مصاحبه‌های وزیر نفت باعث کاهش قیمت نفت می‌شود/ مواضع وزارت نفت همسو با عربستان است

عضو کمیسیون انرژی مجلس گفت: یک‌بار در دوران اصلاحات اجلاس اوپک برگزار شد. کارشناسان قبل از برگزاری جلسه اوپک به آقای زنگنه گفته بودند شما روی کاهش تولید صحبت کنید و رأی بدهید که ایشان بالعکس روی افزایش تولید رأی داده بود.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم،دکتر سیدمسعود میرکاظمی نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در دوره نهم مجلس شورای اسلامی است. میرکاظمی مدتی رئیس اسبق کمیسیون انرژی مجلس بود. وی در دولت نهم چهار سال به عنوان وزیر بازرگانی و در ابتدای دولت دهم نیز، برای مدت کمتر از دو سال، وزیر نفت بود.

تحلیل خود را درباره دیپلماسی انرژی این دولت ارائه بفرمایید.

بسم‌الله الرحمن الرحیم. ما شاهد یک نوع دیپلماسی انرژی در دولت یازدهم هستیم که سئوالات زیادی به همراه دارد و خوب است مقداری تحلیل و صحبت شود. البته به عنوان سئوال در نوبت صحن است که امیدواریم زودتر در نوبت قرار بگیرد و بیشتر راجع به آن صحبت شود. وزیر نفت هم به مجلس تشریف بیاورد که ما بتوانیم مستقیماً مطالب را مطرح کنیم. اسناد و مدارکی هم در این زمینه وجود دارد که حتماً براساس یک‌سری از مستندات سئوال می‌شود و قاعدتاً دولت باید پاسخگوی این سئوالات باشد.

دلایل غیرقابل قبول برای عدم اجرای قرارداد خط لوله پاکستان

در شروع کار دولت یازدهم یک‌بار اعلام شد که وزیر نفت یک‌طرفه بحث عدم اجرای خط لوله گاز پاکستان داشت که بلافاصله وزیر انرژی پاکستان اعتراض کرد و گفت قرارداد رسمی است و دولت ایران نمی‌تواند در باره این موضوع یک‌طرفه تصمیم‌گیری کند. فشارهای سیاسی زیادی روی وزیر نفت آوردند. این موضوع در کمیسیون انرژی مجلس مطرح شد که چرا این صحبت را کردید. ادله‌های غیرقابل قبولی مطرح می‌کرد که پاکستان نمی‌تواند پول گاز را بدهد.

ما سئوال کردیم مگر می‌شود یک دولتی که الان سوخت مایع مصرف می‌کند که هزینه آن دو برابر قیمت گاز است و آلودگی محیطی هم دارد، گاز را نخواهد و این روش را ادامه بدهد و اتفاقاً پرداخت‌های خود را هم انجام می‌دهد؟ شما روی چه حسابی این حرف را می‌زنید؟ حتماً یک شرکت بی‌صلاحیتی مثل کرسنت باید پیدا کنید که طرف قرارداد شود یا دولتی که رسماً اعتبار دارد؟ استدلال‌های وزیر مورد قبول نبود. این موضوع در شروع کار دولت یازدهم اتفاق افتاد که با این نوع جبهه‌گیری در برابر کشور همسایه پاکستان مواجه شدیم.

مصاحبه‌هایی که قیمت نفت را کاهش می‌دهد

موضوع بعدی در مورد گاز روسیه است که وقتی‌که اروپا اعلام کرد می‌خواهد تحریم علیه روسیه را تشدید کند، پوتین اعلام کرد که اگر تحریم‌ها را تشدید کند گاز اروپا را قطع می‌کند. متأسفانه شاهد بودیم که آقای مهندس زنگنه بلافاصله مصاحبه کرد که ما جبران می‌کنیم.

