انقلاب تاچری آل‌سعود و بحران هدفمند در روابط سعودی با ایران

کارشناسان معتقدند که تلاش‌ها برای فروش سهام نفتی آرامکوی عربستان انقلاب تاچری آل سعود بوده و چه بسا بحران هدفمند اخیردر روابط سعود با ایران در همین راستا باشد.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، مجله اکونومیست در سرمقاله‌ای به برنامه خصوصی سازی سهام دولتی شرکت نفتی آرامکو اشاره کرده و  از آن با "انقلاب تاچری در عربستان" یاد کرده است.

در این مقاله همچنین به ذخایر ارزی 650 میلیارد دلاری عربستان در خارج از این کشور یاد شده که هم اکنون این ذخایر 100 میلیارد دلار کاهش پیدا کرده است.

«انقلاب تاچری آل‌سعود» پدیده بسیار مهمی در زمینه فروش سهام آرامکو است. احتمالاً باید تحولات اخیر منطقه و بویژه موج خصمانه اخیر علیه ایران را در این رابطه تحلیل کرد. برخی کانون‌ها که سابقه طولانی در شیادی‌های مالی عظیم و عجیب دارند، تنش در روابط با ایران را پدید آورده‌اند تا از این طریق بیشتر بتوانند از «انقلاب تاچری- سعودی» قریب‌الوقوع،‌ یعنی فروش سهام دولتی آرامکو، سود ببرند. آرامکو یکی از ثروتمندترین شرکت‌های جهان است و اکونومیست آن را «احتمالاً» باارزش‌ترین شرکت جهان دانسته است.

«انقلاب تاچری آل‌سعود» و پشت پرده بحران روابط سعودی با ایران

مقاله نسخه چاپی شنبه 9 ژانویه 2016 هفته‌نامه اکونومیست با عنوان «فروش قرن» به ماجرای خصوصی‌سازی شرکت آرامکوی سعودی اختصاص دارد؛ ماجرای عجیبی که با سخنان 4 ژانویه محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، برملا شد و ابهام درباره مسائل پشت پرده بحران اخیر در روابط سعودی با ایران را روشن کرد. بنوشته مطلب روز پنجشنبه 7 ژانویه وال استریت ژورنال، در سال قبل نهادی جدید در آرامکو تأسیس شد بنام «شورای عالی» که بر فراز هیئت مدیره آرامکو قرار دارد و ریاست آن با شخص محمد بن سلمان، ولیعهد 30 ساله سعودی، است.

در مقاله اکونومیست 9 ژانویه گفته می‌شود که آرامکو تریلیون‌ها دلار قیمت دارد، ذخایر هیدروکربنی که در اختیار این شرکت است 261 میلیارد بشکه است یعنی بیش از ده برابر ذخایری که شرکت آمریکایی اکسون موبیل در اختیار دارد. ارزش شرکت اکسون موبیل 323 میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. اکسون موبیل بعنوان دومین شرکت بزرگ خصوصی نفت و گاز جهان،‌ پس از شرکت فراملیتی رویال داچ شل، شناخته می‌شود.

فایننشال تایمز نیز در مقاله 7 ژانویه خود از آرامکو بعنوان گران‌ترین شرکت جهان یاد می‌کند. محمد بن سلمان در سخنان خود گفته مشتاق است ظرف چند ماه آینده سهام آرامکو را به بازارهای بورس عرضه کند.

موج بزرگی که با انتشار خبر خصوصی‌سازی آرامکوی سعودی ایجاد شده می‌تواند ماجرای اعدام شیخ نمر باقر النمر و حملات مشکوک به کنسول‌گری سعودی در مشهد و سفارت سعودی در تهران را توضیح دهد.

«شیادی بازار بورس» روشی ناشناخته برای کسب سودهای عظیم مالی نیست

«شیادی بازار بورس» در دهه‌های پسین سده نوزدهم و در تمامی دوران سده بیستم میلادی تا به امروز کاملاً مرسوم بوده است. برخی کودتاها و شورش‌های غیرقابل توضیح بویژه در آمریکای جنوبی و آفریقا را از این طریق می‌توان توضیح داد. به طور مثال یک شرکت دارای امتیاز استخراج معدن طلا در یک کشور هدف رقبای توطئه‌گر قرار می‌گیرد. در کشور فوق کودتا و هرج‌ومرج رخ می‌دهد. شرکت فوق ورشکست می‌شود و سهام آن به بهای اندک در بورس به فروش می‌رسد. طراحان ماجرا سهام را می‌خرند و سپس امنیت و ثبات را به حوزه فعالیت شرکت بازمی‌گردانند. سهام افزایش چشمگیر می‌یابد و سودهای بادآورده عظیم نصیب طراحان این بازی می‌شود. برخی شرکت‌های نامدار جهان،‌ بویژه رویال داچ شل (در حوزه انرژی) و ریوتینتو (در حوزه استخراج معادن) و اچ. اس. بی. سی. (در حوزه بانکداری)، به این‌گونه شیادی‌ها و دستکاری (مانیپولاسیون) سیاسی در بورس شهره‌اند.

بحرانی که به شکلی عجیب و سریع با اعدام شیخ نمر باقر النمر، روحانی معتدل مدافع حقوق شیعیان در سعودی، در روابط ایران با سعودی آفریده شد،‌ و حمله مشکوک به کنسول‌گری سعودی در مشهد و آتش‌سوزی در سفارت سعودی در تهران به آن دامن زد و موج بحران دیپلماتیک کنونی را آفرید، نمی‌تواند جدا از ماجرای خصوصی‌سازی «گران‌ترین کمپانی نفت و گاز جهان» تحلیل شود. شبکه‌هایی که طی سالیان متمادی با کنش‌های مشکوک مالی بویژه در حوزه نفت و گاز ایران و عراق پیوند خورده‌اند و بعنوان کارگزاران ایرانی مافیایی فراملیتی عمل می‌کنند که از خصوصی‌سازی آرامکو سودهای عظیم و کلان خواهد برد.

کانون‌هایی که «شیادی بازار بورس» حرفه کهن آن‌هاست می‌کوشند با ایجاد بحران در روابط با ایران نیازهای کاذب نظامی- مالی برای آل‌سعود ایجاد کنند و از این‌طریق فرایند خصوصی‌سازی آرامکو را سرعت دهند و نیز می‌خواهند از طریق ایجاد این بحران سهام صدها میلیارد دلاری آرامکو را به حداقل قیمت ممکن کاهش دهند. بنابراین، در پس حوادث کنسول‌گری سعودی مشهد و سفارت سعودی در تهران باید در پی طراحان و سازمان‌دهندگان اصلی بود.

نویسنده: عبدالله شهبازی

انتهای پیام/.