آنهایی که برای شرکت در انتخابات مصمم نشده اند ، بخوانند

حضور در انتخابات در درجه اول رای به نظام جمهوری اسلامی ایران است . رای به این نظامی است که این همه برکت برای ما داشته است . باید بدانیم دشمنان از طریق مانع‌تراشی و کتمان پیشرفتها در پی ناامیدکردن مردم هستند.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، به دلیل اینکه نوک پیکان تیرهای زهرآلود دشمنان قسم خورده نظام جمهوری اسلامی ایران قلب پاک  و فکر پویای جوانان این مرز و بوم است در این وجیزه می خواهیم  به صورت اختصار مطالبی مهم و تامل برانگیز را با شما عزیزان در میان بگذاریم .

1- برای اینکه برآورد درستی از اوضاع کشورمان داشته باشیم باید نقاط مثبت و منفى جمهوری اسلامی ایران را در کنار هم مشاهده کنیم. غلبه دادن نگاه منفى، خلاف واقع‌بینى است و موجب ناامیدى می شود  و همچنین غلبه دادن نگاه مثبت هم بدون دیدن نقطه‌ى منفى، گمراه کننده است  و باعث رضایت کاذب می شود. پس باید نقاط مثبت و منفی را با هم ببینیم.

2- حضرت آیت الله جوادی آملی در شرح خطبه 129نهج البلاغه گفتند : الآن مشکل ما در دهه سوم، مشکل علی‌بن‌ابی‌طالب است؛ فرمود من هم با شما یک مشکل جدی دارم برای اینکه آنها که سوابق درخشان مرا دیدند که مُردند، من با یک عده جوانهایی باید سخن بگویم که مرا نمی‌شناسند؛ نه سابقه من را می‌شناسند نه قبل از هجرت مرا می‌شناسند نه بعد از هجرت مرا می‌شناسند نه از علم من خبر دارند. الآن عزیزان! نسل نو در دهه سوم مشکلی که دارد این است که نه امام را می‌شناسد نه رهبر را می‌شناسد نه انقلاب را می‌شناسد نه جنگ را درک کرده نه انقلاب را درک کرده ... به عهده همه متدینین مخصوصاً علما و به ویژه حوزه علمیه قم است این خلأ و این مشکل را حل کنند وگرنه به سر انقلاب آنچه خواهد آمد که به سر قیام علوی آمد ، داشتن رهبر ولو علی‌بن‌ابی‌طالب باشد یک طرف قضیه است ... عزیزان! مشکل دهه سوم این است؛ دیر بجنبید همان خواهد شد که در حکومت علوی پیش آمد؛ این [تبلیغ دین] وظیفه است.


3- ما در زمینه های اقتصادی و مبارزه با فساد ، حل مشکلات اشتغال و رکود و ساعات مفید کار ، مشکلات فرهنگی و مقابله درست و منطقی با تباه کردن نسل جوان ، در زمینه‌ى اخلاق عمومى و عدم رواج فضائل اخلاقى، رواج فرهنگ اسراف و تجمل‌گرائى در جامعه و ... مشکلاتى داریم که اینها از نقاط منفی ماست که ان شاء الله با توکل بر خداوند روز به روز در جهت بر طرف کردن آنها پیشرفت کنیم اما در این وجیزه می خواهیم به بخشی از نقاط مثبت اشاره کنیم زیرا دشمنان با دستگاه های تبلیغاتی خود به سیاه نمایی و برجسته کردن نقاط ضعف نظام می پردازند و همه ما با بیشتر این ضعف ها آشنا هستیم که به همین دلیل به اختصار به نقاط مثبت اشاره می کنیم :

انقلاب مردم غیور و عزیز ایران اسلامی دارای این خصوصیات است :
1) انقلاب تحقیرشدگى تاریخىِ ملت ما را از بین برد و عزت ملى داد. به عنوان نمونه : رئیس سه کشور ، روزولت، چرچیل و استالین که متحدین جنگ بودند به میل خودشان به تهران آمدند و جلسه تشکیل دادند؛ نه از کسى اجازه گرفتند، نه گذرنامه‌اى نشان دادند. محمدرضا که آن روز پادشاه ایران بود، مورد اعتناى اینها قرار نگرفت؛ آنها به دیدن او نرفتند، او به دیدن آنها رفت؛ وارد اتاق شد، برایش بلند نشدند، اعتنا نکردند!