اگر به آرشیوهای بعضی رسانه‌ها سر بزنید مقالات خیلی تندی نوشتم که بالاخره ما کجای بازی هستیم و این چه نوع دیپلماسی انرژی است که در حال پیگیری در کشور است؟ حتی آقای دکتر روحانی که مورد سئوال قرار گرفته بودند به نحوی این موضوع را توجیه کرده بود که ما ارتباط خود را با روسیه حفظ می‌کنیم و بحث صادرات گاز به اروپا برای جبران قطع گاز  اروپا را نداریم و می‌خواست موضوع را به نوعی جمع کند. این هم جزو همان سئوالاتی است که چرا ما باید در باره دیپلماسی انرژی این جبهه‌گیری را داشته باشیم؟

یا بحث داعش که اتفاق افتاد، داعشی‌ها بخشی از حوزه های نفتی عراق را گرفتند و صادرات نفت کاهش پیدا کرد به نحوی که قیمت رو به افزایش بود، اسنادش هم موجود است. کسی اگر به زمان این مصاحبه‌ها و این رویدادها مراجعه کند کاملاً می‌تواند در بیاورد. دو باره دیدیم مصاحبه‌ای انجام می‌شود و اعلام می‌شود که ما این کسری بازار را جبران می‌کنیم که بعد با کاهش قیمت مواجه می‌شویم. چون همین‌که در عرضه بازار کاهش اتفاق بیفتد، روی قیمت تأثیر می‌گذارد و همین‌که عرضه اضافی وجود داشته باشد بازهم روی قیمت تأثیر می‌گذارد که اگر آنجا افزایش پیدا می‌کرد اینجا رو به کاهش می‌رود.

وزیر نفت در راستای منافع ملی یا منافع کشورهای عربی؟

یک‌بار در دوران اصلاحات اجلاس اوپک برگزار شد. کارشناسان قبل از برگزاری جلسه اوپک به آقای زنگنه گفته بودند شما روی کاهش تولید صحبت کنید و رأی بدهید که ایشان بالعکس روی افزایش تولید رأی داده بود! این سئوال مطرح است که آیا ما منافع ملی خود را دنبال می‌کنیم یا منافع کشورهایی مثل کشورهای عربی منطقه که حتی به فکر مردم خود نیستند؟

بعد هم مصاحبه کرد که کارشناسان این‌طور به من گفتند و من دست‌خط کارشناسان را دارم. بچه‌هایی که درگیر اوپک بودند که اعلام کردند نه، ما نگفته بودیم افزایش تولید، بلکه بالعکس اعلام کرده بودیم کاهش تولید باید انجام شود. به خاطر تحلیل‌هایی که در آن‌زمان از وضعیت بازار داشتیم گفتیم باید به سمت سهمیه‌بندی و کاهش تولید بروند که ایشان بالعکس عمل کرد و اثرش را هم دیدیم که تا چندسال دولت اصلاحات با کسری منابع از محل درآمد نفت رو‌به‌رو بود و این تا مدت‌های مدیدی ادامه داشت و به دلیل این تصمیمی که در اوپک گرفته شد، میلیاردها دلار بر کشور خسارت وارد شد و این به خاطر مدیریت نارکارآمدی بود که در آن زمان اتفاق افتاد.

مواضع وزارت نفت همسو با عربستان است

در اوپک فعلی قرار بر این بود که اگر نفت زیر صد دلار بیاید کشورهای عضو اوپک بلافاصله درخواست جلسه اضطراری برای کاهش تولید و یا سهمیه‌بندی و یا تصمیم‌گیری در باره مازاد عرضه‌ای که در جهان وجود داشت داشته باشند. حدود دو تا 2.5 میلیون بشکه مازاد عرضه وجود داشت که روی قیمت تأثیر گذاشته بود، به اضافه عوامل اقتصادی دیگر که زمینه را برای یک کار سیاسی برای عربستان و آمریکا و اروپا فراهم کرده بود که همین اتفاقی بود که افتاد. در آن‌موقع فکر می‌کنم ونزوئلا بود که اعلام جلسه اضطراری کرد.

قرار بر این بود که وقتی نفت 130، 140 دلار بود و قیمت آن داشت کاهش پیدا می‌کرد، اعلام کردند که تا صد دلار مشکلی نداریم. زیر صد دلار که بیاید باید جلسه اضطراری تشکیل شود. اسناد آن هم موجود است. متأسفانه قیمت پایین آمد و جلسات گذاشته نشد و جلسه‌ای را که گذاشتند وزیر محترم نفت بلافاصله وقتی وارد محل برگزاری وین رفت و قرار بود جلسه در آنجا برگزار شود با وزیر نفت عربستان جلسه گذاشت. این یک سیگنال یا پیام خوبی به اعضای اوپک مخصوصاً کشورهایی مثل عراق و ونزوئلا و بعضی کشورهای آفریقایی که با ایران همراهی می‌کنند نیست.

