آخرین قربانی عالیجناب!
درباره صحبتهای آقای هاشمی رفسنجانی علیه شورای نگهبان بهبهانه عدماحراز صلاحیت سیدحسن خمینی یک موضوع فرعی نیز وجود دارد که کنار مسائل اصلی مربوط به این اظهار نظر باید به آن پرداخته شود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، درباره صحبتهای آقای هاشمی رفسنجانی علیه شورای نگهبان بهبهانه عدم احراز صلاحیت سیدحسن خمینی، یک موضوع فرعی نیز وجود دارد که کنار مسائل اصلی مربوط به این اظهارنظر، باید به آن پرداخته شود. از زمانی که آقای هاشمی تصمیم گرفت از ظرفیت نام «خمینی» برای پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده کند، این نگرانی ایجاد شد که سوءاستفاده و برداشتهای بیحساب و کتاب از ظرفیت «خمینی»، به وجهه و تصویر امام(ره) آسیب وارد کند و متأسفانه تا حدودی ــ البته نهچندان زیاد ــ این موضوع رخ داده است. خاطرات 2نفره و خواب، 2 مستمسک هاشمی برای سوءاستفاده از ظرفیت بیپایان محبوبیت امام(ره) برای پیشبرد اهداف سیاسی بود. بهفراخور هر برنامه و هدف سیاسی، این خاطرات 2نفره و غیر قابل استناد و نیز خوابها مورد استفاده قرار میگرفت و متأسفانه هر بار بهخلاف ذهنیت عمومی از دیدگاههای حضرت امام(ره)، جملهای به ایشان نسبت داده میشد. در همین ماجرای مذاکره با آمریکا نیز خاطرات 2نفره و غیرقابل استناد هاشمی از حضرت امام(ره) مطرح شد و او مدعی شد امام طرفدار مذاکره با آمریکا بود! حال آنکه دهها و صدها جمله و اظهارنظر صریح حضرت امام(ره) وجود دارد که نشان میدهد مبنای سیاست خارجی ایدئولوژیک ایشان، بر دشمنی و ضدیت و عدم رابطه با آمریکا استوار بوده است.
چه هدف هاشمی باشد؛ چه نه، سوءاستفاده سیاسی از ظرفیت «خمینی»، منجر به آن میشود که روایت اصلی و رایج از امام خمینی(ره) و دیدگاهها و افکار ایشان، در جامعه مخدوش شود. شاید برای آنهایی که بهدنبال سازگار کردن مبانی اسلام با مبانی غرب بوده و هستند، سازگار کردن امام خمینی(ره) با سکولاریسم و لیبرالیسم، چندان مشکل نباشد! کما اینکه اکنون جریان لیبرال در ایران خود را مرجع تشخیص پیروی از خط امام میداند! آنچه اینها با سوءاستفاده از نام امام(ره) بهدنبال آن هستند برای همه مشخص است، اما آن چیزی که بهویژه رهبر انقلاب را راغب میکند درباره خطوط درست و روشن و مستند خط امام روشنگری کنند، تبعات این سوءاستفاده، یعنی مخدوش شدن تصویر واقعی امام خمینی(ره) و در نتیجه از معیار افتادن راه اصیل امام(ره) در رفتار و گفتار جمهوری اسلامی است.
پروژه «خمینی جوان»، پس از تلاش برای مخدوش کردن تصویر اصیل امام خمینی آغاز شد. «خمینی جوان» کسی است که «خمینی سازگار با لیبرالیسم» را تأیید میکند! البته آنان که هاشمی را میشناسند، میدانند «خمینی جوان» یک اهرم سیاسی ــ تبلیغاتی است، کما اینکه در همین انتخابات 7 اسفند، کارکرد آن برای هاشمی رفسنجانی، هم برای زمان احراز صلاحیتها بوده است و هم برای دوران تبلیغات.