2) انقلاب وابستگی کشور را که در دوران پهلوى‌ به فجیع‌ترین و فضیح‌ترین وضع خود رسیده بود از بین برد و استقلال همه‌جانبه را به ملت ما داد.
به عنوان نمونه : انگلیسیها در زمان قاجاریه با رجال خائن آن روز، براى بردن نفت مملکت قراردادى شصت ساله بستند!. انگلیس به ایران آمد و نفت گرانقیمت و ارزشمندِ این مملکت را به قیمتى ارزانتر از آب برمى‌داشت و مى‌برد! مدّت زمانى  از انعقاد قرار داد شصت ساله نگذشته بود که رضاخان بر سر کار آمد. وی  با مزاج قلدرمآبانه که داشت وارد هیأت دولت شد و قرارداد دارسى را که هنوز سى سال دیگر مانده بود تا به سر آید در بخارى انداخت و سوزاند! وقتى به او گفتند «از مدّت قرارداد، سى سال دیگر باقى مانده است» گفت: «این چه قراردادى است! باید بابت نفت، پول بیشترى به ما بدهند.» آن وقت، طرفش یک کمپانى انگلیسى است ، به مجرّد این‌که رضاخان با قرارداد دارسى چنین برخوردى کرد، حکومت انگلیس وارد میدان شد و نهایتاً  دماغ رضاخان را به خاک مالیدند و کارى کردند که همین قرار داد را که فقط سى سال دیگر از اعتبارش مانده بود، به مدّتِ شصت سال دیگر تمدید کرد! یعنى با انگلیسیها قرارداد دیگرى بست.اما امروز با نظام و دولتى در ایران مواجهند که از صد عامل در مسائل اساسى کشورش، یک مورد هم منطبق با خواست امریکا نیست. انقلاب اسلامى، اوّل کارى که کرد این بود که به قطع امتیازات انگلیس و امریکا در ایران پرداخت .


3) انقلاب، ضعف نفس و خودکم‌بینى را در ملت ما از بین برد؛ به جاى آن، اعتماد به نفس ملى را به ما داد. ما خودکم‌بینى داشتیم؛ فکر میکردیم نه کار علمى و نه کار سیاسى و نه کار عظیم نظامی از ما برمى‌آید. ما فکر میکردیم یک ملت ضعیفى هستیم؛ این را به ما تلقین و تزریق کرده بودند، انقلاب این را از ملت گرفت، به جاى آن، اعتماد به نفس ملى به ما داد. کشور عقب مانده ى ما از لحاظ علمى، به یک کشور پیشرفته ى علمى تبدیل شد. مراکز سنجش جهانى درباره ى ایران قضاوت میکنند که رشد و شتاب پیشرفت علمى، یازده برابرِ متوسط دنیا است. ایران از لحاظ رتبه‌ى علمى در منطقه اول و در دنیا هفدهم است و مراکز سنجش علمى پیشبینى میکنند که تا سال 2017 - ایران در رتبه ى چهارم علمى دنیا قرار میگیرد. ما در زمینه‌ های  هسته‌اى، صنایع هوافضا ، ساخت ابررایانه‌ها ، فناورى انرژى‌هاى نو ، علوم پزشکى ، سلولهاى بنیادى و شبیه‌سازى ، زیست‌فناورى ، نانوفناورى که از علوم جدید و دانشهاى نوى دنیاست پیشرفت کردیم ، اینها همه جزو دانشهاى سطح بالاى دنیاست. بعضى از اینها را پنج تا کشور، ده تا کشور در دنیا بیشتر ندارند. اینها در حالى است که درهاى انتقال دانش از همه سوى دنیا بر روى ما بسته است.


در مقاله‌ى روزنامه‌ى آمریکائى واشنگتن پست آمده است : ایران در مسئله‌ى هسته‌اى یک استثناء است. چین به مسئله‌ى هسته‌اى رسید، از کى گرفت؛ پاکستان رسید، از کى گرفت؛ هند رسید، از کى گرفت؛ ایران از کى گرفت؟ آن مقاله مینویسد: از هیچ کس. این در شرائطى بود که هم تحریم بود و امکانات پیشرفت هسته‌اى به او نمیدادند، و هم با او مبارزه میکردند

ما کشورى بودیم که اگر میخواستیم یک جاده، یک بزرگراه، یک سد، یک کارخانه بسازیم، باید به سمت بیگانگان دست دراز میکردیم تا مهندسان خارجى بیایند براى ما سد درست کنند، جاده درست کنند، کارخانه احداث کنند. امروز جوانان این ملت، بدون کمترین اعتنائى به بیگانگان، هزاران کارخانه، صدها سد و پل و راه و بزرگراه در کشور ایجاد میکنند