در مصاحبه‌ای هم که بعد از این انجام گرفت، اعلام شد که موضع‌گیری‌های ما با عربستان مشترک است و نقطه‌نظرات مشترکی داریم و تصمیم‌های آنها هم براساس آن جلسه هم‌سو بود که بعد از اوپک هم دیدیم همان اتفاق افتاد، یعنی تصمیمی که ایران گرفته بود، درست مثل تصمیمی بود که عربستان داشت. البته مطرح کردند که نمی‌توانیم به نتیجه برسیم، ولی در اوپک بعدی که برگزار شد حتی سقف سهمیه‌بندی را هم برداشتند.

حداقل ایران می‌‌توانست اعتراض کند و موافقت نکند، چون هرکدام از این موارد اجماع می‌خواهد، یعنی اگر ایران به عنوان مخالف باشد، حداقل سئوال در موضوع برداشتن سقف که عربستان بدون حساب و کتاب تولید بکند و به بازار بریزد علی‌رغم این‌که همه می‌دانستند مازاد عرضه در بازار وجود دارد و این باعث می‌شود قیمت‌ها به شدت کاهش پیدا کند، این بود که چرا ایران اعتراض نکرد و چرا با کشورهای عربی عضو اوپک بخصوص عربستان هماهنگ شد؟

بعد هم ما شاهد بحث‌های دیگری هستیم، مثل بحث اخیر که علی‌رغم اینکه در کمیسیون انرژی به مدیران نفتی تأکید شد در وضعیت بازار فعلی جهان که عرضه بیش از تقاضا است، اگر می‌خواهید افزایش تولید هم داشته باشید، سروصدا نکنید و با کشورهای عربی در اوپک صحبت کنید و آنها هم سهمیه خود را پایین بیاورند و شما هم بدون اینکه مطرح کنید آرام‌آرام در بازار عرضه کنید و همین‌که شما این موضوع را که مثلاً می‌خواهید 500هزار یا یک‌میلیون بشکه افزایش تولید داشته باشیم را مطرح کنید مجدداً باعث ریزش قیمت‌ها خواهیم شد.

متأسفانه توجه نکردند و اعلام رسانه‌ای خیلی قوی هم کردند و فرمان افزایش 500هزار بشکه تولید نفت را در روز صادر کردند. این را می‌خواهم بگویم مجموعه اقداماتی که از طرف دولت یازدهم می‌بینیم در جهت افزایش قیمت نیست و جای سئوال است که چرا ما شاهد این نوع رفتارها هستیم؟ رفتارهایی که از کشورهای عربی می‌شود متصور بود. چرا ایران به این‌گونه عمل می‌کند؟

در دولت قبل دوبار ترکیه به علت عدم برداشت گاز محکوم شد

موضوع بعدی در همین زمینه جریمه ترکیه بود که اخیراً اتفاق افتاد. ترکیه در سال 1387 ایران را جریمه کرد. زمان آقای نوذری و وزیری هامانه که الان قائم‌مقام آقای زنگنه هستند بحث کاهش قیمت نفت را به داوری بردند و حکم به نفع ترکیه صادر شد. ایشان در دفاع از حکمی که اخیراً علیه ایران داده شده است، گفت در سال 89 و 90 هم این اتفاق‌ها افتاده است. این اطلاعات واقعاً خلاف واقع است، چون در سال 87 بوده است.

در سال 89 و 90 بنده مسئول بودم و در این مدت دو بار ترکیه را به دلیل عدم برداشت گاز به محکمه بردیم، علی‌رغم اینکه کمبود بود و در زمستان هم مشکل داشتیم، ولی ابلاغ کرده بودیم به‌ هیچ‌وجه گاز ترکیه را حتی در زمستان کم نکنید و به ترکیه مرتباً اعلام کنید که برداشت حداکثری را داشته باشد و همین باعث شد که در داوری‌ها حکم به نفع ایران صادر شود، چون ایران گاز را عرضه کرده بود و ترکیه برداشت نمی‌کرد. فکر می‌کنم جریمه ترکیه بالغ بر 700 میلیون دلار بود که به نفع جمهوری اسلامی ایران انجام شد. در سال 91 ترکیه دو پرونده باز کرد. یکی سر بحث قیمت و یکی هم بحث عدم عرضه گاز به ترکیه که در بخش عدم عرضه در دولت دهم دفاع شد و رأی برائت گرفتند. بحث قیمت هم در این دولت دفاع کردند و ایران جریمه شد.


