۹ دلیل حذف «بادیگارد» و حاتمیکیا
حذف و گوشمالی «بادیگارد» حاتمیکیا واکنش طبیعی از سوی دولت و وزارتخانهای است که انتقاد را برنمیتابد و سیاستگذاریهای کلانش در راستای راضی کردن جمع معدودی از سینماگران است که قبله آمالشان کن و گلدن کلوب و برلیناله و اسکار است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، درباره جشنواره سی و چهارم فیلم فجر، رویکردهای سازمان سینمایی، وزارت ارشاد و دولت در فضای سینما چند نکته قابل طرح است که همه در نحوه مواجهه با «بادیگارد» حاتمیکیا متبلور شده است.
1- جشنواره فیلم فجر امسال تنها در تهران برگزار شد و همزمان در هیچ یک از مراکز استانها نمایشی وجود نداشت، این بهترین مصداق برای آشنایی با نحوه مواجهه و نگاه معاونت سینمایی با سینماست؛ نگاهی محلی و مرکزمحور که به مسائل کشور اهمیتی نمیدهد.
2- دکتر ایوبی، رئیس سازمان سینمایی و رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در فرانسه بوده است، از همان موقع مجذوب سبک سینمای هنری فرانسه و به ویژه عباس کیارستمی بوده و در گفتوگوهای قدیمی وی میتوان رد پای این علاقه را دید. سکانداری چنین فردی در سازمان سینمایی قطعاً هدایت کشتی سینما را به سمت مخاطب عام و قصه و قهرمان نبرده است و نمیبرد.
3- بخش رو به رشد «انیمیشن» در این دوره تقریباً نادیده گرفته شد به طوریکه آثار فاخر انیمیشن به صورت بسیار محدود در دو یا سه سینما اکران شد. در مقابل بخش «هنر و تجربه» که عمدتاً آثار کسلکننده و نامفهوم به اصطلاح جشنوارهای و هنری است در بهترین سانس در سینمای منتقدان و هنرمندان(برج میلاد) اکران میشد. این موضوع هم نشان میدهد سیاستگذاری سینمایی در مدیریت فرهنگی با مخاطب سروکار ندارد، مقایسه فروش انیمیشن شاهزاده روم (3میلیاردو700 میلیون تومان) با موفقترین اثر هنر و تجربه ماهی و گربه (حدود 470میلیون تومان) نشان میدهد که کدام بخش میتوانست مخاطب سینماها را ارتقا دهد و برای مخاطب اهمیت بیشتری دارد.
4- بهرغم پیام اولیه رئیسجمهور در سال 92، سیاستهای کلان سازمان سینمایی و گفتههای آقای ایوبی رئیس سازمان سینمایی، جشنواره امسال مانند دو سال گذشته نسبتی با «امید» نداشت. فقر و اعتیاد و فلاکت و خیانت و تجاوز همچنان دستمایه اصلی آثار بودند و از سینمای استراتژیک تقریباً هیچ خبری نبود. حتی بودجههای دولتی هم صرف ساخت فیلمهایی «مثل ابد و یک روز» و «دختر» شده بودند.
5- در جشنواره امسال ثابت شد تصمیمگیران حوزه سینمایی وزارت ارشاد تاب پذیرش کوچکترین انتقاد را نداشتهاند و حتی فیلم «سینما نیمکت» اثر محمدرضا رحمانیان که از محتوای سالمی برخوردار نیست و اتفاقاً مورد پذیرش طیف روشنفکران است را به دلیل انتقادات کارگردانش به جشنواره، به گروه کماهمیت و بیمخاطب هنر و تجربه منتقل میکنند و در داوریها هم به آن توجهی نمیکنند تا به نوعی سازندگانش را متنبه کنند.
6- در این میان جایزه دادن بیبهانه و بدون مناسبت هر ساله داوران بخش سودای سیمرغ و حتی بخش بینالملل جشنواره به «هومن سیدی» شائبههای زیادی ایجاد کرده که ممکن است در ارتباط با اهدای سیمرغ دو سال پیش وی به رئیسجمهور تفسیر و تأویل شود.
7- فیلم «بادیگارد» به گواه منتقدان و کارشناسان یک سر و گردن از اغلب نامزدان رشتههای اصلی جشنواره بالاتر است. این گزاره نهتنها توسط انقلابیهای سینما بلکه حتی منتقد سختگیری چون مسعود فراستی و روشنفکری مانند خسرو نقیبی، سردبیر روزنامه سینما و نویسنده فیلمنامه «پل چوبی»، تأیید میشود که فارغ از محتوای فیلم «بادیگارد»، اثر از لحاظ کارگردانی یک سر و گردن از سینمای ایران بالاتر است و ابراهیم حاتمیکیا تراز جدیدی در کارگردانی ایجاد کرده است. فیلم در نهایت با اقبال وسیع مخاطبان مواجه میشود و سانسهای ویژه متعدد در سینماها، حال و هوای مخاطبان خسته از فضای چرک و کثیف فیلمهای جشنواره را عوض میکند و گرما میبخشد.
8- حاتمیکیا در فیلم «بادیگارد» انتقاداتی را علیه سیاستبازی مسئولان مطرح کرده است. در جریان اکران هم در مصاحبهای به سیاستهای سازمان سینمایی تاخته بود، هم دبیر جشنواره و رئیس سازمان سینمایی و وزیر ارشاد را پشت سر گذاشته و از آقای روحانی نسبت به کملطفی به سازندگان آثار استراتژیک در سینما، سخت انتقاد کرده بود.
9- حذف و گوشمالی «بادیگارد» حاتمیکیا واکنش طبیعی از سوی دولت و وزارتخانهای است که انتقاد را برنمیتابد و سیاستگذاریهای کلانش در راستای راضی کردن جمع معدودی از سینماگران است که قبله آمالشان کن و گلدن کلوب و برلیناله و اسکار است.
منبع: خبرنامه دانشجویان ایران
نویسنده: محمدرضا باقری
انتهای پیام/