوده و خاص همه مردم است، امنیت صرفا توسط نیروهای مسلح به دست نیامده و در بعد از انقلاب برای برخورد با همه ناامنیها از حیث جنگ 8 ساله، مسائل امنیتی مثل غائله کردستان نیروهای مسلح با همراهی مردم اقدام کرده که بعد از آن برای انجام اینگونه تهدیدات کسی به خود جرات نمیدهد.
با پیشرفتی که نیروهای مسلح در حوزههای مختلفی چون صنایع موشکی، هوایی، زرهای و راهداری کردهاند فرصت تهدید در این زمینهها را گرفته است، در حوزه امنیتی دستگاههای اطلاعاتی از پشتیبانی مردمی برخوردار است، حکومت جمهوری اسلامی با حکومتهای دیگر متفاوت است مردم این نظام را از خود میدانند و اگر اعتراضی دارند به این است که چرا مسئولان کارکرد نظام را تضعیف کردهاند و به راهبردهایی که حضرت امام(ره) داشتند عمل نمیشود، مردم مدافع نظام هستند و نشان دادند که هرجا نیاز است از جان و مال خود میگذرند.
نیروهای مسلح و مردم هم در حوزه سخت به دشمن درس سختی دادند و هم در حوزه امنیتی مردم نشان دادند که این کارکرد را دارند و در کنار دستگاههای اطلاعاتی مانند اطلاعات سپاه ناجا کارساز بودهاند، یک ویژگی که ملت ما دارد این است که در امنیت نقش دارند، فرهنگ دینی ما میگوید که اصل ولایت فقیه را به عنوان رهبر جامعه بپذیریم و حرفهای ایشان را فصلالخطاب بدانیم و حول این محور جمع شویم.
بسیاری از اقدامات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دشمن برای این است که بین ملت تفرقه بیندازد چرا که اگر ملتی دچار تفرقه شود خیلی سریع میتوان امنیت آن را گرفت، پذیرش اصل ولایت فقیه و ارادت مردم نسبت به ولی فقیه در کنار نیروهای مسلح خود عامل وحدت است، وقتی به کشورهای همسایه درگیر جنگ نگاه میکنیم میبینیم که ترفند دشمن برای جنگ افروزی و تفرقه، راهکارهای دینی است.
گروههای تکفیری و سلفی با زیرساختهای فکری دینی آمده و سلاح برداشته و عراق، سوریه، افغانستان و پاکستان را بهم ریختهاند، البته این ملتها کارکرد ملت ما، رهبر و انسجام ما را ندارند و نظام هم آنطور که باید مورد قبول مردمشان نیست و این تفاوتها است که دست به دست هم داده و ایران اسلامی را سرافراز کردهاست، با وجود تمام ناامنیها در منطقه که با هدف ضربه زدن به ایران راه انداخته شدهاند اما به جایی نرسیدهاند.
تنظیم و گفتوگو از مبین جلیلی، مهدیه آزاد
انتهای پیام/