لشکرکشی سعودی‌ها به سوریه از خیال تا واقعیت

روزهای اخیراظهارات مقامات سعودی مبنی برقصداین رژیم برای مداخله زمینی‌درسوریه بسیاری راشگفت‌زده کرده است.انتشارگزارش‌هایی ازآمادگی عربستان برای اعزام ۱۵۰ هزارسرباز به سوریه وانتقال جنگنده‌های عربستان به پایگاه ترکیه نشان ازرویای جدید سعودیها دارد.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، طی روزهای اخیر اظهارات مقامات سعودی مبنی بر قصد این رژیم برای مداخله زمینی در سوریه بسیاری را شگفت‌زده کرده است. انتشار گزارش‌هایی از آمادگی عربستان برای اعزام 150 هزار سرباز به سوریه و انتقال جنگنده‌های عربستان به پایگاه اینجرلیک ترکیه نشان از رویای جدید سعودی‌ها دارد. پرسش‌های متعددی در این میان مطرح است و آن این که آیا عربستان واقعا چنین قصدی دارد؟ هدف از این لشکرکشی‌ احتمالی چیست؟ آیا عربستان توان ائتلاف‌سازی در این زمینه را دارد؟ آیا راهبرد اعزام نیروی زمینی به سوریه عملی است؟ آیا مشکل عربستان در سوریه با اعزام نیروی زمینی حل می‌شود؟ آیا شرایط اقتصادی و سیاسی داخلی عربستان این توان و اجازه را به این رژیم می‌دهد که به سوریه لشکرکشی کند؟ واکنش جبهه مقاومت در این میان چه خواهد بود؟ آیا این لشکرکشی احتمالی مشروعیت بین‌المللی دارد؟ در این نوشتار قصد یافتن پاسخ‌هایی برای این سوال‌ها را داریم.

سرویس خارجی
تاریخ روابط بین‌الملل پر از تصمیمات اشتباه دولت‌هاست که بعضا به قیمت نابودی کشورهایشان تمام شده است. سیستم حکومتی عربستان فاقد یک بینش عقلانی و کلان‌نگر است و هیئت حاکمه ناپخته و متوهم سعودی طی یک سال گذشته ثابت کرده از گرفتن تصمیمات غیرعقلانی ابایی ندارد؛ لذا بعید نیست که سعودی‌ها واقعا چنین قصدی داشته باشند. «مورگنتا» نظریه‌پرداز برجسته رئالیسم کلاسیک در روابط بین‌الملل در بیان اصول چندگانه دیپلماسی می‌گوید: «هرگز کشورها نباید خود را در موقعیتی قرار بدهند که عقب‌نشینی از آن موقعیت به منزله از دست رفتن اعتبار و حیثیت آنها تلقی شود.» به نظر می‌رسد عربستان خود را گرفتار این وضعیتی که مورگنتا می‌گوید کرده است، چرا که آل سعود طی چهار سال گذشته بارها بر این نظر خود در سوریه تاکید کرده که «اسد یا با راه حل سیاسی کنار می‌رود یا با راه حل نظامی.» اما نه تنها این هدف از طریق راهکار سیاسی و مذاکرات متعدد در ژنو به دست نیامده است بلکه در عرصه میدانی نیز با تشکیل ائتلاف چهارگانه ایران، حزب‌الله، روسیه و سوریه معادلات میدانی به شدت به نفع ارتش سوریه طی ماه‌های گذشته تغییر کرده و نیروهای جبهه مقاومت بسیاری از مناطق استراتژیک را از دست تروریست‌های مورد حمایت عربستان، ترکیه و غرب پس گرفته‌اند و خود را برای نبرد بزرگ آزادسازی حلب و قطع کامل خطوط مواصلاتی تروریست‌ها از ترکیه آماده می‌کنند.

بسیاری از کارشناسان قصد عربستان برای لشکرکشی به سوریه را نشان از ناامیدی سعودی‌ها در دو جبهه سیاسی و نظامی می‌دانند. و یکی از سناریوهای محتمل را این می‌دانند که با پیروزی‌های گسترده اخیر مقاومت در آزادسازی مناطق استراتژیک سوریه و به ویژه «نبل» و «الزهرا» و همچنین احتمال آزادسازی «حلب» همزمان با مذاکرات بین‌المللی ژنو و مونیخ، دولتمردان سعودی با اعلام این راهبرد غیرعملی که خود نیز چندان به موفقیت آن باور ندارند، قصد دارند روند مذاکرات را به نفع گروه‌های تروریستی و به ضرر دولت سوریه تغییر دهند و شانس چانه‌زنی تروریست‌ها را در مذاکرات افزایش دهند، اما فارغ از اینکه این سناریو درست باشد یا غلط، دلایل و شواهد عدیده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد آل سعود حتی در صورت دست زدن به این اشتباه استراتژیک نیز، شکست  بسیار سختی خواهد خورد. شکستی که حتی ممکن است موجودیت این رژیم را نیز خیلی زودتر از پیش‌بینی‌ها به ورطه نابودی بکشد؛ بخوانید:

