برنامه ششم فقط توسعهگراست بدون هیچ نسبتی با الگوی پیشرفت بومی
حجت الاسلام علی کشوری کارشناس حوزه الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت، با تبیین زیرساختهای اساسی لازم برای تحقق این الگو، از ناکارآمدی مواد لایحه برنامه ششم توسعه در تحقق این الگو پرده برداشت.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، بررسی احکام لایحه پیشنهادی برنامه ششم توسعه کشور در کمیسیونهای تخصصی مجلس، و رد کلیات مواد اقتصادی، فرهنگی و غیره، در مراحل ابتدایی، حاکی از وجود اشکالات کلی و زیربنایی در این لایحه بود.
در ابتدا در برخی کمیسیونها – مانند کمیسیون فرهنگی – بازتعریف احکام در دستور کار قرار گرفت؛ اما وجود اشکالات مبنایی متعدد، و تضاد با اسناد بالادستی و قوانین کشور، و همچنین مغایرت با مؤلفه های فرهنگ بومی، سبب شد که کل این برنامه به تصویب نرسد، و تمدید یکساله برنامه پنجم در دستور کار مجلس قرار گیرد.
این موضوع را با حجت الاسلام علی کشوری، کارشناس حوزه «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت»، به بحث گذاشتیم؛ ایشان در قسمت اول مصاحبه {اینجا} ضمن معرفی خواندنی مؤلفه هایی از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، از ابعاد مهمی از تضاد احکام فرهنگی با قوانین و اسناد بالا دستی پرده برداشت. قسمت دوم و ماقبل پایانی این گفتگو تقدیم خوانندگان می شود.
** اداره جامعه از منظر اسلام، «هدایت بنیان» است
تسنیم: حالا سؤال این است که دقیقاً چه تفاوتی بین نگاه پیشرفت اسلامی و نگاه توسعه غربی وجود دارد؟ یعنی اینکه ما دائماً تقاضا می کنیم سازمان مدیریت و برنامه ریزی، برنامه های کشور را با نگاه الگوی اسلامی ایرانی تدوین کند؛ حالا الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی دقیقاً چه ویژگیهایی دارد؟ چه تفاوتهایی با الگوی توسعه غربی دارد؟ باید به چه مواردی توجه کنیم که خیالمان راحت شود که با نگاه پیشرفت اسلامی ایرانی برنامه ریزی کرده ایم؟
گفته می شود که فرهنگ، بنیاد اداره دینی جامعه است؛ و خود فرهنگ، میوه مسأله هدایت فرد و جامعه است. پس محور اصلی که برای اداره جامعه باید به آن توجه شود، هدایت مردم است. نخبگان باید توجه کنند که فرهنگ اصلاح نخواهد شد، مگر اینکه حاکم به مکانیزمهای هدایت مسلط شود. اگر شما برای زیرساختهای هدایت برنامه ریزی نکنید، فرهنگ هم هرگز اصلاح نخواهد شد؛ هدایت دارای زیرساخت است؛ و اگر یک حکومت می خواهد فرهنگش را اصلاح کند، باید به سمت اصلاح زیرساختهای هدایت برود. بر اساس مفاهیم «اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی» نیز اداره جامعه از منظر اسلام، «هدایت بنیان» است. به بیان بهتر مجموعه اقداماتی که ما در مقام برنامه ریزی انجام می دهیم، باید منجر به اصلاح نگرش مردم شود.
تسنیم: این اصلاح نگرشهای عمومی چه نتایجی خواهد داشت؟
اگر نگرش مردم اصلاح شود، اولین اثرش این خواهد بود که حکومتها امور خود را راحتتر اداره می کنند؛ دوم اینکه افراد جامعه زندگی آسوده تری در این دنیا خواهند داشت؛ و سوم اینکه یکی از میوه های قطعی هدایت، سعادت اخروی است. به همین دلایل است که عرض می کنیم هدایت باید محور تعادل اجتماعی قرار بگیرد. هدایت، ترمینالی است که از سه جهت می توان از آن بهره برداری کرد.
حالا جهتی که ما در موردش صحبت می کنیم، آثار هدایت در اداره جامعه است. البته همانطور که عرض کردم آن دو اثر دیگر هم قابل اغماض نیستند. این اثرات، در اثر توجه ویژه به «امر هدایت» بدست می آید. بنابراین وقتی ما سخن از پیشرفت اسلامی به میان می آوریم، مرادمان توجه ویژه به امر هدایت است.
