نقشه آمریکا برای تقسیم و فروپاشی عربستان
در شرایطی که سعودیها سرگرم اقدمات ماجراجویانه و حسابنشده در سراسر منطقه هستند، زمزمه طرح آمریکایی مبنی بر تقسیم عربستان به دو بخش جمهوری و پادشاهی در حال قوت گرفتن است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، تحولات و تغییرات جدیدی که عربستان این روزها آن را تجربه میکند و اقدامات ماجراجویانه حاکمان سعودی در منطقه عربی و سراسر منطقه یادآور طرحی است که «ماکس سینجر» بنیانگذار مؤسسه «هدسون» سالها پیش در مورد تقسیم عربستان به مسئولان وزارت دفاع آمریکا ارائه داد.
تشکیل جمهوری در شرق عربستان
محور این طرح تشکیل جمهوری اسلامی در شرق عربستان است که میدانهای نفت را در خود جا داده است.
بر اساس این طرح در سایر نقاط عربستان پادشاهی برقرار میماند به این ترتیب که امیران جوان تحت حمایت آمریکا حاکمیت این نظام پادشاهی را به دست میگیرند تا اینکه پس از توقف حمایت آمریکا، در معرض فروپاشی قرار بگیرند.
اجرای تدریجی طرح تقسیم عربستان
این در حالی است که اکنون بهوضوح میتوان دید که روند اجرای تدریجی فصلهای این طرح کلید خورده است.
در آغاز سال 2015 روزنامه گاردین گزارش مفصلی در مورد ارزیابی خود از آینده منطقه منتشر کرد که بیشتر به آینده دولت سعودی اختصاص داشت.
در این گزارش آمده بود، تمام طراحان نقشههای معروف به نقشههای انگلوساکسونها در اینکه عربستان نباید یکپارچه بماند، توافق نظر دارند.
زمان بهنفع سعودیها پیش نمیرود
بر اساس این گزارش دولت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا خود را از سعودیها دور نگاه داشته و گذشت زمان بهضرر سعودی پیش میرود.
بهنوشته گاردین، عربستان امیدوار است سوریه سرنگون شود زیرا سرنگونی آن برای ریاض بهمعنی شکست ایران است و در این صورت عربستان میتواند به کشور بزرگ منطقهای تبدیل شود اما این هدف دور از دسترس است.
این روزنامه با اشاره به اینکه چهبسا راه و روشی که مسئولان سعودی در پیش گرفتهاند، فاجعههای غیرمنتظره را برای این کشور به بار آورد، تأکید کرد وضعیت بیثباتی و هرج و مرج به عربستان ضربه خواهد زد و این وضعیت ناشی از اقدامات سرکوبگرانه و رواج فساد و دستگیریهای گروهی است.
تفاوت عجیب اینکه کسانی که طرح تقسیم در عربستان را مطرح میکنند، دوستان و متحدان نظام حاکم سعودی و مراجع تصمیمگیر آمریکایی هستند و آنان هستند که این نقشه را مورد بررسی قرار میدهند و با پیشبینی نتایج این نقشهها، آن را به اجرا میگذارند.
تأکید دو مسیحی صهیونیست بر لزوم تقسیم عربستان
همچنین مجله «فانتی فیر» آمریکا در موضعی مشابه اعلام کرد که دنیس روس مشاور مؤسسه واشنگتن و دیوید فرومکین مورخ آمریکایی و کینس بولاک و دانیل بایمان محققان آمریکایی آشکارا از لزوم تقسیم عربستان سخن گفتهاند و طبعاً برنارد لوئیس و نوح فلدمن مسیحیان صهیونیستی نیز در این خصوص با آنان همعقیده هستند.
این دو بخشی از لابی «مسیحی صهیونیستی» موجود در آمریکا و ترسیم کنندگان سیاست تقسیم منطقه عربی هستند که طراحان نقشه انگلوساکسن نامیده میشوند.
به نظر میرسد با وجود خطری که عربستان با آن روبهرو است و نیز خطری که از سوی متحد آمریکایی عربستان را تهدید میکند، تغییری در دیدگاه نظام حاکم سعودی در خصوص ماهیت تعامل با بسیاری از پروندههای منطقه و نیز مسائل داخلی کشور ایجاد نکرده است.
ازهمگسیختگی جامعه سعودی
بهعبارت بهتر رفتارها و ماجراجوییهای نظام حاکم عربستان نشان میدهد آنان تا این لحظه به میزان خطرهای طرح آمریکایی که ریاض را نشانه رفته است، پی نبردهاند.
این طرح در حال سوق دادن عربستان بهسمت باتلاقی است که سعودیها در آن گرفتار خواهند شد و بیش از پیش موجب از هم گسیختگی زیرساختهای جامعه سعودی میشود.
همچنین این طرح بهدنبال فراهم کردن بستری مناسب برای اجرای طرحهای آمریکا مبنی بر تقسیم عربستان است تا جایی که ماکس سینجر بنیانگذار مؤسسه هدسون سالها پیش این طرح را به مسئولان وزارت دفاع آمریکا ارائه کرد.