1- آل سعود به کمک برخی کشورها و با حمایت‌های تمام قد غرب نزدیک به یک سال است که با تمام توان به کشور یمن که از فقیرترین کشورهای جهان است حمله کرده است. در این مدت نه تنها ارتش کاملا مجهز سعودی به هیچ‌یک از اهداف اعلامی خود نرسیده و از مقابله با نیروهای مقاومت مردمی و ارتش یمن با کمترین امکانات عاجز بوده بلکه استان‌های مرزی عربستان مثل جیزان و عسیر نیز بارها هدف حملات موثر یمنی‌ها بوده و بسیاری از نظامیان و مقامات عالی‌رتبه سعودی و اماراتی در این حملات نیز کشته شده‌اند. پرسش بسیار واضح از سعودی‌ها این است که شما که قادر به مقابله با نیروهای مردمی یمن با کمترین امکانات نیستید و حتی امنیت مناطق مرزی خود را نیز در نجران، جیزان و عسیر به دلیل بی‌کفایتی و فقدان نیرو از دست رفته می‌بینید با چه انگیزه و امیدی می‌خواهید به سوریه لشکرکشی کنید؟

2- عربستان برای ائتلاف‌سازی جهت لشکرکشی به سوریه باید «هفت‌خوان رستم» را طی کند. ائتلاف‌سازی در عرصه بین‌المللی نیازمند مشروعیت داخلی، توان، قابلیت، پرستیژ و شخصیت بین‌المللی است که سعودی‌ها هیچ کدام از این فاکتورها را ندارند. سعودی‌ها برای ائتلاف‌سازی جهت لشکرکشی به یمن مدت‌ها تلاش کردند که در نهایت غیر از لفاظی‌های زبانی و حمایت‌های لفظی تنها عده قلیلی از کشورهای کوچک و آن هم با دریافت رشوه‌های کلان مثل مزدوران سودانی حاضر شدند نیروهای خود را به یمن بفرستند. پرسش دیگری که باید سعودی‌ها به آن جواب دهند این است رژیمی که قادر به ائتلاف‌سازی برای جنگ یمن و مقابله با انصارالله نیست، چگونه می‌خواهد ائتلافی زمینی تشکیل داده و به جنگی برود که یک سر آن ایران و روسیه و نیروهای جان برکف و کارآزموده مقاومت است؟ آیا کشوری حاضر می‌شود چنین ریسک خطرناکی را انجام و نیروهای خود را به چنین مهلکه‌ای بفرستد؟

3- مشکل دیگر آل سعود در زمینه لشکرکشی زمینی به سوریه، موضع آمریکا و مواضع متناقض ریاض، آنکارا، واشنگتن در این زمینه است. هرچند طی روزهای اخیر دولتمردان آمریکا مثل «جان کری» اعلام کرده‌اند که از طرح سعودی در این زمینه حمایت می‌کنند و سعودی‌ها نیز گفته‌اند که تنها پس از تشکیل ائتلاف زمینی تحت رهبری آمریکا حاضرند به سوریه لشکرکشی کنند، اما هیچ نشانه میدانی برای قصد آمریکا برای اعزام نیرو به سوریه و درگیر شدن در یک نبرد دیگر دیده نمی‌شود. مقامات آمریکا از جمله جان کری طی روزهای گذشته و همزمان با مذاکرات ژنو خطاب به سعودی‌ها تاکید کرده‌اند که تمایلی به درگیر شدن با روسیه را در سوریه ندارند. «اشتون کارتر» وزیر دفاع آمریکا نیز در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ مجبور شد در پاسخ به اصرار خبرنگاران با قاطعیت تاکید کند که: «اعزام نیروهای فراوان برای دخالت، هرگز شیوه استراتژیک ما نیست.» از طرف دیگر نیز بسیار بعید است که در جریان رقابت‌های انتخاباتی سخت و نفس‌گیر ریاست جمهوری آمریکا، دموکرات‌ها تمایلی به این بازی  با ابعادی خطرناک  و سرنوشتی نامعلوم داشته باشند. عربستان‌، آمریکا و ترکیه در مورد هدف این ائتلاف نیز با یکدیگر توافقی ندارند. اولویت هرچند ظاهری و اول  واشنگتن در سوریه «داعش» و تضعیف اسد است و نه سرنگونی وی، در حالی که سعودی‌ها سرنگونی نظام بشار اسد را هدف خود در سوریه تعیین کرده‌اند و اگر آنها برای مبارزه با داعش به دنبال تشکیل ائتلاف بودند قطعا قبل از سوریه این کار را در یمن انجام می دانند و  برخی شهرهای یمن را دو دستی به گروه تروریستی داعش تقدیم نمی‌کردند که بر اساس گزارش‌های میدانی نه تنها ایدئولوژی آن کاملا با وهابیت حاکم بر عربستان یکی است بلکه بسیاری از تروریست‌های عضو این گروه که در سوریه و عراق می‌جنگند تابعیت سعودی دارند.