ما در اولین نقشه راه تولید الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، و ذیل اصطلاح «موضوعات جهت ساز»، سعی کردیم زیرساختهای هدایت را احصاء کنیم، و درمورد نحوه پرداختن به آن بحث کنیم.
** دوره شکلگیری شخصیت یکی از زیرساختها و محورهای هدایت است
تسنیم: ممکن است در مورد زیرساختهای هدایت کمی بیشتر توضیح بفرمایید؟
یکی از زیرساختهای هدایت افراد و جامعه، دوره شکل گیری شخصیت است. یعنی اگر حکومتی بخواهد مسأله فرهنگ آسیب نبیند، باید برنامه ملی شکل گیری شخصیت داشته باشد. برنامه ملی شکل گیری شخصیت 4 دوره از حیات زندگی انسان را تحت پوشش قرار می دهد.
دوره اول، دوره انتخاب همسر است تا دوره تولد. در روایت داریم که شما وقتی همسر انتخاب می کنید درواقع مادر فرزند خود را انتخاب می کنید؛ پس مراقب باشید که با چه کسی ازدواج می کنید. پیداست انتخاب مادر، نقطه آغاز شکل گیری شخصیت فرزند انسان است و نقطه آغاز شکل گیری شخصیت است.
مرحله اول با دوره حمل و تولد تمام می شود؛ و بعد از آن روایت معروفی داریم که دوره تربیت را به سه بخش تقسیم می کند؛ که شامل 7 سال اول، 7 سال دوم، و 7 سال سوم می شود. ما اگر به دنبال احیاء مسأله فرهنگ در کشورمان هستیم، باید به زیر ساخت «شکل گیری شخصیت» توجه کنیم؛ که متأسفانه در حال حاضر ما به این مسأله توجه نداریم.
من در اینجا مختصر عرض می کنم مراقبتهای دوره شکل گیری شخصیت، منجر به ارتقاء سلامت جسمی افراد هم می شود. یعنی اگر ما برنامه ملی شکل گیری شخصیت را که یکی از پیشنهادهای ما برای سازمان مدیریت وبرنامه ریزی کشور است، جدی بگیریم، بعدها با بسیاری از مشکلاتی که در حال حاضر از ناحیه سلامت و بیماریهای جسمی داریم، مواجه نخواهیم بود.
مسأله تربیت آثار مثبت فراوان روانی، هوشی و ذهنی بسیاری دارد؛ به هرحال به تعبیر ما در نقشه راه الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، دوران تربیت، زیرساخت همه مسائل اجتماعی است؛ این زیرساخت آنچنان اهمیت دارد که اگر شما فقط این دوره را جدی بگیرید، می توانید تمام مسائل دیگر را نیز اصلاح کنید.
** قاعده عدم تسلط بیگانگان (نفی سبیل) یکی دیگر از زیرساختهای هدایت است
تسنیم: آیا این زیرساختها، تنها به جنبه های آموزشی و تربیتی افراد جامعه محدود می شود؟
خیر؛ برای نمونه یکی دیگر از زیرساختهای فرهنگ، که ما در اولین نقشه راه الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی پیشرفت نیز راجع به آن صحبت کرده ایم، مسأله ای است که اصطلاحاً به «نفی سبیل» معروف است. نفی سبیل یعنی کفار از هیچ راهی نباید بر جامعه ما مسلط شوند؛ از هیچ راهی.
به عنوان مصداق مشخص در این زمینه می توانیم به «تسلط ماهواره ها» اشاره کنیم؛ این مسأله، نفی سبیل را بصورت نرم با چالش روبرو کرده؛ نتیجه اش هم این می شود که در حال حاضر آمار طلاق به 38 درصد رسیده است. یکی از عوامل مؤثر طلاق اشاعه فرهنگی است که ماهواره ها تبلیغ می کنند. پس ببینید؛ جایی که قاعده نفی سبیل با چالش روبرو شده، نهاد خانواده نیز به چالش کشیده می شود. یعنی مسأله فقط ابعاد سیاسی ندارد.
این مسأله مهمی است که زمانی که ما این قاعده عقلی، اسلامی و میهنی را رعایت نمی کنیم، کفار بر ما مسلط می شوند، و به اجتماع و فرهنگ ما آسیب می رسد. وقتی فرهنگ جامعه کفر به جامعه ما منتقل شود، نگاه ما به انسان، طبیعت، به غایت و روز جزا، و همه ابعادی دیگر که در نگاه انسان تأثیرگذار است، شکل غلط می گیرد.