این طرح بهطور خلاصه شامل تشکیل جمهوری اسلامی در شرق عربستان است که میدانهای نفتی را در خود جا داده است در حالی که دولت پادشاهی در سایر نقاط عربستان پابرجا مانده و امیران جوان که از حمایت آمریکا برخوردارند، حاکمیت این مناطق را به دست میگیرند تا اینکه این حکومت پادشاهی پس از توقف حمایت در معرض فروپاشی قرار بگیرد. روشن است که فصلهای این طرح بهتدریج در حال اجرایی شدن در عربستان است.
انتقاد روزافزون از حمایت عربستان از افراطیها
همزمان با این تغییر و تحولات و نقشههایی که برای عربستان طراحی میشود، افزایش قابل ملاحظه انتقادهای غرب از نقش عربستان در حمایت مالی از گروههای افراطی نیز در حال علنی شدن است.
شاهد این وضعیت مضمون مقاله انتقاد آمیز ریچارد نورتن تایلور از اقدام انگلیس در فروش سلاح به اسرائیل و عربستان است زیرا بهگفته وی عربستان صادر کننده «وهابیت که بیش از هر مذهب دیگری دشمن تسامح است، به شمار میآید».
وی در این مورد، اقدامات رویکرد وهابی و حمله داعش به مراقد مقدس در عراق و نابودی آن را با هم مرتبط میداند.
آمریکا بهدنبال تعامل جدید با پرونده عربستان است
آنچه در بالا گفته شد، اظهاراتی عاطفی و گذرا نیست بلکه مستند به دلایل است و گذشته از این امروز دیگر با توجه به برخی اظهارات و تحلیلهای مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی آمریکا روشن شده است که عملاً طرح آمریکایی جدیدی در جریان است که بر اساس آن سیاستهای جدیدی برای تعامل با پرونده عربستان در حال ترسیم است.
نشانه روشنتر اینکه اکنون درخواستهای آشکاری از سوی مراجع تصمیمگیر آمریکا مطرح میشود مبنی بر اینکه باید زمان مناسب برای آوار شدن بر سر عربستان در نظر گرفت.
این در حالی است که پیشبینی میشود عربستان پس از جنگ یمن ضعیفتر و آسیبپذیرتر شود تا جایی که باید به مناطق طایفهای تقسیم شود.
در این میان طبیعی است که این درخواست آشکارا در درون مراجع و ادارههای تصمیمگیر آمریکا در حال رواج باشد.
اما سعودیها و برخی مدیریتهای رسمی آن از همه این جزییات باخبر بوده و به آن ایمان دارند، زیرا بهخوبی متوجه میشوند که علنی شدن این نقشه چهمعنیای دارد؛ نقشهای که بیشتر دستاندرکاران آن تصمیم گیران آمریکایی هستند و نقش اصلی را در ترسیم سناریوی جنگ علیه عراق و افغانستان و تحرکات در لیبی و سوریه را بهعهده داشتند و آنان هستند که اکنون خطمشی آنچه را «بهار عربی» نامیده میشود تعیین و نقشه دنیای جدید را ترسیم میکنند.
سران سعودی از ماجراجویی و قمار دست برنمیدارند
اما در این مرحله به نظر میرسد نظام حاکم سعودی در دوره پادشاهی جدید، همچنان سرگرم ماجراجوییها و قمارهای بیشتر است که بیتردید در روزهای آینده نتایج و پسلرزههایی را در عربستان رقم خواهد زد که نمونه آن تأثیر جنگ اخیر علیه یمن در داخل عربستان است.
اظهارات اخیر باراک اوباما در روزنامه نیویورک تایمز در نیمه دوم سال 2015 مبنی بر اینکه بزرگترین خطری که کشورهای عربی خلیج فارس را تهدید میکند نه بهدلیل احتمال حمله ایران بلکه از سوی خشم و نارضایتی داخلی است، بیسابقه است.
بهگفته وی این خشم داخلی شامل نارضایتی جوانان خشمگین و بیکار و بهدلیل نبود یک برونرفت سیاسی برای نجات از ظلم و ستم است.
اظهارات اوباما این بار لحنی کاملاً متفاوت با قبل دارد و تقریباً اولین بار است که یک مسئول بلندپایه آمریکایی به فشارها و مشکلات داخلی سعودی اشاره دارد که این نیز بیشک مهر تأییدی بر کشمکشهای پنهانی است که در پس پرده بین اعضای دولت آمریکا و مراجع تصمیمگیر آن در مورد راههای تعامل با پرونده عربستان وجود دارد.
سؤالی در این خصوص مطرح است: آیا سعودیها از غفلت تاریخی خود بیدار خواهند شد هرچند این بیداری دیرهنگام و پیش از گرفتار شدن در دام طرحهای ویرانگر صهیونیستی ــ آمریکایی در منطقه باشد؟
انتهای پیام/ر*