از سوی دیگر نه تنها بین عربستان و آمریکا در مورد اهداف این ائتلاف احتمالی تضاد وجود دارد، خود مقامات سعودی نیز در این زمینه به نظر می رسد که سردرگم هستند؛ در حالی که «عادل الجبیر»، وزیر خارجه عربستان اعلام کرده هدف از اعزام پیاده نظام‌های سعودی به سوریه کمک به مخالفان سوری در مقابله با نظام بشار اسد است، احمد العسیری سخنگوی ائتلاف عربی متجاوزان علیه یمن گفته این نیروها برای مبارزه با داعش به سوریه می‌روند. ترکیه نیز نگاه متفاوتی به سوریه دارد، ترکیه به شدت از قدرت گرفتن کردهای سوریه واهمه دارد و حملات روزهای اخیر به مواضع کردها که با مخالفت آمریکا و اروپا نیز روبه رو شد از این ترس ناشی ‌می‌شود و این درحالی است که عربستان و آمریکا به کردهای سوریه در کنار سایر معارضان به عنوان نیروی بالقوه برای افزایش فشار به اسد نگاه ‌می‌کنند.

4- عربستان برای ائتلاف‌سازی برای لشکر‌کشی زمینی به سوریه غیر از فقدان وجاهت و عدم همراهی آمریکا مشکل دیگری نیز دارد و آن عدم مشروعیت بین‌المللی این اقدام است. اگر سعودی‌ها برای لشکرکشی به یمن و کشتار هزاران زن و کودک یمنی ادعای حمایت از دولت مستعفی منصور‌ هادی را مطرح کردند و مشروعیت ساختگی به جنایت‌های خود دادند، در سوریه حتی این بهانه را نیز ندارند و دولت قانونی سوریه که کرسی نمایندگی این کشور را در سازمان ملل نیز در اختیار دارد صراحتا اعلام کرده با این لشکرکشی در صورت انجام مقابله خواهد کرد. دمشق بر اساس برخی گزارش‌ها از ایران و روسیه نیز خواسته در صورت این لشکرکشی زمینی در کنار ارتش سوریه با آن مقابله کند. از طرف دیگر در صورت طرح چنین مسئله‌ای در شورای امنیت نیز  قطعا وتوی روسیه و مخالفت چین مانع از صدور قطعنامه‌ای برای مشروعیت‌بخشی به این تجاوز و نقض حاکمیت آشکار سوریه خواهد شد. موضع سخت پوتین درباره قطعی بودن پاسخ به این لشکرکشی را نیز به این شرایط باید اضافه کرد. روسیه گفته در صورت انجام چنین لشکرکشی باید منتظر جنگ جهانی سوم بود!

5- دلیل دیگری که عربستان پیش از انجام چنین حماقتی باید به خوبی در مورد عواقب آن اندیشه کند؛ توان نیروهای خود و توان نیروهای طرف مقابل است. بنا به دلایل گفته شده آل سعود در این لشکرکشی احتمالی غیر از توان نیروهای خود روی دولت دیگری نباید حساب کند. مدتی است رسانه‌های عربستان افکار عمومی این کشور را برای اجباری کردن خدمت سربازی آماده ‌می‌کنند. روزنامه الوطن یکی از رسانه‌های رسمی سعودی، به نقل از آنچه «کارشناسان» و «علما» خوانده، خدمت سربازی را «مطالبه نظامی و شرعی» قلمداد کرده است. اما سوال اینجاست آیا سربازگیری اجباری ‌می‌تواند ارتش مزدور و اجاره‌ای سعودی را سر و سامان ببخشد؟ حتی اگر چنین ائتلافی نیز  شکل بگیرد و عربستان نیروهای خود را به سوریه بفرستد، نیرو‌های ناکارآمد سعودی که تجربه جنگ خیابانی، چریکی و شهری را نیز ندارند باید در سوریه با زبده‌ترین و مجهزترین نیروهای منطقه وارد جنگ شوند. روس‌ها طی روزهای اخیر صراحتا تاکید کرده‌اند که قصد ندارند عقب بنشینند و در صورت اعزام نیروی زمینی به سوریه وقوع جنگ فراگیر و حتی جنگ جهانی سوم جهانی نیز محتمل است‌. ایران و حزب‌الله نیز اعلام کرده‌اند در کنار ارتش سوریه خواهند ماند. ارتش سعودی تا کنون در هیچ جنگی موفق نبوده و پس از ورود به هر جنگی با خواری و خفت از آن خارج شده است. اگر ارتش عربستان توان و عرضه جنگیدن داشت در حمله عراق به این کشور و کویت، ائتلاف بین‌المللی به کمکش نمی‌آمد ارتشی که در یمن و از یک نیروی با کمترین امکانات نظامی شکست خورد چگونه به جنگی وارد خواهد شد که یک سوی آن نیروهای مقاومت است‌.