بنابراین اگر ما به دنبال هدایت جامعه هستیم، باید برای قاعده «نفی سبیل» به عنوان یک مؤلفه محوری، برنامه ریزی داشته باشیم. ما در اولین نقشه راه پیشرفت الگوی اسلامی یک مسیری برای پر رنگ شدن قاعده نفی سبیل پیشنهاد داده ایم.
تسنیم: به نظر می رسد که اقتصاد یکی از زیرساختهای مهم در هدایت است. یعنی اگر ما نتوانیم مسأله معیشت و رفاه متعادل و عادلانه را در جامعه تأمین بکنیم، سایر مؤلفه ها مانند فرهنگ نیز به چالش کشیده می شود. با این مسأله موافقید؟
ما در الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، اقتصاد را از محور تعادل اجتماعی، به یکی از زیرساختهای فرهنگ باز تعریف کردیم. یعنی در نگاه توسعه گرا، اقتصاد را محور تعادل اجتماعی می دانند؛ و همه بخشها باید خدمه بخش اقتصاد باشند. ولی در نگاه الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، اقتصاد در عداد «یکی از موضوعات جهت ساز و زیرساختهای هدایت» تغییر منزلت پیدا می کند. به این ترتیب مکانیزمهای درونی چنین اقتصادی هم تغییر پیدا می کند.
** همه بخشها باید با محوریت فرهنگ تنظیم شوند
تسنیم: اصولاً نگاه شما به مؤلفه ها این بوده که فرهنگ را محور قرار داده اید؟
بله؛ اگر کسی می خواهد با رویکرد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، برنامه ریزی کند، باید توجه داشته باشد که نگاه پیشرفت اسلامی ایرانی، فرهنگ و هدایت جامعه را محور برنامه ریزی قرار می دهد؛ و همه بخشهای دیگر را به محوریت این بخش تنظیم می کند. در حوزه علم هم همین اتفاق باید بیفتد؛ درحوزه قانون هم همین اتفاق باید بیفتد. ما در هنگام برنامه ریزی باید این سؤال را بپرسیم که سیاست، اقتصاد، قانون، علم یا هر مؤلفه دیگری که مورد نظر ماست، چه نسبتی با فرهنگ و هدایت جامعه دارد؟
این را همه قبول دارند که اگر فرهنگ یک جامعه اصلاح شد، افراد آن جامعه از حیث زندگی دنیایی هم زندگی راحتتری خواهند داشت.
تسنیم: آیا بصورت مصداقی هم در تعیین راهکارها و برقراری نسبت مؤلفه ها با فرهنگ و هدایت، مطالعه ای داشته اید؟
بله؛ برای مثال ما 15 میلیون پرونده ثبت شده در قوه قضائیه داریم. یعنی در ایران افراد زیادی درگیر مسائل قضایی هستند. بخش عظیمی از این پرونده ها، مربوط به دادگاه خانواده می شود؛ و بخش عظیمی از این 38 درصد طلاقی که عرض کردم مربوط به پرونده هایی است که در بخشهای مرفه تهران تشکیل شده است؛ و اصلاً منشأ آنها مشکلات اقتصادی نیست؛ بلکه نقش مسائل فرهنگی پررنگتر است. یعنی ارتباط مسائل قضایی با فرهنگ را اینجا می بینیم.
یا در مثالی دیگر ما در اولین نقشه راه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، «مدل تشکیل سرمایه به محوریت بخش وقف» را تئوریزه کردیم.
تسنیم: یعنی چطور؟
ببینید؛ ماهیت وقف، بر مبنای ایثار است؛ و وقتی بر مبنای ایثار، وقف اتفاق می افتد، تجمیع سرمایه، برای حل مشکلات اقتصادی جامعه اتفاق می افتد. اما مدل توسعه محور چگونه است؟ در نگاه سرمایه داری، و در مرکز سرمایه یعنی مثلاً بانکها، تجمیع بر مبنای حرص و منافع شخصی اتفاق می افتد. یعنی تجمیع سرمایه های خرد، با نگاه اصل آهنین منافع شخصی اتفاق می افتد.