آقای زنگنه این موضوع را محرمانه اعلام کرد

میزان خسارت مشخص نشد. معمولاً تعدیل‌هایی که به قیمت‌ها می‌خورد همین حدود 10، 12 درصد است و بیشتر نیست. اینکه می‌گویند خیلی بیشتر می‌خواستند و ما آن را تعدیل کردیم، این‌طور نبود و این نشان‌دهنده پوشش ضعف‌هایی است که در مذاکرات و در دفاع از ایران در داوری‌ها باید انجام می‌شد که انجام نشد

این دیپلماسی انرژی پس از برجام چه بروزهایی داشت؟

در بحث ذوق‌زدگی که بعد از برجام اتفاق افتاد، به یک‌باره چینی‌ها را از کشور خارج کردند، این با هیچ نوع از رفتار دیپلماتیک منطقی در حوزه انرژی جور در نمی‌آید که یک‌باره کشوری را که میدانی را فاینانس کرده است یک‌طرفه لغو کنید، اگر کم‌کاری هم کرده است باید به او تذکر داد.

چینی‌ها را بیرون کردند، اروپایی‌ها نیامدند

وقتی که لغو می‌کردند تذکر دادیم که شما دارید عجله می‌کنید، اروپایی‌ها این‌طور که شما فکر می‌کنید پای کار نمی‌آیند و تا در برداشتن کامل تحریم‌ها نخواهند آمد و شما منابع جذب سرمایه خود را از دست ندهید که متأسفانه دیدیم که حتی بعدها اینها مراجعه کردند و بعد از مدتی وقتی متوجه شدند که در برجام خبری نیست و مدتی هم گذشت و پروژه‌های نفت و گاز رو به تعطیل شدن بود به دست و پا افتادند و از چینی‌ها خواهش و تمنا کردند که پروژه‌ها را ادامه بدهند.

علی‌الظاهر شنیده شد چینی‌ها شکایت‌هایی را دنبال کردند که هنوز از آن اطلاعات دقیقی ندارم. متأسفانه این دولت همه‌چیز را محرمانه کرده و گرفتن اطلاعات خیلی راحت نیست.

در بحث تغییر مسیر گاز به صادرات اروپا مدت‌های مدیدی در دولت‌های نهم و دهم مقاومت شد که ترکیه که خواهان تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه است -که گاز را از ایران بخرد و خودش فروشنده به اروپا باشد- مقاومت کردیم و بالاخره قبول کرد که مجوز انتقال بدهد. شرکت مشترکی از ستاد اجرایی کشور ایران مشخص شد و یک شرکت هم از ترکیه بود که این خط گاز را سرمایه‌گذاری و شروع به کار کنند. متأسفانه در این دولت این طرح را لغو کردند و گفتند می‌خواهیم از مسیر دیگری این گاز را به اروپا ببریم که جای بحث جدی دارد. اتفاقاتی در این بحث خط گاز افتاده است. زیاد نمی‌توانم به این موضوع بپردازم و شاید صلاح کشور در این نباشد. در بحث واردات بنزین هم دیدید که چه اتفاقاتی افتاد.

این را می‌خواهم بگویم که همه این موارد به عنوان قطعات پازلی است که دیپلماسی انرژی این دولت را نشان می‌دهد. منافع کدام کشور را تأمین می‌کنند؟ ایران یا جای دیگر؟ این را باید توضیح بدهند. منافع ملی در کجای این تصمیم‌گیری‌ها تأمین شده است؟

زنگنه از طرف هیات رئیسه مجلس حمایت می‌شود

مشابه صحبت‌هایی که شما می‌زنید در دو سال اخیر هم طی مصاحبه‌های متعددی از طرف شما گفته شده است. از آن‌طرف شاهد آن هستیم که اگر این اتفاقات در دولت قبلی رخ می‌داد می‌گفتند خائن هستند، ولی از سمت مجلس شاهد سکوت هستیم، یعنی هرکس دیگری که بود استیضاح شده بود و با قاطعیت از وزارت برکنار شده بود. ولی ما چنین اتفاقی را از طرف مجلس نمی‌بینیم. یک‌مقدار هم در باره این موضوع توضیح بفرمایید.
متأسفانه ایشان بخصوص از رأس مجلس مورد حمایت قرار گرفته است. خصوصاً در رأی اعتماد که گفته شد ایشان از نظر اصول‌گرایی قرمز است و همین‌طور در بحث فتنه و عملکرد منفی که قبلاً داشته است. در بحث‌های فردی و تک‌روی‌ها مثل کرسنت و استات اویل و دیگر پرونده‌های منفی هم تذکراتی داده شد. ولی شاهد آن هستیم در جریان یک تحمیل یک هزینه سنگین بابت به کارگیری غلط یک فرد و تک‌روی‌ها و خودسری‌ها و حمایت‌های بی‌منطقی که از ایشان در مجلس شد.

