خطای راهبردی مرکل
به نظر میرسد مرکل در راستای اثبات همگرایی بیشتر خود با آمریکا و انگلیس به عنوان دو عضو ارشد ناتو سعی کرده است به ناگهان مواضع خود را تغییر داده و به طرفداری از وضع تحریمهای جدید علیه مسکو تبدیل شود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، وضع تحریمهای تازه تحادیه اروپا علیه روسیه و نقش مستقیمی که صدر اعظم آلمان در این معادله ایفا کرده است، منجر به خشم و عصبانیت ولادیمیر پوتین و دیگر مقامات روسی از آنگلا مرکل شده است. در این میان، آنگلا مرکل نقش کلیدی و مستقیمی در تشدید تحریمهای روسیه ایفا کرده است. سوال اصلی اینجاست که با توجه به این اقدام نسنجیده مرکل، مناسبات برلین و مسکو به کدام سمت و سو پیش خواهد رفت؟ آیا تقابل مرکل با مقامات روسی منجر به ایجاد شکافهای بیشتر در دولت ائتلافی آلمان نخواهد شد؟ آیا در آینده مناسبات آلمان و روسیه تحت تاثیر اقدام اخیر مرکل قرار نخواهد گرفت؟
پاسخ این سوالات چندان سخت و پیچیده نیست. به نظر میرسد مرکل در راستای اثبات همگرایی بیشتر خود با آمریکا و انگلیس به عنوان دو عضو ارشد ناتو سعی کرده است به ناگهان مواضع خود را تغییر داده و به طرفداری از وضع تحریمهای جدید علیه مسکو تبدیل شود. مرکل هفته گذشته تاکید کرد که تحریمهای روسیه (تحریمهای وضع شده از سوی اتحادیه اروپا) باید برای یک بازه زمانی جدید تمدید شود. این در حالی بود که مرکل در مواضع قبلی خود که در شهریور ماه امسال بیان کرده بود، در خصوص لغو تحریمهای روسیه به مقامات کرملین چراغ سبز نشان داده بود.
هم اکنون مرکل از دید مقامات روسی نه تنها حکم یک متهم را دارد، بلکه به بازیگری ریاکار در اروپا شهرت یافته است. بدیهی است که تا زمان حضور مرکل در راس معادلات سیاسی برلین، مقامات روسی حساب ویژهای بر روی روابط با آلمان باز نمیکنند. گارد مرکل و پوتین در مقابل یکدیگر همواره بسته بوده و این دو اعتمادی نسبت به یکدیگر ندارند. اقدام اخیر مرکل در راستای در اختیار قرار دادن اطلاعات خود در خصوص روسیه به سرویسهای امنیتی و جاسوسی انگلیس در همین راستا قابل ارزیابی و تحلیل است.
مرکل هم اکنون خود را در تقابل مستقیم با پوتین و نظام روسیه قرار داده است. هزینههای این تقابل برای حزب دموکرات مسیحی آلمان و شخص صدر اعظم این کشور بسیار سنگین خواهد بود. اعضای حزب سوسیال دموکرات آلمان و افرادی مانند زیگمار گابریل و اشتاین مایر که در دولت ائتلافی آلمان حضور دارند به شدت از نحوه برخورد و تقابل مرکل با دولت روسیه ناراضی بوده و این نارضایتی را به عناوین مختلف ابراز کردهاند. اشتاین مایر بارها بر لزوم تعامل با مسکو در حل بحرانهای بینالمللی تاکید کرده و سیاست اعمال تحریم علیه مسکو را سیاستی سازنده ندانسته است. در چنین شرایطی مرکل نه تنها با نظر اشتاین مایر موفق نیست، بلکه خود به بانی وضع تحریمهای تازه علیه مسکو تبدیل شده است.
در این خصوص میان مرکل و اوباما و دیوید کامرون هماهنگی و همکاری مستقیمی وجود دارد که می توان در تحلیل وقایع اخیر اروپا و ناتو و روسیه از آن غافل شد. بر این اساس مرکل به قطعهای از پازل تقابل مستقیم ناتو و مسکو تبدیل شده است. در ابتدای وقوع بحران اوکراین، مرکل سعی کرد رد کسوت یک واسطه گر وارد معادله شودو در آن زمان مقامات روسی با وجود عدم اطمینانی که به صدر اعظم آلمان داشتند، تا حدودی این نقش آفرینی وی را قبول کردند. با این حال پس ازگذشت زمانی کوتاه، مرکل از کسوت یک واسطه گر خارج شد و خود به جزئی از جریان تقابل مستقیم با مسکو تبدیل گردید. بسیاری از رسانههای اروپایی نقش مرکل در واسطه گری برای حل بحران ناتو و روسیه بر سر اوکراین را شکست خورده و ناشی از ضعف سیاست خارجی و لابی گری مرکل میدانند.
بدیهی است که اقدام اخیر مرکل در خصوص تلاش برای تمدید تحریمهای روسیه خطایی راهبردی از سوی وی محسوب میشود. او دیگر نه تنها حتی نمی تواند ادعای واسطهگری در مناقشه ناتو و مسکو را صورت دهد، بلکه باید در آیندهای نزدیک پاسخگوی اقدامات هزینه ساز خود در تقابل با کاخ کرملین باشد. همچنین در آینده، حمایتهای روسیه از حزب سوسیال دموکرات و دیگر احزاب مخالف مرکل در داخل آلمان افزایش خواهد یافت. موضوعی که خود را در آوردگاههای انتخاباتی بعدی در آلمان نشان خواهد داد.
سوال اصلی اینجاست که آیا در چنین معادله پیچیدهای امکان جبران خطای راهبردی اخیر مرکل وجود دارد؟ پاسخ این سوال مثبت نیست.
انتهای پیام/