بنابراین می بینیم که اگر مسائل فرهنگی حل شوند، زندگی دنیایی مردم هم راحتتر خواهد بود. زندگی اخروی مردم هم که مسلماً راحتتر خواهد شد؛ ضمن اینکه راحتتر شدن حکومت داری هم از میوه های دیگر اصلاح فرهنگ است.
** برنامه ششم «توسعه گراست»؛ نه بر اساس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
تسنیم: حالا اگر موافق باشید بپردازیم به نگاه برنامه ششم به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ در این برنامه برای مسأله فرهنگ، چه تدابیری اندیشیده شده، و راهکارهایی را مدنظر قرار داده اند؟
با مطالعه لایحه برنامه ششم توسعه، به روشنی متوجه می شویم که جریان توسعه گرا، به دنبال اصلاح فرهنگی، یا هدایت جامعه نیست. بنابراین به هیچ وجه رویکرد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در این لایحه رعایت نشده است. من بعضی از مصادیق را به اختصار عرض می کنم.
اولین ماده ای که به ما در این مورد دید روشنی می دهد، ماده 14 لایحه برنامه ششم کشور است. در ماده 14 آمده است: به منظور تحقق اقتصاد دانش بنیان، افزایش بهره وری، تنظیم رابطه متقابل تحصیل و اشتغال، گسترش همکاری و تعاملات فعال بین المللی و افزایش نقش مردم در مدیریت علمی و فناوری کشور، برنامه ششم پیشنهاد می دهد که هشت اتفاق بیفتد؛ مورد اول این است که «وزارت آموزش و پرورش مجاز است در جهت ارتقاء کیفیت، عدالت آموزشی و بهره وری نسبت به خرید خدمات از بخش خصوصی وتعاونی اقدام نماید.» و الی آخر حکم. ببینید؛ بند یک از ماده 14 تنها ماده ای است که در این لایحه در مورد آموزش وپرورش صحبت کرده؛ و اصلاً مواردی مثل مسأله تحول بنیادین در آموزش و پرورش، یا سند این تحول، در این ماده لحاظ نشده است. در واقع در ماده 14 راجع به «اقتصاد آموزش و پرورش» کمی بحث شده است.
اگر این لایحه با نگاه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تدوین می شد، باید به سمت این می رفت که تحول محتوایی را برای آموزش و پرورش پیشنهاد می داد. مثلاً می گفت که تمام پایه های درسی در آموزش و پرورش با آموزشها و مهارتهای مرتبط با نهاد خانواده آشنا شوند، که نتیجه آن در دوره بعد این شود، که ما 38 درصد طلاق نداشته باشیم؛ ما اصلاً بحثی درباره محتوا در این لایحه نمی بینیم.
تسنیم: در این لایحه در بندهای دیگر هم به مسأله خانواده نپرداخته است؟
خیر؛ البته ممکن است بعضی بگویند ماده 26 مربوط به نهاد خانواده است؛ که من در مورد آن بحث خواهم کرد. فقط اسم ماده 26 درباره خانواده است؛ ولی در ادامه می بینیم که می خواهد از زنها در فضای اقتصادی استفاده بکند. کاری به خانواده ندارد.
** عنوان مواد لایحه، با محتوایی که د رآن درج شده اصلاً سنخیت ندارد
تسنیم: یعنی عنوان، با محتوای متن هماهنگ نیست؟
بله؛ یکی از مشکلاتی که ما در برنامه ششم، حداقل در بخشهای فرهنگی، با آن روبرو هستیم، این است که عنوان ماده دقیقاً آن چیزی است که مورد نیاز کشور است؛ ولی آن چیزی که به عنوان حکم برنامه بحث شده، هیچ ارتباطی با عنوان آن ماده ندارد.
تسنیم: ممکن است مثالی بزنید؟
مثلاً ماده 19 راجع به مقاوم سازی فرهنگ صحبت کرده، ولی در متن بخشی از نهادها را موظف کرده که حق پخش مسابقات ورزشی را پرداخت کنند! حالا خود نخبگان قضاوت کنند که بین حق پخش مسابقات ورزشی، و مقاوم سازی فرهنگ چه ارتباطی وجود دارد؟
** حل مشکلات غرب در آموزش عالی ما، در دستور کار لایحه برنامه ششم قرار گرفته است
تسنیم: در مورد دانشگاهها چه مواردی در این لایحه گنجانده شده است؟
بند دو از ماده 14 گفته که به دولت اجازه داده می شود به منظور ارتقاء علمی، و رقابت بین دانشگاههای کشور، و تعاملات بین المللی طی برنامه ششم، چه کند؟ نسبت به ایجاد واحدها و شعب آموزش عالی با مشارکت دانشگاههای معتبر بین المللی و دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و فنی وحرفه ای داخلی اقدام نماید. یعنی مثلاً قرار است که دانشگاههای خارج از کشور، با همکاری دانشگاههای داخلی شعبه ایرانی داشته باشند.