فرض بفرمایید در گزارش بنزین و بحث جوسازی که علیه ریفورمیت پتروشیمی‌ها انجام دادند و بحث سرطانی بودن و همه مشکلات را به آلودگی هوا گره زدند، هم کمیسیون انرژی نظر خود را ارائه داد و هم کمیسیون اصل 90 و بهداشت و درمان گزارش خود را دادند. متأسفانه تا حالا اجازه قرائت اینها در داخل مجلس داده نشده است یا سئوالاتی که در باره دیپلماسی انرژی از اینها پرسیده شده است. بالاخره وقتی قرار است در صحن بیان شود با اسناد و مدارک گفته می‌شود که هنوز در نوبت صحن قرار نگرفته است.

در بحث واردات بنزین هم تخلف صورت گرفته است و بودجه‌ای برای این موضوع قرار داده نشده است. از اینها کسی سئوالی نمی‌کند. بحث این است حمایت‌هایی که انجام می‌شود باعث شده است که این تخلفات انجام شود.

موضوع IPC هم بحث دیگری است که 25 سال برای میادین نفتی و گازی کشور تعهد ایجاد می‌شود. اولین بار هم بنده در کمیسیون انرژی مجلس این را دنبال کردم که آن هم بدون پاسخ ماند. صحبت اساسی هم بود. از بحث نحوه فرایند انجام بود تا بحث نقض و تضعیف حاکمیت شرکت ملی نفت سئوال‌های اساسی پرسیده شد که جواب‌های قانع‌کننده‌ای نداشت. این از همان حلقه‌هایی است که اگر این پازل‌ها را کنار هم قرار بدهید می‌بینید چه تصویری را نشان می‌دهد. تصویر یک دیپلماسی قوی است که منفعت ملی را تأمین می‌کند یا یک دیپلماسی که جهت‌گیری دیگری دارد؟ و حتی این شبهه به وجود می‌آید که نفت را چه کسانی اداره می‌کنند؟ چون پنهان‌کاری می‌شود و از اینها دفاع می‌شود و در مجلس به صورت جدی به اینها پرداخته نمی‌شود متأسفانه شاهدیم که به طور مدام تکرار می‌شود و هرکدام از اینها به زعم نمایندگانی که در جریان این موضوع هستند، هزینه‌ای را بر نظام تحمیل می‌کند و متأسفانه ادامه هم دارد.

در برجام هزینه‌های بسیار زیادی متحمل شدیم. خیلی بیشتر از پولی که به فرض می‌خواهیم از قبل برجام به دست بیاوریم، صرف پرداخت جریمه‌ها در کرسنت و خیلی از پرونده‌های دیگر می‌شود...

بله. الان در بحث ترکیه و کرسنت رقم‌های قابل توجهی پرداخت می‌شود. چون عددی بیرون نیامده است. ‌یک‌بار وزیر صنعت و معدن رقمی را بیان کرده بود و یک‌بار هم وزیر محترم ارشاد طی سئوالی که در صحن مجلس از ایشان مبنی بر محدودکردن مطبوعات کردم رقمی را در باره پرونده کرسنت گفتند. واقعاً نمی‌دانیم جریمه‌ای که مطرح شده است چقدر است.

راجع به بابک زنجانی دوم هم که توسط شما پیگیری شد توضیحاتی بفرمایید.