4)اعتبار بین المللی و ارتقاء جهش‌وار در اثرگذارى در مسائل عمده‌ى منطقه و جهان:جمهورى اسلامى در فضاى سیاست بین‌المللى، به عنوان یک کشور محترم، اثرگذار، معتبر و متنفذ در دنیا شناخته شده است و  آرى و نه ایران در مسائل منطقه و جهان اثر میگذارد. یک نمونه عزت بین المللی ایران را می توان در قضیه‌ى قهوه‌خانه‌ى میکونوس دید که دولتهاى اروپائى سفراى خود را از تهران فراخواندند که بعد از مردم سیلی خوردند و یکی یکی در خواست بازگشت سفرایشان را داشتند. این عزت بین المللی را فلان حرکت یک دولتى در یک گوشه‌ى دنیا که یک دهن‌کجى‌اى میکند نمیتواند خدشه‌دار کند اینجور نیست که ما چون ایستادگى و استقامت کردیم، اینها را سر لج آورده ایم؛ خیر آن زمانى هم که ما متأسفانه یک مقدارى در مقابل دشمن کوتاه مى‌آمدیم، از این کارها میکردند. در همان زمان رئیس جمهور وقت آمریکا ایران را به عنوان محور شرارت معرفى کرد!

یکى از رؤساى رژیم جعلى صهیونیستى، اعتراف میکند و میگوید - امروز یک نیروى قدرتمندى وجود دارد که در خلاف جهت هدفهاى ما پیش میرود و ایران رهبرى این قدرت را به دست گرفته است. این سیاستمدارِ درمانده و حیرت‌زده اعتراف میکند و میگوید امروز پشت مرزهاى ما خمینى خیمه زده است!

یک سیاستمدارِ کهنه‌کارِ شناخته‌شده‌ى آمریکائى در یک جلسه‌اى مقایسه میکند آمریکاى 2001 میلادى را با آمریکاى 2011، میگوید کدام دیوانه‌اى وضعیت آمریکاى ابرقدرتِ اول هزاره را به شرائط رقت بار آمریکا در سال 2011 تبدیل کرده است؟  این تحولاتى که اتفاق افتاده و به این وضع منتهى شده است، دامن‌زننده‌ى به این تغییر، ایران است. معناى این جملات این است که امروز ملت ایران توانسته است با حضور خود، با استقامت خود، با عزت خود، با صلابت خود، بر روى حوادث مهم جهان و حوادث مهم منطقه، این تأثیرات ژرف را باقى بگذارد

5) توانایی غلبه برچالش ها و تهدید ها ، از همان ابتدا نظام ما به تنهایی و بدون پشتیبان بین‌المللى، با دشمنىِ قدرتمندترین قدرتمندان مادى جهانى که تهدید سیاسى،امنیتى، نظامى و اقتصادى داشتند مبارزه کرد و بر همه‌ى این تهدیدها غلبه پیدا کرده است که یک نمونه‌اش جنگ تحمیلى و مسئله‌ى قومیتها در کشوراست  نظام بر همه‌ى اینها غلبه کرد. امروز قومیتهاى گوناگون کشور ما، همه برادروار در کنار هم دارند زندگى میکنند.

6) اعتماد میان مردم و نظام ، نمونه ای از این اعتماد را می توان در  انتخابات سال 88  دید که بیش از هشتاد درصد در انتخابات شرکت کردند نمونه دیگر راهپیمائى بیست و دوى بهمن چه اوقاتی که هوا سرد است و چه اوقاتی که هوا گرم است و راهپیمائى روز قدس در ماه رمضان با دهان روزه ، این راهپیمائى‌ها مربوط به هیچ دولت و جریان خاصی نیست بلکه مربوط به نظام است. راهپیمایی نهم دى سال 88 ، اینجور نبود که فقط جوانهاى پرشور به میدان بیایند بلکه همه آمدند. این نشان دهنده‌ى علاقه‌مندى و دلبستگى مردم به نظام است

* جوانان دقت کنند که همه‌ى این پیشرفتهاى علمى و اجتماعى و فنى در شرائط تحریم اتفاق افتاده است؛ این خیلى مهم است. دروازه‌هاى علم را، دروازه‌هاى فناورى را بر روى ما بستند، راه‌ها را مسدود کردند، محصولات مورد نیاز ما را به ما نفروختند و ما اینجور پیشرفت کردیم.

