پیامدهای کنش ناکام سیاسی سیدحسن خمینی در انتخابات خبرگان
پرویز امینی جامعهشناس و استاد دانشگاه در تحلیلی پیرامون پیامدهای کنش ناکام سیاسی سید حسن خمینی در صفحه اینستاگرام خود پرداخته است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، پرویز امینی جامعهشناس و مدرس دانشگاه در تحلیلی به پیامدهای کنش ناکام سیاسی سید حسن خمینی پرداخته است که در ادامه آن را میخوانید:
در این سالهای اخیر که بر روی مسئله سیاستورزی تمرکز داشتم، به انحاء مختلف تلاش کردهام پیچیدگی امر سیاسی در «میدان واقعیت و عمل» خصوصا در ایران را نشان دهم و تا مرز طرح جزئیات این مسئله پیش رفتم و به صورت مشورتهایی به برخی بازیگران فعال عرصه سیاست از هاشمی تا احمدینژاد تا خاتمی تا توکلی تا قالیباف تا ولایتی و روحانی بارها این پیچیدگی را بعضا با جزئیات طرح کردم.
در مورد ورود سید حسن خمینی نیز به عرصه مستقیم سیاست، همین مطلب را بیان کردم و به عاقبت افراد به مراتب مجربتر از او در سیاست از ریشهری تا موسوی تا جلیلی و... پرداختم و گفتم پیچیدگی سیاست آنچنان است که موسوی با تجربه سیاسی اما بدون تجربه در انتخابات را بعد از سی سال حضور در حاکمیت به نقطهای رساند که در عرض چند ماه از حاکمیت خارج گردد.
در واقع تبعات و پیامدهای کوچکترین اکت و کنش سیاسی سنگین خواهد بود. بنابراین کیفیت ورود مستقیم سید حسن خمینی به سیاست نیز پیامدهای محدود ندارد. اگر چه پیامدهای کوتاه مدت آن نیز سنگین خواهد بود.
*پیامد کوتاه مدت
سید حسن خمینی خصوصا بعد از رحلت آقا سید احمد اقای خمینی تحت مراقبت و احتیاطهای فروانی در ارتباط با امر سیاسی قرار گرفت و تا زمان لازم برای ورود مستقیم وی به سیاست با ملاحظات فراوان از ایفای نقش متعارف در سیاست به دور ماند. این همه احتیاط بنا بر جایگاه فراگیر و اجماعی امام و بیت امام موجه مینمود و با همین منطق نیز باید ورود به سیاست شکل میگرفت. اما ورود وی به سیاست صورتی چالشی پیدا کرد و منطق لزوم «ورود اجماعی» وی را مخدوش کرد. به شکلی که وی را حداقل به ناگزیر در چالش با شورای نگهبان به عنوان بخشی از حاکمیت قرار داد و تا جایی پیش رفت که فقهای این شورا را متهم به نقض بیطرفی کرد. در واقع پیامد کوتاه مدت سیاستورزی وی به عدم امکان حضور وی در انتخابات محدود نشد بلکه علاوه بر آن، استعداد ورود اجماعی وی به سیاست را نیز مخدوش کرد.
*پیامد میان مدت
سید حسن خمینی چنانچه مایل باشد به سیاستورزی به شکل مستقیم ادامه دهد، باید دست کم تا هشت سال دیگر صبر کند. چون انتخابات خبرگان هشت ساله است چرا که شرکت در انتخابات مجلس و شوراها به دلیل عدم تناسب با موقعیت وی و نیز انتخابات ریاست جمهوری به دلیل عدم تجربه مدیریتی معقول و ممکن نیست. احتمالا مجددا در بازه هشت سال آینده، وی با همین سیکل یعنی آزمون اجتهاد برای احراز صلاحیت روبروست و ویاگر بخواهد با منطق این بار؛ که خود را بی نیاز از آزمون میدانست، عمل کند که همین سرنوشت را خواهد داشت و اگر بخواهد بپذیرد، به منطق کنونی خود پشت کرده است. بنابراین مسیر سیاستورزی برای وی تا حد زیادی دشوارتر از امروز به عنوان پیامد میان مدت کنش ناکام سیاسی کنونی او خواهد بود.
*پیامد بلند مدت
بیشترین هزینه کنش ناکام سیاسی سید حسن خمینی که آثار دراز مدت بر روی سیاستورزی وی دارد، تثبیت این القاء بود که هاشمی در حال اداره کردن وی در سیاست است. بحثی که به عنوان یک گمانه طرح بود و نوع سیاستورزی وی میتوانست این گمانه را منتفی و یا لااقل تضعیف کند. اما نوع سیاستورزی وی و نیز نوع ورود هاشمی در مواجهه با وی، فضایی را شکل داد که آن گمانه بیشتر تثبیت شد تا منتفی گردد. فردی در منزلت و جایگاه سید حسن خمینی به طور طبیعی باید با چهرهای «مستقل» وارد مناسبات سیاسی میشد که علاوه بر منطق درست سیاسی امکان آن را نیز داشت.
هزینه مضاعف این بود که وی در چسبندگی به هاشمی تعریف شد که همواره در جامعه ما دارای ظرفیت بالای منفی سیاسی بوده است. موسوی در انتخابات دهم ریاست جمهوری هزینه این چسبندگی را داد. ناطق ناخواسته در دوم خرداد 76 هزینه تلقی «ناطق ادامه هاشمی است» را داد و خاتمی و احمدینژاد نیز دو دوره ریاست جمهوری را مدیون این ظرفیت منفی هاشمی هستند. آنچه در چند ماه منتهی به خرداد 92 هاشمی را در فضای جامعه بازسازی کرد، معجزه احمدینژاد بود.
ظرفیت منفی احمدینژاد از ظرفیت منفی هاشمی در اواخر دوره دوم وی پیشی گرفت و در دوگانه «وضع موجود» و «تغییر وضع موجود»، احمدینژاد را به مهمترین نماد وضع موجود و هاشمی را به نماینده رادیکالترین مخالف وضع موجود تبدیل و برندسازی کرد.
برندی که در دو مقطع 76 و 84 نیز کارایی خود را نشان داده بود. و البته این معجزه کوتاه مدت است و چسبندگی هاشمی به دولت روحانی مجددا او را در موضع وضع موجود قرار خواهد داد و مجددا ظرفیت منفی تعلیق شده هاشمی فعال خواهد شد. بنابراین این چسبندگی به هاشمی از دو جهت هزینه دراز مدت بر روی سیاست ورزی سید حسن خمینی دارد. اولا نافی استقلال و ثانیا باعث انتقال ظرفیت منفی هاشمی به وی میشود.
انتهای پیام/