بحث 4.1 میلیارد دلار بود که مطرح شد. مبلغی که از صندوق توسعه ملی برداشت شد و بعد از حساب ذخیره ارزی جابه‌جا کردند. اصل آن مربوط به یکی از شرکت‌ها است که در امارات فعالیت می‌کرد و خرید کرده بود. آن‌موقع 4.1 میلیارد دلار بود و الان شاید به پنج شش میلیارد رسیده باشد. این فرد واسطه بین این شرکت و شرکت ملی نفت که معروف به بابک زنجانی دو شده است، این را نمی‌توانم خیلی قطعی بگویم. از وزارت نفت خواستیم گزارش بدهد الان که تحریم‌ها برداشته شده است آیا این پول به حساب آمده است یا خیر؟

چون بهانه تحریم است، اگر بعد از تحریم‌ها این پول وارد حساب خزانه کشور شد و دیوان محاسبات روی این صحه گذاشت و در گزارش تفریغ بودجه آمد که این پول وصول شده است، معلوم است که بحث بابک زنجانی دو جایی ندارد، ولی اگر عکس این اتفاق افتاده باشد و بعد از تحریم پولی وارد کشور نشود نشان می‌دهد که تحریم‌ها یک بهانه است و یک‌عده‌ای ممکن است این پول را در اختیار داشته باشند و علاقمند نباشند آن را به حساب دولت بریزند و باید ببینیم نتایج پسابرجام چه خواهد شد.

مدیریت تحریم‌ها در زمان وزارت شما چگونه بود؟

تحریم در آن شرایط شروع شده بود. فکر می‌کنم زمانی‌که از مجلس رأی اعتماد گرفتم تمام نمایندگان دغدغه جدی مطرح می‌کردند و آن هم تحریم‌ها هیدروکربن و بنزین بود، چون آمریکا رسماً اعلام کرده بود که می‌خواهد تحریم بنزین ایران را شروع کند و با این تحریم ایران را مجبور کند پای میز مذاکره بنشیند. بعضی از آقایانی که فکر می‌کنند آن‌طرف امتیازی داده است، خیر، آن‌طرف حتی حاضر بود فشارهایی را به ایران بیاورد که ایران را از نقطه ضعف به پای میز مذاکره بنشاند و امتیازاتی را که می‌خواهد بگیرد.

به مقام چینی گفتم همه خریدهای نفتی خود را در سبد آمریکا و یاران آمریکا قرار ندهید

واردات کشور 22 میلیون لیتر بود، 44 میلیون لیتر هم تولید داشتیم و باید 66 میلیون لیتر توزیع می‌شد. این 22 میلیون لیتری که وارد می‌شد بعد از اختلاط با 44 میلیون لیتر، آن را هم قابل مصرف می‌کرد، نه با استاندارد یورو 4، ولی قابل مصرف بود. از آن‌طرف هم به کشورهای طرف قرارداد با نفت ایران فشار می‌آوردند که آنها هم خرید نفت را کاهش دهند. یادم هست در آن‌ زمان برای اینکه با اینها مقابله کنیم تلاش‌های زیادی شد و رسانه‌ای هم نمی‌شد. اگر بخواهم یکی از این موارد را بگویم بحث فشار در چین بود که قرار بود عربستان به عنوان جایگزین ایران به چین نفت بدهد، عربستان هم حتی به قیمت پایین‌تر امکان تولید داشت. اگر این اتفاق می‌افتاد خیلی ضربه سنگینی به ایران وارد می‌کرد. با سفیرمان در چین هماهنگی کردم و از او خواستم که یک‌سری ملاقات برای بنده ترتیب دهد. لیست ملاقات‌ها را هم دادم و بدون رسانه‌ای کردن به چین رفتم. در کشور هیچ‌کس در باره این قضیه چیزی نمی‌دانست. جلساتی را با مسئولین چین گذاشتیم.

در چه مقطعی؟

در اوایل شروع کار دولت دهم که فشارها خیلی سنگین بود. الحمدلله با خلاقیت‌هایی که جوان‌های ما در حوزه نفت انجام دادند و ریفورمیت پتروشیمی را وارد چرخه سوخت کشور کردند این موضوع خوابید و فشار روی نفت را شروع کردند.

در جلسه‌ای که با یکی از مقامات چین گذاشتم بحث امنیت انرژی را مطرح کردم. گفتم شما کشوری هستید که از لحاظ اقتصادی در حال رشد هستید و آمریکا علاقمند به رشد شما نیست و با شما مقابله می‌کند، البته توان مقابله نظامی با شما را ندارد، ولی مقابله اقتصادی می‌کند، از جمله مواردی که می‌تواند شما را دچار مشکل اساسی کند بحث دست گذاشتن روی انرژی شما است. انرژی شما وارداتی است و کافی است آن را محدود کند و به ایشان توضیح دادم همان‌طور که به عربستان می‌گوید جایگزین نفت ایران را تولید کند و قیمت را کاهش بدهد می‌تواند با یک تماس آمریکا فروش نفت خود را به شما قطع کند و شما دچار مشکل می‌شوید. شما برای امنیت انرژی هم که شده بهتر است همه خریدهای نفتی خود را در سبد آمریکا و یاران آمریکا قرار ندهید که دچار مشکل نشوید. ایران50 سال است که به قراردادهای خود متعهد بوده و هیچ خللی به وجود نیاورده است.