*درباره سلامت این انقلاب در طول این سی و چند سال باید گفت که شعارهاى انقلاب، امروز همان شعارهاى روز اول است؛ که این نشان‌دهنده‌ى سلامت انقلاب است. شعارها مثل انگشت اشاره‌اى هستند که به هدفها اشاره میکنند، هدفها را ترسیم میکنند. وقتى شعارها تثبیت‌شده در یک نظامى، در یک انقلابى باقى ماند، معنایش این است که هدفها در این نظام به شکل اول است؛ هدفها تغییر پیدا نکرده است؛ دست‌اندرکاران و مردم از صراط مستقیم و هدفهاى اصلى منحرف نشده‌اند. امروز شعارهاى ملت ایران، همان شعارهاى اول انقلاب است.

مگر جزاین بود که در مصر عده ای براى اینکه نظر مستکبرین را به‌ خود جلب کنند از اصول خودشان گذشتند و شعارهاى اساسى خودشان را فراموش کردند . اگر چنانچه در مصر شعار مبارزه‌ى با اسرائیل وجود میداشت، اگر در مقابل وعده‌هاى آمریکا و عوامل آمریکا کوتاه نمى‌آمدند قطعاً این‌جور نمیشد که دیکتاتور نا مبارک مصر از زندان آزاد بشود و آن کسانى که با رأى مردم انتخاب شده بودند، احتمال محکومیّت به اعدام درباره‌ى آنان برود.

بله آرمان گرایی بدون نگاه به واقعیت ها منجر به خیال پردازی می شود اما باید توجه داشت که وجود واقعیّتها هم نبایستى ما را از ادامه راه‌ منصرف کند. اگر انسان در حرکت به سمت آرمان ها موانع را نبیند و بی محابا به سمت آن برود خطا کرده است اما اگر با دقت برسی کند و ببیند چگونه می تواند این مانع را از سر راه بردارد آنگاه با نگاه صحیح به واقعیت ها به سمت آرمان ها حرکت کرده است .

با نگاه کلان و جامع به دشمنی آمریکا با ایران اسلامی بنگریم ، خواهیم دید که از اوّل تشکیل نظام جمهوری اسلامى  ایران دشمنی ها با "تکیه‌ى بر اسلام" شروع شد ، زیرا مبارزه‌ى با استکبار از دل اسلام جوشید، اگر چنانچه اسلام را از این نظام گرفتند و حذف کردند، آنچه ناشى از اسلام هم هست، به‌طور طبیعى حذف یا تضعیف خواهد شد و حقیقتا سران استکبار که به نظام سلطه معتقد هستند و منطق "لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون(نباید ظلم کنید و نباید بگذارید به شما ظلم بشود) که منطق اسلام است، مانع اساسی خود برای تحقق کامل نظام سلطه در جهان می دانند. آنچه باید از خاطر نرود این است که مشکل ما با امریکا مشکل ماهوی است . ماهیت ایران اسلامی با ماهیت آمریکای مستکبر متفاوت است .

*ما هنوز خیلى راه در پیش داریم. ما اگر خودمان را با ایران دوران طاغوت مقایسه کنیم، این برجستگىها به چشم مى آید؛ اما اگر خودمان را با ایران اسلامىِ مطلوب مقایسه کنیم - کشورى که اسلام براى ما خواسته است، جامعه اى که اسلام براى ما خواسته است؛ جامعه اى که در آن، هم عزت و رفاه دنیا و هم ایمان و اخلاق و معنویت در آن هست؛ همه به حد وفور - راه طولانى اى در پیش داریم . اما مردم غیور و عزیز ایران اسلامی قدرتمند هستند ، می توانند این راه طولانى را تا رسیدن به قله ها، با توانائى کامل، با سرعت و شتاب لازم ادامه دهند.

*  یکى از عواملى که در کارهاى بزرگ مانع حرکت انسان می شود عذرهاى شرعى است به طور مثال فرض کنید زمانی که مردم کوفه حمایت خود را از حضرت مسلم برداشتند امام حسین علیه السلام بفرمایند : دیگر عذر شرعی است و تکلیف ساقط شد ما می خواستیم با یزید بیعت نکینم ولی بر حسب ظاهر امکان پذیر نیست مردم هم تحمل نمی کنند و باید از روی اجبار و تکلیف بیعت کنیم
رهبر معظم انقلاب در این زمینه فرمود :  اگر امام حسین علیه‌السّلام مى‌خواست در مقابل حوادثِ بسیار تلخ و دشوارى مثل شهادت على اصغر، اسارت زنان، تشنگى کودکان، کشته شدن همه جوانان و حوادثِ فراوانِ دیگرى که در کربلا قابل احصاست، با دیدِ یک متشرّعِ معمولى نگاه کند و عظمتِ رسالتِ خود را به فراموشى بسپارد، قدم به قدم مى‌توانست عقب نشینى کند و بگوید: «دیگر تکلیف نداریم. حال با یزید بیعت مى‌کنیم. چاره چیست!؟ الضرورات تبیح المحذورات.» اما امام حسین علیه‌السّلام چنین نکرد. این، نشانگر استقامت آن حضرت است.

