«جشن تولد»، سنگ بنای سینمای مدافعان حرم
«جشن تولد» را باید سنگ بنای سینمای جنگ در سوریه، یا به عبارت بهتر سینمای «مدافعان حرم» دانست. سینمایی که با توجه به ظرفیتهایی سینماییِ ایران و سابقه طولانی ساخت فیلمهای دفاع مقدس ؛ انتظار میرود به بخشی قابل توجه در سینمای ایران تبدیل شود.
خبرگزاری تسنیم: محمد شهیدی
سینمای ایران به جنگ سوریه بدهکار است. اگر نگاهی به همه فیلمهایی که از آغاز جنگ سوریه تا کنون در ایران ساخته شده است نگاهی بیندازیم، درباره هر موضوعی میتوانیم فیلمی پیدا کنیم جز درباره موضوع مهم جنگِ دولت و مردم سوریه علیه تروریستهای تکفیری. با این وصف، باید قدر فیلم «جشن تولد» ساختۀ عباس لاجوردی را دانست. فیلمی بیادعا و نسبتاً خوش ساخت که هنوز جنگ تمام نشده، توانسته در لوکیشن واقعی و با بازیگرانی بومی داستانی جذاب دربارۀ این جنگ روایت کند. فیلم با جشنِ تولدِ دختر بچهای از اهالی دمشق آغاز میشود، اما در میانۀ جشنِ تولد، ناگهان صدای انفجار شنیده میشود و بعد از ماجراهایی میبینیم که چند نفر از تروریستها، با همان لباس و قیافهای که اکنون دیگر برای همه آشناست وارد میشوند و مادربزرگ خانواده و دختر کوچکی را به قتل میرسانند. فرماندۀ این گروه میخواهد پدر خانواده را سر ببرد که پدربزرگِ خانواده که از خانهاش کلاشنیکف آورده است سر میرسد و چند نفر از تکفیریها را، جز فرماندهشان، میکشد. از اینجا داستان اصلیِ فیلم که طی کردنِ مسیر از خانه تا حرمِ حضرت زینب است آغاز میشود که در طی آن پدر خانواده نیز کشته میشود و این گروه با دو نفر ایرانی که به عنوان زائر در دمشق حضور داشتند مواجه میشوند و به کمک آنها خود را به زینبیه میرسانند. پایانبندی فیلم هم رسیدن این خانواده و دو نفر ایرانیِ همراهشان به ارتش سوریه است
داستان فیلم را میتوان از داستانهای کلاسیک سینمای جنگ دانست؛ ماجرای گیر کردن افرادی غیر نظامی در میانه میدان جنگ و پس از آن روایت ماجراهای آنان تا رسیدن به مکانی امن را در بسیاری از فیلمهای جنگیِ کلاسیک و معاصر میتوان مشاهده کرد. اما امتیازِ این فیلم در این است که توانسته است همین خط روایت آشنا را از آنِ خود کند و فیلمی بسازد که هرچند هویت خاص خود را دارد و کاملاًبه مولفه های بومی پایبند است، به خوبی میتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند. این مسئله زمانی خود را بیشتر نمایان میکند که به این نکته توجه کنیم که «جشن تولد» اولین فیلم در نوع خود است و تا پیش از آن – حداقل در سینمای ایران – فیلم بلند داستانیای درباره جنگ سوریه ساخته است. اما این تنها نقطه قوت فیلم نیست. فیلمنامه نویس «جشن تولد» به خوبی توانسته است خط اصلی داستان را به همراه داستانهای فرعی روایت کند و کارگردان هم به خوبی توانسته است ریتم فیلم را حفظ کند، به طوری که بینندگان در طول فیلم دائم به ساعت خود نگاه نمیکنند. بازیهای فیلم هم نسبتاً قابل قبولاند و مخاطبان به خوبی با آنها ارتباط برقرار میکنند.
همه اینها به کنار، به نظر میرسد مضمون اصلی فیلم که بر آن تاکید هم شده است، بزرگشدن یا به اصطلاحِ خودِ فیلم «مرد شدن» رشاد، پسر خانواده است. از همان ابتدای فیلم با دیالوگهای متعددی روبرو میشویم که نشان میدهد هرچند رشاد میخواهد خود را در کنار دیگر مردان ببیند و انتظار دارد او او را به عنوان فردی بالغ بپذیرند، اما دیگران چندان توجهی به این مسئله نمیکنند و او را جدی نمیگیرند. از همه واضحتر، زمانی است که او در ابتدای فیلم به قنادی میرود تا کیک تولد را بگیرد، اما مغازهدار ابتدا به او میگوید بزرگترت را بیاور و در آخر هم که کیک را به او میدهد چندین بار تاکید میکند که مواظب باشد کیک نیفتد. اما در طول این اتفاقات، هرچند او ابتدا از صدای تیراندازی و انفجار میترسد، کمکم بر خود مسلط میشود تا جایی که بعد از شهادت پدرش ابورشاد سلاح پدر را به او میدهند. این روند جایی کامل میشود که همان مغازهدار وقتی در انتهای فیلم در لباس افسر ارتش سوریه رشاد را میبیند با او رفتاری مانند بزرگترها دارد. به گمانم میتوان این مسئله را مهمترین مضمونِ فیلم دانست که در فیلمهای دفاع مقدس هم بیسابقه نیست، اما در این فیلم توانسته است به اصطلاح «خوب بنشیند» و به یکی از نقاط قوت فیلم تبدیل شود.
اما مسلماً فیلم خالی از ایراد هم نیست. مهمترین ایرادی که به چشم میآید کلیشههای بسیاری است که در فیلم هست؛ از جمله¬ی مادرِ خانواده سوری در ابتدای فیلم که «از صبح حس میکنم قراره اتفاقی بیفته» گرفته تا منفجر شدن ماشینی که پدر همان خانواده آن روز خریده است. جز این، پایان بندیِ فیلم هم چندان جالب نیست و بعد از اینکه افراد در کنار حرم حضرت زینب به افراد ارتش سوریه میرسند و فیلم قاعدتآًتمام شده است، ناگهان به تصاویری کلیپ مانند مواجه میشویم که تناسبی با باقیِ فیلم ندارند. اما با توجه به پرداخت خوب و قدرت نویسندگی و کارگردانی، این ایرادات چندان به چشم نمیآیند.
در نهایت، «جشن تولد» را باید سنگ بنای سینمای جنگ در سوریه، یا به عبارت بهتر سینمای «مدافعان حرم» دانست. سینمایی که با توجه به ظرفیتهایی سینماییِ ایران و سابقه طولانیای که در ساخت فیلمهای دفاع مقدس دارد انتظار میرود به بخشی قابل توجه در سینمای ایران تبدیل شود. میتوان امیدوار بود که بزرگان سینمای ایران، خصوصاً کسانی که سابقه فیلمسازی دفاع مقدس دارند نیز وارد این عرصه شوند.
انتهای پیام/