درسهای انقلاب اسلامی
بهخواست خدا، دشمن نشانههای حضور و همبستگی را در تظاهرات ۲۲ بهمن و حضور پای صندوقهای رأی در ۷ اسفند امسال خواهد دید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم متن یادداشت مرتضی طلایی با عنوان "درسهای انقلاب اسلامی"بهشرح ذیل میباشد:
همهساله به ایام دهه فجر که نزدیک میشویم در خصوص انقلاب اسلامی و چرایی و توصیف ابعاد آن با تحلیلها، تجلیلها و نقدهای متعددی در سطح رسانههای اجتماعی و خبری مواجه میشویم.
برخی سعی میکنند که در تحلیل چرایی آن بهسمت نظریههای نوسازی، برخی بهسمت نظریههای اقتصادی و برخی بهسمت فرضیههای توطئه میروند و برخی هم نظریههای اجتماعی را مطرح میکنند.
هرچند که بررسی و نقد هر کدام از اینها در این مختصر امکان پذیر نیست ولی میتوان با بیان یک پیشینه تاریخی راهی بهسوی بررسی بهتر و دقیقتر چرایی وقوع انقلاب اسلامی و روی کارآمدن یک نظام اسلامی و بایستههای پایداری و ادامه آن مسیر پیدا کرد.
مطالعه و بررسی پیشینه یکصدساله مبارزات ملی و جریانی ایرانیان با نظامهای استبدادی نشان میدهد که عمده نارضایتیهایی که مردم با آن دست و پنجه نرم میکردند ناشی از بیبندوباری حکومتها در رفع نیازهای اساسی جامعه از یکسو و بیتوجهی آنها به اسلام و ممانعت در برگزاری مراسم و آیینهای مذهبی از سوی دیگر بوده است.
یعنی جامعه بهطور عمده در انجام امور، دو متغییر عمده 1 ــ کارآمدی و 2 ــ اسلام گرایی را مد نظر داشته است.
با این برداشت است که میتوان یکی از مهمترین دلایل شکست نهضت مشروطه را کنار گذاشتن روحانیت از صف مبارزه با سلسله قاجاریه دانست. نهضت مبارزه با رژیم پهلوی نیز تا زمانی که پیوندی با جریان اسلامی پیدا نکرده، همواره، به بدترین شکل دچار سرکوب و شکست شده بود.
تاریخ نشان میدهد که گمشده تحقق انقلاب مردم تا قبل از دهه 50 اسلام بوده است. عمده روشنفکرانی که در آن زمان به تحلیل لوازم شکلگیری انقلاب در کشور ایران میپرداختند ضرورت حضور بعد اسلامی آن را نادیده گرفته و حتی از این ناحیه هیچ تهدیدی را نیز برای رژیم قائل نبودهاند البته نباید تأثیر نوع نگاه برخی از عالمان دینی آن دوران را نادیده گرفت. چرخش مرجعیت عالم تشیع بهسمت حضرت امام خمینی(ره) جریان مبارزه با رژیم استبدادی شاه را دگرگون کرد.
جریانها و گروهکهایی همچون تودهایها، مجاهدین خلق، جبهه ملیها و ... که هر کدام خود را بهنوعی سردمدار مبارزه با استبداد میدیدند، در بطن ورود حضرت امام(ره) به مبارزه، از چشم و نظر افتادند هرچند که بعدها با سهمخواهی از انقلاب شروع به بزرگنمایی نقش خود و ترور و ایجاد خشونت در جامعه کردند.
ولی حقیقت این است که ورود روحانیت به جریان مبارزه با رژیم شاه بود که توانست پایههای قدرت رژیم پهلوی را لرزان نموده و منهدم سازد.
بهعبارت بهتر وقوع انقلاب اسلامی مدیون مردم و اسلام است. مردم بهحقیقت دریافته بودند که دیگر خواهان رژیم شاه با آنهمه ناکارآمدی و فساد نیستند. مردم خواستهها و نیازهای متعددی داشتند که استبداد شاهنشاهی تاب و توان تحمل و تحقق آن را نداشت.