6- غیر از ضعف شدید نظامی سعودی وضعیت اقتصادی و ثبات سیاسی داخلی عربستان نیز اجازه این ماجراجویی خطرناک را به آل سعود نمی‌دهد. آل سعود سال گذشته سیاه‌ترین سال حقوق بشری خود را پشت سر گذاشت و از ترس  ناآرامی‌های مردمی  بسیاری از جمله شیخ شهید آیت‌الله نمر را گردن زد. از سوی دیگر اوضاع در هیئت حاکمه سعودی نیز چندان امیدوارکننده نیست طی ماه‌های گذشته گزارش‌های زیادی از درگیری محمد بن نایف و محمد بن سلمان ولیعهد و جانشین ولیعهد منتشر شده و حتی عده‌ای از احتمال کودتا نیز خبر داده‌اند. در کنار این دو باید وضعیت ناخوشایند اقتصادی عربستان را نیز در نظر گرفت. جاه‌طلبی‌های نظامی  عربستان در یمن‌، سوریه و عراق و حمایت از گروه‌های تروریستی  هزینه مالی سنگینی به آل سعود تحمیل کرده است. هزینه تسلیحاتی سعودی در پنج سال اخیر از مرز 150میلیارد دلار گذشته و به همین دلیل ناچار شد این هزینه‌ها را با صدور اوراق قرضه تامین کند. در کنار این جاه‌طلبی‌ها کاهش شدید قیمت نفت نیز بودجه عمومی عربستان را با بزرگترین کسری در تاریخ خود رو‌به‌رو کرده است، به طور که عربستان با کسری بودجه 87 میلیارد دلاری خود برای اولین بار در تاریخ خود تصمیم به استقراض از بازارهای بین‌المللی گرفته است. اعزام ارتش به سوریه در چنین شرایط وخیم اقتصادی و بی‌ثباتی سیاسی در سطح جامعه و در میان خاندان حاکم تنها و تنها این وضعیت را ‌می‌تواند بی‌ثبات‌تر و وخیم‌تر کند و هیچ عقل سلیمی در چنین شرایطی دست به این خودکشی سیاسی، نظامی و اقتصادی نمی‌زند.

نتیجه‌گیری
مشکل عربستان در سوریه این است که اهدافی دارد که برای تحقق آنها ابزار لازم و توان کافی را ندارد. طی پنج سال گذشته عربستان میلیاردها دلار برای حمایت از گروه‌های تروریستی در سوریه هزینه کرده و پیشرفته‌ترین تسلیحات را در اختیار آنها گذاشته است، ولی تروریست‌ها قادر به سرنگونی بشار اسد نشدند. در عرصه سیاسی نیز ریاض توان و قدرت کافی برای به کرسی نشاندن نظرات خود را ندارد. خود نیز به تنهایی قادر نیست کاری را در سوریه از پیش ببرد، آمریکا نیز غیر از حمایت‌های لفظی کار خاصی نمی‌کند از طرفی برنامه‌ریزی برای تشکیل یک ائتلاف زمینی برای مداخله در کشور ثالثی مستلزم زمانی طولانی است. شاید تنها کاری که آل سعود در سوریه بتواند انجام دهد اعزام چند ده افسر برای آموزش تروریست‌ها و افزایش کمک‌های تسلیحاتی و مالی به آنها باشد. تاریخ ثابت کرده است که دیکتاتورها در شرایط بحرانی دست به حماقت‌های عجیبی می‌زنند. اگر سعودی‌ها با وجود همه این موانع و مشکلاتی که در سر راه خود دارند دست به اعزام نیروی زمینی به سوریه بکنند قطعا یکی از آن حماقت‌های تاریخ خواهد بود و سعودی‌ها آینه عبرت سایر دیکتاتورها خواهند شد که آنها دست به چنین حماقت‌هایی نزنند.

منبع:کیهان

انتهای پیام/