تسنیم: خوب این چه اشکالی دارد؟
اشکالش اینجاست که گرچه در عنوان گفته شده ما می خواهیم تعاملات علمی بین المللی داشته باشیم؛ ولی به نظر ما این موضوع به گسترش فضای ترجمه ای در کشور کمک می کند؛ اگر دولت نظام مسائل مرحله دولت سازی اسلامی را (که ما آن را مرحله سوم سیر تمدنی انقلاب اسلامی می دانیم) احصا می کرد؛ و برای حل این مسائل همکاری بین المللی ایجاد می کرد، شاید ما می توانستیم بگوییم این کار، خوب است. ولی وقتی که ما می دانیم پایان نامه های بسیاری از دانشجویان خارجی یا حتی مقالات پژوهشگران داخلی کشور، به حل مسائل کشورهای اروپایی و آمریکایی مربوط می شود؛ یعنی مسائل آنها موضوع پایان نامه های ما قرار گرفته، و داریم تلاش می کنیم که مسائل آنها را حل کنیم! پس شعبه داخلی آنها هم در این شرایط می تواند همین مسیر را برود.
حالا اگر دولت می آمد نظام مربوط به مسائل جامعه ایران را احصا می کرد، یعنی درکی از نظام مسائل دولت اسلامی داشت؛ و این بند را در لایحه می آورد، می شد از این کار دفاع کرد؛ حتی می شد از غربیها برای حل نظام مسائل خودمان استفاده کنیم؛ ولی بدون احصاء نظام مسائل دولت اسلامی، گسترش تعامل با نظام بین الملل منجر به استفاده از ظرفیت نخبگان داخلی برای حل مسائل کشورهای غربی است.
یکی از پیشنهاداتی که ما دادیم این است که در مجموعه وزارت علوم، مرکز شناسایی، تبیین و حمایت از پایان نامه هایی که در حال تحقیق درباره نظام مسائل دولت سازی اسلامی هستند، ایجاد شود. اگر وزارت علوم ما این کار را نکند، عملاً فضای ترجمه ای و به نفع غرب در کشور افزایش پیدا می کند.
تسنیم: جالب است که این هدایت نظام مند با قوت در نظام آموزش و پرورش آمریکا، فرانسه، آلمان، هلند، و بسیاری از کشورهای باصطلاح توسعه یافته وجود دارد؛ یعنی آنها با قوت به سمتی که می خواهند، هدایت می کنند؛ مثلاً یک نمونه اش تربیت جامعه و آموزش شاخصها و مطالب اقتصادی به آنهاست. برای این آموزش هم نظام تربیتی و شاخص دارند. مثلاً می گویند زیرهفت سال را چطور تربیت کنید، و چه چیزهایی به او بیاموزید که مفاهیمی مثل مبادله، پول، پس انداز و از این قبیل مفاهیم اولیه را یاد بگیرد. بعد چطور در دوره ابتدایی این مفاهیم را تثبیت کنید و مفاهیم یک پله بالاتر، مثل سود دهی اقتصادی، را آموزش بدهید. با چه شاخصهایی و با چه برنامه ای این را در مراحل بالاتر دوباره تقویت کنید؛ و همینطور ادامه می دهد؛ و این نهایتاً به تربیت اقتصادی آحاد جامعه منجر می شود. یعنی همان دانشجو در همان نظام توسعه گرا، و با همان تفکر، وقتی وارد بازار کار می شود، یا یک شرکتی تأسیس می کند، مفاهیم اولیه، و بلکه بیش از مفاهیم اولیه اقتصادی را می داند، و می فهمد؛ مثل ما نمی شود که متخصصمان می خواهد شرکتی ایجاد کند، ولی اصلاً نمی داند مبادلات و مراودات اقتصادی چگونه است.
حجت الاسلام کشوری در بخش پایانی از این گفتگو، با اشاره به مصادیق عینی تعارض لایحه برنامه پنجساله ششم با الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، درگاهی از نگاهها و رویکردهای بدیع این الگو را به مسائل بومی می گشاید.
انتهای پیام/