بحث مفصلی با ایشان داشتیم. محور آن امنیت انرژی در چین بود که بعد از اینکه صحبت‌مان تمام شد، ایشان بلافاصله به اتفاق بغلی رفت. در آن اتاق یک دوربین بود و یک خانمی ایستاده بود، ایشان فقط یک جمله به تلویزیون خود گفت که ما به دلیل امنیت انرژی چین رابطه نفتی خود را با ایران حفظ می‌کنیم و اتفاقاً در سفری که رفتم 60هزار بشکه بیشتر قرارداد بستم و برگشتم. کسی هم متوجه نشد. سناریویی بود که بایستی افرادی را می‌دیدید، توجیه می‌کردید تا به نقطه‌ای برسید که نه‌تنها کاهش نفت اتفاق نیفتد، بلکه 60 هزار بشکه هم بیشتر قرارداد بستیم.

اوپک هم یک‌سری قواعد خودش را دارد. قبل از اینکه نشست اوپک شکل بگیرد، نماینده ایران در اوپک باید یک‌سری هماهنگی‌هایی را با کشورهای دیگر انجام دهد و دیدگاه وزیر ایران را مطرح کند. نکته قابل توجه این است که همه وزرای نفتی و انرژی که عضو اوپک هستند در بدو ورودشان به آن کشور نگاه می‌کنند وزیر دیگر کشورها مخصوصاً وزیر ایران چه نقطه‌نظری دارد و این می‌تواند به پیام خوبی بدهد. ما از این نکته استفاده می‌کردیم. بالاخره کشورهایی در اوپک هستند که خیلی موضع منطبقی با عربستان ندارند و شاید برخی از این کشورها با ایران خیلی هماهنگ‌تر باشند. مجموعه اقداماتی که می‌تواند مؤثر واقع شود تا یک دیپلماسی که منافع ملی را حفظ کند باید رقم بخورد. اینها چیزهایی نیست که بخواهیم جزئیات را مطرح کنیم، ولی در افواه پیداست ضعف‌های زیادی بر دیپلماسی دولت یازدهم وارد است و اینکه می‌گوییم چرا این اتفاق‌ها می‌افتد، به نظر می‌رسد خیلی تصادفی نباشد. در این اتفاق‌ها فرد سناریویی می‌بیند که نتیجه آن چیزی است که شاهد آن هستیم.

در فضای تحریم چه در دریافت پول نفت و چه در نحوه فروش نفت از سوی آمریکا مشکلاتی ایجاد شده بود، مخصوصاً یکی از معضلاتی که داشتیم می‌توانستیم نفت بفروشیم، ولی پول آن را نمی‌توانستیم دریافت کنیم، آیا در برجام چنین چیزی حل شده است یا خیر؟

مجموع اقداماتی که باید انجام بگیرد احتیاج به برنامه و شناخت بین‌المللی دارد که برنامه بتواند خوب حرکت کند. بد نیست به عنوان تجربه این را هم عرض کنم. در ابتدای ورود به دولت دهم به شدت بحث تحریم‌های بنزینی وجود داشت که حتی نماینده‌هایی که با ما هم موافق نبودند نگران بودند که چه کار می‌خواهید بکنید. چون هم اوباما اعلام کرده بود و وزیر امور خارجه آمریکا هم چند بار اعلام کرد که آمریکا می‌‌خواهد جلوی واردات بنزین ایران را بگیرند و واقعاً هم این کار را کردند، یعنی به تدریج این 22 میلیون لیتر کاهش پیدا کرد و به صفر رسید. روز اولی که رفتم بحث عرضه و تقاضای نفت در جهان را بررسی کردم و دیدم به نفع ایران بود. یعنی عرضه مازاد نبود و تولیدکنندگان نفت می‌توانستند شرایط اعلام کنند.