فروش بیمهابای نفت و تبدیل کشور به قبرستان سلاحهای بادکرده غربیها علاوه بر اینکه به عامل اصلی حضور خارجیها خصوصاً آمریکاییها در کشور منجر شد، رشد واقعی و توسعه زیربنایی کشور را با محدودیتهای جدی مواجه ساخت.
تأکید بیش از حد شاه بر نظامیگری و نیاز بیش از حدش به حمایتهای خارجی عملاً او را از مردم، روحانیت، نخبگان و تحصیلکردهها دور کرده بود. خودرأیی و یکهانگاری در تدوین سیاستها و دخالتهای گاه و بیگاه او در نحوه اداره امور، موجب شده بود که سیلی از ناکارآمدی و فساد دامن جامعه را بگیرد.
خفقان سیاسی کنار غرور و تکبر شاهی که محمد رضا شاه با ایجاد نظام تکحزبی و زندانهای پر از فعالان سیاسی و عدم بهرهگیری از نظر و پند نخبگان راه انداخته بود، عملاً راههای مسالمت آمیز انتقاد و اعتراض را بسته بود. و در خصوص هر گونه نقدی نیز به بدترین شکل ممکن عمل میکرد.
این مسئله سبب شده بود که سیلی از نارضایتی جامعه را فرا بگیرد ولی یک گفتمان لازم بود که بتواند جریانات اعتراضی مردم را یکدست کرده و به آن جهت لازم را بدهد. میان تمام جریاناتی که خود را در ردای رهبری نهضت انقلابی مردم میدیدند جامعه با تجربه قبلی که از نهضت مشروطه داشت و با ضرورتی که در توجه به ارزشهای اسلامی میدید، گرایشی جدی بهسمت روحانیت پیدا کرد.
حضرت امام(ره) بهعنوان عالم برجسته شیعه نیز اتمام حجت را بر شاه تمام کرد و توانست با استفاده از آموزههای دینی و اسلامی یک گفتمان سیاسی ــ مذهبی با قرائتی شیعی از لوازم و بایستههای یک حکومت اسلامی متعهد به خواستهها و نیازهای مردم و آزادیهای برحق و مشروع آنها پایه گذاری کند.
نظام سیاسی که در تئوری و در عمل تفاوت بسیاری با شکلهای موجود دولت در گفتمانهای غربی داشت ولی در عین حال کاراییهایی را مد نظر داشت که هیچ کدام از آنها نداشتند.
در گفتمان اسلامی بود که دولت خود را خدمتگزار مردم و حافظ باورها و ارزشهای مذهبی و عقیدتی آنها میدانست و معنایی از اسلام غایی، آرمانی و جهانشمول ارائه میکرد.
مردم در انتخاب چنین گفتمانی بود که با آگاهی کامل انقلاب کردند و در چارچوب آموزههای آن اتحاد و همبستگی یافتند و با گذر از جان و مال از مسیر پرسنگلاخ حوادث، گذشتند تا به امروز که کشوری اعتلا یافته دارند رسیدهاند، هرچند که این پایان راه نیست ما تازه در آغاز راه حاکمیت جمهوری اسلامی هستیم، حاکمیتی که بازوی مشروعیت آن اسلام و رأی مردم، بازوی کارآمدی آن حکومتی مردمی و نخبهسالار و راهبری همه آنها را رهبری فرزانه، دلیر و آگاه بهعهده دارد.
ان شاء الله بهلطف خداوند تبارک و تعالی و حمایتهای صاحب امر(عج) و راهبریهای خردمندانه مقام معظم رهبری همانطور که تا این دم از پس مشکلات و گرفتاریها برآمدهایم، تا فتح قلههای افتخار با همبستگی و اتحاد صفوف بههم پیوسته خود را محکمتر و قویتر خواهیم کرد.
بهخواست خدا، دشمن نشانههای این حضور و همبستگی را در تظاهرات 22 بهمن و حضور پای صندوقهای رأی در 7 اسفند امسال خواهد دید.
انتهای پیام/*