اگر قاعده «خمینی جوان» را در قواره همین ابزار سیاسی، فهم کنیم، تنها گوشهای که درباره آن وجود دارد، همان افسوس خوردن بهخاطر سوءاستفاده از نام امام برای اهداف لیبرالهاست.
امام اگر آنگونه باشد که هاشمی در ظاهر میگوید؛ خوب! اینکه اساساً غیرقابل پذیرش است و جامعه پذیرای این حرفها نیست! آقای هاشمی چهچیزی را میخواهد به جامعه ایرانی با مختصات فکری فعلی ارائه دهد! وراثت؟ این دیگر چه شترگاوپلنگی است که جریان مدعی اصلاحات و لیبرالیسم به مردم پیشنهاد میدهد، آن هم در سالگرد ورود رهبر انقلاب اسلامی57 به ایران؟! انقلاب 1357 بر مبنای عدالت اجتماعی و برای ریشهکن کردن خان و خاندان بود! انقلاب اسلامی 57 برای به قدرت رسیدن مستضعفان بود! این جمله صریح امام است که فرمودند «مستضعفان وارثان انقلابند!» و خود تا لحظه عروج به آن وفادار ماندند!
آنچه هاشمی بهعنوان بدهکار بودن مردم به امام و خانواده امام میگوید، به هیچ عنوان از سر ارادت و احترام و خضوع در برابر امام(ره) و خانواده امام(ره) نیست بلکه برای چاق کردن ابزار سیاسی خود است!
بله! ما خود را مدیون امام میدانیم چراکه اسلام را روی دست گذاشت، بالا برد و بهکمک مردم، به جامعه ایرانی عزت و استقلال داد! نسلهای جدید باید خود را مدیون امام بدانند چراکه مانع پرورش یافتن آنها در جامعه طبقاتی و خاندانی رژیم گذشته شد. ما مدیون امامیم چون پرچم عدالت و برابری را برافراشت، مستضعفان را حاکم کرد و خود هم تا آخر بر این میثاق ماند. و مردم نیز چون مدیون امام خمینی هستند؛ بر میثاق خود برای حراست از انقلاب او پایبندند. ما مدیون امامیم اما ملاک، انقلاب است و قانون. همان انقلابی که امام(ره) درباره آن فرمودند: «انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد» (منشور روحانیت) و همان قانونی که ایشان درباره آن تصریح کردهاند: «اگر میخواهید از صحنه بیرونتان نکنند، بپذیرید قانون را.» [صحیفه امام؛ ج14، ص378]
سفارش و توصیه به تبعیض آن هم به نام امام(ره) جفای بزرگی به انقلاب است! سیدحسن خمینی که احترام او بهواسطه نسبتش با امام(ره) برای همه ما واجب است نیز باید نشان دهد فرزند همان امام است. موضوع احراز صلاحیت سیدحسن واقعاً چیزی نیست که بتوان با یدک کشیدن نسبت خونی با امام، حقی فراقانونی درباره آن قائل شد! چراکه باعث ضایع شدن حقوق دیگر کاندیداها میشود! این با بدیهیترین اصول انقلاب اسلامی سازگاری دارد.
اگر قرار باشد شورای نگهبان برای نوه امام(ره) تبعیض قائل شود، این یک اتفاق خوب در سالگرد انقلاب اسلامی نیست! آنچه آقای هاشمی بهبهانه دفاع از نوه امام میگوید، بهمرور باعث رسوب یک ذهنیت منفی نسبت به بیت امام در افکار جامعه ایرانی خواهد شد! آقای هاشمی آنچه را برای فرزند مجرم خود میخواهد، برای نوه امام هم میخواهد! و آن «تبعیض» است! خانواده امام باید از این مسائل مبرا بمانند! باید بدانند هاشمی از بیت امام دفاع نمیکند! بلکه آتش پروژه خودش را چاق میکند! این وسط قربانی کیست؟
انتهای پیام/*