* درس مهم دیگری که از حضرت زینب برای امروز جامعه می آموزیم این است که این بانوی بزرگ اسلام در راه خدا و برای حفظ اسلام در مواجهه ی با دشمنان و حوادث تلخ مثل یک قلّه ى سرافراز استوارى ، ایستادید و فرمودند : ما رایت الا جمیلا ، ما هم در پیروی از ایشان در مواجهه با مشکلات و کینه ورزی های دشمنان ، برای رسیدن به اهداف والای انقلاب اسلامی ایران ایستادگی کرده و می گوییم : ما رایت الا جمیلا

7)در پایان درباره انتخابات مهم 7 اسفند نکاتی را یاداور می شویم :

*مردم غیور و عزیز ایران اسلامی از همان فروردین سال 1357 در همه پرسی شرکت کردند تا با حضور در انتخابات در دوره های مختلف ، مردم سالاری دینی را به جهان نشان دهند . مردم‌سالارى دینى با شرکت و حضور و اراده  مردم و، ارتباط فکرى و عقلانى و عاطفى مردم با تحولات کشور صورت میگیرد؛ این هم جز با یک انتخابات صحیح و همگانى و مشارکت وسیع مردم ممکن نیست.
انتخابات نقطه اساسی وصل افکار مردم به بدنه نظام اجرایی است .
انتخابات، مظهر آزادی مردم در انتخاب سرنوشت خود است.
انتخابات در کشور ما یک حرکت نمایشى نیست ، یکى از پایه‌های نظام ما، انتخابات است ، شرکت در انتخابات نظام را تحکیم میکند، پایه‏ هاى نظام را مستحکم میکند.
انتخابات مصونیت‌بخش به کشور است ، هیبت این ملت را حفظ میکند ، هرچه انتخابات پرشورتر باشد، عظمت ملت ایران بیشتر در چشم مخالفان و دشمنانش دیده خواهد شد؛ براى ملت ایران حرمت بیشترى خواهند گذاشت .
شرکت در انتخابات استقامت کشور را در مقابل دشمنى‏ها زیاد میکند و دشمن را در توطئه‌هاى خودش دچار تزلزل و تردید می کند ، دشمن را وادار به عقب‌نشینى می کند ، دشمن را از طمع ورزیدن به کشور و از فکر ضربه زدن و توسعه و فساد و فتنه منصرف می کند.
انتخابات؛ خون تازه در پیکر انقلاب و نظام است . با هر انتخاباتى، خون تازه‌اى در رگهاى کشور تزریق میشود؛ روح تازه‌اى در کالبد کشور دمیده میشود
انتخابات سرمایه‌گذارى عظیم ملت ایران است؛ مثل اینکه شما سرمایه‌ى سنگین و عظیمى را در بانک میگذارید، بانک با آن کار میکند و شما از سودش استفاده میکنید؛ انتخابات یک چنین چیزى است. آراء یکایک شما مردم سهمى است از همان سرمایه‌گذارى و سپرده‌گذارى. هر رأیى که شما در صندوق مى‌اندازید، مثل این است که یک بخشى از پول آن سپرده را دارید تأمین میکنید. یک رأى هم اهمیت دارد.

انتخابات همیشه در کشور ما تا حدودى یک حادثه‌ى چالش‌برانگیز است باید مراقب بود که این چالش به امنیت کشور صدمه نزند. نباید اجازه داد که این چیزى که ذخیره‌ى امنیت است، پشتوانه‌ى امنیت است، به امنیت ما صدمه وارد کند .
حضور در انتخابات در درجه اول رای به نظام جمهوری اسلامی ایران است . رای به این نظامی است که این همه برکت برای ما داشته است . باید بدانیم دشمنان از طریق مانع‌تراشی و کتمان پیشرفتها در پی ناامیدکردن مردم هستند.

منبع:تابش کوثر

انتهای پیام/