من بلافاصله اعلام کردم هرکس به ما بنزین ندهد، ما به آنها نفت خام نمی‌دهیم. شرکت‌هایی که به ما نمی‌فروختند به ما بنزین فروختند. اول بررسی کردیم آیا می‌شود آن حرف را بزنیم و متوجه شدیم که می‌شود. الان نمی‌شود این حرف را زد، چون الان مازاد عرضه داریم، یعنی دو تا 2.5 میلیون بشکه بیشتر از تقاضا است، بنابراین مصرف‌کننده است که می‌تواند شرایط بگذارد که بلافاصله بعد از صرف مدت زمانی مخازن خود را پر کردیم و آن بحث ریفورمیت پتروشیمی‌ها را شروع کردیم.

این را می‌خواهم بگویم که بعضی از اقدامات دیپلماسی جواب می‌دهد و بعضی از اقداماتی که نسنجیده در کشور انجام می‌دهیم منجر به مسائلی می‌شود که داریم می‌بینیم. ما در آن زمان با همین مذاکرات و پیگیری با تحریم مقابله می‌کردیم، یعنی وقتی می‌گفتیم به فلان کشور نفت نمی‌فروشیم، شروع به فروختن می‌کردند. وقتی بحث تحریم را جدی کردند و بحث ریفورمیت پتروشیمی‌ها وارد شد و دیدند در کشور اتفاقی نیفتاد، دو باره گفتند آماده‌ایم به شما بنزین بفروشیم.

شرکت‌های اروپایی هشت سال به فازهای پارس جنوبی دست نزدند

در بحث فازهای پارس جنوبی هم نظر رهبر معظم انقلاب این بود کار جهادی صورت بگیرد که ما از قطر جلو بزنیم. آن زمان روزنامه‌های زنجیره‌ای مرتب می‌نوشتند که چرا از قطر عقب هستیم، الان چیزی نمی‌گویند، خیلی جالب است! ما نصف قطر برداشت می‌کردیم، در چه شرایطی می‌توانستیم جلو بزنیم؟ در صورتی‌ از همه فازها بهره‌برداری کنیم و نمی‌شد هرچهار پنج سال دو فاز راه بیندازیم، چون 29 فاز باید راه‌اندازی شود و اگر در کوتاه‌ترین زمان این فازها را راه‌اندازی کنیم مجموع برداشت‌های ما شاید با قطر مساوی شود و یا جلو بزند. چون عمر این مخازن که طولانی نیست، شاید 40 تا 60 سال بیشتر عمر نداشته باشند و ما باید سرعت می‌دادیم.

یادم هست وقتی داشتیم از شرکت‌های اروپایی خلع ید می‌کردیم، آقایانی که در وزارت نفت مخالف اصول‌گرایی هستند اعتراض می‌کردند که این فازها را ادامه ندهید. هشت سال بود که گل فازها در دست اینها بود که سرمایه‌گذاری کنند. حتی به آنها دست نزده بودند. جالب است همین‌ها در نقطه مقابل ما یعنی در قطر مالک بودند، یعنی به نفع اینها بود که اینجا عقب بماند، چون از آنجا برداشت بیشتری می‌کردند.

ما با هشت فاز فعال و دو فاز نیمه‌فعال مواجه بودیم، یعنی کلاً 10 فاز داشتیم و در 19 فاز دیگر عملاً کاری نشده بود، کار جهادی این بود که همه فازهای ما با متخصصین ایرانی شروع شود که بتوانیم با تحریم شرکت‌های اروپایی به نوعی با آنها مقابله کرده باشیم تا بتوانیم به ساخت فازهای پارس جنوبی سرعت بدهیم. می‌گفتند نمی‌شود، زمان می‌برد، ایرانی نمی‌تواند بسازد، حتی در شروع کار دولت یازدهم خیلی به سپاه حمله می‌کردند که دولت دهم سپاه را به نفت آورده است، مثل اینکه اصلاً توجیه نیستند توانی که در قرارگاه خاتم سپاه وجود دارد، یک توان علمی بالا است و قدرت سازمان‌دهی بخش خصوصی در کشور را دارد، به علاوه منابع مالی که همیشه از کشور طلب دارد، کدام بخش خصوصی این‌طور عمل می‌کند؟ امروز شاهد هستیم که با افتخار همه فازها را زودتر از بقیه شرکت‌های دیگر راه‌اندازی می‌کنند و تحویل می‌دهند. این هم یک روش مقابله با تحریم‌ها بود.

منبع: رجا

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.